وظیفه مرد در برابر همسر

سؤال

مردان در مقابل همسرانشان چگونه باید باشند؟

درگاه‌ها
زن-و-خانواده.png


انسان به‌طور طبیعی عاشق زیبایی و جمال و پاکیزگی است و پیوسته دوست دارد لباس زیبا و مناسب بپوشد، با همسر زیبا ازدواج بکند. مناظر خوش‌منظر دلگشا را تماشا نماید. زیبایی یکی از خواسته‌های طبیعی انسان، اعم از زن و مرد می‌باشد؛ بنابر این مردان هم نسبت به زنانشان در این گونه مسائل مسئولیت دارند. از زاویه زندگی مشترک با تأکید بر مسئولیت‌های مردان، نکاتی به اختصار ارائه می‌گردد، گرچه بسیاری از وظایف در حیطه خانواده دو طرفهمی‌باشد:

ـ آراستگی: همان‌طور که شوهران دوست دارند سر و وضع خانم‌هایشان و به خصوص لباس پوشیدنشان دوست داشتنی و زیبا باشد، خانم‌ها نیز خوشحال می‌شوند که شوهرشان شیک پوش و خوش‌نما باشد. پیامبر بزرگوار اسلام(ص) هرگاه می‌خواستند به خانه برگردند، مسواک می‌زدند و خود را به بهترین عطرها خوش‌بو کرده و می‌آراستند. البته توجه داریم که خوش‌نما بودن و شیک‌پوشی، به داشتن لباس نو و گران‌قیمت و اسراف کاری و رفت و آمد در بازار پوشاک نیست. خوش‌نما بودن به آراستگی لباس، سر و صورت و تمیر بودن است.[۱]

ـ اخلاق: حسن خلق و خوش‌رفتاری، کمندی است که دیگران را در دام محبت خود اسیر می‌کند. کیست که از برخورد شایسته، خوشش نیاید و جذب چنین اخلاقی نشود؟ از امام صادق(ع) پرسیدند حد و مرز اخلاق نیک چیست؟ فرمودند: «آن است که اخلاقت را نرم کنی، … و با چهره ای باز و گشاده با برادران دینی ات روبهرو شوی.»

اخلاق درست نسبت به یکدیگر، فضائی از صفا و صمیمیت، پاکی و سلامت، راحت و امنیت، عشق و محبت به وجود می‌آورد و زندگی را در تمام شئون بر زن و شوهر از عسل شیرین تر می‌کند.[۲]

صدا زدن با استفاده از نام مورد علاقه: پیامبر بزرگوار اسلام برای صدا زدن هر یک از همسران خود از نام ویژه ای که آن‌ها دوست داشتند، استفاده می‌کردند. ما نیز بکوشیم همسرمان را به نامی صدا بزنیم که برای وی جذابیت و دوست داشتنی تر است. بکوشیم نام‌هایی که همسرانمان را آزرده خاطر و ناراحت می‌کند، به کار نبریم. توصیه شده است که زن و شوهر همدیگر را نه به فامیل، بلکه به نام کوچک «آمیخته به محبت» صدا بزنند. حتی بهتر است نام کوچک را هم به همراه پسوندی همانند عزیزم، عسلم و … همراه کنیم. اگر چنین نکنیم، برخوردهایمان رسمی و مصنوعی خواهد بود.[۳]

اقتصاد: نیاز انسان به مال و ثروت جهت اداره امور زندگی، علی‌الخصوص با مسئولیت سنگینی که از جانب زن و فرزند بر عهده مرد است، نیاز صد در صد طبیعی است. نفقه زن و بچه بر عهده مرد خانه است، تهیه مسکن، لباس و خوراک در حد قدرت برای زن و فرزند، از واجبات الهی می‌باشد که بر مرد واجب است و در کنار این وجوب که یک تکلیف الهی و شرعی است، وجوب دیگری می‌باشد و آن وجوب طلب روزی حلال برای مخارج زندگی است. رسول اکرم(ص) می‌فرماید: «عبادت ده جزء است که نه قسمت آن در طلب حلال است، که جستجو کردن از حلال نوعی جهاد است.»[۴]

اختصاص وقت: یکی از مهم‌ترین نیازهای زن، نیازی است که به در کنار مرد بودن دارد. او دوست دارد به همسرش محبت کند و گاه با هم به تفریح بروند. لازم است مرد برای خانواده و به خصوص همسرش وقت‌هایی را اختصاص بدهد و در آن ساعات به کارهای دیگر نپردازد.

سایز نیازها:[۵]

ـ رفتار: حرکات زن و شوهر نسبت به یکدیگر، باید محصول ادب و وقار، دوستی و رفاقت، تعاون و همکاری عشق و علاقه و تواضع و فروتنی باشد. کردار زن و شوهر نسبت به هم باید بر اساس احترام متقابل، و ارج نهادن به شخصیت یکدیگر باشد. مرد باید بداند زن از نظر خلقت و آفرینش ظریف، لطیف، کانون مهر و عاطفه و منبع عشق و علاقه و حیا و شرم است. در رفتار خود با او لازم است، تمام این خصوصیات را لحاظ نماید.

کم توقعی: کم توقعی محصول وقار و ادب، و نتیجه معرفت و کرامت، و میوه شیرین فروتنی و تواضع است. و در مقابل پر توقعی صفتی ناپسند، محصول کبر و غرور و یک بیماری روحی و روانی و برنامه ای خارج از محدوده انسانیت و خصیصه ای زشت است. کم توقعی نوعی معرفت، حسنه ای از صفات روحی و صدقه ای از صدقات اسلامی و دارای ده برابر مزد است. چرا زن و شوهر در این تجارت پر سود شرکت نکنند و تا پایان عمر خود از این حقیقت الهیه بهرمند نگردند؟ ممنوع نمودن خویش از عنایت حق و رحمت دوست، ظلمی سنگین و گناهی بزرگ و خسارتی غیرقابل جبران است.

گذشت و عفو: زن و شوهر گاهی ممکن است نسبت به یکدیگر مرتکب خطا و اشتباه شوند در این مورد حضرت علی(ع) می‌فرماید: «کم گذشتی زشت‌ترین عیب، و عجله در انتقام از بزرگترین گناهان است.» کم گذشتی نشان بیماری و عیب باطن، و شرارت نفس انسان است. چرا زن و مرد در زندگی خود به هنگام پیش آمدن خطا از یکدیگر گذشت نکنند؟ اگر این کار «عفو و گذشت» را شیوه زندگی خود کنند و این حقیقت عرشی را مدتی کوتاه به تمرین بگذارند، «عفو و گذشت» در آنان قوت می‌گیرد و پس از اندک زمانی به این صفت ملکوتی آراسته می‌شوند.

محبت و اعلام آن: اصل محبت و عشق را، حضرت حق در قلب زن و شوهر نسبت به یکدیگر قرار داد و آن را از نشانه‌های خود دانست و این حقیقت نمایشگر عظمت و بزرگی مسئله و محبت زن و مرد و بخصوص عشق و علاقه مرد به زن است. بر مرد و زن است که این نعمت باطنی و این حالت عالی قلبی که موجب خوشی در زندگی، عیش و عشرت و صفا و پاکی است، به توسط جانبداری از هم و گذشت و عفو، خوش‌اخلاقی و تعاون، توقع به اندازه از یکدیگر، حفظ شخصیت و شئون طرفین و پرهیز از بگومگوهای بی قدر و قیمت حفظ کنند و از عللی که باعث ضربه خوردن به عشق و محبت است، بپرهیزند.

امام صادق(ع) می‌فرمایند: «هر چه محبت همسر در قلب شوهرش، زیاد تر شود، ایمانش زیاد تر می‌شود.»

احترام به زن: رسول اکرم(ص) فرمود: «کسی که زن می‌گیرد باید او را احترام کند.» و حضرت علی(ع) نیز فرموده‌اند: «زنان در دست شما امانت هستند، بر آنان سخت نگیرید و بلا تکلیفشان نگذارید.»[۶]


معرفی منابع برای مطالعه بیشتر:

۱. وطنی، منصوره، حقوق و وظایف زن و شوهر، قم: آستان مقدسه حضرت معصومه(س)، زائر، ۱۳۸۸. ۲. ۳. کاتوزیان، ناصر، حقوق خانواده، تهران: شرکت سهامی انتشار، ۱۳۷۵. ۴. ۵. کامرانیان، عباسعلی، نظام حقوق زن و شوهر در قرآن مجید، تهران: المعی، ۱۳۹۰. ۶. ۷. حسینی، سیدحسین، حقوق همسران، تهران: منیر، ۱۳۹۱. ۸. ۹. امینی، ابراهیم، آشنایی با وظایف و حقوق زن، قم: بوستان کتاب قم، ۱۳۸۴. ۱۰. ۱۱. بابازاده، علی اکبر، مسائل ازدواج و حقوق خانواده. تهران: بدر، ۱۳۷۲. ۱۲. ۱۳. بهار، علی‌رضا، مهارتهای زندگی در قرن ۲۱: روابط همسران (حقوق متقابل زن و مرد)، اصفهان: نقش نگین، ۱۳۸۸. ۱۴. ۱۵. بهتاش، یدالله، حقوق متقابل زن و شوهر، تهران: سبحان، ۱۳۹۰. ۱۶. ۱۷. اسعدی، سیدحسن، حقوق مشترک همسران در خانواده، تهران: انجمن اولیاء و مربیان، ۱۳۸۸. ۱۸. ۱۹. صفائی سیدحسین و اسدالله امامی، مختصر حقوق خانواده، تهران: میزان، ۱۳۹۴. ۲۰.

منابع

  1. سرنخ‌های روانشناختی برای شاد تر و مهربان تر زیستن، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) ص۱.
  2. محدثی، جواد، اخلاق معاشرت، ص۵۱ و ۵۲.
  3. سرنخ‌های روانشناختی برای شاد تر و مهربانتر زیستن مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، ص۳.
  4. نظام خانواده در اسلام، مسائل مادی خانه و خانواده، ص۳۱۶ و ۳۲۱ و ۳۲۳.
  5. مجله مصباح چاپ حوزه شماره ۱۵، ص…
  6. نظام خانواده در اسلام، صفحات ۲۳۶ و ۲۳۷ ـ ۲۴۲ ـ ۲۴۵ ـ ۲۴۶ ـ ۲۵۵ ـ ۲۵۶ ـ ۲۵۸.