نقش علامه حلی در گسترش تشیع: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶: خط ۶:
{{درگاه|حوزه و روحانیت}}
{{درگاه|حوزه و روحانیت}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
علامهٔ حلی در گسترش فقه شیعه نقشی مهم داشت و نیز مبانی کلامی و اعتقادی شیعه را با تکیه با مبانی عقلی تبیین کرد. کتاب‌های باب حادی عشر و کشف المراد او که شرح تجرید الاعتقاد خواجه طوسی است جزء منابع اصلی مطالعه اعتقادات شیعیان به شمار می‌رود.
'''نقش علامهٔ حلی در گسترش تشیع''' قابل توجه و تأثیرگذار و شامل فعالیت‌هایی چون تألیف کتاب برای حفظ و اشاعهٔ فرهنگ مذهبی شیعه، تربیت شاگردان، تأسیس مدارس و تفوق در مناظرات با دانشمندان مذاهب دیگر اسلامی بود.
 
[[علامهٔ حلی]] طی تألیفات پر تعداد خود به تشیع و اشاعه آن پرداخته است. او در کتاب‌های کلامی خود در پی اثبات حقانیت شیعه در اصول اعتقادی و تضعیف مبانی اعتقادی دیگر مذاهب اسلامی است. کتاب‌های کلامی علامهٔ حلی، مانند [[کشف المراد]]، باب حادی عشر و نهایة المرام، از مهم‌ترین کتاب‌های کلامی شیعه به‌شمار می‌رود.
 
یکی دیگر از زمینه‌های فعالیت ترویجی علامهٔ حلی، تربیت شاگرد بوده است. علامهٔ حلی شاگردان بسیاری داشته که برخی از آنها از عالمان تأثیرگذار دوران خود بوده‌اند: از جملهٔ این شاگردان می‌توان به فخر المحققین و [[قطب‌الدین رازی]] اشاره کرد.
 
علامهٔ حلی در گرایش یکی از ایلخانان مغول به تشیع نقش پررنگی داشت. علت اساسی این گرایش تفوق علامهٔ حلی در مناظرات علمی و مذهبی بر عالمان دیگر مذاهب اسلامی بود. برتری علامه از نظر علمی موجب تشیع ایلخان مغول الجایتو شد. امری که از عوامل عمدهٔ ترویج [[تشیع در ایران]] توسط الجایتو در آن دوره به‌شمار می‌رود.


== زندگی‌نامه ==
== زندگی‌نامه ==
ابومنصور حسن بن یوسف بن علی بن مطهر حلی فقیه، اصولی، متکلم، محدث، رجالی، ادیب، ریاضی‌دان، حکیم و مفسر شیعی امامی  بود.<ref>افندی، میرزا عبدالله، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، قم، مطبعهٔ خیام، ۱۴۰۱ ق، ج۱، ص۳۵۹.</ref> علامهٔ حلی در ۲۹ رمضان سال ۶۴۸ق در شهر حله، شهری میان نجف و کربلا، در خانواده‌ای علمی متولد شد. او در ۱۱ یا ۲۱ محرم سال ۷۲۶ق در ۷۸ سالگی رحلت کرد.<ref>الموسوی الخوانساری، محمدباقر، روضات الجنات فی احوال العلماء و السادات، بیروت، دارالاسلامیة، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۲۶۷.</ref>
ابومنصور حسن بن یوسف بن علی بن مطهر حلی فقیه، اصولی، متکلم، محدث، رجالی، ادیب، ریاضی‌دان، حکیم و مفسر شیعی امامی  بود.<ref>افندی، میرزا عبدالله، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، قم، مطبعهٔ خیام، ۱۴۰۱ ق، ج۱، ص۳۵۹.</ref> علامهٔ حلی در ۲۹ رمضان سال ۶۴۸ق در شهر حله، شهری میان نجف و کربلا، در خانواده‌ای علمی متولد شد. او در ۱۱ یا ۲۱ محرم سال ۷۲۶ق در ۷۸ سالگی رحلت کرد.<ref>الموسوی الخوانساری، محمدباقر، روضات الجنات فی احوال العلماء و السادات، بیروت، دارالاسلامیة، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۲۶۷.</ref>


علامهٔ حلی از کودکی به هوش مشهور بود. او با راهنمایی پدر و برخی اقوام فاضلش به فراگیری علوم مختلف مشغول شد. او حکمت و علوم معقول را نزد [[خواجه نصیرالدین طوسی]] (۵۹۷-۶۷۲ق) و علی بن عمر کاتبی قزوینی (درگذشتهٔ حدود ۶۷۵ق) فرا گرفت. علامهٔ حلی کلام، فقه، اصول فقه، ریاضی، ادبیات عرب و دیگر علوم متداول عصر خود را نزد پدر و دایی خود و همچنین نزد [[سید بن طاووس]] (۵۸۹-۶۶۴ق) و عده‌ای دیگر از علمای عصر خود آموخت.<ref>دوانی، علی، مفاخر اسلام، تهران، چاپخانهٔ سپهر، ۱۳۶۴ش، ج۴، ص۲۵۰.</ref>
علامهٔ حلی از کودکی به هوشیاری مشهور بود. او با راهنمایی پدر و برخی اقوام فاضلش به فراگیری علوم مختلف مشغول شد. او حکمت و علوم معقول را نزد [[خواجه نصیرالدین طوسی]] (۵۹۷-۶۷۲ق) و علی بن عمر کاتبی قزوینی (درگذشتهٔ حدود ۶۷۵ق) فرا گرفت. علامهٔ حلی کلام، فقه، اصول فقه، ریاضی، ادبیات عرب و دیگر علوم متداول عصر خود را نزد پدر و دایی خود و همچنین نزد [[سید بن طاووس]] (۵۸۹-۶۶۴ق) و عده‌ای دیگر از علمای عصر خود آموخت.<ref>دوانی، علی، مفاخر اسلام، تهران، چاپخانهٔ سپهر، ۱۳۶۴ش، ج۴، ص۲۵۰.</ref>


دوره‌ای که علامهٔ حلی در آن می‌زیست دوره‌ای بود که از شدت فشار خلفای عباسی و سایر حکومت‌های سنی‌مذهب بر شیعیان کاسته شده بود. چون با حملهٔ مغولان و سقوط بغداد (۶۵۶ق) و روی کار آمدن ایلخانان از نفوذ اهل‌سنت کاسته شد. مغولان هم نسبت به امور مذهب سختگیری نمی‌کردند. با این وجود، مذاهب اهل‌سنت در جهان اسلام هنوز هم از نظر فرهنگی نفوذ فراوان داشتند.<ref>محرمی، غلامحسین، درسنامهٔ تاریخ تشیع از آغاز تا عصر صفویه، قم، مرکز نشر هاجر، ۱۳۹۳ش، ۳۰۷-۳۰۸.</ref>
دوره‌ای که علامهٔ حلی در آن می‌زیست دوره‌ای بود که از شدت فشار خلفای عباسی و سایر حکومت‌های سنی‌مذهب بر شیعیان کاسته شده بود. چون با حملهٔ مغولان و سقوط بغداد (۶۵۶ق) و روی کار آمدن ایلخانان از نفوذ اهل‌سنت کاسته شد. مغولان هم نسبت به امور مذهب سختگیری نمی‌کردند. با این وجود، مذاهب اهل‌سنت در جهان اسلام هنوز هم از نظر فرهنگی نفوذ فراوان داشتند.<ref>محرمی، غلامحسین، درسنامهٔ تاریخ تشیع از آغاز تا عصر صفویه، قم، مرکز نشر هاجر، ۱۳۹۳ش، ۳۰۷-۳۰۸.</ref>
خط ۲۹: خط ۳۵:
* '''مناهج الیقین فی اصول الدین''': کتابی که با محوریت اصول عقاید شیعه نگاشته شده و علامهٔ حلی طی آن به مباحثی چون اثبات واجب الوجود و بیان صفات آن، نبوت، امامت، معاد، وعد و وعید الهی و امر به معروف و نهی از منکر.<ref>الطهرانی، الذریعة، ج۲۲، ص۳۵۲.</ref>
* '''مناهج الیقین فی اصول الدین''': کتابی که با محوریت اصول عقاید شیعه نگاشته شده و علامهٔ حلی طی آن به مباحثی چون اثبات واجب الوجود و بیان صفات آن، نبوت، امامت، معاد، وعد و وعید الهی و امر به معروف و نهی از منکر.<ref>الطهرانی، الذریعة، ج۲۲، ص۳۵۲.</ref>


== تربیت شاگرد و تدریس ==
== تربیت شاگرد و تأسیس مدارس ==
از حوزهٔ درسی علامهٔ حلی شاگردان بسیاری استفاده کردند؛ به طوری که گفته شده که در مجلس درس او پانصد مجتهد تربیت شدند.<ref>الصدر، السید حسن، تأسیس الشیعه لعلوم الاسلام، بی‌جا، منشورات اعلمی، بی‌تا، ص۲۷۰.</ref> یکی از برجسته‌ترین شاگرد علامهٔ حلی فرزندش فخرالمحققین بوده است.<ref>شوشتری، نورالله حسینی، مجالس المؤمنین، تهران، کتابفروشی اسلامیه، ۱۳۷۷ش، ج۱، ص۵۷۶.</ref> برخی از مشاهیر شاگردان علامهٔ حلی عبارت‌اند از:
از حوزهٔ درسی علامهٔ حلی شاگردان بسیاری استفاده کردند؛ به طوری که گفته شده که در مجلس درس او پانصد مجتهد تربیت شدند.<ref>الصدر، السید حسن، تأسیس الشیعه لعلوم الاسلام، بی‌جا، منشورات اعلمی، بی‌تا، ص۲۷۰.</ref> یکی از برجسته‌ترین شاگرد علامهٔ حلی فرزندش فخرالمحققین بوده است.<ref>شوشتری، نورالله حسینی، مجالس المؤمنین، تهران، کتابفروشی اسلامیه، ۱۳۷۷ش، ج۱، ص۵۷۶.</ref> برخی از مشاهیر شاگردان علامهٔ حلی عبارت‌اند از:


* قطب الدین رازی؛
* قطب‌الدین رازی؛
* سید عمیدالدین عبدالمطلب (خواهرزاده‌ علامهٔ حلی)؛
* سید عمیدالدین عبدالمطلب (خواهرزاده‌ علامهٔ حلی)؛
* سید ضیاء‌الدین عبدالله حسینی اعرجی حلی (خواهرزادهٔ علامهٔ حلی)؛
* سید ضیاء‌الدین عبدالله حسینی اعرجی حلی (خواهرزادهٔ علامهٔ حلی)؛
خط ۴۱: خط ۴۷:
* سید محمد بن قاسم حسنی مشهور به ابن‌معیه؛
* سید محمد بن قاسم حسنی مشهور به ابن‌معیه؛
* رضی‌الدین ابوالحسن علی بن احمد حلی؛
* رضی‌الدین ابوالحسن علی بن احمد حلی؛
* عزالدین محمد آملی؛
* علی بن محمد بن رشید آوی؛
* علی بن محمد بن رشید آوی؛
* صدرالدین ابوابراهیم محمد بن اسحاق دشتکی؛
* صدرالدین ابوابراهیم محمد بن اسحاق دشتکی؛
* بدرالدین محمود بن محمد طبری؛
* بدرالدین محمود بن محمد طبری؛
* حسن بن محمد بن علی طوسی؛
* حسن بن محمد بن علی طوسی؛
* سید نجم‌الدین مهنا بن سنان مدنی؛
* تاج‌الدین محمود بن مولا؛
* تاج‌الدین محمود بن مولا؛
* جمال‌الدین بن حسام عاملی؛
* جمال‌الدین بن حسام عاملی؛
* محمد بن علی جرجانی.<ref>الطهرانی، طبقات اعلام الشیعه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۳۰ق، ج۵، ص۵۳؛ نیز: جعفریان، تاریخ تشیع در ایران، ص۷۲۳-۷۲۵.</ref>
* محمد بن علی جرجانی.<ref>الطهرانی، طبقات اعلام الشیعه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۳۰ق، ج۵، ص۵۳؛ نیز: جعفریان، تاریخ تشیع در ایران، ص۷۲۳-۷۲۵.</ref>
از دیگر فعالیت‌های ترویجی مذهبی علامهٔ حلی ایجاد مراکز آموزشی برای تدریس علوم مختلف بود. علامهٔ حلی چه در دوران اقامت در عراِق و چه در دورهٔ اقامت در ایران به تأسیس مراکز علمی همت گماشت. بعد از رسمیت یافتن تشیع از سوی ایلخان مغول و حضور علامهٔ حلی در ایران، به خواست علامه و دستور سلطان مدرسه‌ای کنار گنبد سلطانیه (پایتخت سلطان) ساخته شد. همچنین، مدرسه‌ای سیار به شکل چادری بزرگ از نمد ایجاد شد تا در هنگام سفر برگزاری مجلس درس علامهٔ حلی در اردوگاه سلطانی نیز تداوم داشته باشد.<ref>علامهٔ حلی، حسن بن یوسف، نهج الحق و کشف الصدق، ترجمهٔ علیرضا کهنسال، مشهد، مؤسسهٔ پژوهش و مطالعات عاشورا، ۱۳۷۹ش، (مقدمهٔ مترجم)، ص۴۳؛ نیز: جعفریان، تاریخ تشیع در ایران، ص۷۲۳.</ref>


== مناظرات علامه حلی با دانشمندان اهل‌سنت ==
== مناظرات علامه حلی با دانشمندان اهل‌سنت ==
خط ۵۸: خط ۶۳:
.
.


از نمونه‌های ترویج مذهب تشیع توسط الجایتو تحت تأثیر علامهٔ حلی، فرمان او برای یادکرد از ائمهٔ شیعه در مساجد و مشاهد است.<ref>الموسوی الخوانساری، روضات الجنات، بیروت، ج۲، ص۲۷۸.</ref> نیز ایلخان فرمان علنی‌شدن و رسمیت‌یافتن مذهب تشیع را صادر کرد. همچنین، دستور داد تا جملهٔ حی علی خیر العمل در اذان‌ها گفته شود و سکه‌هایی با نقش نام ائمهٔ اطهار(ع) ضرب شود.<ref>جعفریان، تاریخ تشیع در ایران، ص۷۰۱.</ref> فعالیت‌های علامهٔ حلی برای ترویج تشیع موجب ایجاد انگیزه در سایر علمای شیعه شد. به همین جهت، کتاب‌هایی در اثبات حقانیت تشیع و رد شبهات مذاهب دیگر بر تشیع به نگارش درآمد .<ref>دوانی، مفاخر اسلام، ج۴، ص۲۷۶.</ref>
از نمونه‌های ترویج مذهب تشیع توسط الجایتو تحت تأثیر علامهٔ حلی، فرمان او برای یادکرد از ائمهٔ شیعه در مساجد و مشاهد است.<ref>الموسوی الخوانساری، روضات الجنات، بیروت، ج۲، ص۲۷۸.</ref> نیز ایلخان فرمان علنی‌شدن و رسمیت‌یافتن مذهب تشیع را صادر کرد. همچنین، دستور داد تا جملهٔ حی علی خیر العمل در اذان‌ها گفته شود و سکه‌هایی با نقش نام ائمهٔ اطهار(ع) ضرب شود.<ref>جعفریان، تاریخ تشیع در ایران، ص۷۰۱.</ref> فعالیت‌های علامهٔ حلی برای ترویج تشیع موجب ایجاد انگیزه در سایر علمای شیعه شد. به همین جهت، کتاب‌هایی در اثبات حقانیت تشیع و رد شبهات مذاهب دیگر بر تشیع به نگارش درآمد .<ref>دوانی، مفاخر اسلام، ج۴، ص۲۷۶؛ نیز: جعفریان، تاریخ تشیع در ایران، ص۷۲۵.</ref>
 
== تأسیس مراکز و مدارس دینی برای تربیت شاگرد ==
از جمله فعالیت‌هایی که علامه در طول مدت حیات خود داشت ایجاد مکان‌هایی بود که در آن علوم مختلف تدریس می‌شد. علامه، چه موقعی که در عراِق و حله بود و چه موقعی که در ایران اقامت داشت از این امر غافل نبود. بعد از رسمیت یافتن تشیع و حضور علامه در ایران به خواست وی و دستور سلطان مدرسه ای کنار گنبد سلطانیه (پایتخت سلطان) بنا گردید و همچنین مدرسه ای سیّار از نمد و چادر تهیه دیدند که در هنگام سفر در اردوگاه سلطان مشتاقان از محضر علامه استفاده کنند.<ref>علامه حلی، نهج الحق و کشف الصدِ، ترجمه علیرضا کهنسال، مشهد، مؤسسه پژوهش و مطالعات عاشورا، چاپ اول، ۱۳۷۹، ص۴۳.</ref>
 
مدیریت هر دو مدرسه بر عهده علامه بود و لذا با درایتی که داشت فقهای شیعه و سنی به‌طور مسالمت آمیز در این مدارس مشغول تدریس و تعلیم بودند و یک نوع دموکراسی دینی در آن محیط حکمفرما بود و نمونه ای عملی از تقریب مذاهب به چشم می‌خورد.
 
علاوه بر موارد ذکر شده، بلحاظ اینکه در دوران غیبت کبری شیعیان از درک امام (علیه السلام) محروم هستند علامه حلی همانند علمای سلف در جهت تغذیه فکری و سیاسی، اجتماعی، فردی و اخلاقی و پاسخ به شبهات و انحرافات و گسترش ارزش‌های تشیع و دفاع از آن با توجه به نبوغ علمی و بهره‌وری از وجود اساتید و دانشمندان بزرگی چون خواجه نصیر طوسی و محقق حلی و جامعیت در علوم عقلی و نقلی و با تألیفات و آثار خود تحول و حرکت مهمی را در تنظیم، تثبیت و دفاع از اعتقادات شیعه و اشاعه آن ایجاد نمود که تأثیر نظرات و براهین او برای همیشه جاودان خواهد ماند.
 
نتیجه این همه فعالیت، آزادی برای شیعیان در جهت تبلیغ آئین شیعه بود و همچنین توجه سلطان محمد خدابنده به تشیع و قبول آن بعنوان مذهب رسمی در ایران و گسترش نفوذ تشیع در مراکز و مناطق مختلف بود.


== منابع ==
== منابع ==
۶٬۸۱۴

ویرایش