گفتار امام علی(ع) درباره غصب خلافت: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۳: خط ۲۳:


== خطبه شقشقیه ==
== خطبه شقشقیه ==
امام علی(ع) در خطبه سوم نهج‌البلاغه که به [[خطبه شقشقیه]] شهرت یافته، [[ابوبکر]] را به دلیل غصب خلافت از او با اینکه می‌دانست علی(ع)‌ از او شایسته‌تر است، سرزنش کرده است: «به خدا قسم ابوبکر پسر ابوقحافه جامه خلافت را پوشید در حالی که می‌دانست جایگاه من در خلافت چون محور سنگ آسیا به آسیا است، سیل دانش از وجودم همچون سیل سرازیر می‌شود و مرغ اندیشه به قلّه منزلتم نمی‌رسد؛ اما از خلافت چشم پوشیدم و روی از آن برتافتم و عمیقاً اندیشه کردم که با دست بریده و بدون یاور بجنگم، یا آن عرصه‌گاه ظلمت کور را تحمل نمایم».<ref>نهج البلاغه صبحی صالح، خطبه ۳.</ref>
امام علی(ع) در خطبه سوم نهج‌البلاغه که به [[خطبه شقشقیه]] شهرت یافته، [[ابوبکر]] را به دلیل غصب خلافت از او با اینکه می‌دانست علی(ع)‌ از او شایسته‌تر است، سرزنش کرده است:  
 
«به خدا قسم ابوبکر پسر ابوقحافه جامه خلافت را پوشید در حالی که می‌دانست جایگاه من در خلافت چون محور سنگ آسیا به آسیا است، سیل دانش از وجودم همچون سیل سرازیر می‌شود و مرغ اندیشه به قلّه منزلتم نمی‌رسد؛ اما از خلافت چشم پوشیدم و روی از آن برتافتم و عمیقاً اندیشه کردم که با دست بریده و بدون یاور بجنگم، یا آن عرصه‌گاه ظلمت کور را تحمل نمایم».<ref>نهج البلاغه صبحی صالح، خطبه ۳.</ref>


== خطبه وسیله ==
== خطبه وسیله ==
بر اساس خطبه‌ای معروف به [[خطبه وسیله]] که در کتاب [[الکافی|کافی]] ذکر شده، امام علی(ع) دو فردی که [[خلافت]] را از او غصب کردند بخت‌برگشته، گمراه و نادان خوانده و جایگاهشان را در [[آخرت]] جایگاه بدی توصیف کرده است: «در من منقبت‌هایی وجود دارد که اگر آنها را بر زبان آورم ارتفاع بنای آنها بزرگ و در نتیجه زمان گوش دادن بدانها نیز طولانی می‌گردد. و اگر در برابر آن، دو بخت‌برگشته پیراهن خلافت را بر تن کردند و در آنچه حقی به آن نداشته با من ستیزه جستند و از روی گمراهی بر مسند آن سوار شدند و از روی نادانی آن را به خود بستند، پس به بد جایگاهی در آیند و چه بد است آنچه را برای خود آماده و تهیه کردند در خانه گور به یکدیگر لعنت کنند و هر کدام آنها از دیگری بیزاری جوید».<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۸، ص۱۸–۳۰.</ref>
بر اساس خطبه‌ای معروف به [[خطبه وسیله]] که در کتاب [[الکافی|کافی]] ذکر شده، امام علی(ع) دو فردی که [[خلافت]] را از او غصب کردند بخت‌برگشته، گمراه و نادان خوانده و جایگاهشان را در [[آخرت]] جایگاه بدی توصیف کرده است:  
 
«در من منقبت‌هایی وجود دارد که اگر آنها را بر زبان آورم ارتفاع بنای آنها بزرگ و در نتیجه زمان گوش دادن بدانها نیز طولانی می‌گردد. و اگر در برابر آن، دو بخت‌برگشته پیراهن خلافت را بر تن کردند و در آنچه حقی به آن نداشته با من ستیزه جستند و از روی گمراهی بر مسند آن سوار شدند و از روی نادانی آن را به خود بستند، پس به بد جایگاهی در آیند و چه بد است آنچه را برای خود آماده و تهیه کردند در خانه گور به یکدیگر لعنت کنند و هر کدام آنها از دیگری بیزاری جوید».<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۸، ص۱۸–۳۰.</ref>


== خطبه‌ای در آغاز خلافت==
== خطبه‌ای در آغاز خلافت==
عبدالله بن جناده نقل می‌کند که در نخستین روزهای زمام‌داری علی(ع) از [[مکه]] وارد [[مدینه]] شد و دید همه مردم در [[مسجد]] منتظر ورود علی(ع) هستند. پس از مدتی علی(ع)، از خانه بیرون آمد، در جایگاه خطابه قرار گرفت و سخنان خود را پس از حمد و ثنای [[خداوند]] چنین آغاز کرد:
در خطبه‌ای که [[ابن ابی‌الحدید]]، شارح اهل‌سنت نهج‌البلاغه ذکر کرده، امام علی(ع) در نخستین روزهای زمام‌داری خود، گروهی از [[قریش]] را غصب‌کننده خلافت پس از رحلت پیامبر(ص) شمرده است:  


ای مردم، آگاه باشید هنگامی که پیامبر گرامی از میان ما رفت، لازم بود کسی با ما درباره حکومتی که او پی‌ریزی کرد، نزاع نکند و به آن چشم طمع ندوزد؛ زیرا ما وارث و ولیّ و عترت او بودیم. اما بر خلاف انتظار گروهی از [[قریش]] به حق ما دست دراز کرده خلافت را از ما سلب کردند و از آنِ خود قرار دادند. به خدا سوگند، اگر ترس از وقوع شکاف و اختلاف در میان مسلمانان نبود و بیم آن نمی‌رفت که بار دیگر کفر و [[بت‌پرستی]] به بازگردد و [[اسلام]] محو و نابود شود، وضع ما غیر این بود که مشاهده می‌کنید.<ref>شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج۱، ص۳۰۷ (مؤسسه مطبوعاتی اسماعیلیان).</ref>
«ای مردم، آگاه باشید هنگامی که پیامبر گرامی از میان ما رفت، لازم بود کسی با ما درباره حکومتی که او پی‌ریزی کرد، نزاع نکند و به آن چشم طمع ندوزد؛ زیرا ما وارث و ولیّ و عترت او بودیم؛ اما برخلاف انتظار، گروهی از [[قریش]] به حق ما دست دراز کرده خلافت را از ما سلب کردند و از آنِ خود قرار دادند. به خدا سوگند، اگر ترس از وقوع شکاف و اختلاف در میان مسلمانان نبود و بیم آن نمی‌رفت که بار دیگر کفر و بت‌پرستی بازگردد و اسلام محو و نابود شود، وضع ما غیر این بود که مشاهده می‌کنید».<ref>شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج۱، ص۳۰۷ (مؤسسه مطبوعاتی اسماعیلیان).</ref>


== در ماجرای شورش طلحه و زبیر ==
== در ماجرای شورش طلحه و زبیر ==
هنگامی که علی(ع) برای سرکوبی پیمان‌شکنی [[طلحه]] و [[زبیر]] عازم بصره شد، خطبه‌ای ایراد فرمود: هنگامی که خداوند پیامبر خود را [[قبض روح]] کرد و قریش با خودکامگی، خود را بر ما مقدم شمرد و ما را از حقمان بازداشت. ولی من دیدم که صبر و بردباری بر این کار بهتر از ایجاد تفرقه میان مسلمانان و ریختن خون آنان است؛ زیرا مردم به تازگی اسلام را پذیرفته بودند و دین مانند مشک سرشار از شیر بود که کف کرده باشد و کمترین سستی آن را فاسد می‌کرد و کوچکترین فرد آن را واژگون می‌ساخت.<ref>شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، مؤسسه مطبوعاتی اسماعیلیان، ج۸، ص۳۰.</ref>{{پایان پاسخ}}
براساس خطبه‌ای که [[ابن ابی‌الحدید]]، شارح اهل‌سنت نهج‌البلاغه نقل کرده، امام علی(ع) هنگامی که برای سرکوب کردن پیمان‌شکنی [[طلحه]] و [[زبیر]] عازم بصره شد، ضمن خطبه‌ای قریش را خودکامگانی توصیف کرده که حق او را غصب کردند:  
 
«هنگامی که خداوند پیامبر خود را قبض روح کرد و قریش با خودکامگی، خود را بر ما مقدم شمرد و ما را از حقمان بازداشت؛ ولی من دیدم که صبر و بردباری بر این کار بهتر از ایجاد تفرقه میان مسلمانان و ریختن خون آنان است؛ زیرا مردم به تازگی اسلام را پذیرفته بودند و دین مانند مشک سرشار از شیر بود که کف کرده باشد و کمترین سستی آن را فاسد می‌کرد و کوچکترین فرد آن را واژگون می‌ساخت».<ref>شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، مؤسسه مطبوعاتی اسماعیلیان، ج۸، ص۳۰.</ref>{{پایان پاسخ}}


== منابع ==
== منابع ==
automoderated
۶٬۳۴۱

ویرایش