نقد و نقادی در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
اصلاح ارقام، ابرابزار
(ایجاد مدخل: نقد و نقادی در قرآن)
 
جز (اصلاح ارقام، ابرابزار)
خط ۴: خط ۴:
آیا قرآن مسئله نقد و نقادی را مطرح کرده است؟
آیا قرآن مسئله نقد و نقادی را مطرح کرده است؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
یکی از نشانه‌های جامعه زنده و فعال و حضور مردم در صحنه، نقد افکار و اندیشه‌ها، و انتقاد کردن از عملکرد افراد است. [[اسلام]] به عنوان دین زنده و کامل این حق را به همه افراد جامعه داده که وضع جامعه خود را نقد و بررسی کرده، نقاط ضعف و قوت آن را گوشزد نمایند.
یکی از نشانه‌های جامعه زنده و فعال و حضور مردم در صحنه، نقد افکار و اندیشه‌ها، و انتقاد کردن از عملکرد افراد است. [[اسلام]] به عنوان دین زنده و کامل این حق را به همه افراد جامعه داده است تا وضع جامعه خود را نقد و بررسی کرده، نقاط ضعف و قوت آن را گوشزد نمایند.


== ۱. معنای نقد و انتقاد ==
== ۱. معنای نقد و انتقاد ==
'''نقد و انتقاد''' در لغت به معنای دقت کردن در درهم و دینار برای جدا کردن خوب از بد (تقلبی از غیرتقلبی) است ولی انتقاد در کلام، این است که عیب‌ها و خوبی‌های آن نشان داده شود.<ref>المنجده، بیروت، دارالمشرق، چاپ بسیت و یکم، ص۸۳۰.</ref> در اصطلاح هم همان بازشناسی و بررسی سخنان یا علوم است، لذا علم منطق را وضع کرده‌اند که درست اندیشیدن را بیاموزد مخصوصاً بخش مغالطه و احتجاجات و مباحثات علمی که میان طلاب و دانشجویان مرسوم بوده و هست. در واقع یک نوع انتقاد و بازشناسی حق از باطل، و صحیح از ناصحیح است.
'''نقد و انتقاد''' در لغت به معنای دقت کردن در درهم و دینار برای جدا کردن خوب از بد (تقلبی از غیرتقلبی) است.<ref>حسینی زبیدی، محمد مرتضی، تاج العروس من جواهر القاموس، بیروت، دار الفکر، چاپ اول، ۱۴۱۴ق، ج۵، ص۲۸۲.</ref> انتقاد در کلام، این است که عیب‌ها و خوبی‌های آن نشان داده شود.<ref>بستانی، فؤاد افرام، فرهنگ ابجدی، تهران، انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۳۷۵ش، ص۹۲۹.</ref> در اصطلاح همان بازشناسی، شناخت ارزش و جایگاه سخنان یا علوم است.<ref>حسین، ابوالقاسم، (ژرفا)، «بر ساحل سخن» قم؛ معارف امور اساتید و دروس معارف اسلامی، سوم، ۱۳۷۷، ص۳۱.</ref>


== ۲. فوائد و آثار نقد ==
== ۲. فوائد و آثار نقد ==
در عصر کنونی  آثار انتقاد بر کسی پوشیده نیست و هم‌چون خون جاری در رگ، برای جامعه انسانی لازم است. علاوه بر اینکه صحیح را از فاسد و حق را از باطل جدا می‌کند، باعث بالندگی و رشد می‌شود. شرکت‌های مدرن و پیشرفته دنیا و موسسه‌های علمی در پایان سال از متخصصان فن می‌خواهند تا معایب و نواقص را بیان دارند که در آینده آنها را برطرف و رشد و کمال بیشتری پیدا کنند.
نقد علاوه بر اینکه صحیح را از فاسد و حق را از باطل جدا می‌کند، باعث بالندگی و رشد می‌شود. شرکت‌های مدرن و پیشرفته دنیا و موسسه‌های علمی در پایان سال از متخصصان فن می‌خواهند تا معایب و نواقص را بیان دارند که در آینده آنها را برطرف و رشد و کمال بیشتری پیدا کنند.


[[قرآن]] نقد اندیشه‌ها، انتقاد کردن از کردار و رفتارها را با زبان‌های مختلفی تأیید نموده است. در یکجا می‌فرماید: «بندگان مرا بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می‌شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می‌کنند، آنان کسانی هستند که خدا هدایتشان نموده، و آنها خردمندانند»<ref>زمر/ ۱۸.</ref> انتخاب نیکوترین، یعنی نقد سخن و انتخاب احسن و در آیات عدیده‌ای دستور به تفکر داده<ref>بقره/ ۲۱۹.</ref> و همچنین تأکید نموده که در هستی، در تاریخ گذشتگان، در گفتار و کردار پیشینیان و… اندیشه کنید، و دقت نظر بخرج دهید، و منتقدانه به آن‌ها بنگرید و دستور داد که خبرها و سخنانی که از طریق افراد غیرمطمئن و خلاف گو به شما می‌رسد، پی‌گیری کنید، بدون بررسی، نپذیرید.<ref>حجرات/ ۶.</ref> اینها همه نشان می‌دهد که به سخن به دید نقادی نگاه شود.
[[قرآن]] نقد اندیشه‌ها، انتقاد کردن از کردار و رفتارها را با زبان‌های مختلفی تأیید نموده است: {{قرآن|بندگان مرا بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می‌شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می‌کنند، آنان کسانی هستند که خدا هدایتشان نموده، و آنها خردمندانند.|سوره=زمر|آیه=۱۸–۱۷}} انتخاب نیکوترین، یعنی نقد سخن و انتخاب احسن و بوجود آوردن زمینه نقد اندیشه‌ها.<ref>مرکز فرهنگ و معارف قرآن، دایرةالمعارف قرآن کریم، قم، بوستان کتاب، چاپ سوم، ۱۳۸۲ش، ج4، ص393.</ref> قرآن بارها دستور به تفکر داده است.<ref>سوره بقره، آیه۲۱۹. سوره اعراف، آیه۱۷۶. سوره رعد، آیه۳. سوره نحل، آیه۱۱. و ….</ref> قرآن تأکید دارد که در هستی،<ref>سوره آل عمران، آیه۱۹۱. سوره جاثیه، آیه۱۳.</ref> در تاریخ گذشتگان، در گفتار و کردار پیشینیان و… اندیشه کنید.<ref>سوره آل عمران، آیه137. سوره انعام، آیه11. سوره یوسف، آیه ۱۰۹.</ref> خبرها و سخنانی که از طریق افراد غیرمطمئن به شما می‌رسد، پی‌گیری کنید و بدون بررسی، آن را نپذیرید.<ref>سوره حجرات، آیه۶.</ref> اینها همه نشان می‌دهد که به سخن به دید نقادی نگاه شود.


== ۲. شرائط نقد و انتقاد در قرآن ==
== ۲. شرائط نقد و انتقاد در قرآن ==
'''الف) نقد آگاهانه:''' نقد و انتقاد باید آگاهانه باشد نه جاهلانه. مبتنی بر شایعات و توهمات نیز نباشد. (خداوند) گناه و ستم به ناحق را و اینکه چیزی را شریک او قرار دهید و به خداوند مطلبی نسبت دهید که نمی‌دانید، حرام کرده است.<ref>سوره اعراف، آیه۲۸.</ref> از کسانی که جاهلانه و بدون آگاهی نقد و انتقاد می‌کند، انتقاد نموده است.<ref>سوره نور، آیه۱۶. سوره نحل، آیه۱۱۶.</ref>


'''الف) نقد آگاهانه:''' نقد و انتقاد باید آگاهانه باشد نه جاهلانه. مبتنی بر شایعات و توهمات نیز نباید. چنان‌که قرآن کریم می‌فرماید: «(خداوند) گناه و ستم به ناحق را، و اینکه چیزی را شریک او قرار دهید، و به خداوند مطلبی نسبت دهید که نمی‌دانید {{قرآن|انّ تقولوا لاتَعْلَمُونَ}} حرام کرده است.<ref>اعراف/ ۲۸.</ref>
'''ب) نقد عاقلانه:''' {{قرآن||ترجمه=بزودی سبک مغزان از مردم می‌گویند چه چیز آنها را از قبله‌ای که بر آن بودند بازگردانید؟! بگو «مشرق و مغرب از آن خدا است.|سوره= بقره|آیه=۱۴۲}}


و از کسانی که جاهلانه نقد و انتقاد می‌کند، شدیداً انتقاد نموده است. آنجا که می‌فرماید «و با دهان خود سخنی می‌گفتید که به آن علم و یقین نداشتید، و آن را کوچک می‌پنداشتید در حالی که نزد خدا بزرگ است.»<ref>نور/ ۱۶؛ نحل/ ۱۱۶.</ref>
'''ج) نقد مستدل و منطقی:''' {{قرآن|ادْعُ إِلی سَبیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جادِلْهُمْ بِالَّتی هِیَ أَحْسَنُ |ترجمه=و با آنها به روشی که نیکوتر است، استدلال و مناظره کن.|سوره=نحل|آیه=۱۲۵}}
نقد و انتقاد از مخالفین و غیر مسلمانان هم باید منطقی و مستدل باشد: {{قرآن|وَ لا تُجادِلُوا أَهْلَ الْکِتابِ إِلاَّ بِالَّتی هِیَ أَحْسَنُ|ترجمه=با اهل کتاب جز به روشی که از هم نیکوتر است مجادله نکنید.|سوره=عنکبوت|آیه= ۴۶}}


'''ب) نقد عاقلانه:''' {{قرآن||ترجمه=بزودی سبک مغزان از مردم می‌گویند چه چیز آنها را از قبله‌ای که بر آن بودند بازگردانید؟! بگو «مشرق و مغرب از آن خدا است.|سوره= بقره|آیه=142}}
'''د) نقد بدور از انتقام:''' نقد و انتقاد غیر از انتقام است. در نقد صمیمیت حاکم است نه کینه‌توزی. انتقادها به تجسس کشیده نمی‌شود. در زندگی خصوصی افراد و در سخنان پنهانی آنها راه پیدا نمی‌کند.<ref>سوره حجرات، آیه۱۲.</ref> در انتقاد از دشنام به دیگران باید پرهیز شود و احترام افراد نگهداشته شود تا آنها نیز مقابله به مثل نکنند: {{قرآن|وَ لا تَسُبُّوا الَّذینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَیَسُبُّوا اللَّهَ عَدْواً بِغَیْرِ عِلْمٍ| ترجمه=و کسانی که غیر خدا را می‌خوانند دشنام ندهید، مبادا آنها از روی جهل، خدا را دشنام دهند.|سوره=انعام|آیه=۱۰۸}}
 
'''ج) نقد  مستدل و منطقی:''' {{قرآن||ترجمه=و با آنها به روشی که نیکوتر است، استدلال و مناظره کن.|سوره=نحل|آیه=125}}
حتی نقد و انتقاد از مخالفین وغیرمسلمانان هم باید منطقی و مستدل باشد: {{قرآن||ترجمه=با اهل کتاب جز به روشی که از هم نیکوتر است مجادله نکنید.|سوره=عنکبوت|آیه= ۴۶}}
 
'''د) انگیزه الهی در نقد:''' انگیزه و هدف نقد و انتقاد، ارشاد، و رسیدن به حرف نیکو «احسن» و بهترین سخن باید الهی باشد، نه خلاف اخلاق، حسادت و سوء ظن، خیانت، خباثت و تهمت…<ref>رعد/ ۴۳.</ref>
 
'''هـ) نقد بدور از انتقام:''' نقد و انتقاد غیر از انتقام است. در نقد صفا و صمیمیت حاکم است نه کینه‌توزی و همچنین انتقادها و نقدها به تجسس کشیده نشود و در زندگی خصوصی افراد، و در سخنان پنهانی آنها راه پیدا نکند.<ref>حجرات/ ۴۹.</ref> و همچنین در انتقاد و نقد از توهین به دیگران باید پرهیز شود و احترام افراد، یا مکتب را باید نگهداریم، از نقد و انتقاد نرنجیم، نقد دیگران را با آغوش باز بپذیریم.


== ۳. نقد اندیشه‌ها در قرآن ==
== ۳. نقد اندیشه‌ها در قرآن ==
خط ۳۶: خط ۳۱:
'''ب) نقد اندیشه مادیون:''' سخنان ماده پرست‌ها (و مارکسیستها و..) را به نقد می‌کشد «(می‌گویند) غیر از این زندگی دنیای ما، چیزی در کار نیست. پیوسته گروهی از ما می‌میریم، و نسل دیگری جای ما را می‌گیرد، و ما هرگز برانگیخته نخواهیم شد… بزودی از کار (و سخنان خود) پشیمان خواهد شد.»<ref>مؤمنون/ ۳۷–۴۰.</ref>
'''ب) نقد اندیشه مادیون:''' سخنان ماده پرست‌ها (و مارکسیستها و..) را به نقد می‌کشد «(می‌گویند) غیر از این زندگی دنیای ما، چیزی در کار نیست. پیوسته گروهی از ما می‌میریم، و نسل دیگری جای ما را می‌گیرد، و ما هرگز برانگیخته نخواهیم شد… بزودی از کار (و سخنان خود) پشیمان خواهد شد.»<ref>مؤمنون/ ۳۷–۴۰.</ref>


'''ج) نقد غیر مسلمان‌ها با منطق:''' ا ندیشه و سخنان دوگانه پرست‌ها و مشرکان را با منطق و استدلال مورد نقد قرار داده است:
'''ج) نقد غیر مسلمان‌ها با منطق:''' ا ندیشه و سخنان دوگانه پرست‌ها و مشرکان را با منطق و استدلال مورد نقد قرار داده است.
 
* دوگانه پرست‌ها دلیل و برهان ندارند: {{قرآن|أَ إِلهٌ مَعَ اللَّهِ قُلْ هاتُوا بُرْهانَکُمْ|ترجمه= آیا خدای دیگری با خدا است؟! بگو دلیلتان را بیاورید اگر راست می‌گویید.|سوره=نمل|آیه=۶۴}} اگر دو خدا بود، هستی از هم می‌پاشید «اگر در آسمان و زمین جز «الله»، خدایان دیگری بود فاسد می‌شدند، و نظام هستی به هم می‌خورد…»<ref>انبیاء/ ۲۲.</ref>
* دوگانه پرست‌ها دلیل و برهان ندارند {{قرآن|أَ إِلهٌ مَعَ اللَّهِ قُلْ هاتُوا بُرْهانَکُمْ}} آیا خدای دیگری با خدا است؟! بگو دلیلتان را بیاورید اگر راست می‌گویید»<ref>نمل/ ۶۴.</ref> ۲. اگر دو خدا بود، هستی از هم می‌پاشید «اگر در آسمان و زمین جز «الله»، خدایان دیگری بود فاسد می‌شدند، و نظام هستی به هم می‌خورد…»<ref>انبیاء/ ۲۲.</ref>
 
* قرآن کسانی را که می‌گویند و عمل نمی‌کنند. از دیگران انتقاد می‌کنند ولی انتقاد پذیر نیستند، به شدت انتقاد نموده است.<ref>صف/ ۳.</ref>
* قرآن کسانی را که می‌گویند و عمل نمی‌کنند. از دیگران انتقاد می‌کنند ولی انتقاد پذیر نیستند، به شدت انتقاد نموده است.<ref>صف/ ۳.</ref>
* قرآن یهودیان را بخاطر تحریف در کتب‌شان، مورد علامت و انتقاد قرار داده است.<ref>نساء/ ۴۶، مائده/ ۱۳، مائده/ ۴۱.</ref> و همین‌طور اندیشه یهودیان را که عزیر را پسر خدا می‌داند، و مسیحیان که مسیح را فرزند خدا یا خدا می‌دانند، نقد و رد نموده است.<ref>مائده/ ۱۷، توبه/ ۳۰.</ref>
* قرآن یهودیان را بخاطر تحریف در کتب‌شان، مورد علامت و انتقاد قرار داده است.<ref>نساء/ ۴۶، مائده/ ۱۳، مائده/ ۴۱.</ref> و همین‌طور اندیشه یهودیان را که عزیر را پسر خدا می‌داند، و مسیحیان که مسیح را فرزند خدا یا خدا می‌دانند، نقد و رد نموده است.<ref>مائده/ ۱۷، توبه/ ۳۰.</ref>


== تذکر مهم ==
== تذکر مهم ==
# قرآن اصل نقد و انتقاد را تأیید می‌کند و شرائطی برای آن بیان می‌کند و خود به نقد دیگران پرداخته است. این بدان معنی نیست که هر سخنی قابل نقد است و هر کلامی نقدپذیر است. ضروریات و مسلمات را نمی‌توان مورد نقد قرار داد. کلام خدا را نمی‌توان نقد کرد، چراکه نقد برای رسیدن به سخن نیکو و اندیشه برتر است {{قرآن|فیتّبعون احسنه<ref>زمر/ ۱۸.</ref> ولی خداوند خود {{قرآن|احسن الخالقین}}<ref>مؤمنون/ ۱۴.</ref> است و کلام خدا برترین کلام {{قرآن|احسن الحدیث}}<ref>زمر/ ۲۳، فصلت/ ۳۳.</ref> و قصه‌ها و داستان‌های او بهترین قصه {{قرآن|احسن القصص}}<ref>یوسف/ ۱۲.</ref> است.
# قرآن اصل نقد و انتقاد را تأیید می‌کند و شرائطی برای آن بیان می‌کند و خود به نقد دیگران پرداخته است. این بدان معنی نیست که هر سخنی قابل نقد است و هر کلامی نقدپذیر است. ضروریات و مسلمات را نمی‌توان مورد نقد قرار داد. کلام خدا را نمی‌توان نقد کرد، چراکه نقد برای رسیدن به سخن نیکو و اندیشه برتر است {{قرآن|فیتّبعون احسنه<ref>زمر/ ۱۸.</ref> ولی خداوند خود {{قرآن|احسن الخالقین}}<ref>مؤمنون/ ۱۴.</ref> است و کلام خدا برترین کلام {{قرآن|احسن الحدیث}}<ref>زمر/ ۲۳، فصلت/ ۳۳.</ref> و قصه‌ها و داستان‌های او بهترین قصه {{قرآن|احسن القصص}}<ref>یوسف/ ۱۲.</ref> است.
# نقد برای جدا کردن حق از باطل، هدایت از ضلالت و واقع از غیرواقع است. خدا و کلام او حق محض<ref>احزاب/ ۴.</ref> است لذا نقد در آن راه ندارد. کلام معصومین(ع) نیز عین حق و مطابق واقع است و نقدبردار نیست، چون حق و واقع نقد نمی‌پذیرد: «ما یَنْطِقُ عَنِ الْهَوی إِنْ هُوَ إِلاَّ وَحْیٌ یُوحی» و هرگز (پیامبر) از روی هوس سخن نمی‌گوید، آنچه می‌گوید چیزی جز وحی که بر او نازل شده نیست بلی برداشت غیرمعصوم را از قرآن و روایات، شیوه استدلال، استنباطات و نتیجه‌گیری‌ها… می‌توان مورد نقد قرار داد، اما آنجای که مراد خداوند روشن باشد (نص صریح) و همچنین مدلول روایات تبیین (و صریح) باشد نقد در آن راه ندارد، اگر هم کسی اقدام به نقد کند، نوعی کار جاهلانه است. نتیجه این شد که قرآن اصل نقد و انتقاد را تأیید و تشویق نموده است، و شیوه و کیفیت نقد را بیان نموده و خود به نقد اندیشه‌های دیگر پرداخته، منتهی هر کلامی نقدپذیر نیست، کلام حق، و مطابق واقع و کلام خداوند و معصومین نقدپذیر نمی‌باشند. آنچه در پایان قابل ذکر است، این است که: در عرصهٔ نقد و بررسی بیشتر باید به اندیشه توجه نمود نه به اندیشه گر؛ یعنی در نقد و بررسی باید به «ما قال» توجه داشت نه «من قال»، هر چند گاهی در دو مورد نیز مورد نظر هست.
# نقد برای جدا کردن حق از باطل، هدایت از ضلالت و واقع از غیرواقع است. خدا و کلام او حق محض<ref>احزاب/ ۴.</ref> است لذا نقد در آن راه ندارد. کلام معصومین(ع) نیز عین حق و مطابق واقع است و نقدبردار نیست، چون حق و واقع نقد نمی‌پذیرد: «ما یَنْطِقُ عَنِ الْهَوی إِنْ هُوَ إِلاَّ وَحْیٌ یُوحی» و هرگز (پیامبر) از روی هوس سخن نمی‌گوید، آنچه می‌گوید چیزی جز وحی که بر او نازل شده نیست بلی برداشت غیرمعصوم را از قرآن و روایات، شیوه استدلال، استنباطات و نتیجه‌گیری‌ها… می‌توان مورد نقد قرار داد، اما آنجای که مراد خداوند روشن باشد (نص صریح) و همچنین مدلول روایات تبیین (و صریح) باشد نقد در آن راه ندارد، اگر هم کسی اقدام به نقد کند، نوعی کار جاهلانه است. نتیجه این شد که قرآن اصل نقد و انتقاد را تأیید و تشویق نموده است، و شیوه و کیفیت نقد را بیان نموده و خود به نقد اندیشه‌های دیگر پرداخته، منتهی هر کلامی نقدپذیر نیست، کلام حق، و مطابق واقع و کلام خداوند و معصومین نقدپذیر نمی‌باشند. آنچه در پایان قابل ذکر است، این است که: در عرصهٔ نقد و بررسی بیشتر باید به اندیشه توجه نمود نه به اندیشه گر؛ یعنی در نقد و بررسی باید به «ما قال» توجه داشت نه «من قال»، هر چند گاهی در دو مورد نیز مورد نظر هست.
{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}
۲٬۱۵۱

ویرایش