|
|
(۲۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) |
خط ۱: |
خط ۱: |
| {{شروع متن}}پرسش: | | {{شروع متن}} |
| | | {{سوال}} |
| دیدگاه اسلام درباره وصیت و وصیت نامه چیست؟ | | دیدگاه اسلام درباره وصیت و وصیت نامه چیست؟ |
| | {{پایان سوال}} |
| | {{پاسخ}} |
| | {{درگاه|واژهها}} |
| | '''وصیت'''، سفارش نامهای که شخص قبل از مرگ مینویسد تا بعد از مرگ، بر طبق آن عمل شود. در اسلام به وصیت تأکید شده است. وصیت را احترامی برای صاحب مال دانستهاند که فرد بعد از مرگ نیز میتواند در یک سوم اموال خود تصرف داشته باشد. [[پیامبر(ص)]]، مرگ انسان، بدون وصیت را همانند مرگ جاهلی دانسته است. نوشتن وصیت، [[مستحب]] است و در مواردی مانند وجود دین مالی و شرعی، [[واجب]] میشود. |
|
| |
|
| پاسخ:
| | == مفهومشناسی == |
| | وصیت به معنای چیزی که سفارش شده، است.<ref>قرشی، علی اکبر، تفسیر احسن الحدیث، ناشر واحد تحقیقات اسلامی بنیاد بعثت، چاپ اول، ۱۳۶۶ش، ج۱، ص۳۲۳.</ref> وصیت به معنای اندرز و سفارش (مالی و غیر مالی) است که شخص بنویسد تا وصی، پس از مرگ وصیت کننده بر طبق آن عمل کند.<ref>دهخدا، علی اکبر، لغت نامه، تهران، ناشر دانشگاه، ۱۳۷۳ش، ج۱۴، ص۲۰۵۱۴.</ref> همچنین فرد میتواند حداکثر تا یک سوم از اموال خویش را نیز وصیت کند و دیگران باید به وصیت او عمل کنند. |
|
| |
|
| در پاسخ به پرسش مورد نظر ابتدا واژه وصیّت را معنا نموده و سپس دیدگاه اسلام را درباره آن تبیین نموده و شرح میدهیم. | | == تأکید بر انجام وصیت == |
| | در قرآن، دستور داده شده پیش از فرا رسیدن مرگ، وصیت کنند: {{قرآن||ترجمه=بر شما لازم است هنگامی که مرگ یکی از شما فرا رسد، اگر چیزی خوبی از خود به جای گذارده برای پدر و مادر و نزدیکان وصیّت نیکو کند.|سوره=بقره|آیه=۱۸۰}} |
|
| |
|
| واژه وصیّت ریشه قرآنی و روائی دارد و در آیات متعددی کلمه وصیت به کار رفتهیِا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ شَهَادَه بَیْنِکمْ إِذَا حَضَرَ أَحَدَکمُ الْمَوْتُ حِینَ الْوَصِیَّه اثْنَانِ ذَوَا عَدْلٍ مِّنکمْ… (۱). «ای کسانی که ایمان آوردهاید، چون مرگتان فرا رسد به هنگام وصیت دو عادل را از میان خودتان به شهادت گیرید، ...».
| | [[پیامبر(ص)]] در روایتی سزاوار مسلمان ندانسته که شب بخوابد و وصیت نداشته باشد.<ref>العاملی، محمد بن الحسن الحر، وسائل الشیعه، مؤسسه آل البیت لاحیاء التراب، چاپ اول، ۱۴۱۳ق، ج۱۹، ص۲۵۸.</ref> روایت دیگری نیز نقل شده که کسی که بدون وصیت از دنیا برود مرگ او مرگ جاهلیت است. همچنین در قرآن توصیه شده دو شاهد عادل، نظارهگر وصیت باشند: {{قرآن||ترجمه=ای کسانی که ایمان آوردهاید، چون مرگتان فرا رسد به هنگام وصیت، دو عادل را از میان خودتان به شهادت گیرید.|سوره=مائده|آیه=۱۰۶}} |
|
| |
|
| وصی به معنای متصل شدن و متصل کردن است، ایصاء و توصیه به معنای سفارش و دستور است، وصیّت یعنی چیزی توصیه شده و سفارش شده». (۲) وصیت کردن یعنی اندرز کردن، سفارش کردن، سفارش نامه، اندرز نامه ای که شخصی بنویسد و مهر و امضا کند تا وصی پس از مرگ وصیت کننده بر طبق آن عمل کند». (۳)
| | وصیت را [[مستحب]] مؤکد دانستهاند که گاهی واجب میشود. اگر انسان در پرداخت حقوق واجب الهی کوتاهی کرده باشد یا امانتی از مردم نزد او باشد که در صورت عدم وصیت احتمال میدهد حق آنان از بین برود. در این موارد وصیت کردن را واجب دانستهاند.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، دارالکتب الاسلامیه، چاپ بیست و هفتم، ۱۳۷۰ش، ج۱، ص۶۲۱.</ref> |
|
| |
|
| وصیّت از دیدگاه اسلام
| | == وصیت احترامی برای صاحب مال == |
| | وصیت، در اسلام، مورد تأیید و تأکید قرار گرفته است. از دیدگاه [[اسلام]]، وصیت، احترامی برای صاحب مال است. انسان با اذعان به این که اراده و خواستش پس از مرگ نیز محترم است، مالی را که بعد از مرگش باقی میماند، وصیت میکند. او میتواند آنرا در امور عام المنفعه یا هر آنچه میخواهد خرج کند و پس از مرگ از آن بهرهمند شود.<ref>جوادی آملی، عبدالله، تفسیر تسنیم، قم، ناشر اسراء، چاپ اول، ۱۳۸۵ش، ج۹، ص۲۱۰.</ref> |
|
| |
|
| دیدگاه اسلام، درباره وصیت، روشن و صریح است، یکی از احکامی است که همواره مورد تأیید و تأکید فراوان قرار گرفته و آن را از کارهای شایسته و پسندیده دانسته و برای پیروان خود دستور داده است که بر انجام امر وصیت کوشا باشند. از دیدگاه اسلام وصیّت احترامی برای صاحب مال است، و او با اذعان به این که اراده و خواست ولی پس از مرگ نیز نافذ و محترم است. مالی را که بعد از مرگش باقی میماند میخواهد در راه صحیح به مصرف برسد و به مال خویش دل میبندد و میکوشد آن را از راه حلال تهیه کند و مسیر آن مال را مشخص میکند که برای یتیمان، مساکین، خویشان، نیازمندان… صرف گردد. (۴)
| | == منابع == |
| | {{پانویس|۲}} |
|
| |
|
| اسلام با دید باز و مثبت همراه با عزت و احترام به این مسئله توجه خاص دارد، و جهت آن، ارج نهادن به زحمات و تلاشهای پیگیر خود انسان است که از آن بهره نهائی را برده باشد و هم مایه دل گرمی اقتصادی برای باز ماندگان باشد؛ لذا قرآن کریم وصیت را حقی بر ذمه پرهیزگاران و خوبان دانسته و میفرماید: کتِبَ عَلَیْکمْ إِذَا حَضَرَ أَحَدَکمُ الْمَوْتُ إِن تَرَک خَیْرًا الْوَصِیَّه لِلْوَالِدَیْنِ وَالأقْرَبِینَ بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَی الْمُتَّقِینَ(۵). «بر شما نوشته شده هنگامی که مرگ یکی از شما فرا رسد اگر چیزی خوبی از خود به جای گذارده برای پدر و مادر و نزدیکان وصیّت نیکو کند و این حقی است بر ذمه متقین».
| | {{شاخه |
| | |
| این آیه مبارکه، میفرماید، اگر انسان در آستانه مرگ قرار گرفت برای والدین و خویشان خود وصیت کند و این دستور را با جمله «کتب علیکم» تأکید و محکم نموده «لسان این آیه لسان وجوب است نه استحباب، لکن از آنجا که همین کلمه را مقید نموده به (متقین) دلالت بر وجوب را سست میکند». (۶)
| |
|
| |
|
| در روایات زیادی نیز تأکید فراوان در زمینه وصیّت شده است، در حدیثی از پیامبر اکرم(ص) میخوانیم «ما ینبغی لامرء مسلم ان یبیت لیله الا و وصیته تحت راسه. سزاوار نیست مسلمان شب بخوابد مگر این که وصیت نامه اش زیر سر او باشد». (۷) روایت دیگر آمده: «من مات بغیر وصیّه مات میته جاهلیه. کسی که بدون وصیت از دنیا برود مرگ او مرگ جاهلیت است». (۸)
| | | شاخه اصلی =ادیان و مذاهب |
| | | | شاخه فرعی۱ =اسلام |
| البته باید توجه داشته باشیم، تعبیرات که در روایات به کار رفته، جنبه تأکید بر قضیه دارد نه این که واقعاً مرگ او مرگ جاهلی باشد، و برای این که این امر مهم به دست فراموشی سپرده نشود و یک مسلمان از مزایای آن بهرهمند گردد چنین تعبیراتی را به کار برده است و روایات دیگری در این زمینه فراوان است که مانند این تعبیرات را دارد.
| | | شاخه فرعی۲ =عقاید اسلامی |
| | | | شاخه فرعی۳ = |
| وصیت ذاتاً از مستحبات مؤکد است و واجب نمیباشد ولی گاهی شکل وجوب پیدا میکند مثل این که انسان در پرداخت حقوق واجب الهی کوتاهی کرده باشد یا اماناتی از مردم نزد او است که در صورت عدم وصیت احتمال میدهد حق آنان از بین برود و از آن مهمتر این که گاهی موقعیت شخص در جامعه چنان است که اگر او وصیّت نکند ممکن است لطمه شدید و ضربه جبران ناپذیر بر نظام سالم اجتماعی یا دینی وارد گردد در تمام این صورتها وصیت کردن واجب میشود. (۹)
| |
| | |
| --------------------------------------------------------------------------------
| |
| | |
| پاورقی:
| |
| | |
| ۱. مائده: ۱۰۶.
| |
| | |
| ۲. قرشی، علی اکبر، تفسیر احسن الحدیث، ناشر واحد تحقیقات اسلامی بنیاد بعثت، چاپ اول، ۱۳۶۶ش، ج۱، ص۳۲۳.
| |
| | |
| ۳. دهخدا، علی اکبر، لغت نامه، تهران، ناشر دانشگاه، ۱۳۷۳ش، ج۱۴، ص۲۰۵۱۴.
| |
| | |
| ۴. ر.ک. جوادی آملی، عبدالله، تفسیر تسنیم، قم، ناشر اسراء، چاپ اول، ۱۳۸۵ش، ج۹، ص۲۱۰.
| |
| | |
| ۵. بقره: ۱۸۰.
| |
| | |
| ۶. طباطبایی، سید محمد حسین، ترجمه المیزان، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ هفدهم، ۱۳۸۲ش، ج۱، ص۶۶۷.
| |
| | |
| ۷. العاملی، محمد بن الحسن الحر، وسائل الشیعه، مؤسسه آل البیت لاحیاء التراب، چاپ اول، ۱۴۱۳ق، ج۱۹، ص۲۵۸.
| |
| | |
| ۸. ر.ک. (۴) ص۲۵۹.
| |
| | |
| ۹. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، دارالکتب الاسلامیه، چاپ بیست و هفتم، ۱۳۷۰ش، ج۱، ص۶۲۱.
| |
| | |
| == منابع ==
| |
| {{پانویس}}
| |
| {{شاخه
| |
| | شاخه اصلی = علوم و معارف قرآن
| |
| |شاخه فرعی۱ = مسایل فردی در قرآن | |
| |شاخه فرعی۲ = | |
| |شاخه فرعی۳ = | |
| }} | | }} |
| {{تکمیل مقاله | | {{تکمیل مقاله |
| | شناسه =
| | |
| | تیترها =
| | | شناسه =شد |
| | ویرایش =
| | | تیترها =شد |
| | لینکدهی =
| | | ویرایش =شد |
| | ناوبری =
| | | لینکدهی =شد |
| | نمایه =
| | | ناوبری = |
| | تغییر مسیر =
| | | نمایه = |
| | ارجاعات =
| | | تغییر مسیر =شد |
| | بازبینی =
| | | ارجاعات = |
| | تکمیل =
| | | بازبینی نویسنده= شد |
| | اولویت =
| | | بازبینی = |
| | کیفیت =
| | | تکمیل = |
| | | اولویت =ب |
| | | کیفیت =ب |
| }} | | }} |
| {{پایان متن}} | | {{پایان متن}} |