نقش عقل در تحصیل معرفت دینی: تفاوت میان نسخه‌ها

 
(۵ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۷: خط ۷:
دلیل عقلی گاه با ظاهر دلیل نقلی هم‌خوان نیست. در این موارد پس از بررسی‌هایی، می‌توان با دلیل عقلی در ظاهر دلیل نقلی تصرف کرد. گفتارهای [[معصوم|معصومان(ع)]] همان‌گونه که دارای قید و تخصیص لفظی هستند، می‌تواند دارای قید عقلی نیز باشند که لحاظ آن‌ها در فهم کلام معصومان(ع) ضروری است.
دلیل عقلی گاه با ظاهر دلیل نقلی هم‌خوان نیست. در این موارد پس از بررسی‌هایی، می‌توان با دلیل عقلی در ظاهر دلیل نقلی تصرف کرد. گفتارهای [[معصوم|معصومان(ع)]] همان‌گونه که دارای قید و تخصیص لفظی هستند، می‌تواند دارای قید عقلی نیز باشند که لحاظ آن‌ها در فهم کلام معصومان(ع) ضروری است.
==تعریف عقل و معرفت دینی==
==تعریف عقل و معرفت دینی==
عقل، اگر خالی از مغالطه، وهم و تخیل بوده و بر قضایای یقینی تکیه داشته باشد، منبع معرفت دینی است.<ref>خسروپناه، عبدالحسین، کلام جدید، قم، نشر مرکز مطالعات و پژوهش‌های فرهنگی حوزه علمیه، چاپ اول، ۱۳۷۹، ص۶۵.</ref> این عقل نیرویی است که [[انسان]] به کمک آن می‌تواند حقیقت را بشناسد.<ref>مصباح یزدی، محمد تقی، چکیده‌ای از اندیشه‌های بنیادین اسلامی، قم، مؤسسه پژوهشی امام خمینی، چاپ اول، ۱۳۸۰، ص۶۴.</ref> عقل به این معنا، نوعی از علم است.<ref>جوادی آملی، عبدالله، دین‌شناسی، مرکز نشر اسراء، چاپخانه جامعه مدرسین، چاپ اول، ۱۳۸۱، ص۱۳۹.</ref>
{{جعبه گفتاورد
{{جعبه گفتاورد
  |عنوان =  
  |عنوان =  
خط ۲۸: خط ۲۹:
  |شکل‌بندی منبع =  
  |شکل‌بندی منبع =  
}}
}}
عقل، اگر خالی از مغالطه، وهم و تخیل بوده و بر قضایای یقینی تکیه داشته باشد، منبع معرفت دینی است.<ref>خسروپناه، عبدالحسین، کلام جدید، قم، نشر مرکز مطالعات و پژوهش‌های فرهنگی حوزه علمیه، چاپ اول، ۱۳۷۹، ص۶۵.</ref> این عقل نیرویی است که [[انسان]] به کمک آن می‌تواند حقیقت را بشناسد.<ref>مصباح یزدی، محمد تقی، چکیده‌ای از اندیشه‌های بنیادین اسلامی، قم، مؤسسه پژوهشی امام خمینی، چاپ اول، ۱۳۸۰، ص۶۴.</ref> عقل به این معنا، نوعی از علم است.<ref>جوادی آملی، عبدالله، دین‌شناسی، مرکز نشر اسراء، چاپخانه جامعه مدرسین، چاپ اول، ۱۳۸۱، ص۱۳۹.</ref>
معرفت دینی، اطلاعات و دانش‌هایی است که با پژوهش، فهم روش‌مند و متخصصانه از متون دینی، تدوین و تنظیم گردیده است،<ref>مجله کلام اسلامی، سال پنجم، مسلسل ۱۸، ص۶۶.</ref> [[علم تفسیر]]، [[علم کلام|کلام]]، [[علم اخلاق|اخلاق]] و [[فقه]]، بخش‌های اصلی معرفت دینی را تشکیل می‌دهند.<ref>مجله کلام اسلامی، سال هفتم، مسلسل ۲۵، ص۲۲.</ref>
معرفت دینی، اطلاعات و دانش‌هایی است که با پژوهش، فهم روش‌مند و متخصصانه از متون دینی، تدوین و تنظیم گردیده است،<ref>مجله کلام اسلامی، سال پنجم، مسلسل ۱۸، ص۶۶.</ref> [[علم تفسیر]]، [[علم کلام|کلام]]، [[علم اخلاق|اخلاق]] و [[فقه]]، بخش‌های اصلی معرفت دینی را تشکیل می‌دهند.<ref>مجله کلام اسلامی، سال هفتم، مسلسل ۲۵، ص۲۲.</ref>


خط ۴۷: خط ۴۶:
اگر در موردی، ظاهر دلیل نقلی با عقل هماهنگ نبود، با دلیل عقلی می‌توان در ظاهر دلیل نقلی تصرف کرد.<ref>جوادی آملی، دین‌شناسی، ص۱۴۸.</ref> گفتارهای معصومان(ع) همان‌گونه که دارای قید و تخصیص لفظی هستند، می‌تواند دارای قید عقلی نیز باشند که لحاظ آن‌ها در فهم کلام معصومان(ع) ضروری است.
اگر در موردی، ظاهر دلیل نقلی با عقل هماهنگ نبود، با دلیل عقلی می‌توان در ظاهر دلیل نقلی تصرف کرد.<ref>جوادی آملی، دین‌شناسی، ص۱۴۸.</ref> گفتارهای معصومان(ع) همان‌گونه که دارای قید و تخصیص لفظی هستند، می‌تواند دارای قید عقلی نیز باشند که لحاظ آن‌ها در فهم کلام معصومان(ع) ضروری است.


تخصیص‌های عقلی متصل و منفصل هستند. تخصیص متصل [[بدیهیات عقلی]] است. تخصیص عقلی منفصل، نظریات یقینی است که قطعی بوده اما همزمان با حدیث به ذهن نمی‌آید بلکه نیاز به تحقیق علمی دارد.<ref>جوادی آملی، شریعت در آینه معرفت، ص۲۱۹.</ref>  
تخصیص‌های عقلی متصل و منفصل هستند. تخصیص متصل [[بدیهیات عقلی]] است. تخصیص عقلی منفصل، نظریات یقینی است که قطعی بوده اما همزمان با حدیث به ذهن نمی‌آید بلکه نیاز به تحقیق علمی دارد.<ref>جوادی آملی، شریعت در آینه معرفت، ص۲۱۹.</ref>
{{جعبه گفتاورد
|عنوان =
|گفتاورد = <small>آیت‌الله مصباح یزدی:</small>
 
«عقل توانایی درک امور آخرتی را ندارد و لذا نمی‌تواند به وجوب عملی خاص، به دلیل مصالح آخرتی آن، حکم کند. هم چنین عقل نمی‌تواند مصالح و مفاسد ابدی یا خفی و مکتوم را درک کند؛ چون قابل تجربه نیست.»
|منبع = <small>شیخ صدوق، الامالی، ص۴۶۳.</small>
|تراز = چپ
|عرض = 200px
|حاشیه = 2px
|اندازه قلم =
|رنگ پس‌زمینه =
|شکل‌بندی =
|پس‌زمینه عنوان =
|رنگ قلم عنوان =
|شکل‌بندی عنوان =
|تراز گفتاورد =
|شکل‌بندی گفتاورد =
|گیومه گفتاورد =
|تراز منبع =
|شکل‌بندی منبع =
}}


== محدوده عقل در معرفت دینی ==
== محدوده عقل در معرفت دینی ==
در دین نیز امور ثابتی وجود دارد که دست عقل به آنها نمی‌رسد؛ و منظور ما همین عقل عادی است که آن را به کار می‌گیریم، نه عقل درک کننده امور متعالی که ما به آن دسترسی نداریم. این عقل قوه‌ای است که همه انسان‌های عادی، آن را دارا هستند. علت عدم دسترسی عقل ما به بعضی از امور، عدم احاطه ما به تمام مصالح و مفاسد افعال است. ممکن است مصالحِ دنیایی مخصوص هر فعلی، به وسیله تجربه به دست آید، ولی آیا اثرات آخرتی یک فعل، قابل تجربه است؟ عقل توانایی درک امور آخرتی را ندارد و لذا نمی‌تواند به وجوب عملی خاص، به دلیل مصالح آخرتی آن، حکم کند. هم چنین عقل نمی‌تواند مصالح و مفاسد ابدی یا خفی و مکتوم را درک کند؛ چون قابل تجربه نیست. آنچه در چنین قضایایی حکم می‌کند، دین است که احکام تعبدی صادر می‌کند.
عقل انسانی، گرچه در معرفت دینی، نقش اساسی دارد ولی از درک همه حقایق به ویژه عالم ماورای طبیعت، ناتوان است و سه‌گونه محدودیت است:
عقل انسانی، گرچه در معرفت دینی، نقش اساسی دارد ولی از درک همه حقایق به ویژه عالم ماورای طبیعت، ناتوان است و سه‌گونه محدودیت است:
* عقل، غالبا در مفاهیم طبیعی، قدرت فهم دارد و حقایق [[آخرت]] و ماورای طبیعت، برای عقل، قابل تجربه نیست.<ref>خسروپناه، کلام جدید، ص۸۳.</ref>
* عقل، غالبا در مفاهیم طبیعی، قدرت فهم دارد و حقایق [[آخرت]] و ماورای طبیعت، برای عقل، قابل تجربه نیست.<ref>خسروپناه، کلام جدید، ص۸۳.</ref>
automoderated
۶٬۳۴۱

ویرایش