کیفیت مسح سر و پا در وضو: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(ابرابزار)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۸: خط ۸:
آموزهٔ مرتبط با چگونگی مسح در این آیهٔ شریفه به روشنی مبین این مهم است که روی پاها باید مسح شود، زیرا کلمه «ب» که در «برؤوسکم» آمده، طبق تصریح بعضی از روایات<ref>شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۹۲ق، ج۱، باب ۲۳ از ابواب وضو، ح۴، ص۲۹۱.</ref> و بعضی از اهل لغت<ref>ابن هشام، مغنی اللبیب، حرف الباء، ص۱۴۲.</ref> به معنی «تبعیض» می‌باشد، یعنی قسمتی از سر را مسح کنید که در روایات ما،<ref>وسائل الشیعه، همان، باب ۲۲ از ابواب وضو، ح۳–۱، ص۲۸۹.</ref> محل آن به یک چهارم پیش سر محدود شده و باید قسمتی از این یک چهارم، هر چند کم باشد با دست مسح شود.
آموزهٔ مرتبط با چگونگی مسح در این آیهٔ شریفه به روشنی مبین این مهم است که روی پاها باید مسح شود، زیرا کلمه «ب» که در «برؤوسکم» آمده، طبق تصریح بعضی از روایات<ref>شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۹۲ق، ج۱، باب ۲۳ از ابواب وضو، ح۴، ص۲۹۱.</ref> و بعضی از اهل لغت<ref>ابن هشام، مغنی اللبیب، حرف الباء، ص۱۴۲.</ref> به معنی «تبعیض» می‌باشد، یعنی قسمتی از سر را مسح کنید که در روایات ما،<ref>وسائل الشیعه، همان، باب ۲۲ از ابواب وضو، ح۳–۱، ص۲۸۹.</ref> محل آن به یک چهارم پیش سر محدود شده و باید قسمتی از این یک چهارم، هر چند کم باشد با دست مسح شود.


بنابراین آنچه در میان بعضی از طوایف اهل تسنن معمول است، که تمام سر و حتی گوش‌ها را مسح می‌کنند، با آیهٔ شریف سازگار نیست و قرار گرفتن «ارجلکم» در کنار «رؤوسکم» گواه بر این است که پاها نیز باید مسح شود نه این‌که آن‌ها شسته شوند. همچنین در بررسی دقیق‌تر «ارجلکم» به فتح «لام» قرائت شده، به خاطر آن است که عطف بر محل «رؤوسکم» است نه عطف بر «وجوهکم»<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۴، ص۲۸۷.</ref> و این که منصوب عطف بر مجرور شود در کلام عرب شیوع دارد، مثلاً می‌گویند: «لیس فلان بقائم و لا ذاهباً»<ref>ابو علی فضل بن طبرسی، مجمع البیان، بیروت، احیاء التراث العربی، ۱۳۲۹ش، ج۳، ص۱۶۵.</ref> «فلان شخصی نه ایستاده است و نه رونده.» علاوه بر این جمع کثیری از قراء «ارجلکم» را نیز با کسر خوانده‌اند.<ref>همان، ص۱۶۳؛ تفسیر نمونه، ج۴، ص۲۸۷.</ref>
بنابراین آنچه در میان بعضی از طوایف اهل تسنن معمول است، که تمام سر و حتی گوش‌ها را مسح می‌کنند، با آیهٔ شریف سازگار نیست و قرار گرفتن «ارجلکم» در کنار «رؤوسکم» گواه بر این است که پاها نیز باید مسح شود، نه این‌که آن‌ها شسته شوند. همچنین در بررسی دقیق‌تر «ارجلکم» به فتح «لام» قرائت شده، به خاطر آن است که عطف بر محل «رؤوسکم» است نه عطف بر «وجوهکم»<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۴، ص۲۸۷.</ref> و این که منصوب عطف بر مجرور شود در کلام عرب شیوع دارد، مثلاً می‌گویند: «لیس فلان بقائم و لا ذاهباً»<ref>ابو علی فضل بن طبرسی، مجمع البیان، بیروت، احیاء التراث العربی، ۱۳۲۹ش، ج۳، ص۱۶۵.</ref> «فلان شخصی نه ایستاده است و نه رونده.» علاوه بر این جمع کثیری از قراء «ارجلکم» را نیز با کسر خوانده‌اند.<ref>همان، ص۱۶۳؛ تفسیر نمونه، ج۴، ص۲۸۷.</ref>


علاوه بر آنچه گذشت، انسان در اولین برخورد با آیهٔ شریفه درمی‌یابد که پاها هم مانند سر باید مسح شود و نمی‌توان چنین استنباط کرد که «ارجلکم» عطف به «وجوهکم» باشد، زیرا مسئله مسح سر و پا پس از اتمام حکم شستن مطرح شده است: دست و صورت را بشویید و سر و پاها را مسح کنید و اگر «ارجلکم» بر «وجوهکم» عطف شود بر خلاف بلاغت قرآن است.<ref>طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ سوم، ۱۳۹۴ق، ج۵، ص۲۳۹.</ref>
علاوه بر آنچه گذشت، انسان در اولین برخورد با آیهٔ شریفه درمی‌یابد که پاها هم مانند سر باید مسح شود و نمی‌توان چنین استنباط کرد که «ارجلکم» عطف به «وجوهکم» باشد، زیرا مسئله مسح سر و پا پس از اتمام حکم شستن مطرح شده است: دست و صورت را بشویید و سر و پاها را مسح کنید و اگر «ارجلکم» بر «وجوهکم» عطف شود بر خلاف بلاغت قرآن است.<ref>طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ سوم، ۱۳۹۴ق، ج۵، ص۲۳۹.</ref>
خط ۳۲: خط ۳۲:
بنابراین از نظر فقه شیعه که مستنبط از قرآن و سنت است، هیچ جای شک و تردید نیست که در وضو، پس از شستن صورت و دست‌ها مسح سر و پاها لازم است و شستن به جای مسح وضو را باطل می‌کند. البته به نقل مرحوم صاحب جواهر و مرحوم شیخ طوسی از اهل سنت هم کسانی هستند که مسح پاها را جایز می‌دانند: ابی‌الحسن بصری، ابن‌جریر طبری، ابی‌علی جباری که معتقدند انسان بین مسح و شستن پاها مخیر است.<ref>همان؛ طوسی، ابو جعفر محمد، الخلاف، ج۱، ص۱۴، مسئله ۴۰.</ref>
بنابراین از نظر فقه شیعه که مستنبط از قرآن و سنت است، هیچ جای شک و تردید نیست که در وضو، پس از شستن صورت و دست‌ها مسح سر و پاها لازم است و شستن به جای مسح وضو را باطل می‌کند. البته به نقل مرحوم صاحب جواهر و مرحوم شیخ طوسی از اهل سنت هم کسانی هستند که مسح پاها را جایز می‌دانند: ابی‌الحسن بصری، ابن‌جریر طبری، ابی‌علی جباری که معتقدند انسان بین مسح و شستن پاها مخیر است.<ref>همان؛ طوسی، ابو جعفر محمد، الخلاف، ج۱، ص۱۴، مسئله ۴۰.</ref>


پس حتی بزرگانی از اهل سنت نیز مسح پا را جایز دانسته‌اند، که اگر شستن واجب بود، نباید این اجازه را صادر و برجایز بودن مسح فتوا می‌دادند. وقتی کسی فتوا می‌دهد که مسح پا هم درست است یعنی آیه را به معنی شستن نگرفته است.
نکته‌ی‌آخر در ارتباط با حد مسح پاست. مسح پا از سر انگشتان تا «کعب» است، در ارتباط با «کعب»، اغلب فقهای شیعه چنین معتقدند که «کعب» مفصل پاست، اما برخی نیز با توجه به عرف لغت عرب گفته‌اند مراد از «کعب» همان برآمدگی پاست، لذا در این دو مورد هیچ تناقضی با آیه وجود ندارد، و در ارتباط با این لفظ آیه، باید به بررسی واژهٔ «کعب» در بین اعراب پرداخته شود.


نکته‌ی‌آخر در ارتباط با حد مسح پاست. مسح پا از سر انگشتان تا «کعب» است، در ارتباط با «کعب»، اغلب فقهای شیعه چنین معتقدند که «کعب» مفصل پاست، اما برخی نیز با توجه به عرف لغت عرب گفته‌اند مراد از «کعب» همان برآمدگی پاست، لذا در این دو مورد هیچ تناقضی با آیه وجود ندارد، و در ارتباط با این لفظ آیه، باید به بررسی واژهٔ «کعب» در بین اعراب پرداخته شود.
<span></span>
{{پایان پاسخ}}


== منابع ==
== منابع ==
۱۵٬۱۲۵

ویرایش