automoderated
۶٬۳۴۱
ویرایش
(ابرابزار و ویرایش ساختاری.) |
|||
خط ۶: | خط ۶: | ||
== دادخواهی == | == دادخواهی == | ||
غیبت کردن برای دادخواهی را جایز دانستهاند. مراد از دادخواهی این است که انسان برای گرفتن حق خود، از کسی که به او ظلم کرده، نزد کسی که میتواند حق او را بگیرد، | غیبت کردن برای دادخواهی را جایز دانستهاند. مراد از دادخواهی این است که انسان برای گرفتن حق خود، از کسی که به او ظلم کرده، نزد کسی که میتواند حق او را بگیرد، غیبت کند. این جواز در صورتی است که امکان دادخواهی بدون نام بردن از ظلم کننده ممکن نباشد. | ||
در آیه {{قرآن|لَا | در آیه {{قرآن|لَا یُحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلَّا مَنْ ظُلِم | ||
| سوره = نساء | | سوره = نساء | ||
| آیه = ۱۴۸ | | آیه = ۱۴۸ | ||
| ترجمه = خدا افشای | | ترجمه = خدا افشای بدیهای دیگران را دوست ندارد، جز برای کسی که مورد ستم قرار گرفته است. | ||
}} به این مطلب اشاره شده است. | }} به این مطلب اشاره شده است. | ||
== برحذر داشتن مردم از خطر == | == برحذر داشتن مردم از خطر == | ||
غیبت برای دور کردن مؤمنان از خطر، جایز شمرده شده است. برای نمونه، اگر شخصی ادعای فقیه و عالم بودن میکند، در جالی که شایستگی و علم کافی برای فقاهت ندارد، جایز است انسان مردم را به کاستیهای او آگاه کند. | غیبت برای دور کردن مؤمنان از خطر، جایز شمرده شده است. برای نمونه، اگر شخصی ادعای فقیه و عالم بودن میکند، در جالی که شایستگی و علم کافی برای فقاهت ندارد، جایز است انسان مردم را به کاستیهای او آگاه کند. | ||
== نصیحت مشورت کننده == | == نصیحت مشورت کننده == | ||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
== فسق == | == فسق == | ||
فاسقی که تظاهر به فسق میکند ذکر فسقش جایز است. برای نمونه، نماز نمیخواند و نماز نخواندنش را آشکارا اعلام میکند؛ البته گفتن عیبهای مخفی چنین شخصی نیز، غیبت بوده و جایز نیست. بر اساس روایتی از امام صادق(ع) فاسقی که فسقش را آشکار کند، احترام نداشته و غیبت او جایز است. | فاسقی که تظاهر به فسق میکند ذکر فسقش جایز است. برای نمونه، نماز نمیخواند و نماز نخواندنش را آشکارا اعلام میکند؛ البته گفتن عیبهای مخفی چنین شخصی نیز، غیبت بوده و جایز نیست. بر اساس روایتی از امام صادق(ع) فاسقی که فسقش را آشکار کند، احترام نداشته و غیبت او جایز است. | ||
== اشتهار به لقب == | == اشتهار به لقب == | ||
اگر کسی به اسم یا لقبی معروف باشد که بیانگر عیب او است و برای شناساندن او راه دیگری نباشد، گفتن آن اسم یا لقب اشکال ندارد. مانند لقبهای أعرج (کسی است که به علت نقص پا، هنگام راه رفتن متمایل به چپ و راست میشود) و اشتر (کسی است که لب پایینش شکافته است). | اگر کسی به اسم یا لقبی معروف باشد که بیانگر عیب او است و برای شناساندن او راه دیگری نباشد، گفتن آن اسم یا لقب اشکال ندارد. مانند لقبهای أعرج (کسی است که به علت نقص پا، هنگام راه رفتن متمایل به چپ و راست میشود) و اشتر (کسی است که لب پایینش شکافته است). | ||
بر پایه روایتی، امام صادق(ع) زنی با نام زینب را با لقب عطّاره حولاء خوانده است؛ چرا که راه دیگری برای شناساندن او وجود نداشته است. «عطاره حولا» به زنی گفته میشود که چشمش لوچ (چپ) | بر پایه روایتی، امام صادق(ع) زنی با نام زینب را با لقب عطّاره حولاء خوانده است؛ چرا که راه دیگری برای شناساندن او وجود نداشته است. «عطاره حولا» به زنی گفته میشود که چشمش لوچ (چپ) است.<ref>شبّر، سید عبدالله، کتاب الأخلاق، ترجمه محمدرضا جباران، انتشارات هجرت، قم: ۱۳۷۹ش، ص۲۴۰.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |