گفتار امام علی(ع) درباره غصب خلافت: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{شروع متن}} آيا حضرت اميرالمؤمنين على(عليه السلام) بعد از رسيدن به خلافت غاصب...» ایجاد کرد)
 
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
آيا حضرت اميرالمؤمنين على(عليه السلام) بعد از رسيدن به خلافت غاصب بودن خلفاى قبلى را گوشزد نمود يا خير؟
{{سوال}}
 
آيا امام على(ع) بعد از رسيدن به خلافت، غاصب بودن خلفاى قبلى را گوشزد نمود؟
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
با نگاهى به كتابهاى تاريخ و حديث موارد بيشمارى را مى توان يافت كه حضرت على(عليه السلام) به غصب خلافت توسط خلفاى قبل از خويش اشاره فرموده باشد كه از باب مشت نمونه خروار، به چند مورد اشاره مى كنيم:
با نگاهى به كتابهاى تاريخ و حديث موارد بيشمارى را مى توان يافت كه حضرت على(عليه السلام) به غصب خلافت توسط خلفاى قبل از خويش اشاره فرموده باشد كه از باب مشت نمونه خروار، به چند مورد اشاره مى كنيم:


خط ۳۱: خط ۳۳:


۱۲ـ حضرت در يك خطبه و سخنرانى كه به خطبه الوسيله معروف است به اين كينه دشمنان ولايت و غصب غاصبان خلافت اشاره فرموده، مى فرمايد:(... و لئن تقمها دونى الاشقيان و نازعانى فيما ليس لها بحق و ركباها ضلاله و اعتقداها جهاله...) در من منقبتهايى وجود دارد كه اگر آنها را بر زبان آورم ارتفاع بناى آنها بزرگ و در نتيجه زمان گوش دادن بدانها نيز طولانى مى گردد. و اگر در برابر آن آن دو بخت برگشته پيراهن خلافت را بر تن كردند و در آنچه حقى به آن نداشته با من ستيزه جستند و از روى گمراهى بر مسند آن سوار شدند و از روى نادانى آن را به خود بستند (از خود دانستند) پس به بد جايگاهى در آيند و چه بد است آنچه را براى خود آماده و تهيه كردند در خانه گور (و عالم برزخ و قيامت) به يكديگر لعنت كنند و هر كدام آنها از ديگرى بيزارى جويد.(<ref>الروضه من الكافى، ص۳۸، با ترجمه و شرح آقاى حاج سيد هاشم رسولى محلاتى (انتشارات علميه اسلاميه).</ref>)
۱۲ـ حضرت در يك خطبه و سخنرانى كه به خطبه الوسيله معروف است به اين كينه دشمنان ولايت و غصب غاصبان خلافت اشاره فرموده، مى فرمايد:(... و لئن تقمها دونى الاشقيان و نازعانى فيما ليس لها بحق و ركباها ضلاله و اعتقداها جهاله...) در من منقبتهايى وجود دارد كه اگر آنها را بر زبان آورم ارتفاع بناى آنها بزرگ و در نتيجه زمان گوش دادن بدانها نيز طولانى مى گردد. و اگر در برابر آن آن دو بخت برگشته پيراهن خلافت را بر تن كردند و در آنچه حقى به آن نداشته با من ستيزه جستند و از روى گمراهى بر مسند آن سوار شدند و از روى نادانى آن را به خود بستند (از خود دانستند) پس به بد جايگاهى در آيند و چه بد است آنچه را براى خود آماده و تهيه كردند در خانه گور (و عالم برزخ و قيامت) به يكديگر لعنت كنند و هر كدام آنها از ديگرى بيزارى جويد.(<ref>الروضه من الكافى، ص۳۸، با ترجمه و شرح آقاى حاج سيد هاشم رسولى محلاتى (انتشارات علميه اسلاميه).</ref>)
{{پایان پاسخ}}
==مطالعه بيشتر==
* استاد جعفر سبحانى، ''فروغ ولايت''، تاريخ تحليلى زندگانى امام على عليه السلام، انتشارات صحيفه، ص۱۷۹ـ۱۶۷.
* مهدى پيشوائى، ''سيره پيشوايان''، نگرشى بر زندگانى اجتماعى، سياسى و فرهنگى امامان معصوم(ع)، مؤسسه تعليماتى و تحقيقاتى امام صادق عليه السلام، قم.
* على اكبر حسينى، ''تاريخ تحليلى و سياسى اسلام'' (چاپ و نشر فرهنگ اسلامى).
* شيخ مفيد، ''الارشاد''، از مجموع مصنفات الشيخ المفيد، مجلد ۱۱، كنگره جهانى هزاره شيخ مفيد.


منابع جهت مطالعه بيشتر:
==منابع==
 
۱ـ استاد جعفر سبحانى، فروغ ولايت، تاريخ تحليلى زندگانى اميرالمؤمنين على(عليه السلام) (انتشارات صحيفه) ص۱۷۹ـ۱۶۷.


۲ـ مهدى پيشوائى، سيره پيشوايان، نگرشى بر زندگانى اجتماعى، سياسى و فرهنگى امامان معصوم(ع) (مؤسسه تعليماتى و تحقيقاتى امام صادق(عليه السلام)، قم).
۳ـ على اكبر حسينى، تاريخ تحليلى و سياسى اسلام (چاپ و نشر فرهنگ اسلامى).
۴ـ شيخ مفيد، الارشاد، از مجموع مصنفات الشيخ المفيد، مجلد ۱۱، كنگره جهانى هزاره شيخ مفيد.
==منابع==
<references />
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی =  
  | شاخه اصلی =  
۷٬۲۲۸

ویرایش