مقصود قرآن از مواظبت کردن از نماز

نسخهٔ تاریخ ‏۱۳ دسامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۲:۳۵ توسط A.rezapour (بحث | مشارکت‌ها)
سؤال

منظور قرآن از «مواظبت کردن از نماز» چیست؟ چطور می‌توان از نماز مواظبت کرد؟

خداوند متعال در آیهٔ ۹ سورهٔ مومنون در توصیف افراد با ایمان می‌فرماید: ﴿وَالَّذِینَ هُمْ عَلَی صَلَوَاتِهِمْ یُحَافِظُونَ یعنی «آن‌ها که بر نمازهایشان مواظبت می‌نمایند»

منظور از این‌که «نماز را محافظت می‌کنند» خود قرینهٔ این است که مراد، محافظت از عدد آن است، پس مؤمنین همواره مراقبند که هیچ‌یک از نمازهایشان فوت نشود. حق ایمان هم در این است که مؤمنین را به چنین مراقبتی بخواند.[۱]

امام باقر (ع) در ارتباط با اهمیت نماز می‌فرماید: «نماز اولین چیزی است که بندگی خدا به‌وسیلهٔ آن محاسبه می‌شود؛ اگر مورد قبول درگاه خدا قرار گیرد، هر آنچه غیر از نماز است نیز قبول شود. همانا نماز اگر در وقت خودش بالا رود، بر می‌گردد پیش صاحبش در حالی که سفید و نورانی است و می‌گوید مرا حفظ کردی، خدا حفظت کند و اگر در غیر وقتش انجام گرفته شود، بالا رود بدون آن که حدود و مقرراتش انجام داده شود، بر می‌گردد پیش صاحبش در حالی که سیاه و تاریک است و می‌گوید مرا ضایع کردی خدا ضایعت گرداند.»[۲]

تکرار کلمهٔ «صلوه» در این آیات مبین این آموزه است که:

اولاً مؤمنان به خشوع در نماز و ثانیاً محافظت از آن، یعنی اقامهٔ نماز در وقت مقرر و رعایت آداب آن، متعهد و دقیق باشند.

شهید مطهری در این مورد چنین می‌نویسد:[۳]

«از نظر اسلام سرلوحهٔ تعلیمات، عبادت است. اگر عبادت درست باشد، آن دوتای دیگر (اخلاق اسلامی و اجتماعی بودن) درست می‌شود و اگر عبادت صحیح نباشد آن دو تای (اخلاق اسلامی و اجتماعی بودن) واقعیت پیدا نمی‌کند. باور نکنید که یک کسی در دنیا پیدا بشود که در مسائل اخلاقی و اجتماعی مسلمان خوبی باشد ولی در مسائل عبادی مسلمان خوبی نباشد. ما برای آدم بی‌نماز، چیزی از مسلمانی قائل نیستیم، که امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) در این مورد چنین فرموده: بعد از ایمان به خدا چیزی در حد نماز نیست.

پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) نیز می‌فرماید: نماز مثل چشمهٔ آب گرمی است که در خانهٔ انسان باشد و انسان روزی پنج بار در آن آب گرم شستشو بکند.

همچنین امام علی (علیه‌السلام) در نهج‌البلاغه[۴] فرمودند: «تعاهدوا أمر الصلوه و حافظوا علیه» یعنی «نسبت به مسئلهٔ نماز متعهد بوده و از آن محافظت کنید.»

مراحل و کیفیت مواظبت از نماز

از مهم‌ترین و اساسی‌ترین راهکارهای مرتبط با مراقبت از نماز می‌توان به این موارد اشاره کرد:

مراقبت از نماز در هر شرایط

مواظبت از نماز و یاد پروردگار به اندازه‌ای مهم است که خداوند بر آن در شرایط مختلف اعم از موقع جنگ، نشستن، برخاستن و در حال خوابیده به پهلو نیز بدان تأکید شده است:

﴿فَإِذَا قَضَیْتُمُ الصَّلاَه فَاذْکرُواْ اللّهَ قِیَامًا وَقُعُودًا وَعَلَی جُنُوبِکمْ فَإِذَا اطْمَأْنَنتُمْ فَأَقِیمُواْ الصَّلاَه إِنَّ الصَّلاَه کانَتْ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ کتَابًا مَّوْقُوتًا[۵] یعنی «و چون نماز را به پایان بردید خدا را ایستاده یا نشسته یا به پهلو خوابیده یاد کنید؛ و چون از دشمن ایمن گشتید نماز را تمام ادا کنید که نماز بر مؤمنان در وقت‌های معین واجب گشته است.»

نکتهٔ لطیفی در آیهٔ فوق گنجانده شده است. در این آیه علاوه بر تأکید بر نماز، به یاد خداوند در زمان‌ها و شرایط مختلف امر شده است. منظور از اقامهٔ نماز در اوقات معین به این معنی نیست که انسان در سایر مواقع از یاد حق‌تعالی غافل بماند، بلکه نماز به‌عنوان یک دستور انضباطی، می‌تواند روح توجه به پروردگار را در وجود انسان زنده کرده و حتی در فواصل نمازها، خدا را چه در رختخواب و چه در میدان نبرد و شرایط سخت به خاطر داشته باشد.[۶]

پس دستور قرآن کریم بر محافظت از نماز در هر زمان و در هر شرایط فیزیکی، ادلهٔ محکمی بر تأکید حق‌تعالی بر دقت در اوقات نماز و اقامهٔ زیبا و با توجه آن.

عدم تأخیر و سهل‌انگاری در اقامهٔ نماز

یونس‌بن‌عمار، از امام باقر (علیه‌السلام) دربارهٔ آیه «آنان که در نمازشان سهل انگارند» پرسیدم؟ فرمود: «آنان کسانی‌اند، که نماز را از وقتش به تأخیر می‌اندازند.»[۷]

ترجیح نماز بر کار و امورات شخصی

امام علی (علیه‌السلام) در ارتباط با اهمیت نماز چنین می‌فرماید:

«هیچ عملی نزد خداوند، محبوب تر از نماز نیست. پس هیچ کار دنیایی شما را در وقت نماز به خود مشغول ندارد؛ که خداوند گروه‌هایی را سرزنش کرد و فرمود: «آنان که از نمازشان غافلند» یعنی آنان غافل بوده و به وقت نمازهایشان بی‌اعتنایی می‌کردند.»[۸]

بنابراین توجه به همین نکته که محبوبترین عبادت نزد خداوند نماز است، ناخودآگاه نسبت به محافظت از نماز خود و اقامهٔ اول وقت آن همت مضاعف خواهد داشت.

آثار محافظت بر نماز

حفظ دین و دوری از جهنم

پیامبر خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) فرموده:

«هر کس نمازش را به عمد ترک کند، دینش را نابود کرده است و هر کس نمازش را در وقتش اقامه نکند، در «ویل»، یعنی دره‌ای در جهنم، داخل می‌شود.

خداوند متعال در سورهٔ ماعون در ارتباط با نمازگزاران سهل‌انگار چنین می‌فرماید:

{{قرآن|فَوَیْلٌ لِلْمُصَلِّینَ. الَّذینَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُونَ[۹] یعنی «پس وای بر نمازگزارانی، که از نمازشان غافلند».[۱۰]

بنابراین چون رمز محافظت از دین و دوری از جهنم و عذاب‌های دردناک آن تنها در سایهٔ اقامهٔ نماز در اوقات اول وقت می‌باشد، ناخودآگاه ضمیر خداجوی انسان، او را به برپایی این فضیلت بی‌مانند هدایت خواهد داد.

شفاعت پیامبر اکرم (ص)

پیامبر خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) در حدیثی دیگر در ارتباط با جایگاه ارزشمند نماز چنین می‌فرماید:

«شفاعت من فردای (قیامت) به کسی که نماز واجب را از وقتش به تأخیر اندازد، نمی‌رسد.»[۱۱]

ترس از محروم ماندن از شفاعت برترین مخلوقات عالم، حضرت محمد (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم)، انگیزهٔ محافظت و مراقبت از نماز واقامهٔ دقیق و زیبای آن را در شخص مؤمن ایجاد خواهد کرد.

وسیلهٔ ورود به بهشت

امام صادق (علیه‌السلام) در روایتی از پیامبر اسلام اهمیت شاخص نماز را چنین تبیین فرمود:

«روزی پیامبر خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) داخل مسجد شد و دید که گروهی از اصحابش در آن مکان جمعند.

فرمود: می‌دانید پروردگارتان به شما چه گفت؟

صحابه گفتند: خدا و پیامبرش داناترند.

فرمود: پروردگارتان می‌گوید: هر کس این نمازهای پنج‌گانه واجب را در وقتش بخواند و بر آن‌ها مواظبت کند، مرا در روز قیامت خواهد دید. چنین بنده‌ای عهدی نزد من دارد که به موجب آن، او را در بهشت جای خواهم داد و هر کس نمازهایش را در وقتشان اقامه نکرده و بر آن‌ها مواظبت نورزیده باشد، سرانجامش با من است، اگر بخواهم عذابش می‌کنم و اگر بخواهم او را می‌آمرزم.»[۱۲]

منابع

  1. طباطبائی، محمد حسین، ترجمه تفسیر المیزان، مترجم موسوی همدانی سید محمد باقر، ناشر، دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش، ج۱۵، ص۱۲.
  2. ثقه الاسلام کلینی، الکافی، ۸ جلد، دارالکتب الاسلامیه، تهران، ۱۳۶۵ش، باب من حافظ علی صلاته أو ضیعها، ج۳، ص۲۶۸.
  3. مطهری، مرتضی، اسلام و مقتضیات زمان، ج۱، ص.
  4. نهج البلاغه، خطبه ۱۹۷.
  5. نساء/۱۰۳
  6. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ناشر الکتب الاسلامیه، چاپ اول، تهران، ۱۳۷۴ش، ج۴، ص۱۰۴.
  7. قطب الدین راوندی، فقه القرآن، ۲جلد، مؤسسه آل البیت(ع)، قم، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۱۱۳.
  8. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ۲۹ جلد، مؤسسه آل البیت، قم، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۱۱۳.
  9. ماعون / ۴ و ۵.
  10. مازندرانی، ابن شهر آشوب، مناقب آل أبی طالب(ع)، ۴ جلد، مؤسسه انتشارات علامه قم، ۱۳۷۹ش، ج۴، ص۲۵۱.
  11. همان، ج۴، ص۱۱۱.
  12. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ۴ جلد، انتشارات جامعه مدرسین قم، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۲۰۸.