کارکرد اعتقاد به معاد: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{شروع متن}} {{شاخه| شاخه اصلی =| شاخه فرعی۱ =| شاخه فرعی۲ =| شاخه فرعی۳ =}} {{سوال}}...» ایجاد کرد)
 
جزبدون خلاصۀ ویرایش
 
(۳۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
کارکرد اعتقاد به معاد و قیامت در زندگی چیست؟
{{پایان سوال}}
{{اصول دین و فروع دین}}
{{پاسخ}}
اعتقاد به آخرت از جمله اموری است که در عقاید، رفتار و اخلاق [[انسان]] نقش به سزایی دارد، به گونه‌ای که حتی اعتقاد به [[توحید]] چنین تأثیری ندارد. اعتقاد به آخرت و معاد سومین رکن از ارکان اعتقادی [[اسلام]] محسوب می‌شود. اگر کسی معاد را نپذیرد گویا آن دو رکن دیگر یعنی توحید و [[نبوت]] را هم نپذیرفته است و داخل در دین اسلام نشده است.<ref>نگاه کنید به طباطبایی، سید محمد حسین، مجموعه مقالات، ج۲، ص۱۳۰؛ نگاه کنید به مصباح یزدی، محمد تقی، پند جاوید، ص۲۸۵.</ref>


{{شاخه| شاخه اصلی =| شاخه فرعی۱ =| شاخه فرعی۲ =| شاخه فرعی۳ =}}
انسانی که به معاد اعتقاد داشته باشد، می‌داند زندگی در دنیا، زودگذر است و عالم به سوی جهانی جاوید و ابدی در حرکت است. وقتی انسان به این نگاه نسبت به ناپایداری دنیا برسد، احساسات و غرایز درونی خود را تعدیل نموده و آن‌ها را در جهت مقصود و هدفی که در پیش دارد به کار می‌گیرد. اعتقاد به معاد و کیفر و پاداش الهی حس وظیفه‌شناسی را در انسان تقویت می‌کند. همچنین اعتقاد به معاد ضامن اجرای قوانین اجتماعی و رعایت حقوق دیگر انسان‌هاست.


==درک ناپایداری زندگی دنیوی==
تأثیری که اعتقاد به قیامت و آخرت و یادآوری آن در شئون فکری انسان دارد این است که آدمی خود را و همه چیز را با یک دید واقع بینانه می‌نگرد و انسان خود را جزئی از اجزای این جهان گذرا می‌داند که مجموعاً به سوی یک جهان جاوید و ابدی در سیر و حرکت هستند.<ref>نگاه کنید به طباطبایی، سید محمد حسین، مجموعه مقالات، ج۲، ص۱۳۲.</ref>


{{سوال}}
==تعدیل غرایز و پرورش فضایل==
وقتی انسان با نگاهی واقع بینانه به دنیای ناپایدار برسد، احساسات و غرایز درونی خود را تعدیل نموده و با توجه به مقصود و هدفی که در پیش دارد آنها را محدود می‌سازد. اعتقاد به معاد و کیفر و پاداش الهی انسان را فردی وظیفه‌شناس می‌کند. آدمی با اعتقاد به آخرت و توجه به عذاب‌های دردناک، نمی‌تواند بی‌تفاوت باشد و مقایسه دنیای زودگذر و آخرت جاویدان، انسان را در به دست آوردن راحتی و آسایش آخرت تشویق می‌کند.


كاركرد اعتقاد به معاد و قيامت در زندگي چيست؟
در حقیقت اعتقاد به معاد و یاد مرگ و قیامت پرده غفلت را از پیش روی انسان برمی‌دارد و او را متوجه حیات جاودانه آخرت می‌کند تا گرفتار گناه و جنایت و فساد نشود. بنا بر این یکی از راه‌های نجات از هواهای نفسانی و تعدیل غرایز درونی این است که متوجه باشیم نهایت کار ما، مرگ است و به زودی از این دنیا به آخرت سفر می‌کنیم و نتیجه اعمال و کردار و عقاید خود را ملاقات می‌کنیم.


{{پایان}}
وقتی انسان با یاد مرگ و آخرت تربیت یافت، چنین باوری «ضمانت اجرایی» دارد و طبق همین باور و اعتقاد همه اخلاق و کردار و عقاید خود را پایه‌ریزی می‌کند ولی انسانی که از یاد مرگ و قیامت غافل است دلیلی ندارد، مقید به قانون باشد در نتیجه به هر عملی دست می‌زند. در نتیجه یاد مرگ و قیامت و آخرت و باور داشتن آنها نه تنها غرایز انسانی را تعدیل می‌کند و جلو تجاوزات غریزی آدمی را می‌گیرد بلکه باعث پرورش و رشد فضایل او هم می‌گردد چون کسی که همیشه به یاد قیامت است همه اعمال و رفتارش را تحت مراقبت قرار می‌دهد و سعی و کوشش خود را در مسیر جلب رضایت خداوند متعال قرار می‌دهد.<ref>نگاه کنید به طباطبایی، سید محمد حسین، مجموعه مقالات، ج۲، ص۱۳۲–۱۳۴؛ ر.ک. مصباح یزدی، محمد تقی، پند جاوید، ص۲۸۵–۲۸۹؛ ر.ک. سبحانی، جعفر، معاد انسان و جهان، ص۱۷؛ ر.ک. جوادی آملی، عبدالله، معاد در قرآن تفسیر موضوعی، ج۴، ص۲۲ و ۲۴ و ۲۹–۳۰ و ۳۴.</ref>


==تأمین عدالت اجتماعی==
امروزه قوه قضایی و قوه مجریه تا حدودی توانسته‌اند نظم وآرامش نسبی را در اجتماعات انسانی محقق کنند، ولی این تنها مربوط به تبهکاری و فسادهای ظاهری است. نسبت به خلافکاری‌های پنهانی، این راه بی‌نتیجه است به علاه این که اگر مجریان این قوانین بخواهند از مقام خود سوء استفاده کنند عاملی نمی تواند مانعشان شود.


اینجا حکومت‌های بشری در تأمین عدالت اجتماعی به بن‌بست می‌رسند؛ ولی اجتماعی که زیربنای برنامه‌های آن را ایمان و ترس از خدا تشکیل می‌دهد این چنین نیست. زیرا کیفر گناه یا عذاب‌های اخروی بهترین ضامن اجرای قوانین خواهند بود.<ref>نگاه کنید به  سبحانی، جعفر، معاد انسان و جهان، ص۱۹.</ref>


{{پاسخ}}
==فعالیت و کوشش در زندگی==
اعتقاد به آخرت از جمله اموري است كه در عقايد و رفتار و اخلاق انسان نقش به سزايي دارد، به گونه‌اي كه حتي اعتقاد به توحيد اين چنين تأثيري را ندارد. اعتقاد به آخرت و معاد سومين ركن از اركان اعتقادي اسلام محسوب مي‌شود. به گونه‌اي كه اگر كسي معاد را نپذيرد گويا آن دو ركن ديگر يعني توحيد و نبوت را هم نپذيرفته است و اصلا داخل در دين اسلام نشده است. 
تصور مرگ و جهان پس از مرگ و مسئله قیامت، زندگی را برای انسان تلخ نمی‌کند و او را از فعالیت و کوشش در امور زندگانی باز نمی‌دارد. چرا که علت فعالیت انسان در امور زندگی حس احتیاجاست و با یاد مرگ و قیامت حس احتیاج از بین نمی‌رود. بله یاد آخرت و قیامت باعث می‌شود که از زیاده‌روی در شهوت‌پرستی جلوگیری شود و او در طریقی قرار گیرد که بداند هر کار نیکی که انجام دهد، پاداش آن کار را خواهد دید، پس سعی و کوشش خود را به همین طریق معطوف می‌نماید.<ref>نگاه کنید به  طباطبایی، سید محمد حسین، مجموعه مقالات، ج۲، ص۱۳۲.</ref>
ايمان به حيات اخروي (معاد) و ياد آن در زندگي دنيوي آثاری دارد که به برخی از آن ها اشاره می شود:
==1. درك ناپايداري زندگي دنيوي==
تأثيري كه اعتقاد به قيامت و آخرت و يادآوري آن در شئون فكري انسان دارد اين است كه آدمي خود را و همه چيز را با يك ديد واقع بينانه مي‌نگرد و انسان خود را جزئي از اجزاي اين جهان گذرا مي‌داند كه مجموعاً به سوي يك جهان جاويد و ابدي در سير و حركت هستند. 
==2. تعديل غرايز و پرورش فضايل==
انسان با اين نظر واقع بينانه كه به دنياي ناپايدار دارد احساسات و غرايز دروني خود را تعديل نموده و با توجه به مقصود و هدفي كه در پيش دارد آنها را محدود مي‌سازد. اعتقاد به معاد و كيفرهاي الهي انسان را فردي وظيفه‌شناس مي‌كند. چرا كه آدمي با اعتقاد به آخرت و توجه به عذابهاي دردناك، نمي‌تواند بي‌تفاوت  باشد. حتي اگر بهرة كمي از عقل داشته باشد با مقايسة دنياي زودگذر و آخرتي كه جاويدان است، بعيد است دنيا را ترجيح بدهد بلكه در اين معامله متوجه آخرتي مي‌شود كه زندگي جاويدان را در پي دارد و سعي در بدست آوردن راحتي و‌ آسايش آن خواهد داشت، مگر انساني كه كاملا غافل است و در پي بدست آوردن مصالح و دفع مفاسد خود نيست و كاملاً سرگرم لذايذ زودگذر دنيوي شده است.
در حقيقت اعتقاد به معاد و ياد مرگ و قيامت پردة غفلت را از پيش روي انسان بر مي‌دارد و او را متوجه حيات جاودانة آخرت مي‌كند تا گرفتار گناه و جنايت و فساد نشود كه در صورت ابتلاء به اين امور شقاوت ابدي و عذاب اخروي را براي خود كسب كرده است.
پس يكي از راههاي نجات از هواهاي نفساني و تعديل غرايز دروني اين است كه متوجه باشيم نهايت كار ما، مرگ است و به زودي از اين دنيا به آخرت سفر مي‌كنيم و نتيجه اعمال و كردار و عقايد خود را ملاقات مي‌كنيم. لذا بايد مواظب باشيم، ‌اعمالي از ما صادر شود كه گرفتاري و عذاب اخروي را در پي نداشته باشد.
وقتي انسان با ياد مرگ و آخرت تربيت يافت، چنين باوري «ضمانت اجرايي» دارد و طبق همين باور و اعتقاد همة اخلاق و كردار و عقايد خود را پايه‌ريزي مي‌كند ولي انساني كه از ياد مرگ و قيامت غافل است دليلي ندارد، مقيد به قانون باشد فلذا به هر جنايتي دست مي‌زند. در نتيجه ياد مرگ و قيامت و آخرت و باور داشتن آنها نه تنها غرايز انساني را تعديل مي‌كند و جلو تجاوزات غريزي آدمي را مي‌گيرد بلكه باعث پرورش و رشد فضايل او هم مي‌گردد چون كسي كه هميشه به ياد قيامت است همة اعمال و رفتارش را تحت مراقبت قرار مي‌دهد و سعي و كوشش خود را در مسير جلب رضايت خداوند متعال قرار مي‌دهد.
==3. تأمين عدالت اجتماعي==
انسان موجودي مدني الطبع است، يعني به گونه‌اي خلق شده كه مي‌بايست در اجتماع زندگي كند و از لوازم اجتماعي بودن وجود تضاد و برخورد منافع است. در اجتماعي كه افراد نيرومند و ناتوان با هم زندگي مي‌كنند افراد قدرتمند دائماً مي‌خواهند همه چيز را به خود اختصاص بدهند و غالباً از حد خود تجاوز كرده حقوق ديگران را پايمال مي‌كنند براي ترميم اين نقص چاره‌اي نيست جز وضع قوانيني كه حقوق همة طبقات اجتماع محفوظ بماند. لكن بكار بستن اين قوانين از تشريع و وضع آن مهمتر است. امروزه قوه قانونگذاري و مقننه ـ قوة قضايي و قوة مجريه تا حدودي توانسته‌اند نظم و‌آرامش نسبي را در اجتماعات انساني محقق كنند، ولي اين تنها مربوط به تبهكاري و فسادهاي ظاهري است. نسبت به خلافكاري‌هاي پنهاني اين راه، بي‌نتيجه است به علاه اين كه اگر مجريان اين قوانين بخواهند از مقام خود سوء استفاده كنند چه عاملي مي‌تواند سدّ راهشان شود اينجاست كه حكومت‌هاي بشري در تأمين عدالت اجتماعي به بن‌بست مي‌رسند ولي اجتماعي كه زيربناي برنامه‌هاي آن را ايمان و ترس از خدا تشكيل مي‌دهد اين چنين نيست زيرا كيفر گناه و يا عذابهاي اخروي بهترين ضامن اجراي قوانين خواهند بود .
در آخر لازم است كه نكته‌اي را متذكر شويم و آن اين كه:
تصور مرگ و جهان پس از مرگ و مسئله قيامت زندگي را بر انسان تلخ نمي‌كند و او را از فعاليت و كوشش در امور زندگاني باز نمي‌دارد چرا كه علت فعاليت انسان در امور زندگي حسّ احتياج است و با ياد مرگ و قيامت حس احتياج از بين نمي‌رود. بله ياد آخرت و قيامت باعث مي‌شود كه از زياده‌روي در شهوت پرستي جلوگيري شود و او در طريقي قرار گيرد كه دائماً مي‌داند هر كار نيكي که انجام دهد، روزي وجود دارد كه پاداش آن كار خير خود را ببيند،‌ پس سعي و كوشش خود را به همين طريق معطوف مي‌نمايد.  
{{پایان}}
{{پایان}}
{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}
==منابع جهت مطالعه بيشتر:==
==مطالعه بیشتر==
1. جوادي آملي، عبدالله، معاد در قرآن (تفسير موضوعي، ج 4) مركز نشر اسراء.  
*جوادی آملی، عبدالله، معاد در قرآن (تفسیر موضوعی، ج۴) مرکز نشر اسراء.
2. مصباح يزدي، محمد تقي، پند جاويد، مؤسسه امام خميني.
*مصباح یزدی، محمد تقی، پند جاوید، مؤسسه امام خمینی.
{{پایان}}
{{پایان}}


==منابع==
==منابع==
{{پانویس}}
{{پانویس}}


{{شاخه
| شاخه اصلی =کلام
| شاخه فرعی۱ =معاد
| شاخه فرعی۲ =جایگاه و ضرورت معاد
| شاخه فرعی۳ =
}}
{{تکمیل مقاله
| شناسه = شد
| تیترها = شد
| ویرایش = شد
| لینک‌دهی = شد
| ناوبری =
| نمایه = شد
| تغییر مسیر = شد
| ارجاعات =
| بازبینی نویسنده = 
| بازبینی = شد
| تکمیل =
| اولویت = ج
| کیفیت = ب
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}
[[ar:آثار الإيمان بالمعاد]]
[[ES:La función de la creencia en la resurrección]]
[[ps:پر قيامت باندي د اعتقاد رول]]
[[fr:Effets de la croyance en le Retour à Dieu]]
[[رده:کارکرد اعتقاد به معاد]]
[[رده:تاثیر اعتقاد به معاد]]
۷٬۲۳۰

ویرایش