سؤال

ویژگی‌های یک نمازگزار واقعی چیست؟


بیرون از نماز

ویژگی‌هایی که نمازگزار واقعی، بیرون از نماز باید داشته باشد گوناگون است؛ برخی از آنها چنین است:

تقوا و ترک گناه

مهمترین ویژگی نمازگزار واقعی، رعایت تقوا و ترک گناهان است. حقیقت گناه آلودگی و تیرگی روح است و با وجود آن به‌جا آوردن نماز واقعی که معراج مؤمن است، ممکن نیست. در قرآن نیز در کنار نماز صبر ذکر شده[۱] که شامل صبر در برابر معاصی و انجام ندادن آنها است.

بر اساس آیه ﴿نَّ الصَّلَاةَ تَنْهَىٰ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَر؛ یقیناً نماز از کارهای زشت، و کارهای ناپسند باز می دارد(عنکبوت:۴۵)، انتظار از نمازگزار این است که فحشا و بدی‌ها را ترک کند. در روایتی، پیامبر(ص) کسی را که نمازش او را از فحشا و بدی بازنمی‌دارد، بی‌بهره دانسته است.[۲]

در روایتی، امام صادق(ع) یکی از شرایط پذیرفته شدن نماز را دوری از شهوات برای رضای خدا دانسته است. [۳]

انفاق

در سوره معراج[۴] و ابراهیم[۵] در کنار دستور به نماز، به انفاق نیز دستور داده شده است. نمازگزار واقعی کسی است که در کنار مواظبت بر رفتار شخصی و عبادات خود، از محرومان جامعه فاصله نگرفته و از کمک به نیازمندان غافل نباشد. نمازگزار واقعی، اهل انفاق واجب (زکات و خمس) و انفاق مستحب است.

بنا بر روایتی، برخی از شرایط پذیرفته شدن نماز چنین است:‌ سیر کردن گرسنگان، پوشاندن برهنگان و پناه دادن به بی‌پناهان.[۳]

اطاعت از پیامبر(ص) و امامان(ع)

یکی از ویژگی‌های نمازگزار واقعی اطاعت او از پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) است.

در آیه ﴿وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَأَطِيعُوا الرَّسُول؛ و نماز را برپا دارید و زکات را بپردازید، و پیامبر را اطاعت کنید.(نور:۵۶) پس از امر به نماز و زکات، دستور اطاعت از پیامبر(ص) صادر شده است، که بر اساس دیگر آیات، شامل اطاعت از امامان(ع) نیز می‌شود.

امر به معروف و نهی از منکر

نمازگزار واقعی اهل امر به معروف و نهی از منکر است. او افزون بر مراقبت از اعمال خود، نسبت به رفتار خانواده، نزدیکان و افراد جامعه بی‌اعتنا نیست و آنها را به خوبی‌ها امر کرده و از بدی‌ها نهی می‌کند. بر پایه آیه ۱۷ سوره لقمان، حضرت لقمان فرزند خود را پس از امر به نماز، او را به امر به معروف و نهی از منکر دستور داد.

درون نماز

رعایت آداب ظاهری

قبل از بیان این صفات باید دانسته شود که برای نماز غیر از این صورت ظاهری، حقیقت و باطنی است که دارای آدابی مخصوص به خود است و چنانچه ظاهر نماز را آدابی است که مراعات آنها ضروری است، بطوری که اگر آنها را رعایت نکند موجب نقصان و بطلان نماز است؛ (مانند رعایت نکردن آداب و احکام شرعی و فقهی نماز همچون طهارت ظاهری بدن، لباس و مکان از نجاسات ظاهری و صحت وضو، افعال، اذکار نماز) همین‌طور برای نماز آدابی است به نام آداب قلبیه و باطنیه که با مراعات ننمودن آنها نماز معنوی باطل و ناقص می‌شود.[۶]

بدین جهت مراعات و محافظت بر تمام آداب ظاهری و باطنی نماز امری است ضروری، چرا که نمازی که مقبول حق واقع شود همین نماز است. امام صادق(ع) می‌فرماید: کسی که نماز واجب خود را در اول وقت ادا کند و حدود آنها را حفظ نماید، فرشته آنرا سپید و پاکیزه به آسمان می‌برد و نماز به نمازگزار می‌گوید: خدا تو را نگاه دارد، همان گونه که مرا نگاه داشتی … و کسی که نمازهایش را بی سبب به تأخیر بیندازد و حدود آنها را حفظ نکند، فرشته نماز او را سیاه و تاریک به آسمان برد در حالی که نماز با صدای بلند به نمازگزار گوید مرا ضایع کردی، خدای تو را ضایع کند آنچنان که مرا ضایع کردی و خدا تو را رعایت نکند آنچنان که تو مرا رعایت نکردی»[۷]

رعایت آداب باطنی

اما برخی از آداب باطنیه این سلوک روحانی که یک نمازگزار واقعی باید بر آنها مواظبت کند عبارتند از:

خشوع

یعنی خضوع و فروتنی کامل در برابر هیبت و عظمت جمال و جلال محبوب. {{قرآن|قد افلح المؤمنون الذین هم فی صلاتهم خاشعون[۸] همانا رستگار شدند مؤمنانی که در نمازشان خاشع اند.

طمأنینه

به این معنا که نمازگزار، عبادت و نماز خود را از روی سکونت قلب و اطمینان خاطر بجا آورد. زیرا اگر عبادت را با حال اضطراب قلب و تزلزل بجا آورد، آن عبادت هیچ اثر و فایده ای بر روح و قلب انسان نمی‌گذارد.

محافظت نماز از تصرف و سرقت شیطان

قرآن در وصف مؤمنین می‌فرماید: ﴿الذین هم علی صَلَواتِهم یحافظون[۹] مؤمنین کسانی هستند که بر نمازهایشان محافظت و مراقبت دارند و این محافظت در تمامی حالات و مسائل و مراتب نماز است که یکی از مهمترین مراتب، حفظ آن از تصرف غاصبانه شیطان است؛ چنان‌که می‌دانیم شیطان دشمن قسم خورده انسان است ﴿فبعزتک لاُغوینکم اجمعین[۱۰] پس به عزت تو قسم همه آنها را گمراه می‌کنم (مگر بندگان مخلَص …). از این روی همواره، در همه جا و همه اوقات این سارق و راه زن، در کمین مؤمنین و کالاهای ناب آنان است لذا می‌بایست تلاش و مواظبت کامل بر نماز و عبادات داشت.

نشاط و بهجت

می‌بایست نمازگزار وقت و ساعتی را به نماز اختصاص بدهد که فارغ از همه چیز باشد، به گونه ای که دارای نشاط و شادابی و تازگی باشد و هرگز در زمان خستگی و کسالت و بی حالی نماز و عبادت را بر خود تکلیف نکنید.[۱۱] امام حسن عسکری(ع) می‌فرماید: هنگامی که قلوب نشاط و بهجت دارند به آنها امانت بسپارید و وقتی که گریزان اند آنها را وا گذارید»[۱۲]

حضور قلب

یکی از مهمترین آداب قلبیه که خود مفتاح قفل کمالات و باب الابواب سعادت است، حضور قلب است، سخن در این باب بسیار است اما اجمالاً یکی از مراتب حضور قلب این است که قلب نمازگزار در وقت عبادت از همه جا و همه چیز غیر از جمال حق تعالی فارغ و منصرف شود، با جان و قلب خویش خود را فقط در محضر محبوب ببیند و جز او چیزی را مشاهده نکند؛ رسول اکرم(ص) می‌فرماید: «خدا را عبادت، کن چنانچه گویا او را می‌بینی و اگر تو او را نمی‌بینی او تو را می‌بیند»[۱۳]

در اهمیت حضور قلب همین بس که روایات فراوانی داریم که نمازی یا مقداری از نمازی مقبول حق واقع می‌شود که حضور قلب در آن باشد. از امام صادق(ع) روایت شده که «همانا بالا رود از نماز بنده از برای او نصف یا ثلث یا ربع یا خمس نماز، پس بالا نمی‌رود برای او مگر آنچه را به آن اقبال به قلب نموده است و ما مأمور شده‌ایم به نافله‌ها و نمازهای مستحبی تا نقص نمازهای واجب کامل و تمام شود»[۱۴]

اخلاق در عبادات

به این معنا که عبادت و نماز را فقط و فقط برای رضای او انجام دهد و عملش را از هر آنچه که شائبه غیر خدائی دارد تصفیه و پاک نماید. تا آنجا که نماز را برای ترس از جهنم یا ثواب و پاداش اخروی نخواند.[۱۵]


در روایتی از امام صادق(ع)، ایشان شرایط نمازگزار واقعی را اینگونه برمی‌شمارند: «خداوند تبارک و تعالی می‌فرماید: همانا نماز کسی را قبول می‌کنم که:۱. در برابر عظمتم تواضع کند و برایم خاکسار باشد ۲. برای رضای من از شهوات دوری جوید ۳. روزهایش را با ذکر من به شب رساند ۴. بر بندگانم فخر نفروشد ۵. گرسنگان را سیر کند ۶. برهنگان را بپوشاند ۷. بر مصیبت دیدگان رحم کند ۸. بی پناهان را پناه دهد.}}[۳]


مطالعه بیشتر

  • عبدالله جوادی آملی، حکمت عبادات، نشر مرکز نشر اسراء، چاپ پنجم، ۱۳۸۱ش.
  • میرزا جواد ملکی تبریزی، اسرار الصلوه، انتشارات پیام آزادی، ترجمه رضا رجب زاده.

منابع

  1. بقره: ۴۵.
  2. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۸۲، ص۱۹۸.
  3. ۳٫۰ ۳٫۱ ۳٫۲ بحار الانوار، ج۶۹، ص۳۹۱.
  4. معارج: ۲۴ و ۲۵.
  5. ابراهیم: ۳۱.
  6. ر. ک. موسوی خمینی، روح الله، آداب نماز، مؤسسه نشر و تنظیم آثار امام خمینی (ره)، چاپ اول، ۱۳۷۰، ص۲–۵.
  7. حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۳، ص۹۰، کتاب الصلوه، ابواب المواقیت باب ۳، حدیث ۱۷.
  8. مؤمنون/ ۱ و ۲.
  9. معارج/ ۴۴، مؤمنون/ ۹.
  10. ص/ ۸۲ و ۸۳.
  11. نساء/ ۴۳.
  12. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۷۵، ص۳۷۷، کتاب الروضه باب ۲۹، حدیث ۳.
  13. همان، ج۷۴، ص۷۴، کتاب الروضه، باب ۴، حدیث ۳.
  14. شیخ صدوق، علل الشرایع، ج۲، ص۳۲۷، باب ۲۴، حدیث ۲.
  15. ر. ک. آداب الصلوه، ص۱۶۰–۱۷۹.