نهی از زیاد سوال پرسیدن از عالم و شبهه عدم پاسخ‌گویی: تفاوت میان نسخه‌ها

ابرابزار
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{شروع متن}} {{سوال}} در حديثي از حضرت علي و امام صادق ـ عليهما السّلام ـ نقل شده...» ایجاد کرد)
 
(ابرابزار)
خط ۱: خط ۱:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
در حديثي از حضرت علي و امام صادق ـ عليهما السّلام ـ نقل شده كه يكي از حقوق عالم بر تو اين است كه زياد از حد پرسش نكني و در پي مخالفت با او هم مگو فلاني چنين و چنان گفت. حال سؤال اين است که اگر شاگرد پرسش نكند شبهات او حل نمي‌شود و چرا نبايد آراء صاحب نظران را براي استاد آورد؟
در حدیثی از حضرت علی و امام صادق ـ علیهما السّلام ـ نقل شده که یکی از حقوق عالم بر تو این است که زیاد از حد پرسش نکنی و در پی مخالفت با او هم مگو فلانی چنین و چنان گفت. حال سؤال این است که اگر شاگرد پرسش نکند شبهات او حل نمی‌شود و چرا نباید آراء صاحب نظران را برای استاد آورد؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
حديث مذكور در كتابهاي معتبر چنين نقل شده: عن أبي عبدالله(ع) قال: كان امير المؤمنين(ع) يقول: إنّ مِنْ حقِّ العالمِ عليْك أنْ لاتكثُرَ عليه السؤالَ ... ؛ از جمله حقوق عالم برتو اين است كه زياد از او سؤال نكني، و سندش معتبر است.<ref>محمد بن يعقوب كليني، اصول كافي، دارالكتب الاسلاميه، آخوندي، چاپ سوّم، ۱۳۸۸ق، ج۱، ص۳۷، ح۱؛ احمد بن محمد بن خالد برقي، المحاسن، دارالكتب الاسلاميه، ج۱، ص۲۳۳، ح۱۸۵؛ خصال، شيخ صدوق، قم، جامعه مدرسين، ص۵۰۴، ح۱.</ref>
حدیث مذکور در کتابهای معتبر چنین نقل شده: عن أبی عبدالله(ع) قال: کان امیر المؤمنین(ع) یقول: إنّ مِنْ حقِّ العالمِ علیْک أنْ لاتکثُرَ علیه السؤالَ …؛ از جمله حقوق عالم برتو این است که زیاد از او سؤال نکنی، و سندش معتبر است.<ref>محمد بن یعقوب کلینی، اصول کافی، دارالکتب الاسلامیه، آخوندی، چاپ سوّم، ۱۳۸۸ق، ج۱، ص۳۷، ح۱؛ احمد بن محمد بن خالد برقی، المحاسن، دارالکتب الاسلامیه، ج۱، ص۲۳۳، ح۱۸۵؛ خصال، شیخ صدوق، قم، جامعه مدرسین، ص۵۰۴، ح۱.</ref>


بايد گفت كه پرسشگران چند نوعند: بعضي از كسي به ناحق سؤال مي‌كنند تا اين كه طرف مقابل را اگر نتوانست پاسخ دهد مسخره و رسوا كنند، اين نوع سؤال مذموم است. بعضي سؤالشان از باب امتحان است، مثل استادي كه از شاگردانش مي‌پرسد تا آنها را امتحان كند كه آيا درسشان را مي‌خوانند يا خير؟ و بعضي ديگر مقصودشان اين است كه مجهولات و مشكلات علمي خود را برطرف كنند و به معلومات‌شان بيفزايند، اين دو نوع سؤال نه تنها داراي اشكال نيست، بلكه توصيه و سفارش هم شده است. مثلاً در قرآن خداوند در دو آيه مي‌فرمايد:<ref>نحل/۴۴؛ انبياء/۸.</ref> اگر نمي‌دانيد از اهل ذكر سؤال كنيد. و در روايات اسلامي هم وارد شده چيزي را كه نمي‌دانيد سؤال كنيد، ‌مثلاً از پيامبر اكرم(ص) نقل شده كه فرمود: «العلمُ خزائنُ و مفتاحُها السؤالُ»؛<ref>محمدي ري شهري، محمد، ميزان الحكمه، دارالحديث، ج۲، ص۱۲۱۶.</ref> علم در خزينه است و كليد آن خزينه سؤال كردن است. حضرت علي(ع) در جواب كسي كه گفته بود: از شما در مورد چيزهايي سؤال دارم فرمود: «سل تفقّهاً و لاتسأل تعنّتاً»<ref>شيخ صدوق، خصال، جامعه مدرسين، ص۲۰۹.</ref> سؤال كن براي فهميدن نه اين كه براي عاجز كردن. اصحاب پيغمبر و ائمه‌ اطهار(ع) نيز از آنها سوالهايي مي‌كردند، مثلاً علامه مجلسي در بحار الانوار در مورد سلمان فارسي نقل مي‌كند: «كان سلمان كثير السؤال عن رسول الله(ص) » سلمان فارسي از پيامبر اسلام زياد سؤال مي‌كرد. با توجه به سيره مستمرّه امامان معصوم و يارانشان و بعد از آنها بين اساتيد و شاگردان، سؤال كردن براي فهميدن هيچگونه ايرادي ندارد بلكه كاري پسنديده است و در مقابل نپرسيدن و در جهل و ناداني ماندن، نقص است. اصولاً اين كار يك حكم عقلي است زيرا عقل مي‌گويد كسي كه نمي‌داند بايد از كسي كه مي‌داند بپرسد و اصطلاحاً رجوع جاهل به عالم در مسائلي كه نمي‌داند حكمي است عقلي.  
باید گفت که پرسشگران چند نوعند: بعضی از کسی به ناحق سؤال می‌کنند تا این که طرف مقابل را اگر نتوانست پاسخ دهد مسخره و رسوا کنند، این نوع سؤال مذموم است. بعضی سؤالشان از باب امتحان است، مثل استادی که از شاگردانش می‌پرسد تا آنها را امتحان کند که آیا درسشان را می‌خوانند یا خیر؟ و بعضی دیگر مقصودشان این است که مجهولات و مشکلات علمی خود را برطرف کنند و به معلومات‌شان بیفزایند، این دو نوع سؤال نه تنها دارای اشکال نیست، بلکه توصیه و سفارش هم شده است؛ مثلاً در قرآن خداوند در دو آیه می‌فرماید:<ref>نحل/۴۴؛ انبیاء/۸.</ref> اگر نمی‌دانید از اهل ذکر سؤال کنید. و در روایات اسلامی هم وارد شده چیزی را که نمی‌دانید سؤال کنید، مثلاً از پیامبر اکرم(ص) نقل شده که فرمود: «العلمُ خزائنُ و مفتاحُها السؤالُ»؛<ref>محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، دارالحدیث، ج۲، ص۱۲۱۶.</ref> علم در خزینه است و کلید آن خزینه سؤال کردن است. حضرت علی(ع) در جواب کسی که گفته بود: از شما در مورد چیزهایی سؤال دارم فرمود: «سل تفقّهاً و لاتسأل تعنّتاً»<ref>شیخ صدوق، خصال، جامعه مدرسین، ص۲۰۹.</ref> سؤال کن برای فهمیدن نه این که برای عاجز کردن. اصحاب پیغمبر و ائمه اطهار(ع) نیز از آنها سوالهایی می‌کردند، مثلاً علامه مجلسی در بحار الانوار در مورد سلمان فارسی نقل می‌کند: «کان سلمان کثیر السؤال عن رسول الله(ص)» سلمان فارسی از پیامبر اسلام زیاد سؤال می‌کرد. با توجه به سیره مستمرّه امامان معصوم و یارانشان و بعد از آنها بین اساتید و شاگردان، سؤال کردن برای فهمیدن هیچگونه ایرادی ندارد بلکه کاری پسندیده است و در مقابل نپرسیدن و در جهل و نادانی ماندن، نقص است. اصولاً این کار یک حکم عقلی است زیرا عقل می‌گوید کسی که نمی‌داند باید از کسی که می‌داند بپرسد و اصطلاحاً رجوع جاهل به عالم در مسائلی که نمی‌داند حکمی است عقلی.


بنابراين سؤال كردن زياد شاگرد از استاد اگر به قصد يادگيري باشد، مشمول حديث مذكور در سؤال نيست، امّا اگر براي اذيت و آزار باشد، كار درستي نيست و مورد مذمّت است.
بنابراین سؤال کردن زیاد شاگرد از استاد اگر به قصد یادگیری باشد، مشمول حدیث مذکور در سؤال نیست، امّا اگر برای اذیت و آزار باشد، کار درستی نیست و مورد مذمّت است.
{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}


==منابع==
== منابع ==
<references />
{{پانویس}}
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی =  
  | شاخه اصلی =
|شاخه فرعی۱ =  
|شاخه فرعی۱ =
|شاخه فرعی۲ =  
|شاخه فرعی۲ =
|شاخه فرعی۳ =  
|شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =  
  | شناسه =
  | تیترها =  
  | تیترها =
  | ویرایش =  
  | ویرایش =
  | لینک‌دهی =  
  | لینک‌دهی =
  | ناوبری =  
  | ناوبری =
  | نمایه =  
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =  
  | تغییر مسیر =
  | ارجاعات =  
  | ارجاعات =
  | بازبینی =  
  | بازبینی =
  | تکمیل =  
  | تکمیل =
  | اولویت =  
  | اولویت =
  | کیفیت =  
  | کیفیت =
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}
۱٬۴۰۷

ویرایش