نقش عوامل محیطی و خانوادگی در خوب یا بد بودن انسان: تفاوت میان نسخه‌ها

ابرابزار
برچسب: ویرایش مبدأ ۲۰۱۷
(ابرابزار)
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|کاربر=Rezapour }}
{{در دست ویرایش|کاربر=Rezapour}}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
مي خواستم بدونم اينکه مي گويند عوامل محيطي و وراثتي نقش اصلي را در بد و خوب بودن انسانها ندارد با اين حديث که مي گويد فقر چون به خانه بيايد دين بيرون ميرود چگونه قابل جمع است؟
می‌خواستم بدونم اینکه می‌گویند عوامل محیطی و وراثتی نقش اصلی را در بد و خوب بودن انسانها ندارد با این حدیث که می‌گوید فقر چون به خانه بیاید دین بیرون می‌رود چگونه قابل جمع است؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
در گذشته دو ديدگاه افراطي در مورد نقش عوامل زيستي و محيطي در رشد انسان وجود داشته است.ديدگاه اوّل جنبه هاي زيستي و ژنتيک را سرنوشت ساز و تعيين کننده رشد مي دانست. در مقابل اين ديدگاه ، گروهي از دانشمندان بر نقش محيط تأکيد بيش از حدي داشتند.
در گذشته دو دیدگاه افراطی در مورد نقش عوامل زیستی و محیطی در رشد انسان وجود داشته است. دیدگاه اوّل جنبه‌های زیستی و ژنتیک را سرنوشت ساز و تعیین‌کننده رشد می‌دانست. در مقابل این دیدگاه، گروهی از دانشمندان بر نقش محیط تأکید بیش از حدی داشتند.
 
امروزه هيچ يک از اين دو نظريه طرفدار چنداني ندارد. اکثر ديدگاه هاي جديد، تعامل دو عامل زيستي و محيطي را در رشد مؤثر مي دانند و بر اين باورند که در کنار عوامل زيستي و محيطي، نيروي اراده انسان دست اندرکار شکل دادن، هدايت و کنترل رشد انسان است.
امروزه هیچ‌یک از این دو نظریه طرفدار چندانی ندارد. اکثر دیدگاه‌های جدید، تعامل دو عامل زیستی و محیطی را در رشد مؤثر می‌دانند و بر این باورند که در کنار عوامل زیستی و محیطی، نیروی اراده انسان دست اندرکار شکل‌دادن، هدایت و کنترل رشد انسان است.
 
بنابراين رفتار انسان در پرتو تعامل، وراثت، محيط و اراده شکل مي گيرد.<ref>مصباح يزدي، علي و ديگران، روان شناسي رشد با نگرشي به منابع اسلامي، تهران، انتشارات سمت، ج۱، ص۱۰۳ و ۱۰۰.</ref>
بنابراین رفتار انسان در پرتو تعامل، وراثت، محیط و اراده شکل می‌گیرد.<ref>مصباح یزدی، علی و دیگران، روان‌شناسی رشد با نگرشی به منابع اسلامی، تهران، انتشارات سمت، ج۱، ص۱۰۳ و ۱۰۰.</ref>
 
هر کدام از اين سه عامل به نوبه خود در شکل گيري رفتار انسان نقش ايفاء مي کنند و در اين مجال کوتاه در صدد بررسي کامل ميزان تأثير هر کدام از اين عوامل در رفتار انسان نيستيم و با ذکر نکاتي به بررسي سؤال مي پردازيم.
هر کدام از این سه عامل به نوبه خود در شکل‌گیری رفتار انسان نقش ایفاء می‌کنند و در این مجال کوتاه در صدد بررسی کامل میزان تأثیر هر کدام از این عوامل در رفتار انسان نیستیم و با ذکر نکاتی به بررسی سؤال می‌پردازیم.
 
==الف) رابطه عوامل وراثتي و محيطي با اراده:==
== الف) رابطه عوامل وراثتی و محیطی با اراده ==
برای اینکه انسان یک رفتار را انجام دهد نیاز به عوامل مختلفی است و تا زمانی که همه عوامل به صورت کامل موجود نباشد، هیچ رفتاری از انسان سر نمی‌زند.
براي اينکه انسان يک رفتار را انجام دهد نياز به عوامل مختلفي است و تا زماني که همه عوامل به صورت کامل موجود نباشد، هيچ رفتاري از انسان سر نمي زند.
 
مثلاً برای یادگیری یک مسئله ریاضی باید چند عامل موجود باشد:
مثلا براي يادگيري يک مسئله رياضي بايد چند عامل موجود باشد:
 
# فرد دارای بهره هوشی متناسب با این مسئله باشد (وراثت).
۱. فرد داراي بهره هوشي متناسب با اين مسئله باشد (وراثت).
# محیط و امکانات مناسب برای یادگیری فراهم باشد مثل معلم، کلاس، کتاب (محیط).
# خود فرد هم بخواهد یاد بگیرد و بیاموزد (اراده)
۲. محيط و امکانات مناسب براي يادگيري فراهم باشد مثل معلم، کلاس، کتاب (محيط).
حال اگر فرد یادگیرنده استعداد خوبی داشت، محیط مناسب هم برای یادگیری فراهم بود، ولی خود او هیچ تمایلی به یادگیری نداشت و نخواست چیزی یاد بگیرد، هیچ یادگیری صورت نمی‌گیرد. چرا؟ چون اراده یادگیری ندارد.
 
۳. خود فرد هم بخواهد ياد بگيرد و بياموزد (اراده)
بنابراین فراهم بودن عوامل زیستی و محیطی باعث نمی‌شود که انسان مجبور به کاری شود و بدون اراده رفتاری از او سر بزند.
 
حال اگر فرد يادگيرنده استعداد خوبي داشت ، محيط مناسب هم براي يادگيري فراهم بود، ولي خود او هيچ تمايلي به يادگيري نداشت و نخواست چيزي ياد بگيرد، هيچ يادگيري صورت نمي گيرد. چرا؟ چون اراده يادگيري ندارد.
عوامل وراثتی و محیطی می‌تواند تأثیر قابل توجهی در رفتار فرد داشته باشند و این عوامل به نوعی زمینه‌ساز خیلی از رفتارهای انسان است. امّا آیا وقتی همه عوامل وراثتی و محیطی فراهم بود، فرد خود به خود و بدون تفکر و تأمّل رفتار را انجام می‌دهد؟ آیا قدرت تصمیم‌گیری و انتخاب از او گرفته می‌شود؟ آیا مجبور به آن رفتار می‌شود و نمی‌تواند بر خلاف شرایط محیطی و وراثتی عمل کند.
 
بنابراين فراهم بودن عوامل زيستي و محيطي باعث نمي شود که انسان مجبور به کاري شود و بدون اراده رفتاري از او سر بزند.
اگر اندکی توجه کنیم و وجدان خود را قاضی قرار دهیم متوجه می‌شویم که با وجود عوامل محیطی و وراثتی، اراده و اختیار انسان از بین نمی‌رود. البته هر چه عوامل زیستی و محیطی مناسب با یک رفتار، بیشتر فراهم باشد، ترک آن رفتار مشکل‌تر می‌شود، همچنین هر چه مراحل بیشتری از فرایند ظهور رفتار گذشته باشد، قدرت اراده ضعیف تر می‌شود.
 
عوامل وراثتي و محيطي مي تواند تأثير قابل توجهي در رفتار فرد داشته باشند و اين عوامل به نوعي زمينه ساز خيلي از رفتارهاي انسان است. امّا آيا وقتي همه عوامل وراثتي و محيطي فراهم بود، فرد خود به خود و بدون تفکر و تأمّل رفتار را انجام مي دهد؟ آيا قدرت تصميم گيري و انتخاب از او گرفته مي شود؟ آيا مجبور به آن رفتار مي شود و نمي تواند بر خلاف شرايط محيطي و وراثتي عمل کند.
نوجوانی که در گروه همسالان بزهکار قرار نگرفته، به آسانی می‌تواند در برابر وسوسه ارتکاب جرم ایستادگی کند و تصمیم بگیرد، ولی پس از واقع شدن در چنان گروهی و تشویق‌های گوناگون از سوی آنها (به ویژه اگر زمینه روانی و اخلاقی مناسب بزهکاری نیز در فرد وجود داشته باشد) مقاومت در برابر این وسوسه بسیار مشکل می‌شود، هر چند باز هم شخص به حالت اجبار (بدون اختیار) نمی‌افتد و قدرت تصمیم بر تغییر محیط و پرداختن به فعالیت‌های دیگر برای او وجود دارد.
 
اگر اندکي توجه کنيم و وجدان خود را قاضي قرار دهيم متوجه مي شويم که با وجود عوامل محيطي و وراثتي ، اراده و اختيار انسان از بين نمي رود. البته هر چه عوامل زيستي و محيطي مناسب با يک رفتار، بيشتر فراهم باشد، ترک آن رفتار مشکل تر مي شود، همچنين هر چه مراحل بيشتري از فرآيند ظهور رفتار گذشته باشد، قدرت اراده ضعيف تر مي شود.
البته ایستادگی در برابر این وسوسه‌ها به اراده ای تربیت شده و نیرومند احتیاج دارد که اکثراً از آن بی بهره اند.<ref>همان، ص۲۵۵ و ۲۵۶.</ref>
 
نوجواني که در گروه همسالان بزهکار قرار نگرفته، به آساني مي تواند در برابر وسوسه ارتکاب جرم ايستادگي کند و تصميم بگيرد، ولي پس از واقع شدن در چنان گروهي و تشويق هاي گوناگون از سوي آنها (به ويژه اگر زمينه رواني و اخلاقي مناسب بزهکاري نيز در فرد وجود داشته باشد) مقاومت در برابر اين وسوسه بسيار مشکل مي شود، هر چند باز هم شخص به حالت اجبار (بدون اختيار) نمي افتد و قدرت تصميم بر تغيير محيط و پرداختن به فعاليت هاي ديگر براي او وجود دارد.
ب) برای پی بردن به نظر اسلام در مورد یک موضوع باید آیات و روایات متعددی که در مورد آن موضوع وجود دارد را در کنار هم گذاشت و پس از بررسی همه آنان به نظر دین در آن زمینه دست یافت، با توجه به این نکته، ما وقتی به روایات باب فقر مراجعه می‌کنیم متوجه می‌شویم روایات متعدد و معتبری وجود دارد که در آن صابران و شکیبایان در مقابل فقر و تنگدستی بزرگ داشته شده‌اند و برای آنها مقامات و ثواب‌های زیادی در نظر گرفته شده است.
 
البته ايستادگي در برابر اين وسوسه ها به اراده اي تربيت شده و نيرومند احتياج دارد که اکثرا از آن بي بهره اند.<ref>همان، ص۲۵۵ و ۲۵۶.</ref>
با توجه به این که از نگاه دین اسلام، مادیات و ثروت‌های این دنیا در مقایسه با نعمت‌های آخرتی کم ارزش و گذرا قلمداد شده است روایات متعددی داریم که صابران در مقابل فقر و آنان که راضی به رضای خدا هستند و زبان به شکوه و ناشکری نمی‌گشایند دارای اجر و پاداش زیادی در آخرت می‌باشند.
 
ب) براي پي بردن به نظر اسلام در مورد يک موضوع بايد آيات و روايات متعددي که در مورد آن موضوع وجود دارد را در کنار هم گذاشت و پس از بررسي همه آنان به نظر دين در آن زمينه دست يافت، با توجه به اين نکته، ما وقتي به روايات باب فقر مراجعه مي کنيم متوجه مي شويم روايات متعدد و معتبري وجود دارد که در آن صابران و شکيبايان در مقابل فقر و تنگدستي بزرگ داشته شده اند و براي آنها مقامات و ثواب هاي زيادي در نظر گرفته شده است.
حضرت رسول اکرم(ص) می‌فرمایند: طوبی للمساکین بالصبر، و هم الذین یرون ملکوت السماوات و الارض، چه خوب است برای مساکین که صبر پیشه کنند، و همینان (صابران) هستند که ملکوت (حقائق) آسمان و زمین را می‌بینند».<ref>ینابیع الحکمه، ج۲، ص۲۱۳، به نقل از الکافی، ج۲، ص۲۰۳، ح۱۳.</ref>
 
با توجه به اين که از نگاه دين اسلام، ماديات و ثروت هاي اين دنيا در مقايسه با نعمت هاي آخرتي کم ارزش و گذرا قلمداد شده است روايات متعددي داريم که صابران در مقابل فقر و آنان که راضي به رضاي خدا هستند و زبان به شکوه و ناشکري نمي گشايند داراي اجر و پاداش زيادي در آخرت مي باشند.
در روایت دیگر از حضرت محمد(ص) داریم که: ای گروه مسکینان، خوشحال باشید و قلباً راضی به رضای خدا باشید، خداوند به خاطر سختی فقر به شما اجر و پاداش می‌دهد ولی اگر راضی به رضای او نباشید ثوابی برای شما نیست».<ref>همان به نقل از الکافی، ح۲، ص۲۰۳، ح۱۴.</ref>
 
حضرت رسول اکرم(ص) مي فرمايند: طوبي للمساکين بالصبر، و هم الذين يرون ملکوت السماوات و الارض، چه خوب است براي مساکين که صبر پيشه کنند، و همينان (صابران) هستند که ملکوت (حقائق) آسمان و زمين را مي بينند».<ref>ينابيع الحکمه، ج۲، ص۲۱۳، به نقل از الکافي، ج۲، ص۲۰۳، ح۱۳.</ref>
و در حدیث دیگر باز پیامبر اسلام(ص) به امیر المؤمنین می‌فرمایند: «ای علی، به درستی که خداوند متعال فقر را به عنوان امانت در نزد بندگانش قرار داده، پس هر کس آن را بپوشاند و مخفی نگه دارد به او اجر روزه دار شب زنده دار می‌دهد، و….<ref>همان، ص۲۱۲ به نقل از الکافی، ج۲، ص۲۰۱، ح۳.</ref>
 
در روايت ديگر از حضرت محمد(ص) داريم که: اي گروه مسکينان، خوشحال باشيد و قلبا راضي به رضاي خدا باشيد، خداوند به خاطر سختي فقر به شما اجر و پاداش مي دهد ولي اگر راضي به رضاي او نباشيد ثوابي براي شما نيست».<ref>همان به نقل از الکافي، ح۲، ص۲۰۳، ح۱۴.</ref>
ج) باید توجه داشته باشیم که احساس فقر، نیاز و کمبود، با خود فقر تفاوت دارد، چه بسا افرادی که از مادیات بهره کمی برده باشند و به ظاهر فقیر باشند ولی احساس فقر و کمبود را به خود راه نداده و با توکل به خداوند در درون خود احساس بی‌نیازی و غنی بکنند. در مقابل کسانی هم هستند که با وجود نعمت‌هایی که خداوند به آن‌ها عطا کرده احساس فقر می‌کنند و به نعمت‌هایی که دارند توجه نمی‌کنند.
 
و در حديث ديگر باز پيامبر اسلام(ص) به امير المؤمنين مي فرمايند: «اي علي، به درستي که خداوند متعال فقر را به عنوان امانت در نزد بندگانش قرار داده، پس هر کس آن را بپوشاند و مخفي نگه دارد به او اجر روزه دار شب زنده دار مي دهد، و... .<ref>همان، ص۲۱۲ به نقل از الکافي، ج۲، ص۲۰۱، ح۳.</ref>
آنچه که خرد کننده است و موجب ناراحتی و احساس حقارت می‌شود احساس فقر است و همین احساس فقر است که انسان را به کفر نزدیک می‌کند.
 
ج) بايد توجه داشته باشيم که احساس فقر، نياز و کمبود، با خود فقر تفاوت دارد، چه بسا افرادي که از ماديات بهره کمي برده باشند و به ظاهر فقير باشند ولي احساس فقر و کمبود را به خود راه نداده و با توکل به خداوند در درون خود احساس بي نيازي و غني بکنند. در مقابل کساني هم هستند که با وجود نعمت هايي که خداوند به آن ها عطا کرده احساس فقر مي کنند و به نعمت هايي که دارند توجه نمي کنند.
با توجه به نکات بیان شده نتیجه می‌گیریم که منظور از روایاتی که در مذمت فقر وارد شده و آن را موجب کفر و بی‌دینی می‌دانند این نیست که وقتی کسی دچار فقر و تنگدستی شد به صورت جبری و بدون اختیار کافر می‌شود بلکه منظور این است که فقر زمینه‌ساز کفر می‌شود و شرایط کفر را فراهم می‌کند که فرد در مقابل آن صبر و شکیبایی نکند و تاب تحمل آن را نداشته باشد.
 
آنچه که خرد کننده است و موجب ناراحتي و احساس حقارت مي شود احساس فقر است و همين احساس فقر است که انسان را به کفر نزديک مي کند.
وگرنه اگر بتواند صبر کند این فقر دنیوی موجب حساب و کتاب آسان در قیامت و روز حساب رسیدن به مقامات و ثواب‌های عظیم در آخرت می‌شود.
 
با توجه به نکات بيان شده نتيجه مي گيريم که منظور از رواياتي که در مذمت فقر وارد شده و آن را موجب کفر و بي ديني مي دانند اين نيست که وقتي کسي دچار فقر و تنگدستي شد به صورت جبري و بدون اختيار کافر مي شود بلکه منظور اين است که فقر زمينه ساز کفر مي شود و شرايط کفر را فراهم مي کند که فرد در مقابل آن صبر و شکيبايي نکند و تاب تحمل آن را نداشته باشد.
همان گونه که در صدر اسلام نیز عده ای از مسلمانان که با پیامبر اکرم(ص) به مدینه هجرت کرده بودند در اوج تنگدستی در کنار مسجد زندگی می‌کردند ولی در عین حال در اوج ایمان به خدا و رسول او بودند و از برترین بندگان خدا در طول تاریخ بوده‌اند و اینان کسانی نبودند جز سلمان، ابوذر، مقداد و…
 
وگرنه اگر بتواند صبر کند اين فقر دنيوي موجب حساب و کتاب آسان در قيامت و روز حساب رسيدن به مقامات و ثواب هاي عظيم در آخرت مي شود.
از مطالب بالا روشن شد که فقر به تنهایی نمی‌تواند موجب بی‌دینی و کفر انسان شود، بلکه در کنار آن، نحوه نگرش انسان به پدیده فقر (عامل انسانی) نیز در آن نقش دارد. چه بسا افراد فقیری که با اتکاء بر قدرت اراده و برخورداری از نگرش صحیح، می‌توانند پله‌های کمال انسانی را طی کنند و به قله‌های معرفت برسند.
همان گونه که در صدر اسلام نيز عده اي از مسلمانان که با پيامبر اکرم(ص) به مدينه هجرت کرده بودند در اوج تنگدستي در کنار مسجد زندگي مي کردند ولي در عين حال در اوج ايمان به خدا و رسول او بودند و از برترين بندگان خدا در طول تاريخ بوده اند و اينان کساني نبودند جز سلمان، ابوذر، مقداد و....
از مطالب بالا روشن شد که فقر به تنهايي نمي تواند موجب بي ديني و کفر انسان شود، بلکه در کنار آن، نحوه نگرش انسان به پديده فقر (عامل انساني) نيز در آن نقش دارد. چه بسا افراد فقيري که با اتکاء بر قدرت اراده و برخورداري از نگرش صحيح، مي توانند پله هاي کمال انساني را طي کنند و به قله هاي معرفت برسند.
{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}
 
==جستارهای وابسته==
== جستارهای وابسته ==
*[[جبر اجتماعی]]
* [[جبر اجتماعی]]
* [[ارثی بودن خصوصیات اخلاقی]]
* [[ارثی بودن خصوصیات اخلاقی]]


==منابع==
== منابع ==
<references />
{{پانویس}}
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی =  
  | شاخه اصلی =
  | شاخه فرعی۱ =  
  | شاخه فرعی۱ =
  | شاخه فرعی۲ =  
  | شاخه فرعی۲ =
  | شاخه فرعی۳ =  
  | شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =  
  | شناسه =
  | تیترها =  
  | تیترها =
  | ویرایش =  
  | ویرایش =
  | لینک‌دهی =  
  | لینک‌دهی =
  | ناوبری =  
  | ناوبری =
  | نمایه =  
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =  
  | تغییر مسیر =
  | ارجاعات =  
  | ارجاعات =
  | بازبینی =  
  | بازبینی =
  | تکمیل =  
  | تکمیل =
  | اولویت =  
  | اولویت =
  | کیفیت =  
  | کیفیت =
}}
}}


{{پایان متن}}
{{پایان متن}}
۱۱٬۸۷۷

ویرایش