کاربر:Rezapour/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۹۷ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش ۲|ماه=[[بهمن]]|روز=[[۲۳]]|سال=[[۱۴۰۰]]|کاربر=Rezapour  }}
مدخل: نام روضه بر مراسم روضه‌خوانی
[[مفسران شیعه]] دلیل حرمت ازدواج در آخر عمر [[پیامبراسلام(ص)]] را، جلوگیری از پیشنهاد‌های [[ازدواج]] با زنان جوان‌تر دانسته‌اند. برخی نیز بر این باوراند زمانی که پیامبر(ص) بوسیله ازدواج‌های متعدد با قبایل مختلف از گزند آنان در امان شد، خداوند ازدواج مجدد را بر او حرام کرد. مفسران [[اهل‌سنت]] همانند بیهقی و ابن‌کثیر این حکم را بعنوان پاداش خداوند به [[همسران پیامبر(ص)]] دانسته‌اند که در گزینش بین زندگی ساده با پیامبر(ص) و طلاق، پیامبر را اختیار کرده بودند. زمخشری نیز این آیه را حدنهایی تعداد ازدواج برای پیامبر(ص) دانسته‌ است.
==آیه و ترجمه==
{{گفت و گو
|عرض=۸۰
|شکل بندی عنوان=line-height:200%; font-size:115%; font-weight: normal;
|شکل بندی ستون راست=text-align:center; line-height:170%
|شکل بندی آدرس=font-size:75%;
|تورفتگی=۰
|تراز=وسط
|عنوان={{عربی|اندازه=۱۰۰%|لايَحِلُّ لَكَ النِّساءُ مِنْ بَعْدُ وَ لا أَنْ تَبَدَّلَ بِهِنَّ مِنْ أَزْواجٍ وَ لَوْ أَعْجَبَكَ حُسْنُهُنَّ إِلَّا ما مَلَكَتْ يَمِينُكَ وَ كانَ اللَّهُ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ رَقِيباً<small> (سوره احزاب، آیه۵۲)</small>}}
|بعد از اين ديگر زنى بر تو حلال نيست، و نمى توانى همسرانت را به همسران ديگرى مبدّل كنى [بعضى را طلاق دهى و همسر ديگرى به جاى او برگزينى] هر چند جمال آنها مورد توجّه تو واقع شود، مگر آنچه كه بصورت كنيز در ملك تو درآيد! و خداوند ناظر و مراقب هر چيز است.}}
==حرمت ازدواج بر پیامبر==
آیه حرمت ازدواج<small>(سوره احزاب، آیه۵۲)</small> بعد از [[فتح خیبر]]<ref>قمی، تفسیر قمی، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۱۹۲.</ref> و گزینش [[همسران پیامبر(ص)]] بین طلاق و ادامه زندگی ساده با او نازل شد.<ref>الصنعانی، المصنف، ۱۴۰۳ق، ج۷، ص۴۹۲.</ref> در تفسیر این آیه بسبب کلمه«مِنْ بَعْدُ» اختلاف دارند:<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۷، ص۳۹۱؛ طبری، تفسیر طبری، ۱۴۱۲ق، ج۲۲، ص۲۱.</ref>
ذكر المفسرون لهذه الآية ثلاثة معان أقربها الى دلالة الظاهر ان اللّه سبحانه بعد أن أباح للنبي أنواع النساء التي أشار اليها في الآية السابقة أوجب عليه في هذه الآية الاكتفاء بمن في عصمته فعلا، و كنّ تسعا، و حرم عليه أن يطلق واحدة منهن و يتزوج مكانها أخرى حتى و لو أعجبته<ref>تفسير الكاشف، ج‏6، ص: 233.</ref>


برخی مفسران شیعه مانند محمد تقی مدرسی<ref>من هدى القرآن، ج‏10، ص: ۳۶۸-۳۶۹.</ref> و علامه طباطبایی<ref>الميزان في تفسير القرآن، ج‏16، ص: ۳۳۶.</ref> حرمت ازدواج بر پیامبر را به عنوان یکی از احتمالات موجود در این آیه دانسته‌اند.


لا يَحِلُّ لَكَ النِّساءُ مِنْ بَعْدُ فهذا هو العدد النهائي الذي يسمح لك بالوقوف عنده من النساء، و هن تسع<ref>تفسير من وحي القرآن، ج‏18، ص: ۳۳۵</ref>
عدة الداعی و نجاح الساعی


و قد روت عائشة- رضي اللّه عنها- أن هذا التحريم قد ألغي قبل وفاة النبي- صلّى اللّه عليه و سلّم- و تركت له حرية الزواج. و لكنه- صلّى اللّه عليه و سلّم- لم يتزوج كذلك غيرهن بعد هذه الإباحة. فكن هن أمهات المؤمنين ..                      
از تألیفات نفیس و مهم است. مولف در این نوشتار از روشی استفاده کرده که میان نویسندگان آن زمان رواج نداشته است.<ref>میر زوین، حیدر عبدالحسین، «منهج ابن فهد الحلّي في كتاب ''عدّة'' ''الداعي'' ونجاح الساعي»، ص۹۳.</ref>


[[شیخ کلینی]] در [[الکافی]] از [[امام صادق(ع)]] نقل می‌کند، ازدواج با همه زنان بر پیامبر(ص) حلال بود تا اینکه این آیه نازل شد و حرمت ازدواج با برخی از آنان از جمله مادران، دختران، خاله‌ها، عمه‌ها و... که در آیه ۲۳ [[سوره نساء]] یاد شده، نازل شد.<ref>شیخ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۵، ص۳۸۹.</ref> [[فاضل مقداد]](درگذشت ۸۲۶ق) از متکلمان شیعه، ضمن ضعیف دانستن این روایت معتقد است بنابر صحت داشتن این حکم، آیه مختص به پیامبر نیست و شامل همه مسلمانان می‌شود.<ref>فاضل مقداد، کنز العرفان في فقه القرآن، ۱۳۷۳ش، ج۲، ص۲۴۵.</ref>
ابوالعباس احمد بن محمد بن فهد الاسدی الحلی الکربلایی که در شهر حله در عراق متولد شد. او را از بزرگ‌ترین مراجع شیعه دانستند که در شهر کربلا بروز پیدا کرد.<ref>میر زوین، حیدر عبدالحسین، «منهج ابن فهد الحلّي في كتاب ''عدّة'' ''الداعي'' ونجاح الساعي»، ص۹۵.</ref> او از اساتیدی مانند شهید اول درس خواند و شاگردانی را نیز تربیت کرد. بیش از بیست اثر به تألیف او وجود دارد که کتاب عدة الداعی و نجاح الساعی از جمله آن‌ها است.<ref>میر زوین، حیدر عبدالحسین، «منهج ابن فهد الحلّي في كتاب ''عدّة'' ''الداعي'' ونجاح الساعي»، ص۹۸.</ref>


==دلیل حرمت==
او در سال ۸۴۱ قمری در شهر کربلا وفات یافت.<ref>میر زوین، حیدر عبدالحسین، «منهج ابن فهد الحلّي في كتاب ''عدّة'' ''الداعي'' ونجاح الساعي»، ص۹۹.</ref>
زمخشری(۴۶۷–۵۳۸ ق)از مفسران اهل‌سنت<ref>زمخشری، الکشاف، ۱۴۱۴ق، ج۳، ص۵۵۳.</ref> و [[سید محمدحسین فضل‌الله]] از مفسران معاصر شیعه<ref>فضل‌‌‌الله، من وحی القرآن، ۱۴۲۰ق، ج۱۸، ص۳۳۵.</ref> معتقدند خداوند حدنهایی ازدواج پیامبر را به نُه زن تعیین کرد. همانطور که برای سایر مردان نهایتا چهار زن می‌توانند اختیار کنند.<ref>فاضل مقداد، کنز العرفان في فقه القرآن، ۱۳۷۳ش، ج۲، ص۲۴۵.</ref> با این تفاوت که پیامبر(ص) اجازه طلاق و تبدیل زنانش را نداشت.<ref>فاضل مقداد، کنز العرفان في فقه القرآن، ۱۳۷۳ش، ج۲، ص۲۴۵.</ref> آیت الله جوادی مفسر معاصر<ref>[http://sokhanrani.iranseda.ir/detailsalbum/?g=381166 درس آیت الله عبدالله جوادی آملی با موضوع تفسیر آیات ۵۱ تا ۵۳ سوره احزاب]، پایگاه سخنرانی مذهبی</ref> و زمخشری(درگذشت ۵۳۸ق)<ref>زمخشری، الکشاف، ۱۴۱۴ق، ج۳، ص۵۵۳.</ref> معتقدند آن زنان در هنگام نزول آیه در اختیار پیامبر بودند که بین طلاق و ادامه زندگی ساده با پیامبر، پیامبر را انتخاب کرده بودند.


[[صادقی تهرانی]](۱۳۰۵-۱۳۹۰ش) مفسر شیعی، حرمت ازدواج بر پیامبر را یک حکم ویژه در باب احکام زناشویی در راستای رسالت او دانسته است. او معتقد است خداوند نخست به منظور ارتباط با همه قبايل، ازدواج بیش از چهار زن را برای او حلال کرد. بعد از آنکه این سیاست به اجتماع عربی محقق شد و پیامبر(ص) نسبت به کل اقوام مدینه که محور اصلی دعوتش بودند، در امان شد و خطر دعوتش کمتر و تاثیرش در آن سامان بیشتری یافت، خداوند ازدواج مجدد بر او حرام کرد.<ref>صادقی تهرانی، ترجمان فرقان، ۱۳۸۸ش، ج۴، ص۲۷۱.</ref>
و لما كان المقصود من وضع هذا الكتاب الترغيب في الدعاء و الحث عليه و حسن الظن بالله و طلب ما لديه فاعلم أنه قد ورد في الأخبار عن الأئمة الأطهار ما يؤكد ذلك و يدل عليه و يرغب فيه و يهدي إليه.<ref>عدة الداعي و نجاح الساعي، ص: 12</ref>


به باور آیت الله مکارم، [[پيامبر اسلام(ص)]] از ناحيه افراد و قبائل مختلف، تحت فشار بود و بهترین راه حل وصلت کردن با آنان بود.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۷، ص۳۹۱.</ref> با گذشت زمان هر قوم و قبيله‌اى چنين انتظارى داشت که افتخار وصلت کردن پیامبر با آنان نصیبشان شود.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۷، ص۳۹۲.</ref> حتى بعضى از زنان بدون هيچگونه [[مهريه]]، حاضر شدند خود را به عنوان [[هبه]] و بى هيچ قيد و شرط، با او ازدواج كنند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۷، ص۳۹۱.</ref> در این میان برخی به بهانه بیوه و مسن بودن همسران پیامبر(ص) به او پیشنهاد ازدواج با زنان صاحب مال و جمال دهند. لذا، خداوند با يك قانون محكم، از این کار جلوگیری کرد و او را از هرگونه ازدواج مجدد، و يا تبديل زنان موجود، نهى كرد.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۷، ص۳۹۲.</ref>
و فيها مقدمة و ستة أبواب. أما المقدمة ففي تعريف الدعاء و الترغيب فيه‏<ref>عدة الداعي و نجاح الساعي، ص: 12</ref>
همچنین او معتقد است حق ايجاب مى‌كرد، بعد از ابراز وفادارى و ترجيح دادن زندگى ساده و معنوى پيامبر(ص) بر هر چيز ديگر، خداوند براى حفظ مقام آنها چنين دستورى را به پيامبر(ص) بدهد.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۷، ص۳۹۲.</ref>


مفسران [[اهل‌سنت]] همچون، بیهقی(درگذشت ۴۷۰ق) <ref>بیهقی، السنن الکبری، ۱۴۲۴ق، ج۷، ص۸۵.</ref> و زمخشری(درگذشت ۵۳۸ق)<ref>زمخشری، الکشاف، ۱۴۱۴ق، ج۳، ص۵۵۳.</ref> و ابن‌کثیر(درگذشت ۷۷۴ق)<ref>ابن‌کثیر، تفسیر القرآن العظیم، ۱۴۱۹ق، ج۶، ص۳۹۶.</ref> بر این باوراند که این آیه پاداشی برای [[زنان پیامبر(ص)]] بوده است؛ زیرا آنان بین طلاق و ادامه زندگی ساده با پیامبر مخیر شدند و زندگی بدون تجمل با پیامبر را انتخاب کرده بودند.
و لما كان المقصود من وضع هذا الكتاب الترغيب في الدعاء و الحث عليه و حسن الظن بالله و طلب ما لديه فاعلم أنه قد ورد في الأخبار عن الأئمة الأطهار ما يؤكد ذلك و يدل عليه و يرغب فيه و يهدي إليه.<ref>عدة الداعي و نجاح الساعي، ص: 12</ref>


طبق شواهدى كه از تواريخ استفاده مى‏شود پيامبر اسلام ص از ناحيه افراد و قبائل مختلف تحت فشار بود كه از آنها همسر بگيرد، و هر يك از قبائل مسلمان افتخار مى‏كردند كه زنى از آنها به همسرى پيامبر ص در آيد.<ref>تفسير نمونه، ج‏17، ص: ۳۹۱.</ref>
عدة الداعي و نجاح الساعي، ص: 341


چون غنايم خيبر را تصرف نمود زنان آنحضرت گفتند از اين غنيمت ما را چيزى بده حضرت فرمود آنرا قسمت كردم ميان مسلمانان بفرموده حق تعالى ايشان در غضب شده گفتند گمان تو آنست كه اگر تو ما را طلاق دهى نيابيم شوهرى را از قوم خود غير از تو حق تعالى آنحضرت را امر كرد كه از زنان معتزل شود در مشربه ام ابراهيم تا حيضى و طهرى به‏بينند پس آيه مذكوره نازل شده و در رواية آمده كه بعد از نزول اين آيه حضرت همه ازواج را طلبيد و اين آيه بر ايشان خواند و مخير ساخت آنها را بر مفارقت و بقاء همه اختيار آنحضرت كردند كه چون آنحضرت اين آيه بر ايشان خواند فرمود كه شتاب مكنيد و با پدران خود در اين باب مشورت كنيد گفتند يا رسول اللّه ما را در اين باب با كسى مشورت نبايد كرد حق تعالى ما را مخير گردانيده ميان زينت دنيا و اختيار كردن خدا و رسول و سراى آخرت را ما رضاى خدا و رسول و سراى عقبا را اختيار كرديم رسول شاد شد حق تعالى اين آيه فرستاد كه و لا يحل لك النساء من بعد<ref>خلاصة المنهج، ج‏4، ص: ۲۹۳.</ref>
الباب الأول في الحث على الدعاء و يبعث عليه العقل و النقل‏


==مخالفان حرمت==
الباب الثاني في أسباب الإجابة
[[طبرسی]](۵۴۸ق) از مفسران شیعه در [[تفسیر مجمع البیان]] آورده که خداوند در آیه ۵۰ سور احزاب گروه‌هایی از زنان را بر پیامبر حلال کرده و در آیه ۵۲ غیر این گروه‌ها را بر پیامبر حرام کرده است و مقصود آیه حرمت ازدواج به‌صورت کلی نیست بلکه حرام بودن برخی گرو‌ه‌ها از زنان بوده است.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۸ق، ج۸، ۵۷۵.</ref> برخی مفسران معتقدند بنابر این نظریه بیش از نُه زن بر پیامبر حلال بوده و اجازه ازدواج با غیر از اینان را ندارد.<ref>فاضل مقداد، کنز العرفان في فقه القرآن، ۱۳۷۳ش، ج۲، ص۲۴۵.</ref> به اعتقاد طبری(۳۱۰ق) مفسر اهل‌سنت، بهترین تفسیر این است که خداوند با نازل کردن این آیه ازدواج کردن با غیر زنانی که بوسیله پرداخت مهریه‌شان بر پیامبر(ص) حلال کرده‌ بود، حرام دانست.<ref>طبری، تفسیر طبری، ۱۴۱۲ق، ج۲۲، ص۲۲.</ref>


لا يَحِلُّ لَكَ النِّساءُ مِنْ بَعْدُ أي بعد النساء اللاتي أحللناهن لك في الآية السابق<ref>تبيين القرآن، ص: 437</ref>
الباب الثاني في أسباب الإجابة
[[شیخ طوسی]](۳۸۵-۴۶۰ق) از محدثان شیعه معتقد است اکثر [[فقیهان]] بر این باورند بعد از گذشت مدتی این حکم تحریم ازدواج، باطل شد و مجدداً اجازه ازدواج داده شد.<ref>طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، داراحیاء التراث العربی، ج۸، ص۳۵۶.</ref> هر چند پيامبر(ص) بعد از آن ازدواج نكرد.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۱۰۵؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۷، ص۳۹۳.</ref> البته [[آیت الله مکارم]] این نسخ را نمی‌پذیرد.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۷، ص۳۹۳.</ref>


فخر رازی(درگذشت ۶۰۶ق) در مورد نسخ حرمت ازدواج مجدد پیامبر(ص) قائل به اختلاف است.<ref>فخر رازی، تفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۲۵، ص۱۷۸.</ref>
الباب الرابع في كيفية الدعاء


==پانویس==
الباب الخامس فيما ألحق بالدعاء و هو الذكر
{{پانویس۲}}


==منابع==
الباب السادس في تلاوة القرآن‏
*«[http://sokhanrani.iranseda.ir/detailsalbum/?g=381166 درس آیت الله عبدالله جوادی آملی با موضوع تفسیر آیات ۵۱ تا ۵۳ سوره احزاب]»، سایت پایگاه سخنرانی مذهبی، تاریخ درج مطلب:۲۹ دی ۱۳۹۹ش، تاریخ بازدید: ۱۸ بهمن ۱۴۰۰ش.
*آلوسی، روح المعانی، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۵ق.
*ابن‌کثیر، اسماعیل بن عمر، تفسیر القرآن العظیم، بیروت، دار الکتب العلمية، ۱۴۱۹ق.
*بیهقی، السنن الكبرى، به‌تحقیق محمد عبد القادر عطا، بيروت، چاپ سوم، ۱۴۲۴ق.
*جوادی آملی، عبدالله، تفسیر تسنیم، قم، اسراء، بی‌تا.
*زمخشری، محمود بن عمر، الکشاف، بیروت، دارالکتاب العربی، ۱۴۱۴ق.
*شیخ طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، داراحیاء التراث العربی، بی‌تا.
*شیخ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
*صادقی تهرانی، محمد، ترجمان فرقان، قم، شکرانه، ۱۳۸۸ش.
*طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البيان، بیروت، دار المعرفة، ۱۴۰۸ق.
*طبری، محمد بن جریر، تفسیر طبری، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۱۲ق.
*علامه طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان، قم، اسماعیلیان، بی‌تا.
*فاضل مقداد، مقداد بن عبد الله، کنز العرفان في فقه القرآن، تهران، مرتضوی، ۱۳۷۳ش.
*فخر رازی، تفسیر الکبیر، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۲۰ق.
*فضل‌‌‌الله، محمدحسین، من وحی القرآن، بيروت، دار الملاک، ۱۴۲۰ق.
*قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لأحکام القرآن، تهران، ناصر خسرو، ۱۳۶۴ش.
*قمى، على بن ابراهيم‌، تفسیر قمی، به‌تصحیح طيّب‌ موسوى جزائرى، قم‌، دار الكتاب‌، چاپ سوم، ۱۴۰۴ق.
*مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۴ش.


{{پایان}}
خاتمة الكتاب في أسماء الله الحسنى‏
{{ناوبری پرسش‌ها}}
[[رده:پرسش‌ها]]


<references />
== دریدن لباس در عزاداری ==
من در اینجا به‌عنوان نمونه چند روایتی از کتاب‌های شیعه نقل می‌کنم:
#ابی‌عبدالله می‌فرماید: دادوفریاد و نوحه‌خوانی برای میت جایز نیست و لازم ندارد اما مردم نمی‌دانند.
#ابی‌عبدالله می‌فرماید: دادوفریاد و گریه و نوحه بر مرده لازم نیست و نباید صاحب‌عزا لباس پاره کند (سینه‌چاک کند).
#امام صادق هنگام مرگش وصیت کرد: به خاطر مرگ من صورت خود را نزده و لباس‌هایتان را پاره نکنید.
منبع شبهه: سایت اسلام هاوس: http://www.islamhouse.com
۱۱٬۸۷۷

ویرایش