مواسات در اموال نشانه شیعه بودن

سؤال

در روایتی آمده است که شیعه باید در اموال خود مواسات کند، درهمی برای خود و درهمی برای دیگران بذل کند و گرنه شیعه نیست: «وَ فِی أَمْوَالِهِمْ یَتَوَاسَوْنَ وَ فِی اللَّهِ یَتَبَاذَلُونَ یَا نَوْفُ دِرْهَمٌ وَ دِرْهَمٌ وَ ثَوْبٌ وَ ثَوْبٌ وَ إِلَّا فَلَا» آیا واقعاً که الان مردم چنین نمی‌کنند، شیعه نیستند؟ آیا این روایت صحیح است؟ تفسیر صحیح آن چیست؟

حدیث نوف شامی در نشانه شیعه بودن مواسات اموال و بذل آن به دیگران سند معتبری ندارد. هر کس دوازده امام را جانشین الهی رسول خدا(ص) بداند شیعه است و عمل نکردن به یکی از دستورات دینی به معنای خارج شدن از شیعه بودن نیست. برخی از این روایات با صرف نظر از معتبر نبودن سند آن، به بالاترین کمال ایمان اشاره دارد که شیعه کامل باید چنان صفاتی داشت باشد و به معنای خارج شدن مواسات نکننده، از مکتب شیعه نیست.

متن روایت

علامه مجلسی در بحار الانوار از کتاب کنز الفوائد کراجکی روایتی نقل می‌کند که حضرت علی(ع) در روایتی برخی از صفات شیعه را به نوف شامی بیان کرده است. امام(ع) مواسات در مال را یکی از صفات برجسته شیعه دانسته است که اگر در کسی نباشد، فرد نباید خود را شیعه بداند:

سند روایت

  • محمد بن طالب اولین راوی در سلسله سند این حدیث است. نام کامل وی در کنز الفوائد ابو ارجاء محمد بن علی بن طالب البلدی است.[۲] نام وی در کتاب‌های رجال نیامده است.[۳]
  • ابی المفضل الشیبانی راوی دیگر حدیث، ضعیف است.[۴]
  • عبدالله بن جعفر الازدی راوی دیگر است که نام وی در کتاب‌های رجال نیامده است.[۵]
  • خالد بن یزید الثقفی هم مهمل است و معلوم نیست ثقه بود یا نه.[۶]

علامه مجلسی این حدیث را از کتاب کنز الفوائد نقل می‌کند اما عبارت‌های مورد نظر در متن کنز الفوائد که امروزه چاپ شده است، وجود ندارد و این یکی از ایرادهای اصلی معتبر نبودن روایت می‌باشد.

برخی گفته‌اند: حجاب‌های بی شماری بر سر راه شیعیان وجود دارد که مانع شکوفا گشتن و تکامل و تعالی ایشان می‌شود.[۷] این گونه روایات با صرف نظر از سندشان، اشاره به سطح والا و مصداق کامل ایمان است نه این که بدون این ویژگی، فرد شیعه نباشد.

منابع

  1. مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، بحار الأنوار، بيروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق، ج۶۵، ص۱۹۱.
  2. کراجکی، محمد بن علی، کنز الفوائد، قم، دار الذخائر، چاپ اول، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۸۷.
  3. نمازی شاهرودی، علی، مستدرکات علم رجال الحدیث، تهران، فرزند مؤلف، چاپ اول، ۱۴۱۴ق، ج۷، ص۲۳۴.
  4. طوسی، محمد بن حسن، رجال الطوسی، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، چاپ سوم، ۱۳۷۳ش، ص۴۴۷.
  5. نمازی شاهرودی، علی، مستدرکات علم رجال الحدیث، تهران، فرزند مؤلف، چاپ اول، ۱۴۱۴ق، ج۴، ص۵۰۲.
  6. مامقانی، عبدالله، تنقیح المقال فی علم الرجال، قم، موسسة آل البیت لإحیاء التراث، چاپ اول، ۱۴۳۱ق، ج۲۵، ص۲۱۹.
  7. جوادی آملی، عبدالله، تفسیر موضوعی قرآن کریم، حیات حقیقی انسان در قرآن ـ ج۱۵، چاپ چهارم، ۱۳۸۷ش، ص۶۸.