نزدیکی خدا به بنده

سؤال

اگر خداوند از رگ گردن نزدیک‌تر است، جمله دعای ابوحمزه ثمالی که فرموده‌ است «أَنَّ الرَّاحِلَ إِلَیْکَ قَرِیبُ الْمَسَافَةِ» مسافت این‌جا چه معنی دارد؟

آیات قرآن و روایات معصومین(ع) تعبیرات گوناگونی در رابطه با ارتباط خدا با بندگان را بیان نموده‌اند، از باب نمونه در سه جای قرآن نسبت به خدا تعبیر ﴿... بَصِیرٌ بِالْعِبَادِ[۱] خدا (به امور) بندگان بینا است، و چندین مورد هم ﴿بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ[۲] خداوند به اعمال شما بینا است. همچنین کلمه «قریب» در مورد خداوند در قرآن زیاد استعمال شده است؛ مثلاً در سوره مبارکه بقره چنین آمده است: ﴿وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَه الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ؛ هنگامی بندگان من از تو درباره من سؤال کنند، (بگو:) من نزدیکم دعای دعاکننده را، به هنگامی که مرا می‌خواند، پاسخ می‌گویم(بقره:۱۸۶) و در سوره هود می‌فرماید: ﴿فَاسْتَغْفِرُوهُ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ إِنَّ رَبِّی قَرِیبٌ مُجِیبٌ؛ از او آمرزش بطلبید سپس به سوی او بازگردید که پروردگارم (به بندگان خود) نزدیک و اجابت کننده (خواسته‌های آنها) است(هود:۶۱)، و در سوره سبأ آمده: ﴿إِنَّهُ سَمِیعٌ قَرِیبٌ؛ او شنوای نزدیک است(سبأ:۵۰).

مقابل قریب، کلمه بعید است که موارد مختلفی از این ماده در قرآن آمده، مثلاً در سوره بقره آیه ۱۷۶: ﴿لَفِی شِقَاقٍ بَعِیدٍ؛ در شکافی عمیق قرار دارند و در سوره ابراهیم، آیه ۳: ﴿أُولَئِکَ فِی ضَلالٍ بَعِیدٍ؛ آنها در گمراهی دوری هستند. مقصود در این موارد، دور بودن مکانی نیست بلکه مراد، دور بودن از حقیقت و رحمت و لطف و فیوضات الهی است.

با توجه به آیات ذکر شده مشخص می‌شود که مقصود از «بینا بودن» و «نزدیک بودن»، معنای ظاهری این الفاظ که در اذهان ما وجود دارد نیست، چون که معنای ظاهری «دیدن» این است که به وسیله چشم صورت می‌گیرد و لازمه چشم داشتن این است که صاحب چشم دارای جسم باشد، همچنین معنای ظاهری «نزدیک بودن» این است که دو چیز از نظر مکانی فاصله بین آنها کم شود که لازمه آن نیز جسم بودن است، در حالی که طبق اعتقادات ما و دلالت ادله عقلی، خداوند سبحان جسم نیست، تا با چشم خود ببیند و به انسان‌ها نزدیک شود، پس مراد از بینا بودن و نزدیک بودن این است که خداوند احاطه علمی کامل نسبت به بندگان دارد و از احوالات آنها آگاهی دارد و حتی از درون انسان‌ها نیز خبر دارد.

امام سجاد(ع) در دعای ابوحمزه ثمالی به خدا عرض می‌کند که: «أَنَّ الرَّاحِلَ إِلَیْکَ قَرِیبُ الْمَسَافَةِ» یعنی کسی که به سوی تو حرکت نماید و کوچ کند فاصله معنوی بین او تا رسیدن به رحمت بی‌منتهای تو نزدیک می‌شود و مقصود از نزدیکی و دوری انسان از خداوند، نزدیکی و دوری معنوی است نه مسافت مکانی. خداوند در قرآن می‌فرماید: ﴿وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ؛ ما از رگ گردن به او (انسان) نزدیک‌تریم(ق:۱۶)، این مثلی است که خدا برای علم او به احوال آدمی بیان کرده ‌است و از باب تشبیه و مبالغه است و این نزدیکی به انسان به علم و قدرت است نه به مکان و مسافت.

بنابراین خداوند همیشه به انسان‌ها نزدیک است یعنی کاملاً از احوالات او خبر دارد، اما نزدیک شدن انسان‌ها به خدا و نزدیکی معنوی آنان به اعمال و رفتار خودشان بستگی دارد.[۳]


برای مطالعه بیشتر

  • تفسیر المیزان، علامه طباطبایی، انتشارات اسراء، قم، ج۱۸، ص۵۱۸.
  • اخلاق در قرآن، حضرت آیت الله مصباح یزدی، مؤسسه پژوهشی امام خمینی، ج۱، ص۲۷۲ الی ۳۰۰.


منابع

  1. آل عمران/آیه ۱۵ و ۲۰؛ غافر/۴۴.
  2. بقره/۱۱۰، ۲۳۳، ۲۳۷ و ۲۶۵.
  3. طباطبایی، محمد حسین، المیزان، قم، انتشارات اسراء، ج۱۸، ص۵۱۸.