مهدویت نوعیه و شخصیه: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴: خط ۴:
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
برخی از اهل سنّت مهدویت نوعی را قبول دارند و شیعه امامی مهدویت شخصی را، مقصود شیعه از مهدویت شخصی این است که؛ مهدی موعود (علیه السلام) شخصی است معیّن که متولد شده و تاکنون زنده است و در آینده ظهور خواهد کرد، و او کسی جز فرزند امام حسن عسکری‏(علیه السلام) نیست.
برخی از عالمان اهل سنت مهدویت نوعی و شیعه امامیه به مهدویت شخصی باور دارند. مقصود شیعه از مهدویت شخصی این است که؛ مهدی موعود(ع) شخصی است معین که متولد شده و تاکنون زنده است و در آینده ظهور خواهد کرد. او کسی جز فرزند امام حسن عسکری‏(ع) نیست. اهل سنت، مهدویت را نوعی دانسته و معتقدند که در آخرالزمان شخصی از ذریه پیامبر اکرم(‏ص) به نام مهدی متولد
می‌شود و ظهور خواهد کرد، گرچه الآن وجود خارجی ندارد.


مقصود اهل سنّت از مهدویت نوعی این است که در آخرالزمان شخصی از ذریه پیامبر اکرم(‏صلی الله علیه وآله) به نام مهدی متولد شده، و ظهور خواهد کرد؛ و اوست کسی که زمین را پر از عدل و داد خواهد نمود همان گونه که پر از ظلم و جور شده باشد، گرچه وجود خارجی ندارد.
تعبیر مهدی نوعی و شخصی کاربرد دیگری نیز دارد که نزد عرفا متداول است. برخی از عرفای اهل سنّت همچون مولوی معتقدند به اینکه در هر زمانی باید یک مهدی موجود باشد خواه از نسل علی و خواه از نسل عمر. مقصود آنان از مهدی، همان قطب عالم امکان است، ولی شیعه قائل است که در هر زمان باید امام معصوم موجود باشد، زیرا بدون آن زمین مضطرب خواهد شد؛ و این نظر مبتنی بر روایات زیادی از اهل بیت(ع) است.


تعبیر مهدی نوعی و شخصی کاربرد دیگری نیز دارد که نزد عرفا متداول است. برخی از عرفای اهل سنّت همچون مولوی معتقدند به اینکه در هر زمانی باید یک مهدی موجود باشد خواه از نسل علی و خواه از نسل عمر. مقصود آنان از مهدی، همان قطب عالم امکان است، ولی شیعه قائل است که در هر زمان باید امام معصوم موجود باشد، زیرا بدون آن زمین مضطرب خواهد شد؛ و این نظر مبتنی بر روایات بسیار زیاد از اهل بیت علیهم السلام است.
بر اساس اعتقاد کلامی شیعه، جهان هیچگاه از وجود امام زنده، معصوم و منصوب از طرف خداوند خالی نخواهد بود؛ زیرا این یکی از اصول اساسی مکتب تشیع است. چه آن که بدون وجود امام و خلیفه الهی و واسطه فیض، جریان فیض الهی در قلمرو تکوین و تشریع امکان ندارد؛ و حیات و بقاء آن در این عالم وجود ظلّی دارد و فقط در سایه وجود مقدّس امام در هر عصر امکان‌پذیر خواهد بود. امام صادق(ع) در این‌باره فرمود: اگر تنها دو نفر انسان داشته باشیم یکی از آن دو امام خواهد بود و آخرین کسی که می‌میرد امام است.<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ترجمه مصطفوی، دارالکتب الاسلامیه، ج۱، ح۴۵۷.</ref>


آنچه توجه به آن لازم و ضروری است این نکتهٔ مهم است که بر اساس اعتقاد کلامی شیعه که پشتوانه ادلهٔ عقلی و نقلی دارد، که جهان هیچگاه از وجود امام حی معصوم و منصوب از طرف خداوند خالی نخواهد بود؛ زیرا یکی از اصول اساسی مکتب تشیع، این است که جهان هستی و زمین هرگز بی امام نخواهد بود. چه آن که بدون وجود امام و خلیفه الهی و واسطه فیض، جریان فیض الهی در قلمرو تکوین و تشریع امکان ندارد؛ و حیات و بقاء آن در این عالم وجود ظلّی دارد و فقط در سایه وجود مقدّس امام در هر عصر امکان‌پذیر خواهد بود. این مسئله به قدری حائز اهمیّت است که امام صادق(ع) فرمود: اگر تنها دو نفر انسان داشته باشیم یکی از آن دو امام خواهد بود و آخرین کسی که می‌میرد امام است.<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ترجمه حاج سید جواد مصطفوی، دارالکتب الاسلامیه. ج۱، ح۴۵۷.</ref>
==دلایل اثبات مهدویت شخصی==


مبنای این اصل امور ذیل اند:
* امام واسطه فیض تکوین است: اگر امام نباشد، فیض هستی قطع شده جهان هستی فرو می‌پاشد. محمد بن فضیل می‌گوید از حضرت رضا(ع) پرسیدم آیا روزی روی زمین بی امام خواهد بود؟ فرمود: نه، گفتم از امام صادق(ع) روایت شده که اگر روی زمین بی امام باشد، زمین یا بندگان مورد خشم خداوند قرار می‌گیرد. فرمود: نه اصلاً زمینی و بشری نمی‌ماند، همه از بین می‌رفتند.<ref>همان: ح۴۵۲.</ref>


الف) امام واسطه فیض تکوین است: اگر امام نباشد، فیض هستی قطع شده جهان هستی فرو می‌پاشد. محمد بن فضیل می‌گوید از حضرت رضا(ع) پرسیدم آیا روزی روی زمین بی امام خواهد بود؟ فرمود: نه، گفتم از امام صادق(ع) روایت شده که اگر روی زمین بی امام باشد، زمین یا بندگان مورد خشم خداوند قرار می‌گیرد. فرمود: نه اصلاً زمینی و بشری نمی‌ماند، همه از بین می‌رفتند.<ref>همان: ح۴۵۲.</ref>
بدون وجود امام(ع) و حجت الهی، کائنات بی امداد فیض الهی خواهند بود و بدون این امداد همه چیز عدم محض خواهند بود.


از این رو بی وجود امام(ع) و حجت الهی، کائنات بی امداد فیض الهی خواهند بود و بدون این امداد همه چیز عدم محض خواهند بود.
* امام مخاطب و حامل قرآن و الهام است. قرآن کتاب همیشگی و زنده انسان‌ها است، پس مخاطب حقیقی آن نیز باید همیشه وجود داشته باشد و این مخاطب حقیقی که قلب و روحش بستر و جایگاه وحی است، بعد از پیامبر اکرم(ص) جز ائمه و امام نمی‌تواند باشد.


ب) امام مخاطب و حامل قرآن و الهام است: چون قرآن کتاب همیشگی و زنده انسان‌ها است، پس مخاطب حقیقی آن نیز باید همیشه وجود داشته باشد و این مخاطب حقیقی که قلب و روحش بستر و جایگاه وحی است، بعد از پیامبر اکرم(ص) جز ائمه و امام نمی‌تواند باشد.
پس آفرینش انسانِ مکلف و بقاء نظام هستی در روی زمین بدون وجود انسان کامل که مظهر و واسطه فیض الهی است معنا ندارد و این است معنای کلام امیر المؤمنین(ع) که فرمود: زمین هیچگاه از حجّت خالی نمی‌ماند، حجت خدا یا ظاهر و آشکار است یا خائف و پنهان، تا حجت‌ها و برهان‌های خدا باطل نگردد.<ref>اصول کافی، همان، ج۱، باب ان الارض لا تخلو من حجه.</ref>


جریان زنده و مستمر و بقای استمرار قرآن و شب با برکت قدر جز با پذیرش وجود کسی که حامل و مهبط و مخاطب آن‌ها باشد، قابل تصور نیست و چنین شخصی همان امام زمان است.
بر این اساس وجود امام در هر زمانی لازم است اما از آنجا که بنابر دلایل موثق و شواهد قطعی تاریخی یازده امام از این جهان رخت بر بسته‌اند، و بنا بر دلائل معتبر و مستند تاریخی امام دوازدهم(ع) پا به عرصه وجود نهاده است، حضور و وجود آن بزرگوار و استمرارش لازم و ضروری است اگرچه در پرده غیبت باشد.
پس آفرینش انسانِ مکلف و بقاء نظام هستی در روی زمین بدون وجود انسان کامل که مظهر و واسطه فیض الهی است معنا ندارد و این است معنای کلام امیر المؤمنین(ع) که فرمود: زمین هیچگاه از حجّت خالی نمی‌ماند، حجت خدا یا ظاهر و آشکار است یا خائف و پنهان، تا حجت‌ها و برهان‌های خدا باطل نگردد.<ref>اصول کافی، همان، ج۱، باب ان الارض لا تخلو من حجه.</ref> از این رو همواره باید انسان کامل در زمین وجود داشته باشد و از آنجا که شرایط جهان به جائی رسید که حاکمان و مردمان، حضور امام معصوم درجامعه را برنتافتند تنها راه وجود انسان کامل و استمرار فیض و کشته نشدن ولی، و نیز علل دیگری که بر ما پوشیده است، غیبت او بود تا زمانی که زمینه ظهور آن بزرگوار فراهم گردد.
علّامه طباطبائی (ره) در همین باره می‌گوید: برای هر انسانی یک حجّت باید باشد زیرا خلقت او بدون غایت نمی‌شود و اگر حجت نباشد، یعنی غایت ندارد، و صدور چنین فعلی از خداوند متعال محال است، بنابراین، بازگشت این مسئله به این است که فعل خداوند متعال غایت می‌خواهد.
به عبارت دیگر: عالم انسانی دارای کمال خاصی است که باید به آن کمال هدایت شود، و هدایت بشر و انسان حجت (هادی) می‌خواهد؛ و اگر حجت (امام) از بین برود (و یا نباشد) باید غایت از بین برود، و اگر غایت از بین برود. فعل خدا (خلقت) بی غایت می‌شود و لغویت در خلقت لازم می‌آید و صدور چنین امری از خدای (حکیم) محال است.<ref>در محضر علامه طباطبائی، ص۸۸–۸۹، محمد حسین رخشاد. انتشارات نهاوندی، قم.</ref> خداوند متعال می‌فرماید: ما آسمان و زمین و موجودات میان آن دو را جز به حق و هدف دار نیافریدیم.<ref>حجر/۸۵.</ref>
بنابراین گذشته از ادله نقلی و روایات معتبر و فراوانی که از رسول خدا(ص) و ائمه اطهار(ع) دلالت صریح بر وجود امام زمان و استمرار وجود مقدس آن بزرگوار در تمام اعصار دارد ادله عقلی و وجدانی که به گوشه ای از آن اشاره گردید ضرورت وجود و استمرار وجود مقدس امام زمان(ع) را به اثبات می‌رسانند.
و از همین رو هم نظریهٔ اهل سنت مردود است که می‌گویند امام مهدی(عج) در آخرالزمان متولد می‌شود<ref>البته برخی از علمای اهل سنت معتقدند که امام مهدی(عج) متولد شده‌اند.</ref> چون مخالف با ادله مسلم کلامی و تاریخی است، و هم نظریهٔ صوفیانهٔ برخی عرفا، چه آن که در مهدویت عصمت و نص و انتصاب شرط است.
{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}
{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}
۷٬۲۲۸

ویرایش