کاربر:Rezapour/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲۹۸ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{احکام}}
مدخل: نام روضه بر مراسم روضه‌خوانی
{{مقاله توصیفی فقهی}}
 
'''لُقَطَه'''؛ مالی که پیدا شده و مالک آن، معلوم نیست. در فقه شیعه، به خودداری از برداشتن مال پیدا شده سفارش شده است. اگر کسی مال با ارزشی را یافت و آن را برداشت، باید جهت یافتن صاحبش در اماکن عمومی اعلان کند و اگر مالک را نیافت، باید آن را از طرف وی صدقه دهد.
 
==مفهوم‌شناسی==
عدة الداعی و نجاح الساعی
واژه‌شناسان می‌گویند لقطه چیزی است که از زمین برداشته می‌شود.<ref>فراهیدى، کتاب العین، ۱۴۱۰ق، ج ۵، ص ۱۰۰؛ صاحب بن عباد، المحیط فی اللغة، ۱۴۱۴ق، ج ۵، ص ۳۲۴</ref> این واژه در اصطلاح، به مالی گفته می‌شود که پیدا شده و مالک آن معلوم نیست و مالکش آن را گم کرده است.<ref>طوسى، الوسیلة إلى نیل الفضیلة، ۱۴۰۸ق، ص ۲۷۷؛ امام خمینى، تحریر الوسیلة، دار العلم، ج ۲، ص ۲۲۱؛ سعدى، القاموس الفقهی لغة و اصطلاحا، ۱۴۰۸ق، ص ۳۳۲.</ref> در [[علم فقه]]، فصلی با عنوان لقطه قرار دارد.<ref>مشکینى، مصطلحات الفقه، ص ۴۵۵.</ref><br>
 
==نهی از برداشتن لقطه==
از تألیفات نفیس و مهم است. مولف در این نوشتار از روشی استفاده کرده که میان نویسندگان آن زمان رواج نداشته است.<ref>میر زوین، حیدر عبدالحسین، «منهج ابن فهد الحلّي في كتاب ''عدّة'' ''الداعي'' ونجاح الساعي»، ص۹۳.</ref>
فقها، برداشتن مالی که انسان پیدا کرده و مالکش را نمی‌شناسد را مکروه شمرده<ref> علامه حلّى، تذکرة الفقهاء، ۱۴۱۴ق، ج ۱۷، ص ۱۶۷؛ امام خمینى، تحریر الوسیلة، دار العلم، ج ‌۲، ص ۲۲۵، م ۵.</ref> و این حکم را بر گرفته از روایات دانسته‌اند.<ref>بحرانى، الحدائق الناضرة، ۱۴۰۵ق، ج ۱۷، ص ۳۵۴؛ حرّ عاملى، وسائل الشیعة، ۱۴۰۹ق، ج ۲۵، ص ۴۳۹.</ref> در [[حدیث|حدیثی]]، [[امام صادق(ع)]] فرمود: آنچه پیدا کرده‌ای را بر ندار؛ زیرا اگر مردم آن را رها کنند، صاحبش می‌آید و آن را بر می‌دارد.<ref>طوسى، تهذیب الأحکام، ۱۴۰۷ق، ج ۶، ص ۳۹۰، ح ۱۱۶۶؛ حرّ عاملى، وسائل الشیعة، ۱۴۰۹ق، ج ۲۵، ص ۴۳۹، ح ۳۲۲۹۷.</ref> در [[روایت|روایتی]] دیگر، از امام(ع) درباره مالی که پیدا شده سؤال شد، حضرت فرمود: «آن را بر ندارید».<ref>طوسى، الاستبصار، ۱۳۹۰ق، ج ۳، ص ۶۹، ح ۲۲۹؛ طوسى، تهذیب الأحکام، ۱۴۰۷ق، ج ۶، ص ۳۹۰، ح ۱۱۶۵؛ حرّ عاملى، وسائل الشيعة، ۱۴۰۹ق، ج ۲۵، ص ۴۴۲، ح ۳۲۳۰۸.</ref>
 
==حکم شرعی لقطه==
ابوالعباس احمد بن محمد بن فهد الاسدی الحلی الکربلایی که در شهر حله در عراق متولد شد. او را از بزرگ‌ترین مراجع شیعه دانستند که در شهر کربلا بروز پیدا کرد.<ref>میر زوین، حیدر عبدالحسین، «منهج ابن فهد الحلّي في كتاب ''عدّة'' ''الداعي'' ونجاح الساعي»، ص۹۵.</ref> او از اساتیدی مانند شهید اول درس خواند و شاگردانی را نیز تربیت کرد. بیش از بیست اثر به تألیف او وجود دارد که کتاب عدة الداعی و نجاح الساعی از جمله آن‌ها است.<ref>میر زوین، حیدر عبدالحسین، «منهج ابن فهد الحلّي في كتاب ''عدّة'' ''الداعي'' ونجاح الساعي»، ص۹۸.</ref>
[[مراجع تقلید]] بر اساس روایاتی<ref>حرّ عاملى، وسائل الشیعة، ۱۴۰۹ق، ج ۲۵، ص ۴۴۱</ref> معتقدند، اگر کسی چیزی را پیدا کرد و برداشت و صاحبش را نمی‌شناخت، دو صورت دارد:
 
# نشانه‌ای ندارد که بتوان از روی آن صاحبش را یافت؛ باید آن را از طرف صاحبش صدقه داد.<ref>امام خمینی، توضیح المسائل (محشی)، ۱۴۲۴ق، ج ‌۲، ص ۵۵۴، م ۲۵۶۴.</ref>
او در سال ۸۴۱ قمری در شهر کربلا وفات یافت.<ref>میر زوین، حیدر عبدالحسین، «منهج ابن فهد الحلّي في كتاب ''عدّة'' ''الداعي'' ونجاح الساعي»، ص۹۹.</ref>
# نشانه‌ای دارد که از روی آن بتوان مالکش را یافت؛ در این صورت، دو حالت دارد:
 
::::الف: ارزش آن از یک [[درهم شرعی]](حدود ۲.۵ گرم نقره) کمتر است؛ می‌تواند آن را برای خود بردارد.<ref>امام خمینی، تحریر الوسیلة، دار العلم، ج ‌۲، ص ۲۲۵، م ۶.</ref>
و لما كان المقصود من وضع هذا الكتاب الترغيب في الدعاء و الحث عليه و حسن الظن بالله و طلب ما لديه فاعلم أنه قد ورد في الأخبار عن الأئمة الأطهار ما يؤكد ذلك و يدل عليه و يرغب فيه و يهدي إليه.<ref>عدة الداعي و نجاح الساعي، ص: 12</ref>
::::ب: ارزش آن از یک درهم شرعی بیشتر است؛ باید جهت یافتن مالکش در اماکن عمومی -که احتمال یافتن وی رود- اعلان نماید. اگر صاحبش پیدا نشد، بین سه چیز مخیّر است:<br>
 
#آن را برای خود بردارد.
و فيها مقدمة و ستة أبواب. أما المقدمة ففي تعريف الدعاء و الترغيب فيه‏<ref>عدة الداعي و نجاح الساعي، ص: 12</ref>
#آن را برای صاحبش نگه دارد تا هر وقت پیدا شد به او بدهد.
 
#آن را از طرف صاحبش صدقه دهد.<ref>امام خمینی، توضیح المسائل (محشی)، ۱۴۲۴ق، ج ‌۲، ص ۵۵۴، م ۲۵۶۶؛ تحریر الوسیلة، دار العلم، ج ‌۲، ص ۲۲۵، م ۶.</ref>
و لما كان المقصود من وضع هذا الكتاب الترغيب في الدعاء و الحث عليه و حسن الظن بالله و طلب ما لديه فاعلم أنه قد ورد في الأخبار عن الأئمة الأطهار ما يؤكد ذلك و يدل عليه و يرغب فيه و يهدي إليه.<ref>عدة الداعي و نجاح الساعي، ص: 12</ref>
===چگونگی اعلان لقطه===
 
فقها می‌گویند٬ کسی که چیزی را پیدا کرده و در پی صاحبش است، اگر از همان روز تا یک هفته روزی یک مرتبه و بعد از آن، تا یک سال هفته‌ای یک مرتبه در محل اجتماع مردم اعلان کند کافی است.<ref>امام خمینی، توضیح المسائل (محشی)، ۱۴۲۴ق، ج ‌۲، ص ۵۵۴، م ۲۵۶۶.</ref> البته اگر در بین سال، از پیدا شدن صاحبش مأیوس شود، باید آن را صدقه دهد.<ref>امام خمینی، توضیح المسائل (محشی)، ۱۴۲۴ق، ج ۲، ص ۵۶۰، م ۲۵۷۲.</ref>
عدة الداعي و نجاح الساعي، ص: 341
===لقطه فاسد شدنی===
 
در [[رساله توضیح‌المسائل|رساله]] مراجع تقلید آمده است: اگر «لقطه» از چیزهای فاسد شدنی -مثل غذا و میوه- است، چنانچه از روی قرائن -مثلا ارزش کم آن- انسان بداند که مالکش تمایلی به آن نداشته و از آن اعراض نموده است، استفاده آن اشکالی ندارد،<ref>امامی، حقوق مدنى، انتشارات اسلامیة٬ ج ۱، ص ۱۴۳.</ref> ولی اگر چنین نباشد باید تا مدتی که فاسد نمی‌شود، آن را نگه دارد، اگر مالکش پیدا نشد، می‌تواند آن را فروخته یا خودش مصرف کند؛ سپس -طبق دستوری که گذشت- به دنبال صاحبش بگردد تا پولش را به او دهد و اگر پیدا نشد، از طرف او صدقه دهد.<ref>امام خمینی، توضیح المسائل (محشی)، ۱۴۲۴ق، ج ۲، ص ۵۶۳، م ۲۵۷۹.</ref><br>
الباب الأول في الحث على الدعاء و يبعث عليه العقل و النقل‏
==جستارهای وابسته==
 
*[[مجهول المالک]]
الباب الثاني في أسباب الإجابة
==پانویس==
 
{{پانویس۲}}
الباب الثاني في أسباب الإجابة
==منابع==
 
*بحرانی، یوسف بن احمد، الحدائق الناضرة، دفتر انتشارات اسلامى، قم، اول، ۱۴۰۵ق.
الباب الرابع في كيفية الدعاء
*امامى، سید حسن، حقوق مدنى، انتشارات اسلامیة، تهران، بی‌تا.
 
*حرّ عاملى، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، مؤسسه آل البیت(ع)، قم، اول، ۱۴۰۹ق.
الباب الخامس فيما ألحق بالدعاء و هو الذكر
*حلّی، علامه، حسن بن یوسف بن مطهر اسدى، تذکرة الفقهاء، مؤسسه آل البیت(ع)، قم، اول، ۱۴۱۴ق.
 
*امام خمینی، سید روح‌الله، توضیح المسائل (محشی)، (همراه با فتاوای فقهای بزرگ)، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۲۴ق.
الباب السادس في تلاوة القرآن‏
*امام خمینی، سید روح اللّٰه، تحریر الوسیلة، دار العلم، قم، اول، بی‌تا.
 
*سعدى ابو جیب، القاموس الفقهی لغة و اصطلاحا، دار الفکر، دمشق، دوم، ۱۴۰۸ق.
خاتمة الكتاب في أسماء الله الحسنى‏
*صاحب بن عباد،اسماعیل بن عباد، المحیط فی اللغة، عالم الکتاب، بیروت، اول، ۱۴۱۴ق.
 
*طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، دار الکتب الإسلامية، تهران، چهارم، ۱۴۰۷ق.
== دریدن لباس در عزاداری ==
*طوسی، محمد بن حسن، الاستبصار، دار الکتب الإسلامية، تهران، اول، ۱۳۹۰ق.
من در اینجا به‌عنوان نمونه چند روایتی از کتاب‌های شیعه نقل می‌کنم:
*طوسی، محمد بن علی، الوسیلة إلى نیل الفضیلة، انتشارات کتابخانه آیة الله مرعشى نجفى، قم، اول، ۱۴۰۸ق.
#ابی‌عبدالله می‌فرماید: دادوفریاد و نوحه‌خوانی برای میت جایز نیست و لازم ندارد اما مردم نمی‌دانند.
*فراهیدى، خلیل بن احمد، کتاب العین، نشر هجرت، قم، دوم، ۱۴۱۰ق.
#ابی‌عبدالله می‌فرماید: دادوفریاد و گریه و نوحه بر مرده لازم نیست و نباید صاحب‌عزا لباس پاره کند (سینه‌چاک کند).
*مشکینی، ميرزا على، مصطلحات الفقه، بی‌نا، بی‌جا، بی‌تا.
#امام صادق هنگام مرگش وصیت کرد: به خاطر مرگ من صورت خود را نزده و لباس‌هایتان را پاره نکنید.
{{ابواب فقهی}}
منبع شبهه: سایت اسلام هاوس: http://www.islamhouse.com
۱۱٬۸۷۷

ویرایش