منظور از «سفید و سیاه» در خطبه غدیر

سؤال

منظور از عبارت «فَأُعْلِمَ کُلَّ أَبْیضَ وَأَسْوَدَ» در خطبه غدیر چیست؟

حجه الوداع و غدیر خم

حَجَّةُ الوَداع، تنها حج پیامبر(ص) بعد از اسلام است. پیامبر پس از هجرت به مدینه، سه بار برای عمره به مکه رفت؛ اما به گفته مورخان و محدّثان، فقط یک بار در مراسم حج حضور یافت و آن چند ماه پیش از وفاتش بود. از آنجا که این حج در آخرین سال عمر آن حضرت(ص) واقع شد و پیامبر در آن با مسلمانان وداع کرد، به حجة الوداع (حج خداحافظی) مشهور است. در بازگشت از این حج به امر خدا در محلی به نام «غدیر خم» که برکه‌ای است در ناحیه‌ای میان مکه و مدینه و در منطقه جحفه، دستور توقف کاروان حج را صادر کرد، با وجود هوای گرم و شدت آفتاب به دلیل مسئله مهمی پیامبر(ص) دستور توقف به کاروران‌ها دادند. محلی که انتخاب شد، تقریباً حکم سه راهی داشته و برخی از گروه‌های حاضر در کاروان در این منطقه از سایرین جدا شده و به مناطق و محل زندگی خود برمی‌گشتند؛ لذا پیامبر(ص) خواستند این امر قبل از این که مردم پراکنده شوند، بیان شود؛ لذا بعد از برگزاری نماز ظهر به جماعت، حضرت مردم را جمع می‌کنند و خطبه‌ای می‌خوانند که معروف به «خطبه غدیر» است.

خطبه غدیر

خطبه غدیر توسط پیامبر اسلام(ص) در واقعه غدیر ایراد و در آن امام علی(ع)به عنوان جانشین پیامبر معرفی شد. این خطبه در ۱۸ ذی‌الحجه سال ۱۰ قمری، هنگام بازگشت از حجة الوداع در غدیر خم بعد از نزول آیه تبلیغ ایراد شد. بسیاری از عالمان شیعه و سنی این خطبه را نقل کرده‌اند.

این خطبه از قوی‌ترین دلایل ولایت امیرالمومنین بعد از پیامبر اسلام است. قرائن و شواهد مختلفی این حدیث را در اثبات ولایت امیرالمومنین تأیید می‌کنند. علامه امینی سلسله اِسناد خطبه غدیر را از منابع اهل سنت گردآوری کرده و به همراه سایر دلایلِ اثبات‌کننده واقعه غدیر در یازده جلد کتاب الغدیر منتشر کرده است.

بعد از حمد و ثنای الهی و بیان مطالبی دیگر می‌فرمایند: «همانا خداوند متعال این آیه را نازل فرموده‌ است: ﴿يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ ۖ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ ۚ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ ۗ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ؛ آنچه از خدا بر تو نازل شد به خلق برسان که اگر نرسانی، تبلیغ رسالت و اداء وظیفه نکرده‌ای و خدا تو را از شر و آزار مردمان محفوظ خواهد داشت.(مائده:۶۷)

«جبرئیل از طرف خداوند به من امر نموده که در این محل بایستم و هر سفید و سیاهی را آگاه نمایم به این که: علی بن ابی طالب برادر من، وصی من، خلیفه من، پیشوای بعد از من است، من از جبرئیل درخواست کردم که پروردگارم مرا از انجام این امر برکنار فرماید؛ زیرا می‌دانستم که افراد باتقوای کم و موذیان و ملامت کنندگان زیادند که مرا به پیوستگی زیاد (الفت زیاد) با علی نکوهش می‌کنند و از توجه زیاد من به علی به حدی نگران و بدبین هستند که مرا اُذُن «گوش» نامیده‌اند … پس ای گروه مردم این را بدانید همانا خداوند او را به عنوان ولی و امام بر شما نصب کرده و اطاعت امر او را بر همه واجب فرموده، حکم او جاری و گفتار او نافذ است. و هر کس با او مخالفت نماید از رحمت خدا دور است، و کسی که او را تصدیق کند مشمول رحمت پروردگار است.»[۱]

محتوای جمله

از محتوای کلام در این خطبه و نیز موارد دیگری که از پیامبر(ص) با این عنوان «کُلَّ أَبْیضَ وَأَسْوَدَ» استفاده شده چنین به دست می‌آید که منظور حضرت این بود که «من مأمور شدم، آگاه کنم هر فرد سیاه‌پوست و سفیدپوست را» یعنی تمام مردم از هر نژاد و قبیله‌ای که باشند، از هر رنگی که باشند و کنایه از کل مردم است.

چنانچه از پیامبر (ص) نقل شده‌است که فرمودند: «إنی بعثت الی الناس کافه الاحمر و الاسود؛ یعنی من مبعوث شدم برای هدایت جمیع انسان‌ها چه سرخ‌پوست باشد، چه سیاه‌پوست».[۲]

و در عبارتی دیگر فرمودند: «بعثت الی کل ابیض و اسود».[۳]

البته، عبارتی که در سئوال آمده‌است: «فأعلم کل ابیض و اسود» در برخی منابع که خطبه غدیر را نقل کرده‌اند. «و أعلم کل ابیض و اسود» آمده‌است که چندان تفاوتی در معنی ندارند و همان‌طور که گفته شد کنایه از آگاه کردن مردم از جانشینی علی (ع) توسط پیامبر (ص) می‌باشد. و کلام حضرت پیامبر (ص) در همین واقعه غدیر که فرمودند: «فلیبلغ الشاهد الغائب»[۴] یعنی آنها که حضور دارند مراتب را به غائبین ابلاغ نمایند، قرینه ای است که منظور پیامبر (ص) کل مردم می‌باشد.


معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر

۱ـ ترجمه الغدیر، جمعی از نویسندگان.

۲ـ قهرمان غدیر، شیخ خیر الله اسماعیلی.


منابع

  1. امینی، عبدالحسین، الغدیر، قم، مرکز الغدیر، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۴۲۴؛ و با اندکی تفاوت، طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج، دارالنعمان بی تا، ج۱، ص۷۳؛ سید بن طاووس، علی بن موسی، التحصین، مؤسسه دارالکتاب، ۱۴۱۳ق، ص۵۸۰.
  2. هیثمی، نورالدین، مجمع الزوائد، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۰۸ق، ج۸، ص۲۵۹.
  3. همان.
  4. الغدیر، همان، ج۱، ص۶۵۸؛ شوشتری، قاضی نورالله، احقاق الحق و ازهاق الباطل، قم، مکتبه آیت الله المرعشی، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۲۲۵.