automoderated، دیوانسالاران، مدیران
۷٬۲۲۸
ویرایش
جز (←حنفیها) |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۶ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{شروع متن}} | {{شروع متن}} | ||
{{شبهه}} | {{شبهه}} | ||
خط ۸: | خط ۷: | ||
* شاه ولیالله دهلوی(متوفای ۱۱۷۶ق): فرقه امامیه منكر خلافت صدیق اكبر هستند و کتب فقه با صراحت بیان کردهاند كه منكر خلافت صدیق اكبر منكر اجماع امت است و كافر است و مطابق فقه امام ابوحنیفه امامیه شیعه اثناعشری به لحاظ حكم شرعی مرتد هستند. | * شاه ولیالله دهلوی(متوفای ۱۱۷۶ق): فرقه امامیه منكر خلافت صدیق اكبر هستند و کتب فقه با صراحت بیان کردهاند كه منكر خلافت صدیق اكبر منكر اجماع امت است و كافر است و مطابق فقه امام ابوحنیفه امامیه شیعه اثناعشری به لحاظ حكم شرعی مرتد هستند. | ||
{{پایان شبهه}} | {{پایان شبهه}} | ||
{{پاسخ}} | |||
'''فتواهای عالمان اهلسنت در تکفیر شیعیان''' بر پایه هیچیک از اصول و مبانی عقاید [[اهلسنت]] نیست تا به وسیله آن [[شیعیان]] یا هر فرقه دیگری از [[اهل قبله]] را کافر دانست. نظریه تکفیر شیعیان، نظر همه عالمان اهلسنت نیست، پس مدعای شبهه درست نیست. به اعتقاد بزرگان هر [[چهار مذهب فقهی اهلسنت]]، هر کسی که رو به [[قبله]] نماز بخواند و هیچ [[ضروری دین]] اعم از [[آیات قرآن]]، اعتقاد به [[یگانگی خداوند]]، اعتقاد به [[معاد]] و پیامبر(ص) را انکار نکند، تکفیر نمیشود هرچند اهل گناه باشد. اعتقاد به خلافت ابوبکر، عمر و عثمان نیز از اصول و ضروریات دین در عقاید اهل سنت نیست تا بتوان با این توجیه شیعیان را کافر دانست. فتاوای برخی عالمان اهل سنت در تکفیر شیعیان از جمله فتواهایی است که بر خلاف نظر بزرگان اهلسنت صادر شدهاست. | |||
==مسلمان بودن اهل قبله در عقاید اهلسنت== | ==مسلمان بودن اهل قبله در عقاید اهلسنت== | ||
معیار کفر و ایمان به دست عالمان و فتوا دهندگان اهلسنت نیست تا هر که را بخواهند با فتوای خود کافر یا مسلمان کنند. از دیدگاه مذاهب چهارگانه اهلسنت همهکسانی که اهل قبلهاند و شهادت به وحدانیت خدا و رسالت پیامبر میدهند مسلمان و اهل ایماناند: | معیار کفر و ایمان به دست عالمان و فتوا دهندگان اهلسنت نیست تا هر که را بخواهند با فتوای خود کافر یا مسلمان کنند. از دیدگاه مذاهب چهارگانه اهلسنت همهکسانی که اهل قبلهاند و شهادت به وحدانیت خدا و رسالت پیامبر(ص) میدهند مسلمان و اهل ایماناند: | ||
===حنفیها=== | ===حنفیها=== | ||
* از ابوحنیفه نقل شدهاست که او همه اهل قبله را اهل ایمان و مسلمان میدانسته و هیچکس از ایشان را از دایره ایمان نفی نمی کرد. شخصی به نام حکم بن عبدالله می گوید از ابوحنیفه پرسیدم فقه اکبر چیست؟ او در جوابم گفت: فقه اکبر آن است که تو هیچیک از اهل قبله را تکفیر نکنی و کسی از ایشان را از دایره ایمان نفی نکنی.<ref>خمیس، محمد بن عبدالرحمن، الفقه الاکبر، امارات العربیه، مکتبه الفرقان، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۷۶.</ref> | * از [[ابوحنیفه]] نقل شدهاست که او همه اهل قبله را اهل ایمان و [[مسلمان]] میدانسته و هیچکس از ایشان را از دایره ایمان نفی نمی کرد. شخصی به نام حکم بن عبدالله می گوید از ابوحنیفه پرسیدم فقه اکبر چیست؟ او در جوابم گفت: فقه اکبر آن است که تو هیچیک از اهل قبله را تکفیر نکنی و کسی از ایشان را از دایره ایمان نفی نکنی.<ref>خمیس، محمد بن عبدالرحمن، الفقه الاکبر، امارات العربیه، مکتبه الفرقان، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۷۶.</ref> | ||
* ابن نجیم مصری از فقهای حنفی میگوید: نظر بزرگان حنفی این است که از شرایط اهلسنت و جماعت بودن این است که اهل قبله را تکفیر نکند.<ref>ابن نجیم مصری، زینالدین، البحرالرائق شرح کنز الدقایق، دارالکتاب الاسلامی، ج۸، ص۲۰۷، بیتا.</ref> | * ابن نجیم مصری از فقهای حنفی میگوید: نظر بزرگان حنفی این است که از شرایط اهلسنت و جماعت بودن این است که اهل قبله را تکفیر نکند.<ref>ابن نجیم مصری، زینالدین، البحرالرائق شرح کنز الدقایق، دارالکتاب الاسلامی، ج۸، ص۲۰۷، بیتا.</ref> | ||
* ابن ابی العز حنفی در کتاب شرح العقیده الطحاویه اهل قبله را این طور تعریف کرده است: منظور از اهل قبله کسی است که ادعای اسلام داشته و رو بهطرف قبله (نماز) میکند. هرچند اهل شهوات و از زمره گناهکاران باشد تا هنگامیکه آنچه را رسول آورده تکذیب نکند.<ref>ابن ابی العز حنفی، شرح العقیده الطحاویه، ج۱، ص۲۰۰، وکاله الطابعه و الترجمه، بیتا.</ref> | * ابن ابی العز حنفی در کتاب شرح العقیده الطحاویه اهل قبله را این طور تعریف کرده است: منظور از اهل قبله کسی است که ادعای اسلام داشته و رو بهطرف قبله (نماز) میکند. هرچند اهل شهوات و از زمره گناهکاران باشد تا هنگامیکه آنچه را رسول آورده تکذیب نکند.<ref>ابن ابی العز حنفی، شرح العقیده الطحاویه، ج۱، ص۲۰۰، وکاله الطابعه و الترجمه، بیتا.</ref> | ||
خط ۳۰: | خط ۳۱: | ||
عالمان اهلسنت میدانند که مذهب شیعه به توحید و اقسام آن، نبوت عامه و خاصه، معاد، بهشت و جهنم، ملائکه و کتابهای آسمانی، فروع دین و تمام آنچه را که پیامبر اسلام(ص) در قالب قرآن و احادیث آورده است، اعتقاد دارد و پیروان این مذهب پنج وقت بهسوی قبله نماز میخوانند. باوجود این حقیقت هیچ راهی برای تکفیر شیعه وجود ندارد. | عالمان اهلسنت میدانند که مذهب شیعه به توحید و اقسام آن، نبوت عامه و خاصه، معاد، بهشت و جهنم، ملائکه و کتابهای آسمانی، فروع دین و تمام آنچه را که پیامبر اسلام(ص) در قالب قرآن و احادیث آورده است، اعتقاد دارد و پیروان این مذهب پنج وقت بهسوی قبله نماز میخوانند. باوجود این حقیقت هیچ راهی برای تکفیر شیعه وجود ندارد. | ||
==مسئله خلافت، | ==اصولدین نبودن مسئله خلافت، نزد اهلسنت== | ||
مسئله خلافت بنا بر مبانی اهلسنت از اصول و ضروریات دین به شمار نمیآید، تا نپذیرفتن خلافت آنان باعث کفر شود. اهلسنت امامت و خلافت را از فروع دین شمرده تا خلافت ابوبکر، عمر و عثمان زیر سؤال نرود. ایشان در راستای این هدف میگویند: بر مسلمانان واجب است برای خود امام تعیین کنند تا به مصالح آنان از قبیل تنفیذ احکام، اقامه حدود، آمادهسازی ارتش و گرفتن صدقات و مصرف آن برای مستحقین، بپردازد.<ref>حنفی غزنوی،جمال الدین احمد بن محمد، اصول الدین، ج۱، ص۲۷۰- | مسئله خلافت بنا بر مبانی اهلسنت از اصول و ضروریات دین به شمار نمیآید، تا نپذیرفتن خلافت آنان باعث کفر شود. اهلسنت امامت و خلافت را از فروع دین شمرده تا خلافت ابوبکر، عمر و عثمان زیر سؤال نرود. ایشان در راستای این هدف میگویند: بر مسلمانان واجب است برای خود امام تعیین کنند تا به مصالح آنان از قبیل تنفیذ احکام، اقامه حدود، آمادهسازی ارتش و گرفتن صدقات و مصرف آن برای مستحقین، بپردازد.<ref>حنفی غزنوی،جمال الدین احمد بن محمد، اصول الدین، بیروت، دارالبشائر الاسلامیه، ج۱، ص۲۷۰-۲۷۱ ،۱۴۱۹ق.</ref> | ||
اهل سنت در مسئله خلافت و جانشینی پیامبر(ص) بر این باورند که [[پیامبر اسلام(ص)]] تعیین خلافت را به صحابه تفویض نموده و خود(ص) هیچ نقشی در تعیین خلافت نداشته است.<ref>حنفی غزنوی،جمال الدین احمد بن محمد، اصول الدین، بیروت، دارالبشائر الاسلامیه، ج۱، ص۲۸۳ ،۱۴۱۹ق.</ref> همچنین شرایط و خصوصیات امام و خلیفه را بر همین اساس تعیین نموده و گفتهاند امام باید قریشی باشد و لازم نیست که معصوم و یا اعلم از دیگران باشد<ref>حنفی غزنوی،جمال الدین احمد بن محمد، اصول الدین، بیروت، دارالبشائر الاسلامیه، ج۱، ص۲۷۵ ،۱۴۱۹ق.</ref> و همین وقایع خارجی در تعیین خلافت خلفای صدر اسلام روشهای انتخاب امام را در مذهب اهلسنت تشکیل میدهند و میگویند امامت یک شخص، با اختیار اهل صلاح ثابت میگردد و حتی با یک نفر عادل و مجتهد قابلاثبات است<ref>حنفی غزنوی،جمال الدین احمد بن محمد، اصول الدین، بیروت، دارالبشائر الاسلامیه، ج۱، ص۲۷۶ ،۱۴۱۹ق.</ref> و دلیل بر اینکه با بیعت یک نفر، امامت یک شخص، منعقد میگردد این است که اصحاب ( اهلسنت) برای امامت اجماع را شرط ندانسته و فقط عقد را در امامت شرط نموده و سپس بیعت را واجب گردانیده و روی همین جهت ابوبکر بهتنهایی، امامت را برای عمر منعقد نمود و سپس دیگران آن را جایز دانست و با او بیعت کردند.<ref>حنفی غزنوی،جمال الدین احمد بن محمد، اصول الدین، بیروت، دارالبشائر الاسلامیه، ج۱، ص۲۷۹ ،۱۴۱۹ق.</ref> | |||
بنابراین از دیدگاه اهلسنت خلافت شیخین نه آموزه قرآنی است تا نپذیرفتن آن موجب کفر شود و نه آنان از سوی پیامبر اسلام (ص) بهعنوان خلیفه و جانشین تعیینشدهاند تا انکار خلافت آنان مستلزم انکار رسول خدا شود. | بنابراین از دیدگاه اهلسنت خلافت شیخین نه آموزه قرآنی است تا نپذیرفتن آن موجب کفر شود و نه آنان از سوی پیامبر اسلام (ص) بهعنوان خلیفه و جانشین تعیینشدهاند تا انکار خلافت آنان مستلزم انکار رسول خدا شود. | ||
{{پایان پاسخ}} | |||
==منابع== | |||
{{پانویس}} | |||
{{شاخه | {{شاخه | ||
| شاخه اصلی = | | شاخه اصلی = کلام | ||
| شاخه فرعی۱ = | | شاخه فرعی۱ = تکفیر | ||
| شاخه فرعی۲ = | | شاخه فرعی۲ = | ||
| شاخه فرعی۳ = | | شاخه فرعی۳ = | ||
}} | }} | ||
{{تکمیل مقاله | {{تکمیل مقاله | ||
| شناسه = | | شناسه = شد | ||
| تیترها = | | تیترها = شد | ||
| ویرایش = | | ویرایش = شد | ||
| لینکدهی = | | لینکدهی = شد | ||
| ناوبری = | | ناوبری = | ||
| نمایه = | | نمایه = |