نفس اماره

نسخهٔ تاریخ ‏۲۴ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۰۰ توسط A.rezapour (بحث | مشارکت‌ها) (ابرابزار)
سؤال

در قرآن کریم نفس اماره به چه چیزی اطلاق شده است؟

نفس اماره نفس سرکش است که انسان را به گناه ترغیب می‌کند. در سوره یوسف آمده است که نفس اماره به بدی امر می‌کند. این نفس مبدأ رذالت‌های اخلاقی و محرک آن است. با ایمان و تقوا و مجاهدت انسان، این نفس توسط نفس لوامه کنترل می‌شود و می‌توان از رغبت آن به معصیت جلوگیری کرد.

انواع نفس

عالمان علم اخلاق، سه نوع نفس برای انسان قائل هستند:

۱. نفس امّاره: نفس اماره همان نفس سرکش است که انسان را به گناه فرمان می‌دهد و به هر سو می‌کشاند؛ لذا به او اماره گفته‌اند. در قرآن در آیه ۵۳ سوره یوسف به این نفس اشاره شده است که از زبان حضرت یوسف آمده است که این نفس امر به بدی می‌کند. این آیه اشاره دارد که تمام بدی‌ها از نفس سرکش است؛ لذا حضرت علی(ع) می‌فرماید: «نفس پیوسته خواهان نافرمانی و معصیت است.»[۱]

۲. نفس لوامه: نفس لوامه را نفس سرزنش گر و به تعبیری وجدان آدمی می‌دانند. این مرحله پس از تعلیم و تربیت و مجاهدت انسان به آن ارتقاء می‌یابد، در این مرحله ممکن است انسان بر اثر طغیان غرایز گاهی مرتکب خطاء شود، اما فوراً پشیمان می‌شود و به ملامت و سرزنش خویش می‌پردازد، و تصمیم بر جبران گناه می‌گیرد و توبه می‌کند: ﴿سوگند به روز رستاخیز و سوگند به نفس سرزنش‌گر.(قیامت:۱و۲)

۳. نفس مطمئنه: نفس مطمئنه مرحله‌ای است که انسان با آن به جایی می‌رسد که غرایز سرکش در برابر او رام می‌شوند؛ زیرا عقل و ایمان آن چنان قوی هستند که غرایز نفسانی در برابر آن توانایی چندانی ندارد که این همان مرحله آرامش و سکینه است. البته این مرحله و مقام ویژه پیامبران و پیشوایان و پیروان راستین آنها است.[۲] در قرآن آمده است:﴿تو ای روح آرام یافته، به سوی پروردگارت بازگرد در حالی که هم تو از او خشنودی و هم او از تو خشنود است…(فجر:۲۷و۲۸)

یادداشت یک

﴿إِنْ یَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَ ما تَهْوَی الْأَنْفُس؛ آنان جز از گمان‌های بی‌اساس و از هوای نفس پیروی نمی‌کنند.(نجم:۲۳)

حضرت علی(ع) می‌فرماید: «پس بسیار عقل‌ها و خردها که شهوات بر آن‌ها حکومت می‌کند.»[۳]

﴿أَ فَرَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ؛ آیا دیدی کسی را که هوس‌های خود را خدای خود قرار داده است؟(جاثیه:۲۳)

﴿فَطَوَّعَتْ لَهُ نَفْسُهُ قَتْلَ أَخیهِ؛ نفس سرکش کم‌کم او را به کشتن برادرش ترغیب کرد و (سرانجام) او را کشت.(مائده:۳۰)

﴿... وَ اتَّبَعَ هَواهُ فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ الْکَلْبِ إِنْ تَحْمِلْ عَلَیْهِ یَلْهَث؛ او از هوای نفس پیروی نمود سرگذشت او همانند داستان سگ است که اگر به آن حمله کنی زبان از دهان بیرون می‌آورد و اگر رهایش نمایی باز زبانش را خارج می‌سازد.(اعراف:۱۷۶)

پیامبر(ص) درباره تشبیه نفس اماره می‌فرماید: «مثل نفس مثل شترمرغ است که زیاد می‌خورد، ولی وقتی که چیزی روی او گذاشتی پرواز نمی‌کند و مثل نفس مثل خر زهره است که رنگش زیبا است امّا طعمش تلخ است.»[۴]

یادداشت دو

انسان دارای نفس است و نفس دارای حیات می‌باشد. نفس در وجود انسان کارکردهای متفاوت و گوناگونی دارد. در انسان نفسی وجود دارد که به او جهت می‌دهد. خواهش‌ها و تمایلات، واقعیت‌هایی در وجود انسان هستند. اینها برخاسته از نفس آدمی اند. این واقعیت در دستورهای اخلاقی مد نظر بوده است. دستورهای فراوانی وجود دارد که برای هدایت نفس بوده و در صدد تنظیم نقش و کارکرد درست نفس است، بی آن که در صدد از کار انداختن آن باشند.[۵]

در قرآن کریم از نفس تعبیرهایی گوناگون شده است.

نفس اماره در پی برآوردن خواهش‌ها و تمایلات خود می‌باشد. اگر کنترل اعضا و جوارح انسان به دست نفس اماره باشد، آنها اسیر می‌شوند و هر چه را این نفس دستور دهد انجام می‌دهند. دست، چشم، پا و سایر اعضای بدن مرتکب گناه می‌شوند. نفس اماره زبان را به کارهای زشت - مثل غیبت، تهمت، فحش و بدگویی - وادار می‌کند. این حالت در انسان بدترین حالت نفس است و او را به بیراهه سوق می‌دهد. انسان را به تدریج به حیوان درنده و شکم پرست و شهوتران تبدیل می‌کند. ممکن است یک نفس سرکش، دنیایی را به فساد بکشد. انسان اگر جلوی تمایلات نفسانی اش را نگیرد و نفس اماره را رها کند، درنده تر از هر درنده ای خواهد بود.[۶]

لوامه مثل اماره صیغه مبالغه است؛ یعنی بسیار ملامت کننده. نفس اگر به نقش ملامت گری خود بپردازد و در شعاع سایر امور قرار نگیرد، انسان را به کمال می‌رساند. نفس لوامه انسان را به جهت کارهای زشت مرتکب شده سرزنش می‌کند. از نفس لوامه به «وجدان» نیز تعبیر می‌کنند. اگر انسان برحسب طغیان نفس، کار زشتی انجام بدهد، متوجه کار بد خودش می‌شود و خود را ملامت می‌کند. در عین حال ممکن است کسانی هم وجود داشته باشند که بر اثر تکرار کارهای ناروا و حرام، نفس لوامه آنان به تدریج نقش خود را از دست بدهد و دیگر ملامت گری نکند.[۷]

یکی دیگر از ویژگیهای نفس با گرایش اخلاقی، الهام شدن و از درون یادآور شدن است. قرآن در این باره می‌فرماید: (و نفس و ما سواها فألهمها فجورها و تقواها)[۱] "قسم به نفس و آن کس که آن را متناسب آفرید، پس زشتی‌ها و خوبی‌ها را به او الهام کرد.""نفس ملهمه" نفسی است که اگر بیدار شود مورد توجه خدا قرار می‌گیرد و درباره هرکاری می‌تواند قضاوت کند و این که چه کاری صحیح و چه کاری نادرست است. نفس ملهمه نفسی است که یک نوع پیوندی به عالم غیب پیدا می‌کند و می‌تواند خوب و بد را تمیز دهد.[۸]

منابع

  1. نهج البلاغه، خطبه ۱۷۶.
  2. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، قم، انتشارات دار الکتب الاسلامیه، چ ۱۴، ۱۳۷۴، ج۹، ص۴۳۶.
  3. نهج البلاغه، کلمات قصار، ۲۱۱.
  4. ری شهری، میزان الحکمه، قم، مرکز النشر، چ اوّل، ۱۳۶۲، ج۹، ص۶۰.
  5. منتظری، حسینعلی، اسلام دین فطرت، تهران، نشر سایه، ۱۳۸۵، ص۳۱۴.
  6. منتظری، حسینعلی، اسلام دین فطرت، تهران، نشر سایه، ۱۳۸۵، ص۳۱۵.
  7. منتظری، حسینعلی، اسلام دین فطرت، تهران، نشر سایه، ۱۳۸۵، ص۳۱۵.
  8. منتظری، حسینعلی، اسلام دین فطرت، تهران، نشر سایه، ۱۳۸۵، ص۳۱۵.