نقش زمینه‌های فکری در تفسیر قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۵ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|کاربر=Rezapour}}
{{نیازمند گسترش}}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
خط ۵: خط ۵:
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
نظریّه و رأی صواب و مستقیم آن است که وجود دو نوع اوّل در تفسیر قرآن لازم و ضروری هستند امّا وجود نوع سوم نه تنتها ضرورتی ندارد بلکه از آن در روایات به شدت نهی شده‌است. ما در این نوشتار کوتاه تلاش می‌کنیم از میان سخنان صاحب نظران در این فن مدّعای مذکور را تبیین کنیم.
وجود دو نوع اول در تفسیر قرآن لازم و ضروری هستند اما وجود نوع سوم ضرورتی ندارد بلکه از آن در روایات به شدت نهی شده است.


فهم و تفسیر معارف قرآن به مانند علوم دیگر، نیازمند اصول، قواعد و روش‌های ویژه‌ای است.
فهم و تفسیر معارف قرآن به مانند علوم دیگر، نیازمند اصول، قواعد و روش‌های ویژه‌ای است.


==اثبات امکان و لزوم تفسیر==
==لزوم فهم و تفسیر قرآن==
الفاظ قرآن، کلام خداوند است. هدف خداوند از فرستادن کتاب‌های آسمانی، هدایت انسان‌ها است. برای دست‌یابی به چنین هدفی فهم این کتب آسمانی برای انسان‌ها باید میسّر و ممکن باشد.<ref>مجله قبسات، ش ۱۸، ص۲۸.</ref><nowiki> علاوه بر این دلیل عقلی، صدها آیه و روایت وجود دارد که بر این حقیقت دلالت می‌کنند. از باب نمونه به دو آیه اشاره می‌کنیم: {{قرآن|هذا بیان للناس …</nowiki><ref>آل‌عمران/۱۳۸.</ref> و {{قرآن|نزل به الروح الأمین … بلسان عربی مبین}}.<ref>شعرا / ۱۹۳–۱۹۵.</ref> یعنی قرآن را به زبان عربی آشکار نازل کرد: البتّه باید توجّه داشت که این فهم وقتی به‌طور صحیح حاصل می‌شود که اصول محاوره عقلایی را کاملاً رعایت شود بیان تفصیلی این مطلب در ارائه همین نوشتار بند (ب) خواهد آمد.
الفاظ قرآن، کلام خداوند است. هدف خداوند از فرستادن کتاب‌های آسمانی، هدایت انسان‌ها است. برای دست‌یابی به چنین هدفی فهم کتاب‌های آسمانی باید ممکن باشد.<ref>مجله قبسات، ش ۱۸، ص۲۸.</ref>


۳ـ در صورتی فهم محتوای کتاب‌های آسمانی برای انسان قابل حصول است که آن‌ها به زبان قابل فهم همان انسان‌ها و مطابق با اصول محاوره عقلایی نازل شوند؛ لذا قرآن مجید می‌فرماید: {{قرآن|و ما ارسلنا من رسول الا بلسان قومه لیبیّن لهم}}<ref>ابراهیم/۴.</ref> «ما هیچ پیامبری را جز به زبان قومش نفرستادیم تا (حقایق را) برای آن‌ها آشکار سازد، ...» به تعبیر دیگر زبان قرآن زبان واقع نماست نه از سنخ زبان اسطوره‌ای و سمبلیک چنان‌که برخی از غربیان درباره کتب مقدّس خویش در برابر شبهات و اشکالاتی که به آن متون شده‌است به چنین نظریّه زبان‌شناسانه‌ای در باب کتب مقدس خود پناه برده‌اند.
در صورتی فهم کتاب‌های آسمانی برای انسان قابل حصول است که آن‌ها به زبان قابل فهم همان انسان‌ها و مطابق با اصول محاوره عقلایی نازل شوند؛ لذا قرآن مجید می‌فرماید: {{قرآن|و ما ارسلنا من رسول الا بلسان قومه لیبیّن لهم}}<ref>ابراهیم/۴.</ref> «ما هیچ پیامبری را جز به زبان قومش نفرستادیم تا (حقایق را) برای آن‌ها آشکار سازد، ...» به تعبیر دیگر زبان قرآن زبان واقع نماست نه از سنخ زبان اسطوره‌ای و سمبلیک چنان‌که برخی از غربیان درباره کتب مقدّس خویش در برابر شبهات و اشکالاتی که به آن متون شده‌است به چنین نظریّه زبان‌شناسانه‌ای در باب کتب مقدس خود پناه برده‌اند.


۴ـ برخی از علمای اسلامی با استناد به برخی از روایات چنین گمان کرده‌اند که فهم و تفسیر قرآن کریم مخصوص پیامبر اکرم (ص) و ائمه معصومین (ع) است و دیگران توانایی و حق تفسیر قرآن را بدون استناد به روایات ایشان ندارند. در مقابل ایشان اکثر علمای شیعه و مفسران نامدار ضمن رد ادّله آن‌ها اثبات کرده‌اند که هرکسی اصول محاوره عقلایی را که کلید فهم قرآن است به‌طور صحیح و دقیق به کار برد، از سوی دیگر جان و نفس خود را از رذایل اخلاقی بپیراید تا حدود زیادی مراد قرآن را درک می‌کند. و البتّه فهمی که محصول یک فرایند روشمند و کارشناسانه از تفسیر قرآن باشد حجّت نیز خواهد بود.
==قواعد و اصول عقلایی برای فهم قرآن==
روش فهم و تفسیر قرآن، روش عقلایی فهم است که عقلا در فهم گفتار و نوشتار دیگران آن را به کار می‌برند. این روش مراحلی دارد که در فرایند یک تفسیر روشمند، باید مراعات شود:<ref>مجله معرفت، ش۲۴، ص۱۰.</ref>


موارد ذکر شده برخی از اصول موضوعه و پیش‌دانسته‌هایی هستند که در تبیین و تثبیت اصل لزوم و امکان تفسیر قرآن نقش اساسی دارند.
*با توجه به عربی بودن قرآن، اولین قدم فهم صحیح آن، آشنایی با علم لغت، صرف، نحو، معانی، بیان، و … است. همچنین باید زبان عربی عصر نزول قرآن اطلاع داشت.
*برای رسیدن به فهمی صحیح از آیات قرآن باید به قرینه‌های متصل و منفصل در کلام و متن آیات توجه کرد. همچنین توجه به قرینه‌های تاریخی و قرینه‌های فضای مخاطب در زمان نزول آیات در فهم و تفسیر درست ضروری است.
*توجه به شأن نزول، شناخت متشابهات و محکمات قرآن و ارجاع متشابهات به محکمات، شناخت ناسخ و منسوخ، عام و خاص، مطلق و مقید و … .
*توجه به بدیهیات و برهان‌های عقلی. اگر برداشتی از آیه‌ای خلاف برهان قطعی عقلی یا یک اصل بدیهی عقلی باشد، آن برهان یا اصل بدیهی دلیلی خواهد بود بر نادرستی آن برداشت.
*رجوع به روایات تفسیری که از پیامبر اکرم(ص) و ائمه معصوم(ع).<ref>مجله قبسات، ش۱۸، ص۳۴–۳۰؛ و نیز مجله معرفت، ش۲۴، ص۸، ۱۰، ۱۳، ۱۷، ۱۹.</ref>


==ب) قواعد و اصول عقلایی برای فهم قرآن==
==ذهنیات و علوم بشری==
در واقع با یک نگاه دقیق می‌توان گفت که روش فهم و تفسیر قرآن یکی بیش نیست و آن همان روش عقلایی فهم است که عقلا در فهم گفتار و نوشتار دیگران آن را به کار می‌برند. از این روش به اصول عقلایی محاوره تعبیر می‌کنند. این روش اجزاء و مراحلی دارد که در فرایند یک تفسیر روشمند و کارشناسانه، باید به دقّت پیاده و مراعات شود.<ref>مجله معرفت، ش۲۴، ص۱۰.</ref> این مراحل به‌طور خلاصه عبارتند از:
 
۱ـ با توجّه به این که قرآن به «لسان عربی مبین» نازل شده‌است لذا طبق اصول عقلایی محاوره، اولین قدم فهم صحیح قرآن آن است که انسان باید ادبیات زبان عربی یعنی علوم لغت، صرف، نحو، معانی، بیان، و … را به خوبی بداند.
 
۲ـ زبان پدیده‌ای است پویا که در طول تاریخ تحولات بسیاری یافته‌است. زبان عربی امروزی نیز قطعاً با زبان عربی عصر نزول قرآن تفاوت بسیار دارد؛ لذا می‌توان گفت بعضی از الفاظ قرآنی امروزه معانی مباینی با معانی عصر نزول قرآن دارد؛ بنابراین برای فهم دقیق قرآن علاوه بر آشنایی کامل با ادبیات زبان عربی آشنایی با زبان عربی عصر نزول قرآن نیز لازم است.
 
۳ـ برای رسیدن به فهمی صحیح از آیات قرآن باید به قراین متصل در کلام و سیاق متن آیات توجّه کامل کرد.
 
۴ـ توجه به قراین لفظی منفصل در قرآن نقش به سزایی در فهم صحیح آیات دارند.
 
۵ـ توجّه و استفاده از قراین تاریخی، مقامی و قراین فضای مخاطب نیز در سامان‌دهی یک فهم و تفسیر صواب کاملاً ضروری است.
 
۶ـ عنایت به شأن نزول، محیط و خصوصیات زمان نزول و سبب نزول نیز لازم و ضروری است.
 
۷ـ همچنین شناخت متشابهات و محکمات قرآن و ارجاع متشابهات به محکمات، شناخت ناسخ و منسوخ، عام و خاص، مطلق و مقید و … در آیات قرآن کریم از ضروریات یک فهم صحیح است.
 
۸ـ توجّه به براهین قطعی عقلی و بدیهیات عقلی: اگر برداشتی از آیه‌ای خلاف برهان قطعی عقلی یا یک اصل بدیهی عقلی باشد، آن برهان یا اصل بدیهی دلیلی خواهد بود بر نادرستی آن برداشت؛ مثلاً در آیات متشابهی که ظاهر آن‌ها جسمانی بودن خداوند را ثابت می‌کند، برهان قطعی عقلی بر جسمانی نبودن خداوند، دلیلی بر نادرست بودن این برداشت ظاهری است.
 
۹ـ رجوع به روایات تفسیری که از ناحیه پیامبر اکرم (ص) و ائمه معصومین (ع) به ما رسیده‌است پناه‌گاه و ملجأی است برای یک مفسّر. دست‌کم رجوع به این روایت در تفصیل مجملات، فهم بطون قرآن، فهم آیات متشابه و … لازم و ضروری است.<ref>مجله قبسات، ش۱۸، ص۳۴–۳۰؛ و نیز مجله معرفت، ش۲۴، ص۸، ۱۰، ۱۳، ۱۷، ۱۹.</ref>
 
==ج) ذهنیات و علوم بشری==
که دخالت دادن آن‌ها در فرایند تفسیر از نظر روایات و علمای اسلامی به شدت مورد نکوهش و نهی قرار گرفته‌است. هر چند که در طول تاریخ مکاتب مختلف فلسفی، کلامی، عرفانی و… این اشتباه بزرگ را مرتکب شده‌اند لکن این عمل همان تفسیر به رأی مذمومی است که یک مفسّر واقعی باید از این امر اجتناب کند.
که دخالت دادن آن‌ها در فرایند تفسیر از نظر روایات و علمای اسلامی به شدت مورد نکوهش و نهی قرار گرفته‌است. هر چند که در طول تاریخ مکاتب مختلف فلسفی، کلامی، عرفانی و… این اشتباه بزرگ را مرتکب شده‌اند لکن این عمل همان تفسیر به رأی مذمومی است که یک مفسّر واقعی باید از این امر اجتناب کند.


خط ۶۷: خط ۵۱:
  | بازبینی =
  | بازبینی =
  | تکمیل =
  | تکمیل =
  | اولویت =
  | اولویت =ج
  | کیفیت =
  | کیفیت =د
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}
۱۱٬۸۸۰

ویرایش