ولایت انتصابی یا انتخابی ولی‌فقیه: تفاوت میان نسخه‌ها

(صفحه‌ای تازه حاوی «{{شروع متن}} {{سوال}} ولايت انتصابي و انتخابي فقيه {{پایان سوال}} {{پاسخ}} در مورد و...» ایجاد کرد)
برچسب: ویرایش مبدأ ۲۰۱۷
 
جزبدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
ولايت انتصابي و انتخابي فقيه
ولایت فقیه، انتصابی یا انتخابی است؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
در مورد ولايت فقيه دو ديدگاه کلي وجود دارد ؛ يکي ولايت انتصابي فقيه و ديگري ولايت انتخابي فقيه. بر اساس ولايت انتصابي فقيه ، فقيه جامع شرايط از سوي خداوند با واسطه امام معصوم براي عهده داري ولايت منصوب شده است و فقيه واجد شرايط، ولايت و مشروعيت خود را با نصب از ناحيه خداوند اخذ مي کند.
پیروان [[گستره نظریه ولایت فقیه در میان عالمان|نظریه ولایت فقیه]]، در مورد انتصابی یا انتخابی بودن ولی‌فقیه، دو دیدگاه متفاوت دارند:
انتصابی بودن ولایت فقیه به اين معناست که در عصر غيبت، فقيهي که واجد شرايط علمي و عملي است.از سوي امامان معصوم(ع) به سمت افتاء، قضاء و ولاء رسيده است. نصب به معناي تعيين صاحب عنوان براي مقام و سمت است و مردم مسلمان در جريان سمت افتاء و قضاء فقيه را انتخاب نمي کنند که وکيل آنان باشد براي به دست آوردن فتوا يا براي استنباط احکام قضايي و اجراي آنها، مسأله ولايت نيز که سمت سوم فقيه است، همين گونه مي باشد و مردم مسلمان او را وکيل خود براي حکومت نمي کنند. فقيه، نائب امام معصوم(ع) است و لذا ولّي الافتاء و ولّي القضاء و ولّي الحکومه است».<ref>جوادي آملي، عبدالله، ولايت فقيه (ولايت فقاهت و عدالت)، قم، مرکز نشر اسراء، ۱۳۷۹ش، ص۳۸۹.</ref> بنابراين طبق نظريه انتصاب ، فقيهان واجد شرايط از سوي ائمه معصومين(ع) منصب ولايت و نيز بالفعل حق اعمال ولايت دارند بدون اين که نيازي به انتخاب مردم باشد».<ref>لک زايي، شريف، بررسي تطبيقي نظريه هاي ولايت فقيه، قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي، ۱۳۸۵ش، ص۶۷.</ref>
در مقابل اين نظريه، نظريه انتخابي بودن ولايت فقيه است که بر اساس آن ، خداوند انتخاب حاکم اسلامي را در عصر غيبت، ضمن بيان خصوصيات و شرايط آنها، به مردم واگذار کرده است و مشروعيت حکومت زماني محقق مي شود که اين انتخاب تحقق يابد. در حقيقت مطابق ديدگاه انتخاب فقهاي واجد شرايط به مثابه افرادي که صلاحيت بر عهده گرفتن رهبري را دارند از جانب ائمه معصومين معرفي شده اند تا مردم يکي از آنان را با اختيار انتخاب کرده و ولايت امر و حاکميت نظام را به وي تفویض کنند.<ref>همان، ص۶۶.</ref>
اکثر قريب به اتفاق فقهاء نظريه اوّل را پذيرفته اند از جمله مي توان به فقهاي بزرگي هم چون شيخ مفيد، علامه حلي، محقق کرکي، ملااحمد نراقي، محمد حسن نجفي صاحب جواهر، آيت الله بروجردي، آيت الله گلپايگاني، مرحوم امام و مقام معظم رهبري، آيت الله جوادي آملي و مصباح يزدي و... اشاره نمود.<ref>همان، ص۴۰۹ و ۵۰ و ۵۴ص۱۶۷ تا ۱۷۰. ب</ref>
تفاوت اساسي اين دو ديدگاه در مشروعيت حکومت و نقش مردم نمايان مي گردد. بر اساس ديدگاه انتصاب مشروعيت ولايت فقيه الهي بوده و مردم هيچ نقشي در مشروعيت بخشيدن به وي ندارند و نقش مردم در عينيت بخشيدن و فعليت بخشيدن به آن است. در مقابل، ديدگاه انتخاب، مشروعيت ولايت فقيه را الهي ـ مردمي دانسته و مردم را به عنوان يکي از پايه هاي اساسي مشروعيت قلمداد مي کند. نظريه انتصاب به مشروعيت الهي باور دارد و نقش مردم را در حد فعليت و پذيرش ولايت ارزشمند مي داند ، بر خلاف نظريه انتخاب که فقهاء را تا حد کارگزار مردم تقليل مي دهد و به مشروعيت الهي ـ مردمي مي انديشد که با فقدان هر يک حکومت اسلامي محقق نمي شود».<ref>همان، ص۵۵.</ref>


در ارزيابي و بررسي نظريه انتخاب بايد گفت اگر بخواهيم نظر مردم را در مشروعيت دخالت بدهيم. با اين اشکال عمده مواجه مي شويم که آيا حاکميت حق مردم بود تا به کسي واگذار کنند؟ در حالي که بر اساس بينش اسلامي، حاکميت فقط حق خداست و کساني که از سوي خدا مأذون هستند که بر اساس منابع ديني پيامبر اکرم(ص) امامان معصوم(ع) و نائبان خاص يا عام آنها هستند و حاکميت حق مردم نيست تا به کسي واگذار نمايند. اگر نظر مردم در مشروعيت حکومت دخالت داشته باشد بايد هر زمان که مردم نخواستند فقيه حاکم باشد، حکومت او نامشروع باشد در حالي که فقيه در زمان غيبت حق ولايت دارد که اين حق با موافقت مردم تحقق عيني مي يابد. افزون بر اين، لازم مي آيد که در صورت عدم موافقت مردم، جامعه اسلامي بدون حکومت مشروع باشد.<ref>مصباح يزدي، محمد تقي، پرسش ها و پاسخ ها، قم، موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره)، ۱۳۸۰ش، ج۱، ص۲۱ و ۲۲.</ref>
'''ولایت انتصابی'''
{{پایان پاسخ}}
 
انتصاب، به معنای مشخص کردنِ شخصی، برای مقام و مسئولیت است. در این نظریه، [[فقیه|فقیهِ]] واجد شرایط، ولایت و مشروعیت خود را با نصب از ناحیه [[خداوند]] و با واسطه [[ائمه معصوم|امام معصوم]] اخذ می‌کند. انتصابی بودن ولایت فقیه به این معناست که در [[غیبت امام زمان|عصر غیبت]]، فقیهی که واجد شرایط علمی و عملی است، از سوی امامان معصوم(ع) به مقام فتوا دادن و قضاوت کردن رسیده است.
==منابع==
{{درگاه|حکومت دینی|حوزه و روحانیت}}
<references />
 
در این نظریه، مردم مسلمان، فقیه را برای مسئولیت فتوا دادن و قضاوت کردن انتخاب نمی‌کنند. و چنین نیست که مردمِ مسلمان، او را وکیل خود برای حکومت کنند بلکه نقش مردم، تنها در فعلیت بخشیدن و نه حجیت بخشیدن است.<ref>جوادی آملی، عبدالله، ولایت فقیه (ولایت فقاهت و عدالت)، قم، مرکز نشر اسراء، ۱۳۷۹ش، ص۳۸۹.</ref> مشهور فقیهان، پیرو این نظریه هستند.<ref>بررسی تطبیقی نظریه‌های ولایت فقیه، ص۴۰۹ و ۵۰ و ۵۴ص۱۶۷ تا ۱۷۰.</ref>
 
'''ولایت انتخابی'''
 
نظریه انتخابی بودنِ ولایت فقیه، در مقابل نظریه انتصاب قرار دارد. در این نظریه، خداوند، انتخابِ حاکم اسلامی در عصر غیبت را به مردم واگذار کرده است. در این نظریه، مشروعیت حکومت، زمانی محقق می‌شود که توسط مردم باشد. فقیهانِ واجدِ شرایط، افرادی هستند که صلاحیت بر عهده گرفتن مقام رهبری را دارند. این فقیهان و شرائط آن‌ها، از جانب ائمه معصوم، معرفی شده و مردم یکی از آنان را با اختیار انتخاب کرده و ولایت و حاکمیت حکومت به وی تفویض می‌گردد.<ref>بررسی تطبیقی نظریه‌های ولایت فقیه، ص۶۶.</ref>
 
در این نظریه، مشروعیت ولایت فقیه، الهی-مردمی دانسته شده و مردم از پایه‌های اساسی مشروعیت، هستند. در این نظریه، با فقدان هر یک از مشروعیت الهی یا مشروعیت مردمی، حکومت اسلامی تحقق نمی‌یابد.<ref>بررسی تطبیقی نظریه‌های ولایت فقیه، ص۵۵.</ref>{{پایان پاسخ}}
==منابع ==
{{پانویس|۲}}
{{شاخه
{{شاخه
| شاخه اصلی =  
| شاخه اصلی = سیاست
| شاخه فرعی۱ =  
| شاخه فرعی۱ = حکومت اسلامی
| شاخه فرعی۲ =  
| شاخه فرعی۲ =  
| شاخه فرعی۳ =  
| شاخه فرعی۳ =  
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
| شناسه =  
| شناسه = -
| تیترها =  
| تیترها = شد
| ویرایش =  
| ویرایش = شد
| لینک‌دهی =  
| لینک‌دهی = شد
| ناوبری =  
| ناوبری =  
| نمایه =  
| نمایه =  
| تغییر مسیر =  
| تغییر مسیر =  
| ارجاعات =  
| ارجاعات =  
| بازبینی =  
| بازبینی =  
| تکمیل =  
| تکمیل =  
| اولویت =  
| اولویت = ج
| کیفیت =  
| کیفیت = ج
}}
}}


{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۶ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۳۳

سؤال

ولایت فقیه، انتصابی یا انتخابی است؟

پیروان نظریه ولایت فقیه، در مورد انتصابی یا انتخابی بودن ولی‌فقیه، دو دیدگاه متفاوت دارند:

ولایت انتصابی

انتصاب، به معنای مشخص کردنِ شخصی، برای مقام و مسئولیت است. در این نظریه، فقیهِ واجد شرایط، ولایت و مشروعیت خود را با نصب از ناحیه خداوند و با واسطه امام معصوم اخذ می‌کند. انتصابی بودن ولایت فقیه به این معناست که در عصر غیبت، فقیهی که واجد شرایط علمی و عملی است، از سوی امامان معصوم(ع) به مقام فتوا دادن و قضاوت کردن رسیده است.

درگاه‌ها
حکومت دینی.png
حوزه-و-روحانیت.png


در این نظریه، مردم مسلمان، فقیه را برای مسئولیت فتوا دادن و قضاوت کردن انتخاب نمی‌کنند. و چنین نیست که مردمِ مسلمان، او را وکیل خود برای حکومت کنند بلکه نقش مردم، تنها در فعلیت بخشیدن و نه حجیت بخشیدن است.[۱] مشهور فقیهان، پیرو این نظریه هستند.[۲]

ولایت انتخابی

نظریه انتخابی بودنِ ولایت فقیه، در مقابل نظریه انتصاب قرار دارد. در این نظریه، خداوند، انتخابِ حاکم اسلامی در عصر غیبت را به مردم واگذار کرده است. در این نظریه، مشروعیت حکومت، زمانی محقق می‌شود که توسط مردم باشد. فقیهانِ واجدِ شرایط، افرادی هستند که صلاحیت بر عهده گرفتن مقام رهبری را دارند. این فقیهان و شرائط آن‌ها، از جانب ائمه معصوم، معرفی شده و مردم یکی از آنان را با اختیار انتخاب کرده و ولایت و حاکمیت حکومت به وی تفویض می‌گردد.[۳]

در این نظریه، مشروعیت ولایت فقیه، الهی-مردمی دانسته شده و مردم از پایه‌های اساسی مشروعیت، هستند. در این نظریه، با فقدان هر یک از مشروعیت الهی یا مشروعیت مردمی، حکومت اسلامی تحقق نمی‌یابد.[۴]

منابع

  1. جوادی آملی، عبدالله، ولایت فقیه (ولایت فقاهت و عدالت)، قم، مرکز نشر اسراء، ۱۳۷۹ش، ص۳۸۹.
  2. بررسی تطبیقی نظریه‌های ولایت فقیه، ص۴۰۹ و ۵۰ و ۵۴ص۱۶۷ تا ۱۷۰.
  3. بررسی تطبیقی نظریه‌های ولایت فقیه، ص۶۶.
  4. بررسی تطبیقی نظریه‌های ولایت فقیه، ص۵۵.