سؤال

حضرت علی(ع) در نهج البلاغه می‌فرمایند: «ای پسرم، نفس خود را میزان خود و دیگران قرار ده، پس آنچه برای خود می‌پسندی برای دیگران نیز دوست بدار، و آنچه برای خود نمی‌پسندی برای دیگران مپسند» (نامه ۳۱)، سؤال این است که برخی افراد لهو و لعب و کارهای خلاف را برای خود می‌پسندند و انجام می‌دهند، آیا این گونه اعمال را باید برای دیگران هم بپسندند؟!

در مورد سؤالی که مطرح شده است لازم است ابتدا توضیحی درباره «نفس» ارائه شود، آن گاه به اصل پاسخ بپردازیم.

گرایش‌هایی که در انسان وجود دارد، به لحاظ مصادیق اخلاقی متنوع می‌باشد و نفس انسان نیز بر اساس تنوع این گرایش‌ها تنوع خواهد یافت. دسته‌ای از این گرایش‌ها انسان را از راه خلاف و نامشروع به اشباع گرایش‌های غریزی وادار می‌نماید. این دسته از گرایش‌ها «نفس امّاره» نام دارد، چرا که انسان را به بدیها فرمان می‌دهد. قرآن کریم از زبان حضرت یوسف(ع) می‌فرماید: ﴿وَمَا أُبَرِّئُ نَفْسِی إِنَّ النَّفْسَ لأمَّارَه بِالسُّوءِ إِلا مَا رَحِمَ رَبِّی[۱] تا زمانی که میل و کششهای انسان شکوفا نشده و به فعلیت نرسیده‌اند، نفس انسان همواره به بدیها امر می‌کند. ولی پس از بیداری این میلها باز همان نفس است که انسان را در برابر انجام اعمال زشت ملامت می‌نماید. چنان‌که خداوند متعال در قرآن می‌فرماید: ﴿وَلا أُقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوَّامَه.[۲] علاوه بر گرایش‌های منفی در نفس، میل به کمال و گرایش به سعادت هم وجود دارد که انسان را برای رسیدن به کمال به حرکت وامی‌دارد. هنگامی که انسان به خواسته‌های معنوی خود پاسخ مثبت داد و راه حق را پذیرفت باز همان نفس است که به کمال و آرامش می‌رسد و مورد خطاب ﴿یَا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّه[۳] قرار می‌گیرد؛ بنابراین نفس یک حقیقت است که در مراحل مختلف به عنوان «اماره»، «لوّامه» و «مطمئنه» نامیده می‌شود. نفس یک وجود است یعنی همان وجود انسان که بر اثر شرایط مختلفی که برای او پیش می‌آید و فعالیت‌های گوناگونی که انجام می‌دهد و بهره‌های متنوعی که می‌گیرد این عناوین بر آن بار خواهد شد.[۴]

امام سجاد(ع) در مورد نفس اماره در مناجات خویش به خدای متعال چنین می‌گوید: خدای من، به تو شکایت می‌کنم از نفسی که همواره به بدی فرمان می‌دهد و به سوی گناه می‌شتابد و به معاصی تو حریص است… شیفته لهو و لعب است، آکنده از غفلت و بی‌خبری است، مرا به سوی گناه می‌شتاباند و در کار توبه، امروز و فردا می‌کند».[۵]

طبق این بیان، نفس اماره که به بدیها فرمان می‌دهد و شیفته لهو و لعب و اعمال خلاف می‌باشد، بی‌تردید شایستگی آن را ندارد که میزان و معیار قرار گیرد. حضرت علی(ع) می‌فرماید: هر که برای نفس خود احترام قائل باشد، آن را با گناه خوار نمی‌گرداند».[۶] بنابراین آنچه در نامه ۳۱ نهج البلاغه موردنظر امیر مؤمنان علی(ع) می‌باشد، نفسی است که برای خود احترام قائل شده و با گناه آلوده نشده باشد تا بتواند میزان میان خود و دیگران قرار گیرد. چنین نفسی همان نفس مطمئنه است که همواره به دنبال کسب فضایل و ارزشها است و انسان را به نیکی فرمان می‌دهد. منظور آن حضرت نفس اماره نیست؛ بنابراین باید توجه داشت که دوست داشتن کارهای خلاف و لهو و لعب مربوط به کدام مرحله از نفس است. گذشته از این، این نامه خطاب به امام حسن(ع) است که هرگز گناه و لهو و لعب را برای خود نمی‌پسندد تا لازم باشد برای دیگران نیز بپسندد.


منابع

  1. یوسف/۵۴.
  2. قیامت/۳.
  3. فجر/۲۸.
  4. ر. ک. مصباح یزدی، محمد تقی، اخلاق در قرآن، ج۱، ص۲۰۳ به بعد.
  5. محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، ح۶۱۹۹.
  6. همان، ح۶۲۱۰.