تغلیظ دیه

نسخهٔ تاریخ ‏۲۵ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۴:۳۱ توسط Nazarzadeh (بحث | مشارکت‌ها) (جایگزینی متن - ' (ع)' به '(ع)')
سؤال

تغلیظ دیه دقیقاً یعنی چه؟ چرا در ماه‌های حرام دیه بیشتر می‌شود؟

تغلیظ دیه به معنای افزایش میزان دیه است که علاوه بر دیه کامل، یک سوم دیه هم به آن اضافه می‌شود. تغلیظ دیه در صورتی است که قتل در ماه‌های حرام (رجب، ذی القعده، ذی الحجه و محرم) صورت پذیرفته باشد. مطابق نظر فقها و روایات اسلامی تغلیظ دیه در صورت وقوع قتل چه به‌صورت خطائی و چه به صورت عمدی ثابت می‌شود.

تغلیظ ادا کرد.

تعریف دیه و تغلیظ

دیه در لغت: در کتاب لسان العرب آمده‌ است: «الدیه حق القتیل» دیه حق مقتول است.[۱] در اصطلاح: مرحوم صاحب جواهر می‌فرمایند: «دیه مالی است که تأدیه‌اش بر شخص آزاد به سبب ارتکاب جنایت بر نفس یا غیر آن (اعضاء) واجب می‌شود.»[۲] آیت الله خوئی می‌فرمایند: «دیه مالی است که در صورت وقوع جنایت بر نفس یا اعضای بدن یا وارد ساختن جرح باید ادا شود.»[۳]

تغلیظ در لغت به معنای تشدید کردن و تأکید کردن و غلیظ کردن است. در المعجم الوسیط آمده به معنا جَعله غلیظاً[۴] (آن را غلیظ قرار داد). تغلیظ در اصطلاح: افزودن یک سوم بر مقدار دیه است.

تحقق دیات در فقه اسلامی شرایط و ارکانی دارد که عبارتند از:

  1. فعل زیانبار (ارتکاب جنایات غیرعمدی)
  2. ضرر و زیان (اثر جنایات غیرعمدی)
  3. متضرّر (مجنی علیه در جنایات غیرعمدی)
  4. رابطه سببیت میان فعل زیان و ضرر و زیان.[۵]

از این رو باید این ارکان حتماً وجود داشته باشد و مفقود شدن هر یک از این ارکان موجب می‌شود که دیه به فرد تعلق نگیرد.

علت تغلیظ دیه

ماه‌های حرام در قرآن

آیاتی از قرآن در مورد ماه‌های حرام و حرم مکه:

۱. آیه ۵ سوره توبه: «هنگامی که ماه‌های حرام به پایان رسید مشرکان را هر کجا یافتید بکشید و دستگیرشان کنید.»

۲. آیه ۳۶ سوره توبه: «شماره ماه نزد خداوند دوازده ماه است در کتاب خدا روزی که آسمان و زمین را آفرید، چهار ماه از این دوازده ماه حرام است…»

۳. آیه ۲۱۷ سوره بقره: «از تو در مورد جنگ کردن در ماه حرام سؤال می‌کنند بگو جنگ کردن در آن گران است و بازداشت از راه خدا و کفر به خداست.»

۴. آیه ۹۷ سوره مائده: «خداوند کعبه و ماه حرام و قربانی و دامهای قلاده به گردن را قیام برای مردم قرار داد…»

از مجموع این آیات به دست می‌آید که خداوند برای ماه‌های حرام و مکه احترام خاصی قائل شده‌ است. دلیل این امر آن است که مردم باید مکانی داشته باشند تا در آن احساس امنیت کنند و به آن پناه ببرند و در آن جا نگران هیچ خطری نباشند و این مکان حرم امن الهی همان مکه است. و همچنین مردم باید در زمانی بتوانند احساس امنیت کنند و آسوده‌خاطر باشند، گروهی به اصلاح معیشت خود بپردازند، گروهی به عبادت خدا مشغول شوند، گروهی به استراحت بپردازند و این زمان همان ماه‌های حرام است.[۶]

از وحدت ملاک این آیات می‌توان به تغلیظ دیه پی برد؛ زیرا تمامی این آیات بر لزوم احترام ماه‌های حرام متفقند و قتل نیز هتک حرمتی است که مستوجب تشدید مجازات است.

روایات

۱. کُلَیب بن معاویه الاسدی می‌گوید از امام صادق(ع) درباره فردی که در ماه حرام کشته می‌شود پرسیدم که دیه او چه مقدار است. امام فرمود یک دیه و ثلث آن. در این روایت قتل بعنوان مطلق بیان شده و شامل هر سه نوع قتل یعنی قتل عمد، قتل شبه عمد و قتل خطائی (مثل تصادفات) می‌شود.[۷]

۲. زراره از امام صادق(ع) نقل کرده که دیه قتل در ماه حرام، یک دیه و ثلث دیه است.[۸]

۳. زراره از امام صادق(ع): از فردی که کسی را به خطا به قتل رسانده پرسیدم: حضرت فرموده دیه او اضافه می‌شود.[۹]

چنان‌که از روایات بدست می‌آید تغلیظ دیه مخصوص جنایات عمدی نیست و شامل جنایات خطائی مانند تصادفات نیز می‌شود چون اولاً اطلاق روایت کلیب اسدی شامل هر نوع قتل و جنایت عمد و خطائی می‌شود روایت زراره تصریح به قتل خطائی دارد و این خود مؤید اطلاق در روایت کلیب اسدی است. و از طرفی عموم مستفاد از تعابیر وارده در برخی روایات دلالت بر انواع جنایت دارد چه عمد و چه خطائی.

به‌طور کلی آنچه از احادیث و روایات و آیات قرآنی بدست می‌آید تغلیظ دیه در ماه‌های حرام بخاطر هتک و حرمت این ماه‌ها است که نزد خداوند محترم و عزیز می‌باشند و در دوران قبل از اسلام یعنی جاهلیت نیز مورد احترام مردم بوده‌اند. از این رو حرمت این ماه‌ها اختصاص به اسلام نیز ندارد و در قبل از اسلام هم این ماه‌ها از احترام برخوردار بوده‌اند. پیامبر(ص) این حرمت را امضاء کرده است. در مورد تغلیظ دیه جنایات و قتل در ماه‌های حرام همه علماء اتفاق نظر دارند؛ تا آنجا که صاحب جواهر معتقد است که هر دو قسم اجماع (محصل و منقول) در این زمینه وجود دارد و هیچ اختلاف نظری یافت نمی‌شود. و حکم م ۲۹۹ قانون مجازات اسلامی از نظر مشهور فقهای امامیه پیروی کرده است. به همین منظور تصادفات که شامل جنایات خطائی است از این قاعده تغلیظ دیه مستثنی نیست.[۱۰]

مخالفت با تغلیظ دیه

برخی فقها با تغلیظ دیه در دوران امروز مخالفت کرده‌اند و اذعان دارند که این حکم در قرآن نیامده است. آیت الله موسوی تبریزی میگوید: «تغلیظ دیه در خارج از اسلام و قبل از اسلام هم بوده که البته مقدار آن فرق می کرد؛ الان هم هست؛ اما مسئله دیه به صورت کلی وقتی که در اسلام حکم آن نیامده بود، حتما افراد خاطی را می کشتند؛ اما وقتی اسلام ظهور کرد، برای جلوگیری از این کشت و کشتار، گفتند فرد خاطی دیه بدهد؛ در صورتی که روایات مختلفی هم داریم؛ اما در رابطه با مسئله تغلیظ دیه، باید گفت که این موضوع در قرآن نیست و به آن اشاره نشده و فقط همان یک آیه سوره نساء به مسئله کلی دیه اشاره می کند و نه تغلیظ دیه؛ در رابطه با تغلیظ دیه فقط چند روایت داریم که اهل علم با آن برخورد کرده اند. مثلا مرحوم مفید اولین فقیهی است که در این زمینه فتوا داده است که اگر کسی در حرم کشته می شود، فرد قاتل باید یک دیه کامل و یک ثلث بدهد؛ و بعد دلیل می آورد که خدا حرم را محل امن قرار داده است؛ از عبارت شیخ مفید مشخص نیست که شخص عمدا کشته باشد یا سهوا؛ تغلیظ دیه فقط برای این است که حرمت حرم را هتک کرده و این از احکام قصدیه است؛ البته هتک در جایی است که قصدی در کار باشد؛ پس منظور شیخ مفید قتل عمد بوده است؛ پس در ماه های حرام قتل، دیه به اضافه ثلث است. اهل سنت نیز در سه جا برای تغلیظ دیه اجماع دارند که یکی در شهر مکه است. فرض کنیم که روایت صحیح هم داریم که تغلیظ دیه وجود دارد؛ اما سؤال این است که آیا امروز مصلحت است که این کار را انجام دهیم؟ امروزه بسیاری زندانی ها فقط به خاطر این مسئله در زندان هستند و خانواده شان بدون سرپرست مانده و ممکن است هر آسیب اجتماعی به آنان وارد شود؛ البته برخی بیمه ها قبول کردند از پارسال که این هزینه ها را پرداخت کنند اما این مشکل همچنان وجود دارد. مثلا در جایی که فردی به صورت عمدی هم کشته نشده و مثلا یک تصادف رخ داده، تغلیظ دیه اصلا واجب نیست؛ از طرفی این روایات تغلیظ دیه خیلی معتبر نیست و نمی توان در جایی که بحث حقوق انسان ها در میان است، از آن ها استفاده و شرایط سخت را به انسان ها تحمیل کرد.»[۱۱]


منابع

  1. ابن منظور، لسان العرب، ج۱۵، ص۲۵۸.
  2. نجفی، جواهر الکلام، ج۴۲، ص۲.
  3. خوئی، مبانی تکمله المنهاج، ج۲، ص۱۶۸.
  4. مصطفی، ابراهیم، المعجم الوسیط، ج۲، ص۶۵۹.
  5. کتاب مجازاتهای اسلامی، میر سعیدی، صص ۲۲–۴۶.
  6. تفسیر المیزان، آقای طباطبائی، ج۶، ص۱۴۳.
  7. کلینی، کافی، ج۷، ص۲۸۱–۲۸۲، رقم ۶ وشیخ حر عاملی، وسائل الشیعه (آل البیت)، ج۲۹، ص۲۰۳.
  8. کافی، ج۴، ص۱۴۰، رقم ۹ و وسائل الشیعه (آل البیت)، ج۱۰، ص۳۸۰.
  9. کافی، ج۴، ص۱۳۹، رقم ۸ و وسائل الشیعه (آل البیت)، ج۱۰، ص۳۸۰.
  10. جواهر الکلام، ج۴۳، ص۲۶.
  11. نشست علمی فقه پژوهی با موضوع «دیه» در اصفهان سال ۱۳۹۶، سایت شفقنا