Hosseiney4030

‏۲ مارس ۲۰۲۴ عضو شد
...
(...)
(...)
خط ۱۰: خط ۱۰:
و پاسخ های دینی، معمولا همراه با افسانه و اسطوره از نسلی به نسل دیگر منتقل میشد؛ [[اسطوره]]، قصه ای درمورد خدایان است. مثلا یکی از مهم ترین خدایان شمال اروپا ثور داشت، در دوران قدیم مردم سرزمین اسکاندیناوی معتقد بودند که ثور در آسمان سوار بر ارابه ایست که دو بز نر آن را میکشند. وقتی ثور گرز خود را در آسمان تکان میدهد رعد و برق شکل میگیرد و اهمیت ثور به این دلیل بود که کشاورزان اروپایی و وایکینگی معتقد بودند که اگر خدای رعد و برق یا همان ثور نباشد، همه ما از بی غذایی خواهمی مرد و تمام زندگانی ما مدیون به اوست.
و پاسخ های دینی، معمولا همراه با افسانه و اسطوره از نسلی به نسل دیگر منتقل میشد؛ [[اسطوره]]، قصه ای درمورد خدایان است. مثلا یکی از مهم ترین خدایان شمال اروپا ثور داشت، در دوران قدیم مردم سرزمین اسکاندیناوی معتقد بودند که ثور در آسمان سوار بر ارابه ایست که دو بز نر آن را میکشند. وقتی ثور گرز خود را در آسمان تکان میدهد رعد و برق شکل میگیرد و اهمیت ثور به این دلیل بود که کشاورزان اروپایی و وایکینگی معتقد بودند که اگر خدای رعد و برق یا همان ثور نباشد، همه ما از بی غذایی خواهمی مرد و تمام زندگانی ما مدیون به اوست.


و یا خدای دیگری به نام هرمس که در میان دیگر خدایان طبیعت، زیرک و چابک و جسور بود و بدین سبب در نقش پیام رسان خدایان را داشت و قادر به رفت آمد در بین جهان انسان ها و جهان خدایان بود.و یا خدای نور و روشنایی که آپولو نام داشت؛ خدایی که هیچ سیاهی و تاریکی در او نیست که به خدای زرین مو نیز او را لقب داده اند و یا الهه ی عشق و زیبایی که الهام بخش شعر و سخنان شور انگیز بود، کسی بود که همه را فریب می‌داد و هیچ کس در برابرش تاب ایستادگی نداشت و او آفرودیت نام داشت که می‌توانست مخالفان خود را به اجسام جان بخشد و یا اجسام را به انسان تبدیل کند. و کلی افسانه دیگر از اساطیر و خدایان که در آن دوران بی شمار بود.<ref>رک : دنیای صوفی، یوسین گردر، ص64</ref>
و یا خدای دیگری به نام [https://drmonfaredpouya.ir/%D8%B4%D8%AE%D8%B5%DB%8C%D8%AA-%D9%87%D8%B1%D9%85%D8%B3%D8%8C-%D9%87%D8%B1%D9%85%D8%B3-%DA%A9%DB%8C%D8%B3%D8%AA%D8%9F/ هرمس] که در میان دیگر خدایان طبیعت، زیرک و چابک و جسور بود و بدین سبب در نقش پیام رسان خدایان را داشت و قادر به رفت آمد در بین جهان انسان ها و جهان خدایان بود.و یا خدای نور و روشنایی که آپولو نام داشت؛ خدایی که هیچ سیاهی و تاریکی در او نیست که به خدای زرین مو نیز او را لقب داده اند و یا الهه ی عشق و زیبایی که الهام بخش شعر و سخنان شور انگیز بود، کسی بود که همه را فریب می‌داد و هیچ کس در برابرش تاب ایستادگی نداشت و او آفرودیت نام داشت که می‌توانست مخالفان خود را به اجسام جان بخشد و یا اجسام را به انسان تبدیل کند. و کلی افسانه دیگر از اساطیر و خدایان که در آن دوران بی شمار بود.<ref>رک : دنیای صوفی، یوسین گردر، ص64</ref>
[[پرونده:دنیای اساطیر.png|بندانگشتی|دنیای اساطیر]]
[[پرونده:دنیای اساطیر.png|بندانگشتی|دنیای اساطیر]]
در آن زمان، انسان ها سعی میکردند در هنگام مشکلات و بلایای طبیعی از قبیل خشکسالی و بیماری ها، به مبازه با نیروهای شیطانی و پلید بپردازند و این کار را هم از طریق نذر و نیاز انجام میدادند؛ نذر نیاز یکی از مهمترین کارهایی بود که مردم آن زمان به آن پایبند بودند. آنها میگفتند که نذر و نیاز بر قدرت خدایان می افزارید، انسان ها باید چیز هایی را پیش کش خدایان کنند تا آنها قدرت یابند و بر قوای پلیدی ها، چیره شوند و از این قبیل کارها.<ref>رک : آموزش فلسفه، محمدتقی مصباح، ج1،ص25</ref>
در آن زمان، انسان ها سعی میکردند در هنگام مشکلات و بلایای طبیعی از قبیل خشکسالی و بیماری ها، به مبازه با نیروهای شیطانی و پلید بپردازند و این کار را هم از طریق نذر و نیاز انجام میدادند؛ نذر نیاز یکی از مهمترین کارهایی بود که مردم آن زمان به آن پایبند بودند. آنها میگفتند که نذر و نیاز بر قدرت خدایان می افزارید، انسان ها باید چیز هایی را پیش کش خدایان کنند تا آنها قدرت یابند و بر قوای پلیدی ها، چیره شوند و از این قبیل کارها.<ref>رک : آموزش فلسفه، محمدتقی مصباح، ج1،ص25</ref>
۷۱

ویرایش