نظریه اسلام منهای روحانیت: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۶: خط ۱۶:
در این فضا، رویکردهای جدیدی به دین و دینداری رخ می­‌نماید؛ رویکردهایی که صاحبانشان تلاش می­‌کنند از منظری جدید به دینداری بنگرند. آنان، در عین ایمان به جایگاه دین در حیات بشری، دینداری سنتی را رافع نیازهای بشر جدید نمی­‌دانند و در تلاش­‌اند تا گفتمان دینی خود را در تعامل با گفتمان جدید تجدد عرضه کنند. پر رنگ­‌ کردن وجه اجتماعی و سیاسی اسلام و تلاش برای یافتن پاسخ­‌های اسلامی برای مسائل عصری از جمله نمودهای این رویکرد جدید بود که در قالب تألیفاتی در مورد این مباحث دنبال می­‌شد.<ref>جعفریان، رسول، جریان­‌ها و سازمان­‌های مذهبی-سیاسی ایران (از روی­‌ کار آمدن محمدرضا­شاه تا پیروزی انقلاب اسلامی ۱۳۲۰-۱۳۵۷)، تهران، نشر علم، ۱۳۹۶، ص ۵۰۰-۵۰۵. </ref>
در این فضا، رویکردهای جدیدی به دین و دینداری رخ می­‌نماید؛ رویکردهایی که صاحبانشان تلاش می­‌کنند از منظری جدید به دینداری بنگرند. آنان، در عین ایمان به جایگاه دین در حیات بشری، دینداری سنتی را رافع نیازهای بشر جدید نمی­‌دانند و در تلاش­‌اند تا گفتمان دینی خود را در تعامل با گفتمان جدید تجدد عرضه کنند. پر رنگ­‌ کردن وجه اجتماعی و سیاسی اسلام و تلاش برای یافتن پاسخ­‌های اسلامی برای مسائل عصری از جمله نمودهای این رویکرد جدید بود که در قالب تألیفاتی در مورد این مباحث دنبال می­‌شد.<ref>جعفریان، رسول، جریان­‌ها و سازمان­‌های مذهبی-سیاسی ایران (از روی­‌ کار آمدن محمدرضا­شاه تا پیروزی انقلاب اسلامی ۱۳۲۰-۱۳۵۷)، تهران، نشر علم، ۱۳۹۶، ص ۵۰۰-۵۰۵. </ref>


نظریهٔ اسلام منهای روحانیت در ایران در بستری نگاه نو و انتقادی به مذهب پیدا شد. علی شریعتی (۱۳۱۲-۱۳۵۶ش) مهم‌ترین مروج این نظریه بود. شریعتی معتقد بود که در اسلام عالم دینی وجود داشته و طبقهٔ و سازمانی به نام روحانیت وجود ندارد و مردم بدون واسطهٔ طبقه و گروهی با خداوند ارتباط می‌گیرند.  
نظریهٔ اسلام منهای روحانیت در ایران در بستری نگاه نو و انتقادی به مذهب پیدا شد. علی شریعتی (۱۳۱۲-۱۳۵۶ش) مهم‌ترین مروج این نظریه بود. شریعتی معتقد بود که در اسلام عالم دینی وجود دارد و طبقهٔ و سازمانی به نام روحانیت وجود ندارد و مردم بدون واسطهٔ طبقه و گروهی با خداوند ارتباط می‌گیرند.<ref>شریعتی، علی، مجموعه آثار، ج ۲۲، ص ۱۹۸؛ نیز: شریعتی، علی، مجموعه آثار، ج ۴، ص ۳۹۰. </ref>


== انتقاد از این نظریه ==
== انتقاد به این نظریه ==
غافل از آنکه این شعار و نگاه به روحانیت بیش از آنکه به جایگاه روحانیت لطمه وارد سازد، بیانگر فقدان شناخت و آگاهی آنان از اسلام و روحانیت است. این دسته از روشنفکران در حالی اسلام را با مسیحیت تحریف شده یکسان انگاشتند که دین اسلام از اساس با مسیحیت تحریف شده تفاوت داشته و ماهیت و جایگاه روحانیت اسلام با کشیشان مسیحی بسیار متفاوت است، مسیحیت کاتولیک برآموزه‌های خرافی که در قالب گزاره‌های دینی مسلّم و یقینی شکل گرفته بودند، تأکید نموده و با هر نوع نظریه و دیدگاهی که مخالف آن بود مخالفت می‌نمود از این رو با پیشرفتهای علمی زمان خویش به مقابله برخاست ولی اسلام آموزه‌های خویش را از منابع معتبر و با اصول و شیوه‌های دریافت نموده و عقل را به عنوان یکی از منابع دین پذیرفته و بیشترین تأکید و توجه را به علم و دانش دارد و روحانیت به عنوان کارشناسان و متخصصان علوم دینی وظیفه تبیین آن را برعهده دارند.
امام (ره) در برابر چنین القائاتی ایستادگی نموده و به روشنگری پرداخته فرمودند: «اگر شما را از صحنه خارج کنند، اسلام را کنار زدند. طب بی طبیب نمی‌تواند عمل بکند، طبیب می‌خواهد، متخصص می‌خواهد. اسلام به استثنای روحانیت مثل طب به استثنای طبیب است. این که اسلام را تا اینجا رسانده همین طبقه بوده است و شما الان مکلفید که اسلام را با قدرت به نسلهای آتیه تحویل بدهید.»<ref>صحیفه نور، ج۵، ص۶۲</ref>
 
علاوه بر اینکه ادعای یکسان انگاشتن فهم همگان در متون دینی بر خلاف حکم عقل و منطق و روش عقلایی است و همانگونه که در مسائل تخصصی نمی‌توان فهم متخصصان آن رشته را با دیگران یکسان شمرد، در مسائل دینی نیز فهم روحانیت به عنوان متخصصان علوم اسلامی که بر پایه مبانی و اصول دینی استوار است با دیگران قابل مقایسه نیست. تعجب از کسانی است که در ساحت تخصص در تمامی علوم به خود اجازه نمی‌دهند که چنین ادعایی را مطرح کنند ولی در مسائل دینی بر خلاف این حکم عقلی و روش عقلایی فهم متخصصان علوم دینی و روحانیت را یکسان شمرده وراه را برای فهم متون دینی برای همگان باز نموده‌اند. ماهیت شعار اسلام منهای روحانیت، اسلام بدون کارشناس و متخصص آن است. امام (ره) در برابر چنین القائاتی ایستادگی نموده و به روشنگری پرداخته فرمودند: «اگر شما را از صحنه خارج کنند، اسلام را کنار زدند. طب بی طبیب نمی‌تواند عمل بکند، طبیب می‌خواهد، متخصص می‌خواهد. اسلام به استثنای روحانیت مثل طب به استثنای طبیب است. این که اسلام را تا اینجا رسانده همین طبقه بوده است و شما الان مکلفید که اسلام را با قدرت به نسلهای آتیه تحویل بدهید.»<ref>صحیفه نور، ج۵، ص۶۲</ref>


طرح شعار «اسلامِ منهای روحانیت» برای آن بود که به تدریج رهبری دینی را از میان بردارند و با گذشت زمان، تنها یک سلسله قوانین مکتوب و بی‌روح بماند و آن را به دلخواه خود تفسیر و تحریف کنند. زنده بودن اسلام و قوانین اسلامی، فقط با وجود رهبر قانون فهم و عادل و آگاه و قاطع و شجاع امکان‌پذیر است؛ که قانون را خوب بفهمد، آن را خوب اجرا کند، و در برابر تهاجم‌های بیگانه داخلی و خارجی، خوب از آن دفاع کند.
طرح شعار «اسلامِ منهای روحانیت» برای آن بود که به تدریج رهبری دینی را از میان بردارند و با گذشت زمان، تنها یک سلسله قوانین مکتوب و بی‌روح بماند و آن را به دلخواه خود تفسیر و تحریف کنند. زنده بودن اسلام و قوانین اسلامی، فقط با وجود رهبر قانون فهم و عادل و آگاه و قاطع و شجاع امکان‌پذیر است؛ که قانون را خوب بفهمد، آن را خوب اجرا کند، و در برابر تهاجم‌های بیگانه داخلی و خارجی، خوب از آن دفاع کند.
۶٬۸۱۴

ویرایش