پناه دادن امام سجاد(ع) به خانواده مروان: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴: خط ۴:
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
پناه دادن امام سجاد(ع) به خانواده مروان بن حکم
پناه دادن امام سجاد(ع) به خانواده مروان بن حکم در جریان واقعه حره اتفاق افتاد. در این واقعه، بسیاری از مردم مدینه، از جمله ۸۰ تن از صحابه پیامبر(ص) و ۷۰۰ تن از حافظان قرآن کشته شدند و اموال و نوامیس مردم به غارت رفت. امام سجاد(ع) در این قیام با مردم مدینه همراه نشد؛ ولی در خانه‌ خود، به بسیاری از زنان و کودکان و حتی اهل و عیال و اطرافیان مروان ‌بن حکم پناه داد.
==واقعه حره==
چون امام در روی زمین خلیفه خداست و معدن لطف و کرامت است و لطف ائمه شامل تمام موجودات است بنابراین دشمنان ائمه نیز از این لطف برخوردار بودند، لطف و کرامت ائمه شامل حال عموم انسانها بود لذا به دشمنان خود نیز پناه می‌دادند.
چون امام در روی زمین خلیفه خداست و معدن لطف و کرامت است و لطف ائمه شامل تمام موجودات است بنابراین دشمنان ائمه نیز از این لطف برخوردار بودند، لطف و کرامت ائمه شامل حال عموم انسانها بود لذا به دشمنان خود نیز پناه می‌دادند.


موضوع پناه دادن امام سجاد(ع) به بنی امیه در جریان شورش مردم مدینه در سال ۶۲ یا ۶۳ هـ رخ داد و به فاجعه «حَرّه» مشهور گردیده است؛ که پس از شهادت امام حسین(ع) مردم مدینه که محل سکونت صحابه و تابعین بود به خشم آمدند. حاکم مدینه «عثمان بن محمد بن ابی سفیان» گروهی از بزرگان شهر را به نمایندگی از طرف مردم مدینه به دمشق فرستاد تا از نزدیک، خلیفه جوان را ببینند و از لطف وی برخوردار شوند و پس از بازگشت به مدینه، مردم را به اطاعت از حکومت وی تشویق نمایند؛ از آنجا که یزید نه از تربیت اسلامی برخوردار بود و نه، مشاورانی لایقی داشته که به او توصیه کنند که حداقل در حضور آن هیئت رفتار سنجیده‌ای داشته باشد یزید در حضور آنها از شرابخواری و سگبازی و تشکیل بزمها و مجالس ساز و آواز و فسق و فجور کوتاهی نکرده، اما پذیرایی با شکوهی از آنان در کاخ خود به عمل آورد و هدایا و خلعتهای گرانبها و بالغ بر پنجاه هزار و صد دینار بخشید. او فکر می‌کرد که آنان با دریافت این پولها و با آن پذیرایی جانانه در کاخ سبز دمشق، در بازگشت به مدینه، از او تمجید و تحسین خواهند کرد اما این دیدار نه تنها به نفع او تمام نشد بلکه کاملاً نتیجه معکوس داشت.<ref>ر. ک. پیشوایی، مهدی، سیره پیشویان، قم، مؤسسه تعلیماتی و تحقیقاتی امام صادق(ع)، ۱۳۷۲ هـ ش، ص۲۵۵–۲۵۴.</ref>
موضوع پناه دادن امام سجاد(ع) به بنی امیه در جریان شورش مردم مدینه در سال ۶۲ یا ۶۳ قمری رخ داد و به فاجعه «حَرّه» مشهور گردیده است؛ که پس از شهادت امام حسین(ع) مردم مدینه که محل سکونت صحابه و تابعین بود به خشم آمدند. حاکم مدینه «عثمان بن محمد بن ابی‌سفیان» گروهی از بزرگان شهر را به نمایندگی از طرف مردم مدینه به دمشق فرستاد تا از نزدیک، خلیفه جوان را ببینند و از لطف وی برخوردار شوند و پس از بازگشت به مدینه، مردم را به اطاعت از حکومت وی تشویق نمایند؛ از آنجا که یزید نه از تربیت اسلامی برخوردار بود و نه مشاوران لایقی داشته که به او توصیه کنند که حداقل در حضور آن هیئت رفتار سنجیده‌ای داشته باشد. یزید در حضور آنها از شرابخواری و سگبازی و تشکیل بزمها و مجالس ساز و آواز و فسق و فجور کوتاهی نکرده، اما پذیرایی با شکوهی از آنان در کاخ خود به عمل آورد و هدایا و خلعتهای گرانبها و بالغ بر پنجاه هزار و صد دینار بخشید. او فکر می‌کرد که آنان با دریافت این پولها و با آن پذیرایی جانانه در کاخ سبز دمشق، در بازگشت به مدینه، از او تمجید و تحسین خواهند کرد اما این دیدار نه تنها به نفع او تمام نشد بلکه کاملاً نتیجه معکوس داشت.<ref>ر. ک. پیشوایی، مهدی، سیره پیشویان، قم، مؤسسه تعلیماتی و تحقیقاتی امام صادق(ع)، ۱۳۷۲ هـ ش، ص۲۵۵–۲۵۴.</ref>


نمایندگان بجز منذر بن زبیر که «به بصره رفت» به مدینه بازگشتند و در اجتماع مردم این شهر اعلام کردند که: «ما از نزد شخصی برگشته ایم که دین ندارد، شراب می‌خورد، تار و تنبور می‌نوازد، سگبازی می‌کند و زنان خوش آواز درمجلس او دلربایی می‌کنند و با مشتی دزد و خرابکار به شب‌نشینی می‌پردازد، اینک شما را شاهد می‌گیریم که او را از خلافت برکنار کردیم.»<ref>بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الأشراف، بغداد، مکتبه المثنی، ج۴، ص۳۰.</ref> به دنبال این جریان مردم مدینه با عبدالله پسر حنظله بیعت کردند و حاکم مدینه و همه بنی امیه را از شهر بیرون راندند، ولی در نهایت قیام مدینه توسط مسلم بن عقبه مأمور یزید سرکوب شد و به شکست انجامید.
نمایندگان بجز منذر بن زبیر که «به بصره رفت» به مدینه بازگشتند و در اجتماع مردم این شهر اعلام کردند که: «ما از نزد شخصی برگشته ایم که دین ندارد، شراب می‌خورد، تار و تنبور می‌نوازد، سگبازی می‌کند و زنان خوش آواز درمجلس او دلربایی می‌کنند و با مشتی دزد و خرابکار به شب‌نشینی می‌پردازد، اینک شما را شاهد می‌گیریم که او را از خلافت برکنار کردیم.»<ref>بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الأشراف، بغداد، مکتبه المثنی، ج۴، ص۳۰.</ref> به دنبال این جریان مردم مدینه با عبدالله پسر حنظله بیعت کردند و حاکم مدینه و همه بنی امیه را از شهر بیرون راندند، ولی در نهایت قیام مدینه توسط مسلم بن عقبه مأمور یزید سرکوب شد و به شکست انجامید.
۷٬۲۲۸

ویرایش