هدف و ضرورت معاد: تفاوت میان نسخه‌ها

جایگزینی متن - 'مثلاً' به 'مثلا'
(جایگزینی متن - '<span></span>' به '')
(جایگزینی متن - 'مثلاً' به 'مثلا')
خط ۳۴: خط ۳۴:
'''آیات قرآن:'''
'''آیات قرآن:'''


علامه طباطبائی می‌فرماید: «بسیاری از آیات دلالت می‌کنند بر این که جزاء در روز جزاء با خود اعمال است.»<ref>طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القران، قم، اسماعیلیان، چاپ پنجم، ۱۳۷۱، ج۱، ص۹۲.</ref> مثلاً قرآن می‌فرماید: {{قرآن|یَوْمَ تَجِدُ کُلُّ نَفْسٍ مَا عَمِلَتْ مِنْ خَیْرٍ مُحْضَرًا وَمَا عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَیْنَهَا وَبَیْنَهُ أَمَدًا بَعِیدًا|ترجمه=روزی که هر کس آنچه را از کار نیک‌انجام داده حاضر می‌بیند، و آرزو می‌کند میان او، و آنچه از اعمال بد داده، فاصله زمانی زیاد می‍باشد|سوره=آل‌عمران|آیه=۳۰}} وجه دلالت آیه بر تجسم اعمال بدین صورت است که: «کلمه «تجد» از وجدان (یافتن) ضد فقدان و نابودی است، و دو کلمه «خیر» و «سوء» به لفظ نکره آورده شده، که مفید عموم است یعنی انسان در روز رستاخیز تمام اعمال نیک و زشت خود را گرچه کم باشد، پیش خود می‌یابد»<ref>المیزان، همان، ج۳، ص۱۵۶، مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ هجدهم، ۱۳۶۵، ج۲، ص۳۷۸.</ref> و باز در جایی دیگر اصلاً هدف از قیامت و برانگیخته شدن مردم، دیدن اعمال معرفی شده است: {{قرآن|یَوْمَئِذٍ یَصْدُرُ النَّاسُ أَشْتَاتًا لِیُرَوْا أَعْمَالَهُمْ|ترجمه=در آن روز مردم، پراكنده (از گورها) باز می‏گردند تا كردارهايشان را به آنان بنمايانند.|سوره=زلزال|آیه=۶}} و بعد مطلب را تأکید می‌کند {{قرآن|فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّه خَیْرًا یَرَهُ وَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّه شَرًّا یَرَهُ|ترجمه=پس هر كس همسنگ ذره‏‌اى نيكى ورزد، آن را خواهد ديد، و هر كس همسنگ ذره‌‏اى بدى كند، آن را خواهد ديد.|سوره=زلزال|آیه=۷و۸}}
علامه طباطبائی می‌فرماید: «بسیاری از آیات دلالت می‌کنند بر این که جزاء در روز جزاء با خود اعمال است.»<ref>طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القران، قم، اسماعیلیان، چاپ پنجم، ۱۳۷۱، ج۱، ص۹۲.</ref> مثلا قرآن می‌فرماید: {{قرآن|یَوْمَ تَجِدُ کُلُّ نَفْسٍ مَا عَمِلَتْ مِنْ خَیْرٍ مُحْضَرًا وَمَا عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَیْنَهَا وَبَیْنَهُ أَمَدًا بَعِیدًا|ترجمه=روزی که هر کس آنچه را از کار نیک‌انجام داده حاضر می‌بیند، و آرزو می‌کند میان او، و آنچه از اعمال بد داده، فاصله زمانی زیاد می‍باشد|سوره=آل‌عمران|آیه=۳۰}} وجه دلالت آیه بر تجسم اعمال بدین صورت است که: «کلمه «تجد» از وجدان (یافتن) ضد فقدان و نابودی است، و دو کلمه «خیر» و «سوء» به لفظ نکره آورده شده، که مفید عموم است یعنی انسان در روز رستاخیز تمام اعمال نیک و زشت خود را گرچه کم باشد، پیش خود می‌یابد»<ref>المیزان، همان، ج۳، ص۱۵۶، مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ هجدهم، ۱۳۶۵، ج۲، ص۳۷۸.</ref> و باز در جایی دیگر اصلاً هدف از قیامت و برانگیخته شدن مردم، دیدن اعمال معرفی شده است: {{قرآن|یَوْمَئِذٍ یَصْدُرُ النَّاسُ أَشْتَاتًا لِیُرَوْا أَعْمَالَهُمْ|ترجمه=در آن روز مردم، پراكنده (از گورها) باز می‏گردند تا كردارهايشان را به آنان بنمايانند.|سوره=زلزال|آیه=۶}} و بعد مطلب را تأکید می‌کند {{قرآن|فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّه خَیْرًا یَرَهُ وَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّه شَرًّا یَرَهُ|ترجمه=پس هر كس همسنگ ذره‏‌اى نيكى ورزد، آن را خواهد ديد، و هر كس همسنگ ذره‌‏اى بدى كند، آن را خواهد ديد.|سوره=زلزال|آیه=۷و۸}}


'''روایات:'''
'''روایات:'''
خط ۴۴: خط ۴۴:
برخی‌ها مجازات اخروی مجرمان را تنبیهی، و در دنیا ممکن دانسته‌اند ولی این ادعا درست نیست؛ زیرا اولاً: چنان‌که گذشت، مجازات اخروی چون قراردادی نیست، تنبیهی نمی‌باشد. ثانیاً: بر فرض تنبیهی بودن نیز امکان تحقق آن در دنیا نیست زیرا:
برخی‌ها مجازات اخروی مجرمان را تنبیهی، و در دنیا ممکن دانسته‌اند ولی این ادعا درست نیست؛ زیرا اولاً: چنان‌که گذشت، مجازات اخروی چون قراردادی نیست، تنبیهی نمی‌باشد. ثانیاً: بر فرض تنبیهی بودن نیز امکان تحقق آن در دنیا نیست زیرا:


۱. مجازات در دنیا موقعی که مصالح جامعه اقتضا نمی‌کند، موجب می‌شود تا اطرافیان مجرم نیز بر اثر آن آزار ببیند و این ظلم به آنها است. ۲.مستلزم خوب شدن اجباری (برای ترس از عقوبت فوری) افراد می‌شود که بی‌ارزش است. ۳. دنیا محدود است و نمی‌شود هر جرمی در آن کیفر داده شود. مثلاً کسی را که هزاران نفر را کشته، چگونه در دنیا می‌توان کیفر داد؟ چون یکبار کشتن فقط مجازات کشتن یک نفر می‌شود نه بیشتر. ۴. مجازات فوری و دنیوی مجرمان موجب به هم خوردن نظام زندگی می‌گردد، و اصلاً در آن نسل صورت بشر در همان آغاز با مجازات از بین می‌رفت. ۵. کیفر در دنیا کم لطفی است، چون ممکن است مجرم، در صورت مهلت داشتن بعدها توبه کند. ۶. گاهی کیفر فوری در دنیا به جهت اینکه آثار و خسارات بعدی جرم به حساب نمی‌آیند، ناعادلانه می‌گردد.<ref>قرائتی، محسن، معاد، قم، در راه حق، چاپ مکرر، ۱۳۷۳، ص۲۱–۳۱ و بدایه المعارف الالهیه همان، ص۲۷۶.</ref> ۷ ـ گاهی خود عمل خوب، مانند شهادت و عمل بد، مانند خودکشی موجب مرگ شخص می‌شود و دیگر نمی‌ماند با پاداش یا جزاء ببیند.<ref>بدایه المعارف الاهیه، همان.</ref>
۱. مجازات در دنیا موقعی که مصالح جامعه اقتضا نمی‌کند، موجب می‌شود تا اطرافیان مجرم نیز بر اثر آن آزار ببیند و این ظلم به آنها است. ۲.مستلزم خوب شدن اجباری (برای ترس از عقوبت فوری) افراد می‌شود که بی‌ارزش است. ۳. دنیا محدود است و نمی‌شود هر جرمی در آن کیفر داده شود. مثلا کسی را که هزاران نفر را کشته، چگونه در دنیا می‌توان کیفر داد؟ چون یکبار کشتن فقط مجازات کشتن یک نفر می‌شود نه بیشتر. ۴. مجازات فوری و دنیوی مجرمان موجب به هم خوردن نظام زندگی می‌گردد، و اصلاً در آن نسل صورت بشر در همان آغاز با مجازات از بین می‌رفت. ۵. کیفر در دنیا کم لطفی است، چون ممکن است مجرم، در صورت مهلت داشتن بعدها توبه کند. ۶. گاهی کیفر فوری در دنیا به جهت اینکه آثار و خسارات بعدی جرم به حساب نمی‌آیند، ناعادلانه می‌گردد.<ref>قرائتی، محسن، معاد، قم، در راه حق، چاپ مکرر، ۱۳۷۳، ص۲۱–۳۱ و بدایه المعارف الالهیه همان، ص۲۷۶.</ref> ۷ ـ گاهی خود عمل خوب، مانند شهادت و عمل بد، مانند خودکشی موجب مرگ شخص می‌شود و دیگر نمی‌ماند با پاداش یا جزاء ببیند.<ref>بدایه المعارف الاهیه، همان.</ref>




کاربر ناشناس