موارد جایز بودن دروغ

سؤال

روایتی از پیامبر(ص) بیان شده که به امام علی(ع) چنین می‌گوید: «یا علی در سه جا دروغ نیکوست: میدان جنگ، وعده به زنان، اصلاح بین مردم.» آیا این حدیث صحیح است؟

جایز بودن دروغ گفتن در سه جا بیان شده است. این مطلب در روایتی از پیامبر(ص) نقل شده و عالمان اخلاق و فقها نیز آن را قبول نموده‌اند. این روایت شامل دروغ در میدان جنگ و دروغ جهت اصلاح میان دو شخص یا دو گروه و دروغ شوهر به همسر خود است.

جواز دروغ

در منابع روایی این روایت با سند کامل از شیخ صدوق چنین بیان شده است «حَدَّثَنَا أَبِي رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ ... عَنْ عَلِيٍّ (ع) قَالَ: النَّبِيُّ(ص): ثَلَاثٌ يَحْسُنُ فِيهِنَّ الْكَذِبُ الْمَكِيدَه فِي الْحَرْبِ وَ عِدَتُكَ زَوْجَتَكَ وَ الْإِصْلَاحُ بَيْنَ النَّاس؛؛ دروغ در سه جا نیکوست: میدان جنگ، وعده به زن و اصلاح میان مردم.»[۱]

در میدان جنگ

مجاز بودن دروغ در جنگ، در نظام اخلاق اسلامی، فقیهان، محدثان و عالمان اخلاق آن را رد نکرده و حتی در آن تردید نیز ننموده‌اند. در بیشتر کتاب‌های روایی بابی با عنوان «اَلکِذْبُ فیِ الْحَرْب» احادیث و اقوال مربوط را گرد آورده و درباره مفهوم و دامنه آن بحث نموده‌اند. برخی از این شخصیت‌ها مانند طبری، درباره مقصود از دروغ در جنگ مناقشاتی نیز کرده‌اند.

روایاتی از پیامبر(ص) نقل شده ‌است که ایشان در مواردی از جمله جنگ، دروغ را روا شمرده‌اند. الفاظ برخی از این احادیث با یکدیگر اختلاف دارد، اما مضمون همه آنها یکی است و همه مسلمانان بر صحت آن‌ها اجماع دارند. رسول خدا(ص) فرمود: «اَلحَرْبُ خُدْعَةٌ؛؛ جنگ نیرنگ است.»[۲]

معنای این حدیث از طریق احادیث مشابه یا متنی که این حدیث در آن قرار دارد، بهتر فهمیده می‌شود. حاصل معنای این گونه روایات آن است که جنگ، عرصه نیرنگ باختن است؛ برای مثال هرگاه پیامبر(ص) عازم جنگی می‌شد، چنان وانمود می‌کرد که می‌خواهد مسیر دیگری را بپیماید و می‌فرمود: «الحرب خدعه» هم چنین در جریان پیمان‌شکنی بنی قریظه و خیانت آنان، به نعیم بن مسعود فرمود: «خَذِّلْ عَنّا ؛ فإنَّ الحَرْبَ خُدْعَةٌ؛ دشمن را از جنگ با ما منصرف كن، كه جنگ نيرنگ است.»[۳]

مجاز بودن دروغ تنها در حالت جنگی

جایز بودن دروغ در جنگ به اتفاق تمام کسانی که این روایات را نقل نموده‌اند، تا زمانی است که مسلمانان با طرف نزاع در حال جنگ باشند و آتش جنگ فرو ننشیند؛ اما در حالت ترک نبرد یا صلح با دشمن، نمی‌توان به او دروغ گفت. نکته دیگر آن است که دروغی که گفته می‌شود، در باب صلح و امان دادن به دشمن نباشد. یعنی نمی‌توان به دروغ به دشمن پیشنهاد صلح کرد یا به او امان داد و آن گاه او را فریب داد؛

بنابراین محدوده دروغ، به شیوه‌ها و تاکتیک‌های جنگی منحصر است، از این رو بزرگان حدیث در برخی کتاب‌ها بابی با عنوان «تَحْریْمُ الغَدَرِ وَ لَوْ شَیْئاً یَسْیِراًَ؛؛ حرام شمردن نیرنگ گرچه اندک باشد.» را بیان کرده‌اند.[۴] و طی آن بحث کرده‌اند که حتی به دشمن نمی‌توان نیرنگ زد.

همچنین باید توجه داشت که مجاز بودن دروغ، مشروط به آن است که پیمان‌شکنی یا نقض امان نباشد. دروغ در جنگ، به همان مسائل جنگی و پیش بردن آن محدود است و مسائل دیگر و خارج از میدان جنگ را شامل نمی‌شود. دروغ در حالت جنگی، انواع نیرنگ‌های سیاسی و نظامی و تاکتیک‌های جنگی را شامل می‌شود.

تاکید قرآن در پای‌بندی به عهد

قرآن بر این آموزه تاکید دارد که هرگاه با دشمن عهدی بسته شد، مسلمانان ملزم هستند که آن را تا پایان مدتش نگه دارند و هیچ قدمی برخلاف آن برندارند؛ اما این پای‌بندی مشروط به آن است که دشمن نیز پای‌بند مفاد پیمان باشد و در جهت گسستن آن حرکتی نکند. این پای‌بندی نشانه تقوی شمرده شده است. با این حال نمی‌توانند بی آن‌که دشمن را خبردار کنند، پیمان را ندیده بگیرند، بلکه باید به آنان اعلام نمایند که از این پس، آن پیمان ارزشی ندارد و آنان پای‌بند آن نیستند. خداوند می‌فرماید: ﴿وَإِمَّا تَخَافَنَّ مِنْ قَوْمٍ خِيَانَةً فَانْبِذْ إِلَيْهِمْ عَلَىٰ سَوَاءٍ ۚ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْخَائِنِينَ؛ اگر می دانی که گروهی در پیمان خیانت می‌ورزند، به آنان اعلام کن که همانند خودشان عمل خواهی کرد، زیرا خدا خائنان را دوست ندارد(انفال:۵۸)

دروغ برای اصلاح

دروغ برای اصلاح دومین موردی است که دروغ گفتن در آن مجاز شمرده شده است. روایاتی در این زمینه نیز در کتاب‌های روایی وجود دارد؛

  • جابر بن عبدالله از پیامبر(ص) نقل می‌کند که ایشان فرمود: «لَا یَحِلُ الْکِذْبَ اِلّا فیِ ثَلاث: یَحْدُثَ اْلرَجُلَ اِمْرَاَءتُهُ لِیَرْضَیْها وَ اْلکِذْبُ فیِ اْلحَرْبِ وَ اْلکِذْبُ لِیُصْلِحَ بَیْنَ اْلناسِ؛؛ دروغ جز در سه مورد روا نیست: مرد با زن خویش سخن می‌گوید تا خشنودش کند، دروغ در جنگ و دروغ برای آن که میان مردم اصلاح کند.»[۵]
  • امام صادق (ع) فرمود: «اَلمُصْلْحُ لَيْسَ بِكَذِبٍ؛؛ اصلاح گر، دروغ گو نیست.»[۶]

با توجه به روایت‌های ذکر شده چنین برداشت می‌شود که شخص اصلاح‌گر می‌تواند دروغ‌هایی به سود دو طرف بگوید. یعنی در صورتی که انسان برای ایجاد محبت و رفع کینه، دروغ بگوید و بدین وسیله میان آنها صلح برقرار کند، دروغ حرام نیست.

دیدگاه‌ها درباره دروغ برای صلح

برای اصلاح، دروغ صریح مجاز است؛

دلیل این دیدگاه این است که پیامبر(ص) به صراحت در مواردی، از جمله برای اصلاح، دروغ گفتن را مجاز دانسته و تردید در مباح بودن آن نیست؛ دروغ ممنوع آن است که مصلحتی نداشته و بی فایده باشد یا زیانی برساند.

برای اصلاح، دروغ صریح مجاز نیست، بلکه توریه مجاز است؛

دلیل این دیدگاه شدت ممنوعیت دروغ توسط شارع است. این گروه دروغ را خیانت به دیگری و فریفتن او است و این مسئله را مجاز نمی‌دانند. بنابراین آنچه مجاز شمرده شده، توریه است، نه دروغ صریح.

برای اصلاح، نه دروغ صریح مجاز است و نه توریه و تعریض، بلکه مقصود سکوت در مورد پاره‌ای حقایق گزنده است؛

طبق این دیدگاه، به هیچ وجه مجاز نیست برای اصلاح میان دو تن دروغ گفته شود؛ بلکه کافی است که سخنانی را که از هر یک بر ضد دیگری شنیده شده پنهان کرد و از سخن‌چینی پرهیز نمود.

دروغ به همسر

دروغ شوهر به همسر مورد دیگری است که جایز شمرده شده است. این مطلب توسط بیشتر عالمان اخلاق و فقها مورد قبول بوده است. مهمترین دلیل، روایات جابر بن عبدالله است که از پیامبر(ص) نقل می‌کند: «لَا یَحِلُ الْکِذْبَ اِلّا فیِ ثَلاث: یَحْدُثَ اْلرَجُلَ اِمْرَاَءتُهُ لِیَرْضَیْها وَ اْلکِذْبُ فیِ اْلحَرْبِ وَ اْلکِذْبُ لِیُصْلِحَ بَیْنَ اْلناسِ؛؛ دروغ جز در سه مورد روا نیست: مرد با زن خویش سخن می‌گوید تا خشنودش کند، دروغ در جنگ و دروغ برای آن که میان مردم اصلاح کند.»[۷]))

رابطه دروغ و حقوق زن و شوهر

نکته قابل توجه که مورد تاکید علمای اخلاق و فقها در دروغ به همسر، به هر معنایی باشد، بوده، این‌که نباید حقی را ناحق کند یا موجب سقوط یکی از وظایف زن یا شوهر شود یا باعث قطع نفقه زن گردد؛ بنابراین دروغ در محدوده تکالیف زن و مرد، جایی ندارد.

در تفسیر دروغ به زن دو مطلب را ذکر شده است:

  • مقصود از دروغ، وعده‌های غیر جدی است؛ از باب تسهیل زندگی خانوادگی و پیش‌گیری از مشکلات حل نشدنی، دروغ به همسر جایز شمرده شده است.
  • مقصود از دروغ، ابراز محبت و مبالغه در آن است؛ نیازهای خانوادگی، به نیازهای مادی منحصر نیست و زن در کنار آن، نیازهایی روحی دارد که تنها از طریق ابراز محبت و عشق برطرف می‌شود، از این رو وجود عشق و محبت برای دوام زندگی خانوادگی لازم است؛ باید میان زن و شوهر رابطه عاطفی عمیقی باشد تا بتوانند سختی‌های زندگی را تحمل کنند. مانند آن که به زن خود بگوید، تو زیباترین زنان و محبوب‌ترین کس نزد من هستی.

با توجه به اهمیت کانون خانواده و ضرورت استوار ماندن این مجموعه اجتماعی، می‌توان دروغ‌گویی به زن را از باب ضرورت حل کرد، با توجه به این که پاسخ منفی و تند جز جریحه‌دار شدن عواطف و تزلزل ارکان خانواده سرانجامی ندارد، ناگزیر اجازه داده شده‌ است که از روش دوم یعنی وعده‌های مصلحتی و غیر جدی استفاده شود. این عمل نیز اولا و بالذات پسندیده نیست و تکرار آن اعتماد متقابل را در اعضای خانواده از میان می‌برد و امکان دارد آنها را به تقلید وادارد و به دورویی و دروغ گویی ترغیب کند، اما چون راهی جز آن در برابر انسان وجود ندارد، از باب ضرر حداقلی تجویز شده‌ است. آیت الله مکارم شیرازی همه موارد استثنا را به مسئله اضطرار و ضرورت بازمی‌گرداند.


منابع

  1. شیخ صدوق، خصال، ج۱، ص۸۷.
  2. شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۴، ص۳۷۸.
  3. محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، ج۱، ص۵۶۶.
  4. وسائل الشیعه، قم، آل البیت، چاپ دوم، ۱۴۱۴ق، ج۱۵، ص۶۹، باب ۲۱.
  5. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۶۹، ص۲۴۳.
  6. کلینی، محمد، کافی، ج۲، ص۲۱۰.
  7. بحارالانوار، ج۶۹، ص۲۴۳.