۱۱٬۸۸۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۷: | خط ۷: | ||
==سخنان امام علی درباره غصب خلافت== | ==سخنان امام علی درباره غصب خلافت== | ||
کتابهای تاریخ و حدیث موارد متعددی از سخنان [[امام علی(ع)]] در مورد غصب خلافت توسط خلفای قبل را ذکر کردهاند: | |||
===نامه به مردم مصر=== | ===نامه به مردم مصر=== | ||
امام(ع) در یکی از نامههای خود که به مردم مصر نوشته است به جریان غصب خلافت اشاره میکند | امام(ع) در یکی از نامههای خود که به مردم مصر نوشته است به جریان غصب خلافت اشاره میکند: چون او ([[رسول خدا]]) از جهان رخت بر بست، مسلمانان درباره [[امامت]] و [[خلافت]] بعد از او به منازعه برخاستند. به خدا سوگند هرگز فکر نمیکردم و به خاطرم خطور نمیکرد که عرب بعد از پیامبر امر امامت و رهبری را از اهلبیت او برگردانند (و در جای دیگر قرار دهند و باور نمیکردم) آنها آن را از من دور سازند. تنها چیزی که مرا ناراحت کرد اجتماع مردم اطراف فلانی بود که با او بیعت کنند. دست بر روی دست گذاردم تا اینکه با چشم خود دیدم گروهی از اسلام بازگشته و میخواهند دین محمد(ص) را نابود سازند. در اینجا بود که ترسیدم اگر اسلام و اهلش را یاری نکنم باید شاهد نابودی و شکاف در اسلام باشم که مصیبت آن برای من بالاتر و بزرگتر از حکومت چند روزی است که به زودی مانند سراب یا ابر از میان میرود.<ref>نهج البلاغه صبحی صالح، نامه ۶۲.</ref> | ||
===روایت عبدالله بن جناده=== | ===روایت عبدالله بن جناده=== | ||
عبدالله بن جناده میگوید: من در نخستین روزهای زمامداری علی(ع) از [[مکه]] وارد [[مدینه]] شدم و دیدم همه مردم در [[مسجد]] دور هم گرد آمدهاند و انتظار ورود امام را میکشند. پس از مدتی حضرت علی(ع) در حالی که شمشیر خود را حمایل کرده بود، از خانه بیرون آمد. همه دیدهها به سوی او دوخته شده بود تا اینکه در مسند خطابه قرار گرفت و سخنان خود را پس از حمد و ثنای [[خداوند]] چنین آغاز کرد: | عبدالله بن جناده میگوید: من در نخستین روزهای زمامداری علی(ع) از [[مکه]] وارد [[مدینه]] شدم و دیدم همه مردم در [[مسجد]] دور هم گرد آمدهاند و انتظار ورود امام را میکشند. پس از مدتی حضرت علی(ع) در حالی که شمشیر خود را حمایل کرده بود، از خانه بیرون آمد. همه دیدهها به سوی او دوخته شده بود تا اینکه در مسند خطابه قرار گرفت و سخنان خود را پس از حمد و ثنای [[خداوند]] چنین آغاز کرد: |