پذیرفتن امانت الهی توسط انسان در آیه ۷۲ سوره احزاب: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}{{سوال}}
{{سوال}}
مقصود از امانت الهی در آیه ۷۲ سوره احزاب چیست؟
مقصود از امانت الهی در آیه ۷۲ سوره احزاب چیست؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}{{پاسخ}}خداوند در آیه ۷۲ سوره احزاب ([[آیه امانت]]) از پذیرش امانت الهی توسط انسان خبر می‌دهد که کوه‌ها و زمین و آسمان‌ها از قبول آن سر باز زدند. [[علامه طباطبایی]] ولایت الهی و کمال انسان که بوسیله اعتقادات درست و اعمال صالح به‌وجود می‌آید را امانت الهی دانسته است. موارد دیگری مانند اختیار، عقل، وجود، طاعت، نماز، دین و … نیز به عنوان امانت الهی ذکر شده‌اند.
{{پاسخ}}آیه ۷۲ سوره احزاب مشهور به [[آیه امانت]] است. در این آیه خداوند از پذیرش امانت الهی توسط انسان خبر می‌دهد که کوه‌ها و زمین و آسمان‌ها از قبول آن سر باز زدند. در اینکه این امانت الهی چیست سخنان مختلفی گفته شده است. از جمله اختیار، عقل، وجود، طاعت، نماز، دین، ولایت الهی، کمال انسان و... علامه طباطبایی ولایت الهی و کمال انسان که از راه داشتن اعتقادات حق و داشتن اعمال صالح بوجود می‌آید را امانت الهی دانسته است.


==متن آیه==
برخی مقصود آیه از عرضه امانت بر آسمان‌ها و کوه‌ها را چنین دانسته‌اند که اگر برآن‌ها عرضه می‌شد و شعور داشتند نمی‌پذیرفتند. برخی نیز معتقدند در دیدگاه قرآن، همه هستی دارای شعور است، بدین روی، گفتگو میان [[کسانی که خداوند دوست می‌دارد|خداوند]] و موجودات عالم هیچ بُعدی ندارد. این آیه نیز حاکی از نوعی گفتگوی حقیقی میان خداوند و آسمان و زمین البته با زبان متناسب با آن‌ها بوده است.
{{قرآن بزرگ|إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الْإِنْسَانُ ۖ إِنَّهُ كَانَ ظَلُومًا جَهُولًا
 
== متن آیه ==
{{قرآن بزرگ
| 1 = إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَیْنَ أَنْ یَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الْإِنْسَانُ ۖ إِنَّهُ کَانَ ظَلُومًا جَهُولًا
| سوره = احزاب
| سوره = احزاب
| آیه = ۷۲
| آیه = ۷۲
| ترجمه = ما امانت [الهى و بار تكليف‌] را بر آسمانها و زمين و كوهها عرضه كرديم، پس، از برداشتن آن سر باز زدند و از آن هراسناك شدند، و[لى‌] انسان آن را برداشت؛ راستى او ستمگرى نادان بود.
| ترجمه = ما امانت [الهی و بار تکلیف] را بر آسمانها و زمین و کوه‌ها عرضه کردیم، پس، از برداشتن آن سر باز زدند و از آن هراسناک شدند، و انسان آن را برداشت؛ راستی او ستمگری نادان بود.
}}
}}


== مراد از عرضه به زمین و آسمان‌ها و کوه‌ها ==
== مراد از عرضه به زمین و آسمان‌ها و کوه‌ها ==
اینکه منظور از عرضه بر آسمان‌ها و زمین و کوه‌ها چه بوده، اقوال متفاوتی از سوى مفسّران مطرح گردیده است:
مفسران نظرات مختلفی پیرامون مقصود از عرضه امانت خداوند بر آسمان‌ها و زمین و کوه‌ها مطرح کرده‌اند:
 
* «عرضه» به معنای مجازی آن است. آیه تنها یک تمثیل و به نوعی بیان حال است. منظور آیه این است که اگر عرضه می‌کردیم و شعور داشتند، به‌خاطر عظمت امانت و سختی آن، نمی‌پذیرفتند.
'''الف'''. برخى گفته‌اند: «عرضه» به معناى مجازى آن مى‌باشد و آیه تنها یک تمثیل و فرض و به نوعى بیان حال است. و منظور آیه این است که اگر عرضه مى‌کردیم و شعور داشتند ـ به خاطر عظمت امانت و سختى حمل آن ـ نمى‌پذیرفتند و هراسان مى‌شدند. پس بر خلاف آنچه از ظاهر آیه استفاده مى شود، مخاطبه اى میان خداوند و جمادات نبوده است.
{{جعبه گفتاورد
 
| تراز = چپ
'''ب'''. برخى دیگر «عرضن» را به معناى عارضنا گرفته‌اند. یعنى نوعى مقابله و مقایسه بین آسمان‌ها و زمین و کوه‌ها با امانت مى‌باشد و منظور آیه این است که در این سنجش و سبک و سنگین کردن، معلوم مى‌شود که امانت سنگین‌تر از آسمان‌ها و زمین و کوه‌هاست و این‌ها توان حمل آن را ندارند.  
| عنوان =
 
| اندازه قلم = کوچک
مرحوم علّامه طباطبائى نیز کلامى نزدیک به این قول دارد. ایشان مى فرماید: مراد از «عرضه» مقایسه این امانت با وضع آسمان ها و زمین است.
| نقل قول =
 
<small>'''ابن‌عربی:'''</small>
'''ج'''. برخى دیگر ـ همچون ابوعلى جبّائى ـ گفته‌اند: عرضه به معناى حقیقى آن مى‌باشد و منظور این است که امانت بر اهل آسمان‌ها و زمین و کوه‌ها عرضه شد و تنها انسان آن را پذیرفت و برداشت.
«گفت و گوی خدا با موجودات صامت نزد عامه از علمای رسوم، حدیث حال است و از این رو، اینان آیاتی نظیر (انّا عرضَنا الامانَة…) را تأویل می‌کنند … اما نزد اهل کشف، صامتی وجود ندارد و همه هستی، اعم از جماد و نبات و حیوان، سخن خداوند را به اذن او در عالم حس و نه عالم خیال می‌شنوند.<ref>نوروزی، حمید، «بار امانت; تفسیر آیه امانت»، معرفت ۱۳۸۳ش، شماره ۸۳.</ref>
 
}}
'''د'''. بیشتر مفسّرانى که داراى ذوق و مشرب عرفانى هستند، معتقدند: «عرضه» به معناى حقیقى آن مراد است و چون در دیدگاه قرآن، همه هستى داراى شعور است، بدین روى، مخاطبه بین خداوند و موجودات عالم هیچ بُعدى ندارد. این آیه نیز حاکى از نوعى مخاطبه حقیقى میان خداوند و آسمان و زمین مى‌باشد، البته به لسان متناسب با آن ها.
* امانت خداوند سنگین‌تر از آسمان‌ها و زمین و کوه‌هاست و این‌ها توان حمل آن را ندارند. علامه طباطبائی نیز کلامی نزدیک به این قول را دارد.
 
* افرادی از جمله ابوعلی جبّائی از دانشمندان [[معتزله]] معتقدند عرضه به معنای حقیقی آن بوده و منظور این است که امانت بر اهل آسمان‌ها و زمین و کوه‌ها عرضه شد و تنها انسان آن را پذیرفت.
[[محى الدین عربى]] مى‌گوید: «گفت و گوى خدا با موجودات صامت نزد عامّه از علماى رسوم، حدیث حال است و از این رو، اینان آیاتى نظیر (انّا عرضَنا الامانَة...)را تأویل مى‌کنند و مى‌گویند: اباء در اینجا بیان حال است، اما نزد اهل کشف صامتى وجود ندارد و همه هستى، اعم از جماد و نبات و حیوان، سخن خداوند را به اذن او در عالم حس و نه عالم خیال مى‌شنوند.
* بیشتر مفسرانی که پیرو مکاتب عرفانی بوده‌اند معتقدند «عرضه» به معنای حقیقی آن مراد است و چون در دیدگاه قرآن، همه هستی دارای شعور است، بدین روی، گفتگو بین خداوند و موجودات عالم هیچ بُعدی ندارد. این آیه نیز حاکی از نوعی مخاطبه حقیقی میان خداوند و آسمان و زمین البته با زبان متناسب با آن‌ها بوده است.<ref>نوروزی، حمید، «بار امانت، تفسیر آیه امانت»، معرفت ۱۳۸۳ش، شماره ۸۳.</ref>
 
قرآن کریم براى همه هستى حیات و شعور و ادراک قایل است. در قرآن، سخن از تحمید و تسبیح و تسلیم و سجود همه موجودات است و در این آیه نیز هم صدر آن دلالت بر نوعى مخاطبه میان خداوند و آسمان و زمین دارد و هم ذیل آیه که سخن از اباء و اشفاق از حمل امانت دلیلى بر شعور موجودات عالم و تأییدى براى قول اخیر است.<ref>مقاله بار امانت; تفسیر آیه «امانت»، حمید نوروزى، معرفت 1383 شماره 83</ref>
 
==معنای امانت==
در اینکه معنای امانت چیست اقوال متعددی گفته شده است. [[علامه طباطبایی]] می‌گوید: «اين است كه مراد از امانت مزبور كمالى باشد كه از ناحيه تلبس و داشتن اعتقادات حق، و نيز تلبس به اعمال صالح، و سلوك طريقه كمال حاصل شود به اينكه از حضيض ماده به اوج اخلاص ارتقاء پيدا كند و خداوند انسان حامل آن امانت را براى خود خالص كند، اين است آن احتمالى كه می‌تواند مراد از امانت باشد، چون در اين كمال هيچ موجودى نه آسمان، و نه زمين، و نه غير آن دو، شريك انسان نيست. از سويى ديگر چنين كسى تنها خدا متولى امور اوست، و جز ولايت الهى هيچ موجودى از آسمان و زمين در امور او دخالت ندارد، چون خدا او را براى خود خالص كرده‏»<ref>ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبایی، ج۱۶، ص۵۲۵</ref>


در تفسیر نمونه آمده است: «امانت الهى همان قابليت تكامل به صورت نامحدود، آميخته با اراده و اختيار، و رسيدن به مقام انسان كامل و بنده خاص خدا و پذيرش ولايت الهيه است.»<ref>تفسير نمونه، مکارم شیرازی، ج۱۷، ص۴۵۱</ref>
== معنای امانت ==
[[علامه طباطبایی]] مراد از امانت را کمالی می‌داند که با داشتن اعتقادات درست، اعمال صالح و سلوک راه کمال حاصل می‌شود. او معتقد است در این کمال، هیچ موجودی نه آسمان و نه زمین و نه غیر آن دو، شریک انسان نیست. و خدا او را برای خود خالص کرده است.<ref>طباطبایی، محمدحسین، المیزان، ج۱۶، ص۵۲۵.</ref>


برخی گفته‌اند: «مقصود خداوند از امانت اطاعت است»‏<ref>تفسیر جوامع الجامع، طبرسی، ج۳، ص۳۳۶</ref> صدرالمتألهین شیرازی گفته است مراد از امانت «وجود» است.<ref>دانشنامه قرآن، قرآن پژوهی، بهاالدین خرمشاهی، ج۱، ص۷۸</ref>
در [[تفسیر نمونه]] امانت الهی را همان قابلیت تکامل و مقام انسانِ کامل، همراه با اراده و اختیار دانسته است.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۷، ص۴۵۱.</ref> برخی مقصود خداوند از امانت را اطاعت گفته‏<ref>طبرسی، جوامع الجامع، ج۳، ص۳۳۶.</ref> و [[ملاصدرا]] مراد از امانت را «وجود» گفته است.<ref>دانشنامه قرآن، قرآن پژوهی، بهاالدین خرمشاهی، ج۱، ص۷۸</ref>


برخی هم معناهای دیگری از امانت برداشت کرده‌اند: «ابن عباس گفت: امانت ايدر حدود دين است و فرايض شرع و طاعت اللَّه. ابن مسعود گفت: پنج نماز است بوقت خويش گزاردن و زكاة مال دادن و روزه ماه رمضان داشتن و حج كردن و سخن راست گفتن و اوام‏ گزاردن و در پيمانه و تراز و راستى و عدل بجاى آوردن و وديعتها بر امّت نگه داشتن. زيد بن اسلم گفت: امانت اينجا سرائر طاعات است و خفيّات شرع كه خلق را بر آن اطّلاع نبود كالنّيات فى الاعمال و الطهارة فى الصلاة و تحسين الصلاة فى الخلوة و كالصيام و الغسل من الجنابة.»<ref>كشف الاسرار و عدة الابرار، ج۸، ص۹۳</ref>
از ابن‌مسعود صحابه پیامبر نقل شده که امانت پنج نماز است به وقت خویش گزاردن، زکات مال دادن، روزه ماه رمضان داشتن و حج کردن و سخن راست گفتن و .<ref>میبدی‌، کشف الاسرار و عدة الابرار، ج۸، ص۹۳.</ref>


== استعداد انسان بر پذیرش این امانت ==
== استعداد انسان بر پذیرفتن امانت خداوند ==
بزرگترین و مهمترین امتیاز انسان بر سایر موجودات حمل این امانت الهی است.<ref>تفسير نمونه، مکارم شیرازی، ج۱۷، ص۴۵۱
استعداد و توانایی انسان در برعهده گرفتن امانت الهی بزرگترین و مهمترین امتیاز انسان بر سایر موجودات است.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۷، ص۴۵۱.</ref>


</ref>
انسان را با توجه بر استعدادی که در وجودش نهفته، حاضر به پذیرش امانت الهی دانسته‌اند. علامه طباطبایی معتقد است اگر ولایت الهی را با وضع آسمان‌ها و زمین مقایسه کنیم، متوجه می‌شویم اینها تحمل این امانت را ندارند و تنها انسان می‌تواند حامل آن باشد. او معتقد است معنای امتناع آسمان‌ها و زمین و پذیرفتن آن توسط انسان این است که در انسان استعداد و صلاحیتی هست که در آسمان‌ها و زمین نیست.<ref>المیزان، طباطبایی، محمدحسین، ج۱۶، ص۵۲۵.</ref>
 
انسان با توجه بر استعدادی که در وجودش نهفته است حاضر به پذیرش این امانت الهی شده است. «معناى آيه اين است كه: اگر ولايت الهى را با وضع آسمانها و زمين مقايسه كنى، خواهى ديد كه اينها تاب حمل آن را ندارند و تنها انسان می‌تواند حامل آن باشد، و معناى امتناع آسمانها و زمين، و پذيرفتن و حمل آن به وسيله انسان اين است كه در انسان استعداد و صلاحيت تلبس آن هست، ولى در آسمانها و زمين نيست. اين است آن معنايى كه می‌توان آيه را بر آن منطبق كرد، و گفت آسمانها و زمين و كوه‏ها با اينكه از نظر حجم بسيار بزرگ، و از نظر سنگينى بسيار ثقيل و از نظر نيرو بسيار نيرومند هستند، ليكن با اين حال استعداد آن را ندارند كه حامل ولايت الهى شوند، و مراد از امتناعشان از حمل اين امانت، و اشفاقشان از آن، همين نداشتن استعداد است.»<ref>ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبایی، ج۱۶، ص۵۲۵</ref>
 
== ظلوم و جهول بودن انسان ==
ظلوم و جهول بودن انسان در این آیه از این جهت است که شأن انسان این است عالم و عادل باشد، و وقتی نتواند این بار الهی را بر دوش بکشد، قطعا نادان و ظالم است. [[علامه طباطبایی]] ذیل این آیه می‌فرماید: «ظلوم و جهول بودن انسان، هر چند كه به وجهى عيب و ملاك ملامت و عتاب، و خرده‌گيرى است، و ليكن، عين همين ظلم و جهل انسان مصحح حمل امانت و ولايت الهى است، براى اينكه كسى متصف به ظلم و جهل می‌‏شود كه شأنش اين است كه متصف به عدل و علم باشد، و گرنه چرا به كوه ظالم و جاهل نمی‌گويند، چون متصف به عدالت و علم نمی‌شود، و همچنين آسمانها و زمين جهل و ظلم را حمل نمی‌كنند، به خاطر اينكه متصف به عدل و علم نمی‌شوند، به خلاف انسان كه به خاطر اينكه شأن و استعداد علم و عدالت را دارد، ظلوم و جهول نيز هست.»<ref>ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبایی، ج۱۶، ص۵۲۶</ref>
 
«و امانت مذكور در آيه كه گفتيم عبارت است از ولايت الهى، و كمال صفت عبوديت، وقتى حاصل می‌شود كه حامل آن، علم و ايمان به خدا داشته، و نيز عمل صالح را كه عبارت ديگر عدالت است، داشته باشد، و كسى كه متصف به اين دو صفت بشود، يعنى ممكن باشد كه به او بگوييم عالم و عادل، قهرا ممكن هم هست گفته شود، جاهل و ظالم، و چون علم و عدالت انسان موهبتى است كه خدا به او داده، و اما خود او فى حد نفسه جاهل و ظالم است، پس همين اتصاف ذاتیاش به ظلم و جهل، مجوز اين شده كه امانت الهى را حمل كند، و در حقش گفته شود: انسان بار اين امانت را به دوش كشيد، چون ظلوم و جهول بود»<ref>ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبایی، ج۱۶، ص۵۲۶</ref>


== منابع ==
== منابع ==
{{پانویس|۲}}
{{پانویس|۲}}
{{شاخه
{{شاخه
| شاخه اصلی = علوم و معارف قرآن
| شاخه اصلی = علوم و معارف قرآن
| شاخه فرعی۱ = انسان‌شناسی در قرآن
| شاخه فرعی۱ = انسان‌شناسی در قرآن
| شاخه فرعی۲ = انسان‌شناسی
| شاخه فرعی۲ = انسان‌شناسی
| شاخه فرعی۳ =
| شاخه فرعی۳ =
}}
}}{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
| شناسه =شد
| شناسه =  
| تیترها =شد
| تیترها =
| ویرایش =شد
| ویرایش =
| لینک‌دهی =شد
| لینک‌دهی =
| ناوبری =
| ناوبری =
| نمایه = شد
| نمایه =شد
| تغییر مسیر =شد
| تغییر مسیر =
| ارجاعات =
| ارجاعات =
| بازبینی نویسنده =
| بازبینی نویسنده =
| بازبینی =شد
| بازبینی =
| تکمیل =
| تکمیل =
| اولویت =ج
| اولویت =
| کیفیت =ب
| کیفیت =
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}
{{پانویس}}
{{پانویس}}
۱۵٬۱۴۷

ویرایش