نسبت تشیع و تصوف: تفاوت میان نسخه‌ها

۶۰۹ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۴ ژوئیهٔ ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷: خط ۷:


{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
تشیع و تصوف نسبت به بعضی آموزه‌های یکدیگر نزدیکی دارند و در بعضی عقاید، تشیع در رد آن برخاسته است. تشیع جنبه‌های عرفانی و معنوی تصوف را تأیید می‌کند اما برخی عقاید صوفیانه و بعضی اعمال و اعتقادات آن را مانند وحدت وجود، حلول، اتحاد، قائل شدن به جبر، و مدارا با پیروان تمامی ادیان و خانقاه نشینی مورد نقد و مذمت قرار می‌دهد. برخی عالمان شیعه، حقیقت تصوف را سلوک باطنی می‌دانند و آن را موافق و عصاره و دین دانسته‌اند و  آنان که ملتزم به ظاهر و باطن شرع هستند را تأیید می کنند.
تشیع و تصوف نسبت به بعضی آموزه‌های یکدیگر نزدیکی دارند و در بعضی عقاید، تشیع در رد آن برخاسته است. تشیع جنبه‌های عرفانی و معنوی تصوف را تأیید می‌کند اما برخی عقاید صوفیانه و بعضی اعمال و اعتقادات آن را مانند جدایی از دنیا، وحدت وجود، حلول، اتحاد، قائل شدن به جبر، و مدارا با پیروان تمامی ادیان و خانقاه نشینی مورد نقد و مذمت قرار می‌دهد. برخی عالمان شیعه، حقیقت تصوف را سلوک باطنی می‌دانند و آن را موافق و عصاره و دین دانسته‌اند و  آنان که ملتزم به ظاهر و باطن شرع هستند را تأیید می کنند.


== نقد تشیع به تصوف ==
== نقد تشیع به تصوف ==
خط ۲۷: خط ۲۷:


== نزدیکی تشیع و تصوف ==
== نزدیکی تشیع و تصوف ==
از سدۀ ۷ ق برخی از عالمان شیعۀ امامیه با تلفیق اندیشه‌های صوفیانه و الاهیات و فلسفۀ شیعی، در پی‌ریزی عرفان شیعی کوشیدند. اولین کوشش برای پایه‌گذاری عرفان شیعی در میان علمای امامیه از سوی کمال‌الدین میثم بن علی بحرانی (د ۶۸۹ق) صورت گرفت. گفته‌اند که شرح نهج‌البلاغۀ او مشتمل بر حکمت عملی، کلام و تصوف است. شهید اول (د ۷۸۶ق) در کتاب الدروس الشرعیة در بحث وقف، صوفیانِ مشغول عبادت و مقید به شریعت را تأیید کرده است. از برجسته‌ترین نمایندگان شیعۀ امامیه در پیوند تصوف و تشیع، سیدحیدر آملی (د ۷۸۲ ق) است که در جامع الاسرار خود به وحدت تصوف و تشیع قائل شده است. وی با تأکید بر آنکه صوفیان حقیقی پیروان امامت بوده‌اند، نقش مهمی در آشتی دادن تفکرات شیعی با آراء صوفیانه داشت.
از سدۀ ۷ ق برخی از عالمان شیعۀ امامیه با تلفیق اندیشه‌های صوفیانه و الاهیات و فلسفۀ شیعی، در پی‌ریزی عرفان شیعی کوشیدند. اولین کوشش برای پایه‌گذاری عرفان شیعی در میان علمای امامیه از سوی ابن میثم بحرانی (د ۶۸۹ق) صورت گرفت. گفته‌اند که شرح نهج‌البلاغۀ او مشتمل بر حکمت عملی، کلام و تصوف است. شهید اول (د ۷۸۶ق) در کتاب الدروس الشرعیة در بحث وقف، صوفیانِ مشغول عبادت و مقید به شریعت را تأیید کرده است. از برجسته‌ترین نمایندگان شیعۀ امامیه در پیوند تصوف و تشیع، سیدحیدر آملی (د ۷۸۲ ق) است که در جامع الاسرار خود به وحدت تصوف و تشیع قائل شده است. وی با تأکید بر آنکه صوفیان حقیقی پیروان امامت بوده‌اند، نقش مهمی در آشتی دادن تفکرات شیعی با آراء صوفیانه داشت.


علامه مجلسی با اصل تصوف مخالف نبود و میان کسانی چون ابن طاووس حلی، ابن فهد حلی، شهید ثانی و شیخ صفی‌الدین اردبیلی که به تصوف شهرت داشتند، و صوفیانی که به زعم او در دین بدعت آوردند و با امامان(ع) به معارضه پرداختند، تفاوت قائل بود و گروه اول را بر طریق حق می‌دانست
علامه مجلسی با اصل تصوف مخالف نبود و میان کسانی چون ابن طاووس حلی، ابن فهد حلی، شهید ثانی و شیخ صفی‌الدین اردبیلی که به تصوف شهرت داشتند، و صوفیانی که به زعم او در دین بدعت آوردند و با امامان(ع) به معارضه پرداختند، تفاوت قائل بود و گروه اول را بر طریق حق می‌دانست
خط ۳۶: خط ۳۶:


احترامی که تشیع و تصوف به تساوی برای امام علی (ع) قائلند، نشان می‏‌دهد که چگونه تشیع و تصوف، در نهایت به یکدیگر می‏‌پیوندند. تصوف دارای شریعت خاص خود نیست، بلکه صرفا طریقت است اما تشیع هم شریعت و هم طریقت دارد. تشیع در جنبه طریقتی خود در بسیاری موارد مانند تصوف است همچنین در جنبه‏‌های شریعتی و کلامی شیعه، پاره‏ای عناصر عرفانی به چشم می‏‌خورد که آن را به تصوف نزدیک می‏‌کند.<ref>نسبت تشیع و تصوف، سید حسین نصر، سید هادی رضوی، محمد سوری،                                    بازتاب اندیشه 1386 شماره 85</ref>
احترامی که تشیع و تصوف به تساوی برای امام علی (ع) قائلند، نشان می‏‌دهد که چگونه تشیع و تصوف، در نهایت به یکدیگر می‏‌پیوندند. تصوف دارای شریعت خاص خود نیست، بلکه صرفا طریقت است اما تشیع هم شریعت و هم طریقت دارد. تشیع در جنبه طریقتی خود در بسیاری موارد مانند تصوف است همچنین در جنبه‏‌های شریعتی و کلامی شیعه، پاره‏ای عناصر عرفانی به چشم می‏‌خورد که آن را به تصوف نزدیک می‏‌کند.<ref>نسبت تشیع و تصوف، سید حسین نصر، سید هادی رضوی، محمد سوری،                                    بازتاب اندیشه 1386 شماره 85</ref>
گرایش به ولی، قرار دادن شیخ به تبعیت از امامت، گرایش به پیشه وری، گرایش به اعداد و حروف و تطبیق آن با افکار مهدی باورانه، از اثرپذیری تصوف از شیعه است.<ref>بررسي وجوه اشتراک و افتراق ميان تصوف و تشيع، احمدپور محمدامين, ضروني قدرت اله، عرفانيات در ادب فارسي (ادب و عرفان (ادبستان)،                                                  زمستان ۱۳۹۱، دوره ۴، شماره ۱۳</ref>


{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}
۱۵٬۱۶۱

ویرایش