ویژگی‌های رهبر اسلامی از دیدگاه امام علی(ع): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۷ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|کاربر=A.rezapour }}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
خط ۷: خط ۶:
{{درگاه|حکومت دینی}}
{{درگاه|حکومت دینی}}


[[حضرت علی(ع)]] برای رهبر و حاکم اسلامی ویژگی‌هایی را برشمرده‌اند:
[[حضرت علی(ع)]] برای رهبر و حاکم اسلامی ویژگی‌هایی را برشمرده‌اند که در [[نهج البلاغه]] آمده است:


۱. داشتن قدرت و آگاهی لازم: «إِنَّ أَحَقَّ النَّاسِ بِهَذَا الْأَمْرِ أَقْوَاهُمْ عَلَیْهِ وَ أَعْلَمُهُمْ بِأَمْرِ اللَّهِ فِیهِ؛ «سزاوارترین افراد به حکومت آن کسی است که در تحقق حکومت نیرومندتر و در آگاهی از فرمان خدا داناتر باشد».<ref>نهج البلاغه، ترجمه دشتی، محمد، قم، مؤسسه تحقیقاتی امیرالمومنین(ع)، انتشارات حضور، ۱۳۸۱ش، ص۲۴۰، خطبه ۱۷۳.</ref>
۱. داشتن قدرت و آگاهی لازم: امام علی(ع) فردی را سزاوار حکومت می‌داند که قدرت و نیروی حکومت کردن و رهبری را داشته باشد و نیز از فرامین الهی آگاه باشد.<ref>نهج البلاغه، ترجمه دشتی، محمد، قم، مؤسسه تحقیقاتی امیرالمومنین(ع)، انتشارات حضور، ۱۳۸۱ش، ص۲۴۰، خطبه ۱۷۳.</ref>بر این اساس انسان ضعیف و نادان نمی‌تواند مسئولیت رهبری جامعه اسلامی را بر عهده گیرد، زیرا که مسلمانان را با نادانی خود به گمراهی می‌کشاند.<ref>همان، ص۱۸۲، خطبه ۱۳۱.</ref>


بر این اساس انسان ضعیف و نادان نمی‌تواند مسئولیت رهبری جامعه اسلامی را بر عهده گیرد، «... الْجَاهِلُ فَیُضِلَّهُمْ بِجَهْلِهِ».<ref>همان، ص۱۸۲، خطبه ۱۳۱.</ref> سزاوار نیست که حاکم اسلامی نادان باشد تا با نادانی خود مسلمانان را به گمراهی کشاند.
۲. حاکم اسلامی یاور ستمدیدگان و دشمن ستمکاران است: امام علی(ع) ویژگی حاکم دینی را این می‌داند که حاکم باید به یاری مظلوم بشتابد و مقابل ظلم و ظالم بایستد.<ref>همان، ص۱۸۸، خطبه ۱۳۶.</ref>


۲. حاکم اسلامی یاور ستمدیدگان و دشمن ستمکاران است «وَ ایْمُ اللَّهِ لَأُنْصِفَنَّ الْمَظْلُومَ مِنْ ظَالِمِهِ وَ لَأَقُودَنَّ الظَّالِمَ بِخِزَامَتِهِ؛ سوگند به خدا که داد ستمدیده را از ظالم ستمگر بستانم و مهار ستمگر را بگیرم».<ref>همان، ص۱۸۸، خطبه ۱۳۶.</ref>
۳. ساده زیستی و پرهیز از تجمّل گرایی: امام علی اعتقاد دارد حاکم دینی باید ساده زیست باشد و مانند مردم رفتار کند و از تجمل گرایی فاصله بگیرد تا طبقه مستضعف و فقیر را درک کند.<ref>همان، ص۴۰۲، نامه ۴۵. ص۴۰۲، نامه ۴۵.</ref>


۳. ساده زیستی و پرهیز از تجمّل گرایی: «أَ أَقْنَعُ مِنْ نَفْسِی بِأَنْ یُقَالَ هَذَا أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ وَ لَا أُشَارِکهُمْ فِی مَکارِهِ الدَّهْرِ أَوْ أَکونَ أُسْوَه لَهُمْ فِی جُشُوبَه الْعَیْشِ؛ آیا به همین رضایت دهم که مرا امیرالمؤمنین خوانند و در تلخی‌های روزگار با مردم شریک نباشم و در سختی‌های زندگی الگوی آنان نگردم».<ref>همان، ص۴۰۲، نامه ۴۵.</ref> «أَلَا وَ إِنَّ إِمَامَکمْ قَدِ اکتَفَی مِنْ دُنْیَاهُ بِطِمْرَیْهِ وَ مِنْ طُعْمِهِ بِقُرْصَیْهِ؛ آگاه باشید امام شما از دنیای خود به دو جامه فرسوده و دو قرص نان رضایت داده است».<ref>همان، ص۴۰۲، نامه ۴۵.</ref>
۴. مهربانی و محبت با مردم و پرهیز از روحیه درنده خوئی: امام علی(ع) میفرماید حاکم باید با مردم با مهربانی رفتار کند و دوستی پیشه کند نه اینکه آنان را دشمن خود بداند و مانند یک حیوان درنده رفتار کند.<ref>همان، ص۴۱۰، نامه ۵۳.</ref>


۴. مهربانی و محبت با مردم و پرهیز از روحیه درنده خوئی: «وَ أَشْعِرْ قَلْبَک الرَّحْمَه لِلرَّعِیَّه وَ الْمَحَبَّه لَهُمْ وَ اللُّطْفَ بِهِمْ وَ لَا تَکونَنَّ عَلَیْهِمْ سَبُعاً ضَارِیاً؛ مهربانی با مردم را پوشش دل خویش قرار ده و با همه دوست و مهربان باش، مبادا هرگز چونان حیوان شکاری باشی که خوردن آنان را غنیمت دانی».<ref>همان، ص۴۱۰، نامه ۵۳.</ref>
۵. حاکم اسلامی نباید بخیل، نادان و ظالم باشد و باید از تبعیض و حیف و میل بیت المال پرهیز کند و سنت پیامبر اکرم(ص) را ضایع نکند:


۵. حاکم اسلامی نباید بخیل، نادان و ظالم باشد و باید از تبعیض و حیف و میل بیت المال پرهیز کند و سنت پیامبر اکرم(ص) را ضایع نکند. «وَ قَدْ عَلِمْتُمْ أَنَّهُ لَا یَنْبَغِی أَنْ یَکونَ الْوَالِی عَلَی الْفُرُوجِ وَ الدِّمَاءِ وَ الْمَغَانِمِ وَ الْأَحْکامِ وَ إِمَامَه الْمُسْلِمِینَ الْبَخِیلُ فَتَکونَ فِی أَمْوَالِهِمْ نَهْمَتُهُ وَ لَا الْجَاهِلُ فَیُضِلَّهُمْ بِجَهْلِهِ وَ لَا الْجَافِی فَیَقْطَعَهُمْ بِجَفَائِهِ وَ لَا الْحَائِفُ لِلدُّوَلِ فَیَتَّخِذَ قَوْماً دُونَ قَوْم وَ لَا الْمُرْتَشِی فِی الْحُکمِ فَیَذْهَبَ بِالْحُقُوقِ وَ یَقِفَ بِهَا دُونَ الْمَقَاطِعِ وَ لَا الْمُعَطِّلُ لِلسُّنَّه فَیُهْلِک الْأُمَّه؛ همانا شما دانستید که سزاوار نیست بخیل بر ناموس و جان و غنیمت‌ها و احکام مسلمین، ولایت و رهبری یابد و امامت مسلمین را عهده‌دار شود، تا در اموال آنها حریص گردد و نادان نیز لیاقت رهبری ندارد تا با نادانی خود مسلمانان را به گمراهی کشاند و ستمکار نیز نمی‌تواند رهبر مردم باشد که با ستم حق مردم را غصب و عطاهای آنان را قطع کند و نه کسی که در تقسیم بیت المال عدالت ندارد، زیرا در اموال و ثروت آنان حیف و میل می‌کند و گروهی را بر گروهی مقدم می‌دارد و رشوه خوار در قضاوت نمی‌تواند امام باشد زیرا که برای داوری با رشوه گرفتن حقوق مردم را پایمال و حق را به صاحبان آن نمی‌رساند و آن کس که سنّت پیامبر اکرم(ص) را ضایع می‌کند، لیاقت رهبری ندارد، زیرا که امت اسلامی را به هلاکت می‌کشاند».<ref>همان، ص۱۸۲، خطبه ۱۳۱.</ref>
{{نقل قول|همانا شما دانستید که سزاوار نیست بخیل بر ناموس و جان و غنیمت‌ها و احکام مسلمین، ولایت و رهبری یابد و امامت مسلمین را عهده‌دار شود، تا در اموال آنها حریص گردد و نادان نیز لیاقت رهبری ندارد تا با نادانی خود مسلمانان را به گمراهی کشاند و ستمکار نیز نمی‌تواند رهبر مردم باشد که با ستم حق مردم را غصب و عطاهای آنان را قطع کند و نه کسی که در تقسیم بیت المال عدالت ندارد، زیرا در اموال و ثروت آنان حیف و میل می‌کند و گروهی را بر گروهی مقدم می‌دارد و رشوه خوار در قضاوت نمی‌تواند امام باشد زیرا که برای داوری با رشوه گرفتن حقوق مردم را پایمال و حق را به صاحبان آن نمی‌رساند و آن کس که سنّت پیامبر اکرم(ص) را ضایع می‌کند، لیاقت رهبری ندارد، زیرا که امت اسلامی را به هلاکت می‌کشاند.<ref>همان، ص۱۸۲، خطبه ۱۳۱.</ref>}}


۶. رهبر اسلامی باید به مردم راست بگوید و راه عقل را بپیماید و از فرزندان آخرت باشد. «فَلْیَصْدُقْ رَائِدٌ أَهْلَهُ وَ لْیُحْضِرْ عَقْلَهُ وَ لْیَکنْ مِنْ أَبْنَاءِ الآخِرَه؛ پس باید امام و راهنمای مردم به مردم راست بگوید و راه خرد پیماید و از فرزندان آخرت باشد».<ref>همان، ص۲۱۰، خطبه ۱۵۴.</ref>
۶. صداقت: امام علی(ع) می‌فرماید حاکم باید صداقت پیشه کنند و جز سخن راست به مردم نگوید و هرگز دروغ نگوید.<ref>همان، ص۲۱۰، خطبه ۱۵۴.</ref>


۷. خودسازی حاکم اسلامی و برخورداری از تربیت اسلامی. «مَنْ نَصَبَ نَفْسَهُ لِلنَّاسِ إِمَاماً فَلْیَبْدَأْ بِتَعْلِیمِ نَفْسِهِ قَبْلَ تَعْلِیمِ غَیْرِهِ وَ لْیَکنْ تَأْدِیبُهُ بِسِیرَتِهِ قَبْلَ تَأْدِیبِهِ بِلِسَانِهِ؛ کسی که خود را رهبر مردم قرار داد باید پیش از آن که به تعلیم دیگران پردازد، خود را بسازد و پیش از آن که به گفتار تربیت کند، با کردار تعلیم دهد».<ref>همان، ص۴۶۲، حکمت ۷۳.</ref>
۷. خودسازی حاکم اسلامی و برخورداری از تربیت اسلامی: حاکم باید پیش از آنکه به فکر تعلیم مردم باشد، می‌بایست خود را بسازد و خودسازی کند.<ref>همان، ص۴۶۲، حکمت ۷۳.</ref>
{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}


خط ۲۹: خط ۲۸:
{{پانویس|۲}}
{{پانویس|۲}}
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی =
  | شاخه اصلی =سیاست
  | شاخه فرعی۱ =
  | شاخه فرعی۱ =اندیشه سیاسی اسلام
  | شاخه فرعی۲ =
  | شاخه فرعی۲ =
  | شاخه فرعی۳ =
  | شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =
  | شناسه =-
  | تیترها =
  | تیترها =-
  | ویرایش =
  | ویرایش =شد
  | لینک‌دهی =
  | لینک‌دهی =شد
  | ناوبری =
  | ناوبری =
  | نمایه =
  | نمایه =
خط ۴۵: خط ۴۴:
  | بازبینی =
  | بازبینی =
  | تکمیل =
  | تکمیل =
  | اولویت =
  | اولویت =ج
  | کیفیت =
  | کیفیت =ج
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}
۱۵٬۲۴۳

ویرایش