automoderated
۶٬۳۴۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
== خطبه ۱۷۲ و ۱۹۷ نهجالبلاغه == | == خطبه ۱۷۲ و ۱۹۷ نهجالبلاغه == | ||
امام علی(ع) در خطبه ۱۷۲ نهجالبلاغه، قریش را در غصب خلافت از او، هماهنگ و همراه دانسته و از خداوند خواسته او را در برابر قریش یاری رساند: «خدایا، مرا در برابر قریش و کسانی که ایشان را یاری و کمک کردند، یاری فرما؛ زیرا آنان قطع رحم من کردند و مقام و منزلت عظیم مرا کوچک شمردند و در غصبِ حق و خلافت و مبارزه با من که حقِ مسلّم من است هماهنگ شدند».<ref>نهج البلاغه صبحی صالح، خطبه ۱۷۲.</ref> | امام علی(ع) در خطبه ۱۷۲ نهجالبلاغه، [[قریش]] را در غصب خلافت از او، هماهنگ و همراه دانسته و از خداوند خواسته او را در برابر قریش یاری رساند: «خدایا، مرا در برابر قریش و کسانی که ایشان را یاری و کمک کردند، یاری فرما؛ زیرا آنان قطع رحم من کردند و مقام و منزلت عظیم مرا کوچک شمردند و در غصبِ حق و خلافت و مبارزه با من که حقِ مسلّم من است هماهنگ شدند».<ref>نهج البلاغه صبحی صالح، خطبه ۱۷۲.</ref> | ||
همچنین بر اساس خطبه ۱۹۷ نهجالبلاغه، امام علی(ع) خود را پس از رحلت پیامبر(ص) برای جانشینی او شایستهتر از دیگران دانسته است: «پیامبر خدا قبض روح شد در حالی که سر او بر سینه من بود. من او را [[غسل]] دادم در حالی که فرشتگان مرا یاری میکردند … چه کسی از من در حال حیات و مرگ پیامبر(ص) به جانشینی او شایستهتر است».<ref>نهج البلاغه صبحی صالح، خطبه ۱۹۷.</ref> | همچنین بر اساس خطبه ۱۹۷ نهجالبلاغه، امام علی(ع) خود را پس از رحلت پیامبر(ص) برای جانشینی او شایستهتر از دیگران دانسته است: «پیامبر خدا قبض روح شد در حالی که سر او بر سینه من بود. من او را [[غسل]] دادم در حالی که فرشتگان مرا یاری میکردند … چه کسی از من در حال حیات و مرگ پیامبر(ص) به جانشینی او شایستهتر است».<ref>نهج البلاغه صبحی صالح، خطبه ۱۹۷.</ref> | ||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
== در ماجرای شورش طلحه و زبیر == | == در ماجرای شورش طلحه و زبیر == | ||
براساس خطبهای که [[ابن ابیالحدید]]، شارح اهلسنت نهجالبلاغه نقل کرده، امام علی(ع) هنگامی که برای سرکوب کردن پیمانشکنی [[طلحه]] و [[زبیر]] عازم بصره شد، ضمن خطبهای قریش را | براساس خطبهای که [[ابن ابیالحدید]]، شارح اهلسنت نهجالبلاغه نقل کرده، امام علی(ع) هنگامی که برای سرکوب کردن پیمانشکنی [[طلحه]] و [[زبیر]] عازم بصره شد، ضمن خطبهای قریش را افرادی خودکامه توصیف کرده که حق او را غصب کردند: | ||
«هنگامی که خداوند پیامبر خود را قبض روح کرد و قریش با خودکامگی، خود را بر ما مقدم شمرد و ما را از حقمان بازداشت؛ ولی من دیدم که صبر و بردباری بر این کار بهتر از ایجاد تفرقه میان مسلمانان و ریختن خون آنان است؛ زیرا مردم به تازگی اسلام را پذیرفته بودند و دین مانند مشک سرشار از شیر بود که کف کرده باشد و کمترین سستی آن را فاسد میکرد و کوچکترین فرد آن را واژگون میساخت».<ref>شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، مؤسسه مطبوعاتی اسماعیلیان، ج۸، ص۳۰.</ref>{{پایان پاسخ}} | «هنگامی که خداوند پیامبر خود را قبض روح کرد و قریش با خودکامگی، خود را بر ما مقدم شمرد و ما را از حقمان بازداشت؛ ولی من دیدم که صبر و بردباری بر این کار بهتر از ایجاد تفرقه میان مسلمانان و ریختن خون آنان است؛ زیرا مردم به تازگی اسلام را پذیرفته بودند و دین مانند مشک سرشار از شیر بود که کف کرده باشد و کمترین سستی آن را فاسد میکرد و کوچکترین فرد آن را واژگون میساخت».<ref>شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، مؤسسه مطبوعاتی اسماعیلیان، ج۸، ص۳۰.</ref>{{پایان پاسخ}} |