گستره نظریه ولایت فقیه در میان عالمان: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(ابرابزار، اصلاح ارقام)
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{نیازمند گسترش}}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
خط ۴: خط ۵:
آیا مسئله ولایت فقیه مورد اتفاق عالمان شیعه است یا این که تنها برداشت و نظریه فقهی است؟{{پایان سوال}}
آیا مسئله ولایت فقیه مورد اتفاق عالمان شیعه است یا این که تنها برداشت و نظریه فقهی است؟{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
{{درگاه|حکومت دینی}}اصل [[ولایت فقیه]] مورد اتفاق هه فقیهان [[شیعه]] دانسته شده و اختلاف آنها در گستره و حدود اختیارات فقیه شمرده شده است.<ref name=":0">جعفرپیشه فرد، مصطفی، ولایت فقیه، قم، نشر مرکز مطالعات و پژوهش‌های فرهنگی حوزه علمیه، ۱۳۸۱ش.</ref> گفته شده، اختیار فقیهان در ولایت، تصدّیِ امرِ [[قضاوت]] و دخالت در [[امور حسبیه]] را هیچ فقیه شیعه‌ای انکار نکرده است.<ref name=":0"/>
{{درگاه|حکومت دینی|حوزه و روحانیت}}اصل [[ولایت فقیه]] مورد اتفاق همه فقیهان [[شیعه]] دانسته شده و اختلاف آنها در گستره و حدود اختیارات فقیه شمرده شده است.<ref name=":0">جعفرپیشه فرد، مصطفی، ولایت فقیه، قم، نشر مرکز مطالعات و پژوهش‌های فرهنگی حوزه علمیه، ۱۳۸۱ش.</ref> گفته شده، اختیار فقیهان در ولایت، تصدّیِ امرِ [[قضاوت]] و دخالت در [[امور حسبیه]] را هیچ فقیه شیعه‌ای انکار نکرده است.<ref name=":0"/>


[[سید جواد عاملی]]، عالم شیعه قرن سیزدهم قمری، ولایت فقیه را [[اجماع|اجماعی]] دانسته و افزون بر آن، [[حدیث|روایات]] و [[عقل]] را نیز دلالت کننده بر آن دانسته است.<ref>مفتاح الکرامة، ج۱۰، ص۲۱.</ref> [[محقق کرکی|محقق کَرَکی]]، عالم شیعه قرن دهم قمری هم، نیابت فقیه عادل از سوی [[امامان(ع)]] در اموری که نیابت‌پذیر است را، مورد اتفاق عالمان شیعه شمرده است.<ref>رسائل، ج ۱، ص ۱۴۲.</ref> همچینن [[محمدحسن نجفی|صاحب جواهر]]،<ref>ج ۲۱، ص ۳۹۷.</ref> [[محقق اردبیلی]]،<ref>مجمع الفائده والبرهان، ج۱۲، ص۲۸.</ref> [[میرزای قمی]]،<ref>جامع الشتات، ج۲، ص۴۶۵.</ref> [[ملااحمد نراقی]]<ref>ملاّ احمد نراقی، عوائد الایّام، ص ۵۳۶.</ref> و [[میرفتاح مراغی]]<ref>ج ۲، ص ۵۶۳.</ref> از عالمان شیعه، ولایت فقیه را مورد اتفاق عالمان شیعه دانسته‌اند. [[شیخ مفید]] معتقد است که در صورت پنهان بودن سلطان عادل و امام معصوم(ع)، فقیهِ عادلِ دارای شرایط، جمیعِ امورِ مربوط به ولایت تشریعی وی را می‌تواند عهده‌دار شود.{{مدرک|date=فوریه ۲۰۲۲}}
[[سید جواد عاملی]]، عالم شیعه قرن سیزدهم قمری، ولایت فقیه را [[اجماع|اجماعی]] دانسته و افزون بر آن، [[حدیث|روایات]] و [[عقل]] را نیز دلالت کننده بر آن دانسته است.<ref>مفتاح الکرامة، ج۱۰، ص۲۱.</ref> [[محقق کرکی|محقق کَرَکی]]، عالم شیعه قرن دهم قمری هم، نیابت فقیه عادل از سوی [[امامان(ع)]] در اموری که نیابت‌پذیر است را، مورد اتفاق عالمان شیعه شمرده است.<ref>رسائل، ج۱، ص۱۴۲.</ref> همچینن [[محمدحسن نجفی|صاحب جواهر]]،<ref>جواهر، ج۲۱، ص۳۹۷.</ref> [[محقق اردبیلی]]،<ref>مجمع الفائدة و البرهان، ج۱۲، ص۲۸.</ref> [[میرزای قمی]]،<ref>جامع الشتات، ج۲، ص۴۶۵.</ref> [[ملااحمد نراقی]]<ref>ملاّ احمد نراقی، عوائد الایام، ص۵۳۶.</ref> از عالمان شیعه، ولایت فقیه را مورد اتفاق عالمان شیعه دانسته‌اند. [[شیخ مفید]] معتقد است که در صورت پنهان بودن سلطان عادل و امام معصوم(ع)، فقیهِ عادلِ دارای شرایط، جمیعِ امورِ مربوط به ولایت تشریعی وی را می‌تواند عهده‌دار شود.<ref>مفید، محمد بن محمد، المقنعه، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۶۹ش، ص۸۱۰. </ref>


یکی از روشنفکران دینی، ولایت فقیه را برداشت فقهیِ چند فقیه از تعدادی روایات شمرده است. او این برداشت را متأثر از شیوه کشورداری محیط پیرامون آنان دانسته که رنگ و بوی سیاست شرقی (شاهنشاهی) دارد.<ref>کدیور، محسن، دغدغه‌های حکومت دینی، تهران، نشر نی، ۱۳۷۹ش، ص ۱۶۵.</ref> در برابر، ولایت فقیه را از ضروریات و مسلمات [[فقه]] دانسته و اختلاف در آن را تنها نسبت به گستره آن دانسته‌اند.<ref name=":0"/> همچنین نسبت دادن ولایت فقیه به برداشت خاصّ تعدادی از فقیهان معاصر از چند روایت را، ردّ کرده‌اند.<ref name=":0"/>
یکی از روشنفکران دینی، ولایت فقیه را برداشت فقهیِ چند فقیه از تعدادی روایات شمرده است. او این برداشت را متأثر از شیوه کشورداری محیط پیرامون آنان دانسته که رنگ و بوی سیاست شرقی (شاهنشاهی) دارد.<ref>کدیور، محسن، دغدغه‌های حکومت دینی، تهران، نشر نی، ۱۳۷۹ش، ص۱۶۵.</ref> در برابر، ولایت فقیه را از ضروریات و مسلمات [[فقه]] دانسته و اختلاف در آن را تنها نسبت به گستره آن دانسته‌اند.<ref name=":0"/> همچنین نسبت دادن ولایت فقیه به برداشت خاصّ تعدادی از فقیهان معاصر از چند روایت را، ردّ کرده‌اند.<ref name=":0"/>


گفته شده در فقه [[اهل‌سنت]] نیز، حاکمیت و زمامداری به فقاهت مشروط شده است.<ref name=":0"/> به گفته عبدالرحمن جَزیری، مؤلف کتاب «الفقه علی المذاهب الاربعة»، پیشوایان چهارگانه مذاهب اهل‌سنت بر این اتفاق‌نظر دارند که امام (حاکم) باید عالم و [[مجتهد]] باشد تا احکام الهی را بشناسد.<ref>الفقه علی المذاهب الاربعه، ج ۵، ص ۴۱۶ و ۴۱۷.</ref> امام‌الحَرَمین جُوَینی، عضدالدین ایجی، ابوالحسن ماوَردی، قاضی ابویَعْلی و [[محمد غزالی]]، از عالمان اهل سنت، حاکمیّت و الزام سیاسی را مشروط به مجتهد بودن حاکم دانسته‌اند. محمد ابوزهره، محمد مبارک و [[محمود شلتوت]]، از عالمان معاصر اهل سنت هم، معتقدند حاکم و رئیس دولت اسلامی باید مجتهد باشد.<ref>محمد سروش محلاتی، دین و دولت در اندیشه اسلامی، ص ۲۹۱ - ۲۹۴.</ref>
گفته شده در فقه [[اهل‌سنت]] نیز، حاکمیت و زمامداری به فقاهت مشروط شده است.<ref name=":0"/> به گفته عبدالرحمن جَزیری، مؤلف کتاب «الفقه علی المذاهب الاربعة»، پیشوایان چهارگانه مذاهب اهل‌سنت بر این اتفاق‌نظر دارند که امام (حاکم) باید عالم و [[مجتهد]] باشد تا احکام الهی را بشناسد.<ref>الفقه علی المذاهب الاربعه، ج۵، ص۴۱۶ و ۴۱۷.</ref> امام‌الحَرَمین جُوَینی، عضدالدین ایجی، ابوالحسن ماوَردی، قاضی ابویَعْلی و [[محمد غزالی]]، از عالمان اهل‌سنت، حاکمیت و الزام سیاسی را مشروط به مجتهد بودن حاکم دانسته‌اند. محمد ابوزهره، محمد مبارک و [[محمود شلتوت]]، از عالمان معاصر اهل سنت هم، معتقدند حاکم و رئیس دولت اسلامی باید مجتهد باشد.<ref>به نقل از محمد سروش محلاتی، دین و دولت در اندیشه اسلامی، ص۲۹۱ - ۲۹۴.</ref>


{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}
خط ۱۷: خط ۱۸:
{{پانویس|۲}}
{{پانویس|۲}}
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی =
  | شاخه اصلی = سیاست
  | شاخه فرعی۱ =
  | شاخه فرعی۱ = حکومت اسلامی
  | شاخه فرعی۲ =
  | شاخه فرعی۲ =
  | شاخه فرعی۳ =
  | شاخه فرعی۳ =
۶٬۸۱۴

ویرایش