نام‌های مذهب تشیع

نسخهٔ تاریخ ‏۲۴ ژانویهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۷:۳۲ توسط Rezvani (بحث | مشارکت‌ها)


سؤال

نام های مختلف مذهب تشیع چیست؟ و هر کدام چه معنایی دارد؟

یکی از نامهای این مذهب، شیعه و تشیع است. شیعه به معنای پیرو و یار است. پیامبر(ص) خود پیروان امام علی(ع) را شیعه علی(ع) نامیده است، و این عنوان همچنان به پیروان ایشان اطلاق می شود. نام دیگر مذهب اهل بیت است، به این دلیل که پیروان این مذهب اهل بیت(ع) را در کنار قرآن به عنوان رهبر قرار داده اند. عنوان دیگر امامیه اثناعشریه یا دوازده امامی است. به این دلیل که این مذهب پس از پیامبر(ص) پیرو امامان دوازده گانه از فرزندان ایشان هستند. نام دیگر این مذهب جعفری است زیرا امام جعفر صادق(ع) در دوره ضعف بنی امیه توانست تعالیم اسلامی و نبوی را تبیین نماید. علاوه بر این که مذاهب معروف فقهی دیگر در این دوره زمانی شکل گرفتند از این رو مذهب فقهی اهل بیت نیز به نام جعفری مشهور گشت.

شیعه

یکی از نامهای این مذهب، شیعه و تشیع است. معنای شیعه پیرو و یار است و به پیروان و یاران هر کس شیعه او گفته می‌شود. در قرآن نیز شیعه به همین معنا استعمال شده است:[۱] ﴿فَوَجَدَ فِیها رَجُلَیْنِ یَقْتَتِلانِ هذا مِنْ شِیعَتِهِ وَ هذا مِنْ عَدُوِّهِ؛ موسی در شهر دو مرد را دید که جنگ می‌کردند یکی از شیعیان (پیروان) او و یکی از دشمنانش بود.[۲]

دلیل نام‌گذاری این مذهب به این نام این است که پیروان حضرت علی(ع) در صدر اسلام شیعه علی نامیده می شدند. پیامبر(ص) در زمان حیات خویش این اسم را بارها برای نزدیکان و دوست داران علی(ع) به کار می‌برد، چنانچه که از عبدالله انصاری و ابن عباس نقل شده که پیامبر(ص) در تفسیر آیه ﴿إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أُولئِکَ هُمْ خَیْرُ الْبَرِیَّه؛ کسانی که ایمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند، بهترین مخلوقات اند[۳] به علی(ع) اشاره کرده و فرمودند: «تو و شیعیانت، روز قیامت رستگار خواهید بود.»[۴]

مذهب اهل بیت

اسم دیگری که برای این مذهب به کار برده می‌شود مذهب اهل بیت است. این اسم به این دلیل اختصاص به این مذهب پیدا کرده است که در این مذهب اهل بیت رسول الله(ص) در کنار قرآن به عنوان رهبران دینی و علمی گرفته شده‌اند؛ زیرا در روایات نبوی که در بسیاری از متون حدیثی اهل سنت هم نقل شده است بر پیروی از اهل بیت(ع) تأکید گردیده است. مثلاً در صحیح مسلم آمده است: رسول خدا(ص) در بین راه مکه و مدینه در محلی به نام «خم» بعد از ستایش خدا و موعظه مردم فرمود: «اما بعد الا ایّها الناس فانّما انا بشر یوشک ان یأتی رسول ربّی فأجیب و انا تارک فیکم الثقلین اولهما کتاب الله فیه الهدی و النور فخذوا بکتاب الله و استمسکوا به و اهل بیتی اذکرکم الله فی اهل بیتی اذکرکم الله فی اهل بیتی اذکرکم الله فی اهل بیتی؛ با خبر باشید ای مردم همانا من بشر هستم و زود است که پیک پروردگارم بیاید و من او را اجابت کنم و اینک من در میان شما دو چیز گرانبها می‌گذارم اول آن کتاب خداست که در آن نور و هدایت است پس کتاب خدا را بگیرید و متمسک به آن شوید و دوم آن اهل بیتم است درباره اهل بیتم خدا را به یاد داشته باشید»[۵] و نیز در المستدرک حاکم و کتابهای دیگر از قبیل تفسیر روح المعانی، تفسیر کبیر، و الدر المنثور و امثال آنها آمده که پیامبر اسلام(ص) فرمود: «یا ایهاالناس انی تارک فیکم امرین لن تضلوا ان اتبعتموهما و هما کتاب الله و اهل بیتی عترتی»[۶] یعنی من در میان شما دو چیز را بجا می‌گذارم اگر از هر دوی آن ها متابعت کنید هرگز گمراه نمی‌شوید و آن دو کتاب خدا و اهل بیتم عترتم هستند. البته این حدیث به صورتهای گوناگون در کتابهای شیعه و سنی نقل شده است.

امامیه اثناعشریه

اسم سومی که برای این مذهب به کار می‌رود نام «امامیه اثناعشریه»، یا «دوازده امامی» است. علت این نامگذاری برای این مذهب اینست که از میان تمام مذاهب اسلامی، این مذهب برای امامان دوازده‌گانه که در روایات پیامبر اسلام(ص) آمده دوازده نفر از اولاد آن حضرت را به عنوان امام و پیشوایان دینی و علمی پذیرفته است. این روایات و احادیث در کتاب‌های اهل سنت تحت عنوان دوازده خلیفه، دوازده امیر و امثال این عناوین نقل گردیده است.

در یکی از این روایات عنوان دوازده خلیفه ذکر شده است که به صورت مکرر در مسند احمد، صحیح مسلم و سنن ابی داود بیان گردیده و مضمون همه آنها چنین است که پیامبر(ص) فرمود: اسلام پیوسته با دوازده خلیفه که همه آنان از قریش اند، عزیز خواهد بود.[۷]

در برخی از کتاب‌های اهل سنت آمده است که پیامبر اسلام(ص) فرمود: پیوسته این دین بر کسی که آنرا دشمن دارد، غالب است و هیچ مخالف و معاندی به آن ضرر نمی‌زند تا اینکه دوازده امیر از امت من را پشت سر بگذرانند که همگی آنان از قریش اند، یا کار مردم پیوسته بگذرد تا اینکه دوازده امیر بر آنان حکومت کنند که همه آنها از قریش اند.[۸]

جعفری

چهارمین و معروف‌ترین نام این مذهب «جعفری» منسوب به اسم امام جعفر صادق(ع) می‌باشد. علت این نامگذاری این است که امام صادق(ع) با توجه به شرایط مناسب اجتماعی و کاسته شدن اختناق و فشارهای سیاسی، توانستند تعالیم اسلامی و احادیث نبوی را بیشتر از سابر امامان گسترش داده و تبلیغ نماید و حتی برای این هدف توفیق پیدا کرد که در شهر جدش مدینه منوره صدها شاگرد را پرورش دهد و دانشمندان زیادی را در حوزه‌های مختلف مانند فقه، حدیث، تفسیر، کلام، کیمیا، طبابت، جغرافیه و… تربیت نماید. نیز چون در زمان حیات آن حضرت و بعد از آن مذاهب چهارگانه اسلامی از طرف مسلمانان به رسمیت شناخته شدند، مذهب اهل بیت نیز بر همین اساس در این زمان به نام مذهب جعفری در کنار مذاهب اسلامی دیگر معروف گردید.


منابع

  1. قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۱ش. ج۴، ص۹۵.
  2. قصص، ۱۵.
  3. بیّنه/۷.
  4. سیوطی، الدر المنثور، دارالفکر، هم چنین به الغدیر، ج۲، ص۵۷ و ۵۸ رجوع شود. ج۸، ص۵۸۹.
  5. نیشاوری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، بیروت، دار احیاء التراث العربی. ج۴، ص۱۸۷۳.
  6. حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله، المستدک علی الصحیحین، بیروت، دارالکتب الغلمیه، اول، ۱۴۱۱ق. ج۳، ص۱۱۸.
  7. امام احمدبن حنبل، مسند احمد، بیروت، دار صادر، بی تا، ج۵، ص۹۰، ۹۳، ۹۸ و ۱۰۰؛ و مسلم بن حجاج نیشابوری، صحیح مسلم، بیروت، دارالفکر، بی تا، ج۶، ص۳ و ۴؛ و سجستانی، سلیمان بن اشعث، سنن ابی داود، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۴۱۰ ق، ج۲، ص۳۰۹.
  8. احمد بن حنبل، مسند احمد، بیروت، دار صادر، بی تا، ج۵، ص۸۷، ۹۰، ۹۲، ۹۴، ۹۵، ۹۸، ۱۰۱؛ بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح بخاری، بیروت، دارالفکر، بی تا، ج۸، ص۱۳۷؛ و ترمذی، محمد بن عیسی، سنن ترمذی، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۳ ق، ج۳، ص۳۴، حدیث ۲۳۲۳، طبرانی، سلمیان بن احمد، المعجم الکبیر، قاهره، مکتبه ابن تیمیه، بیتا، ج۲، ص۱۹۰–۲۵۵؛ و المعجم الاوسط، دارالحرمین، ج۱، ص۲۶۳ و ج۴، ص۱۸۹.