۷٬۰۶۳
ویرایش
A.rezapour (بحث | مشارکتها) جز (A.rezapour صفحهٔ عفت و حیاء و غض در قرآن را به واژگان عفت و حیاء و غض در قرآن منتقل کرد) |
Nazarzadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{شروع متن}} | {{شروع متن}} | ||
{{سوال}} | {{سوال}} | ||
واژههای عفت، حیاء، غض، که در قرآن کریم آمده است، به چه معنا میباشد؟ | واژههای عفت، حیاء، غض، که در قرآن کریم آمده است، به چه معنا میباشد؟ | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
عفت در قرآن به معنای خودداری کردن از حرام و پاکدامنی آمده است. کلمه حیاء در قرآن نیامده است اما مشتقات آن به معنای شرم و خجالت است که درباره خداوند و پیامبر(ص) آمده است. و یک بار هم در معنای مصطلح درباره دختر [[حضرت شعیب(ع)]] استعمال شد. غض در اصل به معنای کاستن و کم کردن است. در قرآن درباره نگاه به نامحرم و درباره صدای بلند کلمه غض استفاده شده است. | |||
{{مفردات قرآن}} | |||
== عفت == | |||
واژهٔ «عفت» اگر از ماده «تعفف» باشد؛ یعنی کوشش و مبالغه در نگهداری عفت نفس، پاکدامنی و پرهیزکاری، خود داری کردن، حفظ نفس از به جا آوردن اعمال بد و اموال حرام واخلاق ناپسند است».<ref>شعرانی، میرزا ابوالحسن، نشر طوبی یا دائره المعارف لغات قرآن مجید، تهران، کتاب فروشی اسلامیه، ج۱ و ۲، ص۱۶۹.</ref> و در جای دیگر واژهٔ «عفت» به صورت «العفّه» آمده که معنای آن به این شرح است: «حاصل شدن حالتی برای نفس و جان آدمی که به وسیلهٔ آن از غلبه و تسلط شهوت، جلوگیری میشود.<ref>راغب اصفهانی، مفردات الفاظ قرآن، ترجمه و تحقیق دکتر خسروی حسینی، سید غلام رضا، تهران، انتشارات مرتضوی، ج۲، ص۶۱۸.</ref> | |||
ریشه عفت چهار بار در قرآن آمده است. دو بار مربوط به مسائل اقتصادی است مانند {{قرآن|... وَمَن کانَ غَنِیًّا فَلْیَسْتَعْفِفْ وَمَن کانَ فَقِیرًا|ترجمه=هر کس از (اولیاء یتیم) که داراست، از تصرف در مال او خودداری کند و هر کس فقیر است به قدر متعارف ارتزاق کند.|سوره=نساء|آیه=۶}} و نیز آیه ۲۷۳ سوره بقره. | |||
و دو بار در موضوعات شهوانی:{{قرآن|وَلْیَسْتَعْفِفِ الَّذِینَ لَا یَجِدُونَ نِکاحًا|ترجمه=و آنان که وسیلهٔ نکاح نیابند، باید عفت نفس پیشه کنند.|سوره=نور|آیه=۳۳}} و نیز آیه ۶۰ سوره نور. | |||
== حیاء == | |||
واژهٔ «حیاء»، یعنی «خودداری نفس از زشتیها و ترک زشتیها است، لذا میگویند حَییَ که اسم فاعلش «حیّ» است. «استحیا که اسم فاعلش، مستحی است».<ref>کتاب مفردات الفاظ قرآن، همان، ج۱.</ref> | |||
خداوند میفرماید: {{قرآن|إِنَّ اللَّهَ لاَ یَسْتَحْیِی أَن یَضْرِبَ مَثَلاً مَّا بَعُوضَه|ترجمه=خدا را شرم و ملاحظه از آن نیست که به پشه و چیزی بزرگتر از آن مثل زند.|سوره=بقره|آیه=۲۶}} که در اینجا به این معناست که خداوند ترس و ابایی ندارد از اینکه از آنچه شما زشت و کوچک میپندارید مثال بزند. | |||
و در جای دیگر میفرماید: {{قرآن|إِنَّ ذَلِکمْ کانَ یُؤْذِی النَّبِیَّ فَیَسْتَحْیِی مِنکمْ وَاللَّهُ لَا یَسْتَحْیِی مِنَ الْحَقِّ|ترجمه=این کار، پیغمبر را آزار میدهد و او به شما از شرم، اظهار نمیدارد؛ ولی خدا را بر اظهار حق خجالتی نیست.|سوره=احزاب|آیه=۵۳}} | |||
یک بار دیگر هم کلمه استحیاء نسبت به دختر حضرت شعیب(ع) به کار برده شد که گفته شده است آن دختر با حیا و آزرم راه میرفت. | |||
== غض == | |||
غض در اصل به معنای نقصان و کم شدن بعد از تمام بودن است و نیز به معنای کم کردن بهره است. غض در جای دیگر هم به معنای کم کردن صدا و کم کردن نگاه چشم است که عبارت آن چنین است «الغضّ: النقصان من الطرف و الصوت…».<ref>ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن کریم، همان، ج۲.</ref> در اقرب موارد، تخفیف و نگهداری و شکستن صدا و نگاه گفته است. غض بصر، به معنای بستن چشم نیست که هیچ چیز را نبیند، بلکه کوتاه کردن چشم است و به عبارت دیگر ورانداز نکردن است. | |||
و در جای دیگر واژهٔ «غضّ» را چنین معنی نمودند: «نقصان از دیدن و صدا و آنچه که در ظرفی است یا (خیره نگاه کردن و صدا آرام و ملایم برآوردن از حلقومات و از ظرف) که خداوند متعال میفرماید: {{قرآن|وَاقْصِدْ فِی مَشْیِک وَاغْضُضْ مِن صَوْتِک إِنَّ أَنکرَ الْأَصْوَاتِ لَصَوْتُ الْحَمِیرِ | غضّ، أغضّ یعنی «دیده فرو هشت و آرام صدا کرد چنانچه در قرآن آمده است {{قرآن|قُل لِّلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ|ترجمه=ای رسول ما، مردان مؤمن را بگو تا چشمها از نگاه ناروا بپوشند|سوره=نور|آیه=۳۰}} | ||
و در جای دیگر واژهٔ «غضّ» را چنین معنی نمودند: «نقصان از دیدن و صدا و آنچه که در ظرفی است یا (خیره نگاه کردن و صدا آرام و ملایم برآوردن از حلقومات و از ظرف) که خداوند متعال میفرماید: {{قرآن|وَاقْصِدْ فِی مَشْیِک وَاغْضُضْ مِن صَوْتِک إِنَّ أَنکرَ الْأَصْوَاتِ لَصَوْتُ الْحَمِیرِ|ترجمه=در رفتارت میانهروی اختیار کن و سخن آرام گو (نه با فریاد بلند) که زشتترین صداها صوت الاغ است.|سوره=لقمان|آیه=۱۹}} | |||
{{پایان پاسخ}} | {{پایان پاسخ}} | ||
== منابع == | == منابع == | ||
{{پانویس|۲}} | {{پانویس|۲}} | ||
{{شاخه | {{شاخه | ||
| شاخه اصلی = علوم و معارف قرآن | | شاخه اصلی = علوم و معارف قرآن | ||
خط ۲۷: | خط ۴۱: | ||
}} | }} | ||
{{تکمیل مقاله | {{تکمیل مقاله | ||
| شناسه = | | شناسه =شد | ||
| تیترها = | | تیترها =شد | ||
| ویرایش = | | ویرایش =شد | ||
| لینکدهی = | | لینکدهی =شد | ||
| ناوبری = | | ناوبری = | ||
| نمایه = | | نمایه = | ||
خط ۳۷: | خط ۵۱: | ||
| بازبینی = | | بازبینی = | ||
| تکمیل = | | تکمیل = | ||
| اولویت = | | اولویت =ج | ||
| کیفیت = | | کیفیت =ج | ||
}} | }} | ||
{{پایان متن}} | {{پایان متن}} |