نقد و نقادی در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

تکمیل اولیه مقاله، ابرابزار
جز (اصلاح ارقام، ابرابزار)
(تکمیل اولیه مقاله، ابرابزار)
خط ۲۷: خط ۲۷:
خود قرآن به نقد برخی اندیشه‌ها و انتقاد از بعضی رفتارها پرداخته است.
خود قرآن به نقد برخی اندیشه‌ها و انتقاد از بعضی رفتارها پرداخته است.


'''الف) نقد اندیشه دنیازدگان:''' اندیشه دنیازدگان را مورد نقد و انتقاد قرار داده آنجا که می‌فرماید: «آیا به زندگی دنیا به جای آخرت راضی شده‌اید؟! با این که متاع زندگی دنیا، در برابر آخرت، جز اندکی نیست.»<ref>توبه/ ۳۸، آل‌عمران/ ۱۴و۱۸۵، ابراهیم/ ۳.</ref>
'''الف) نقد اندیشه دنیازدگان:''' قرآن اندیشه [[دلبستگی به دنیا|دنیازدگان]] را مورد نقد و انتقاد قرار داده است: {{قرآن||ترجمه=آیا به زندگی دنیا به جای آخرت راضی شده‌اید؟! با این که متاع زندگی دنیا، در برابر آخرت، جز اندکی نیست.}}<ref>سوره توبه، آیه۳۸. سوره آل‌عمران، آیه۱۴ و ۱۸۵. سوره ابراهیم، آیه۳.</ref>


'''ب) نقد اندیشه مادیون:''' سخنان ماده پرست‌ها (و مارکسیستها و..) را به نقد می‌کشد «(می‌گویند) غیر از این زندگی دنیای ما، چیزی در کار نیست. پیوسته گروهی از ما می‌میریم، و نسل دیگری جای ما را می‌گیرد، و ما هرگز برانگیخته نخواهیم شد… بزودی از کار (و سخنان خود) پشیمان خواهد شد.»<ref>مؤمنون/ ۳۷–۴۰.</ref>
'''ب) نقد اندیشه مادیون:''' قرآن سخنان ماده پرست‌ها را به نقد می‌کشد که می‌گویند غیر از این زندگی دنیای ما، چیزی در کار نیست. پیوسته گروهی از ما می‌میریم و نسل دیگری جای ما را می‌گیرد و ما هرگز برانگیخته نخواهیم شد….<ref>مؤمنون/ ۳۷–۴۰.</ref> قرآن هشدار می‌دهد که بزودی نتیجه این نگرش ناروا را خواهند دید و از باور و کار خود پشیمان خواهند شد: {{قرآن|قالَ عَمَّا قَلیلٍ لَیُصْبِحُنَّ نادِمینَ|سوره= مومنون|آیه=۴۰}}


'''ج) نقد غیر مسلمان‌ها با منطق:''' ا ندیشه و سخنان دوگانه پرست‌ها و مشرکان را با منطق و استدلال مورد نقد قرار داده است.
'''ج) نقد غیر مسلمان‌ها با منطق:''' اندیشه و سخنان دوگانه پرست‌ها و مشرکان را با منطق و استدلال مورد نقد قرآن قرار گرفته است.
* دوگانه پرست‌ها دلیل و برهان ندارند: {{قرآن|أَ إِلهٌ مَعَ اللَّهِ قُلْ هاتُوا بُرْهانَکُمْ|ترجمه= آیا خدای دیگری با خدا است؟! بگو دلیلتان را بیاورید اگر راست می‌گویید.|سوره=نمل|آیه=۶۴}} اگر دو خدا بود، هستی از هم می‌پاشید «اگر در آسمان و زمین جز «الله»، خدایان دیگری بود فاسد می‌شدند، و نظام هستی به هم می‌خورد…»<ref>انبیاء/ ۲۲.</ref>
* دوگانه پرست‌ها دلیل و برهان ندارند: {{قرآن|أَ إِلهٌ مَعَ اللَّهِ قُلْ هاتُوا بُرْهانَکُمْ|ترجمه= آیا خدای دیگری با خدا است؟! بگو دلیل‌تان را بیاورید اگر راست می‌گویید.|سوره=نمل|آیه=۶۴}} اگر در آسمان و زمین جز «الله»، خدایان دیگری بود فاسد می‌شدند، نظام هستی به هم می‌خورد.<ref>سوره انبیاء، آیه۲۲.</ref>
* قرآن کسانی را که می‌گویند و عمل نمی‌کنند. از دیگران انتقاد می‌کنند ولی انتقاد پذیر نیستند، به شدت انتقاد نموده است.<ref>صف/ ۳.</ref>
* قرآن کسانی را که می‌گویند و عمل نمی‌کنند. از دیگران انتقاد می‌کنند ولی انتقاد پذیر نیستند، به شدت انتقاد نموده است.<ref>سوره صف، آیه۳.</ref>
* قرآن یهودیان را بخاطر تحریف در کتب‌شان، مورد علامت و انتقاد قرار داده است.<ref>نساء/ ۴۶، مائده/ ۱۳، مائده/ ۴۱.</ref> و همین‌طور اندیشه یهودیان را که عزیر را پسر خدا می‌داند، و مسیحیان که مسیح را فرزند خدا یا خدا می‌دانند، نقد و رد نموده است.<ref>مائده/ ۱۷، توبه/ ۳۰.</ref>
* قرآن یهودیان را بخاطر تحریف در کتب‌شان، مورد علامت و انتقاد قرار داده است.<ref>سوره نساء، آیه۴۶. سوره مائده، آیه۱۳و ۴۱.</ref> قرآن اندیشه یهودیان را که عزیر را پسر خدا می‌دانستند<ref>سوره توبه، آیه۳۰.</ref> و مسیحیان که مسیح را فرزند خدا یا خدا می‌دانند، نقد و رد نموده است.<ref>سوره مائده، آیه۱۷.</ref>


== تذکر مهم ==
== تذکر مهم ==
# قرآن اصل نقد و انتقاد را تأیید می‌کند و شرائطی برای آن بیان می‌کند و خود به نقد دیگران پرداخته است. این بدان معنی نیست که هر سخنی قابل نقد است و هر کلامی نقدپذیر است. ضروریات و مسلمات را نمی‌توان مورد نقد قرار داد. کلام خدا را نمی‌توان نقد کرد، چراکه نقد برای رسیدن به سخن نیکو و اندیشه برتر است {{قرآن|فیتّبعون احسنه<ref>زمر/ ۱۸.</ref> ولی خداوند خود {{قرآن|احسن الخالقین}}<ref>مؤمنون/ ۱۴.</ref> است و کلام خدا برترین کلام {{قرآن|احسن الحدیث}}<ref>زمر/ ۲۳، فصلت/ ۳۳.</ref> و قصه‌ها و داستان‌های او بهترین قصه {{قرآن|احسن القصص}}<ref>یوسف/ ۱۲.</ref> است.
# قرآن اصل نقد و انتقاد را تأیید می‌کند و شرائطی برای آن بیان می‌کند و خود به نقد دیگران پرداخته است. این بدان معنی نیست که هر سخنی قابل نقد است و هر کلامی نقدپذیر است. ضروریات و مسلمات را نمی‌توان مورد نقد قرار داد. کلام خدا را نمی‌توان نقد کرد، زیرا نقد برای رسیدن به سخن نیکو و اندیشه برتر است {{قرآن|الَّذینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ |سوره=زمر|آیه= ۱۸}}و کلام خدا برترین کلام {{قرآن|اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدیثِ|سوره=زمر|آیه= ۲۳}} و قصه‌ها و داستان‌های او بهترین قصه است:{{قرآن|نَحْنُ نَقُصُّ عَلَیْکَ أَحْسَنَ الْقَصَصِ بِما أَوْحَیْنا إِلَیْکَ هذَا الْقُرْآنَ|سوره=یوسف|آیه=۱۲}}
# نقد برای جدا کردن حق از باطل، هدایت از ضلالت و واقع از غیرواقع است. خدا و کلام او حق محض<ref>احزاب/ ۴.</ref> است لذا نقد در آن راه ندارد. کلام معصومین(ع) نیز عین حق و مطابق واقع است و نقدبردار نیست، چون حق و واقع نقد نمی‌پذیرد: «ما یَنْطِقُ عَنِ الْهَوی إِنْ هُوَ إِلاَّ وَحْیٌ یُوحی» و هرگز (پیامبر) از روی هوس سخن نمی‌گوید، آنچه می‌گوید چیزی جز وحی که بر او نازل شده نیست بلی برداشت غیرمعصوم را از قرآن و روایات، شیوه استدلال، استنباطات و نتیجه‌گیری‌ها… می‌توان مورد نقد قرار داد، اما آنجای که مراد خداوند روشن باشد (نص صریح) و همچنین مدلول روایات تبیین (و صریح) باشد نقد در آن راه ندارد، اگر هم کسی اقدام به نقد کند، نوعی کار جاهلانه است. نتیجه این شد که قرآن اصل نقد و انتقاد را تأیید و تشویق نموده است، و شیوه و کیفیت نقد را بیان نموده و خود به نقد اندیشه‌های دیگر پرداخته، منتهی هر کلامی نقدپذیر نیست، کلام حق، و مطابق واقع و کلام خداوند و معصومین نقدپذیر نمی‌باشند. آنچه در پایان قابل ذکر است، این است که: در عرصهٔ نقد و بررسی بیشتر باید به اندیشه توجه نمود نه به اندیشه گر؛ یعنی در نقد و بررسی باید به «ما قال» توجه داشت نه «من قال»، هر چند گاهی در دو مورد نیز مورد نظر هست.
# نقد برای جدا کردن حق از باطل، هدایت از ضلالت و واقع از غیرواقع است. کلام خدا حق است: {{قرآن|وَ اللَّهُ یَقُولُ الْحَقَّ|سوره=احزاب|آیه=۴}} نقد در آن راه ندارد. کلام [[معصوم(ع)]] عین حق و مطابق واقع است و نقدبردار نیست، چون حق و واقع نقد نمی‌پذیرد: {{قرآن|ما یَنْطِقُ عَنِ الْهَوی إِنْ هُوَ إِلاَّ وَحْیٌ یُوحی|ترجمه= و هرگز (پیامبر) از روی هوس سخن نمی‌گوید، آنچه می‌گوید چیزی جز وحی که بر او نازل شده نیست|سوره=نجم|آیه=۴–۳}}
 
{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}


۲٬۱۵۱

ویرایش