سؤال

منظور از مقام محمود در این فراز از زیارت عاشورا چیست؟ «و أَسْأَلُهُ أَنْ یُبَلِّغَنِی الْمَقَامَ الْمَحْمُودَ لَکُمْ عِنْدَ اللَّه».

مقام محمود، مقامی است که قرآن به پیامبر اسلام وعده داده و از شرائط رسیدن به آن‌را تهجد و شب زنده‌داری دانسته است. این مقام دارای مراتب و درجات مختلفی است که یکی از جلوه‌های آن شفاعت کبری است. تعبیر مقام محمود در زیارت عاشورا نیز آمده و اشاره به مقام پیامبر(ص) است. از روایات استفاده می‌شود که امامان معصوم(ع) و مؤمنان نیز در حد و مراتب خود به این مقام می‌رسند.

تفسیر مقام محمود در قرآن

واژه «محمود» به معنای «ستایش شده» است.[۱] مقام محمود در قرآن از جمله مقاماتی که برای پیامبر(ص) وعده داده شده است:﴿وَمِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً لَكَ عَسَىٰ أَنْ يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقَامًا مَحْمُودًا؛ و پاسی از شب را برای عبادت و بندگی بیدار باش که این افزون [بر واجب،] ویژه توست، امید است پروردگارت تو را [به سبب این عبادت ویژه] به جایگاهی ستوده برانگیزد(اسراء:۷۹).

خداوند در قرآن، محمود بودن مقام پیامبر را مطلق آورده و به هیچ قیدی مقید نکرده است. از این اطلاق برداشت شده است که مقام مذکور، مقامی است که هر کسی آن را می‌پسندد و همگان آن را ستایش می‌کنند. به همین جهت آن مقام را به مقامی تفسیر کرده‌اند که همه مخلوقات، صاحب آن مقام را ستایش می‌کنند و آن مقام شفاعت کبرای رسول خدا(ص) است که روز قیامت در آن مقام قرار می‌گیرد. روایات وارد شده در تفسیر این آیه از طریق شیعه و سنی همه بر این معنا دلالت دارند.[۲]

رسول خدا(ص) فرمود: «زمانی که مردم در روز قیامت محشور می‌شوند، منادی ندا می‌دهد: ای رسول خدا، همانا خداوند بزرگ تو را متصدی پاداش دادن دوستانت و دوستان خاندانت و وابستگان آن‌ها در راه (ارادت به تو) و دشمنان دشمنان آن‌ها در راه تو قرار داده است، پس هر پاداشی که می‌خواهی به آن‌ها عطا کن. و من می‌گویم ای پروردگار! بهشت را به آن‌ها بده. پس ندا داده می‌شوم: آن‌ها را در هر کجای آن که می‌خواهی جای ده، پس این همان مقام محمودی است که مرا به آن نوید داده‌است».[۳]

مقام محمود در زیارت عاشورا و زیارت جامعه

عبارت مقام محمود همچنین در زیارت عاشورا و زیارت جامعه کبیره نیز ذکر شده است:

  • در زیارت عاشورا آمده: «و أَسْأَلُهُ أَنْ یُبَلِّغَنِی الْمَقَامَ الْمَحْمُودَ لَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ؛ و از خدا درخواست می‌کنم که مرا به مقام محمودی که برای شما نزد خداست، برساند».[۴]
  • در زیارت جامعه کبیره درباره همه معصومان(ع) آمده است: «وَلَكُمُ الْمَوَدَّةُ الْواجِبَةُ، وَالدَّرَجاتُ الرَّفِيعَةُ، وَالْمَقامُ الْمَحْمُودُ، وَالْمَكانُ الْمَعْلُومُ عِنْدَاللّٰهِ عَزَّوَجَلّ؛ و برای شماست مودّت واجب و درجات بلند و مقام محمود و جایگاه معلوم نزد خداوند.».[۵]

اشاره به مقام محمود در زیارت عاشورا و زیارت جامعه و انتساب آن به اهل بیت پیامبر و امامان شیعه نیز همان اشاره به مقام محمود پیامبر است. مقام محمود دارای مراتب مختلف و درجات گوناگون است.[۶] رسول‌الله مظهر تام و تمام اسماء و صفات الهی و اشرف مخلوقات عالم است و در اوج قله آن قرار دارد و به استناد برخی از روایات، امامان معصوم(ع) و حضرت زهرا(س) در این مقام همراه و همدوش پیامبر اسلام هستند.

شفاعت کبری، یکی از مصادیق و جلوه‌ای از مظاهر مقام محمود است.[۷] شفاعت و میزان بهره‌مندی شافعان از آن نزد خدای متعال بر اساس تقرب به ذات الهی تعریف می‌شود و هر بنده‌ای که در طی طریق بندگی قله‌های بالاتری را درنوردیده باشد، از مقام شفاعت بالاتری برخوردار خواهد بود. براین‌اساس، مقام شفاعت کبری تجلی و بروز بیرونی این مقام در صحنه قیامت است.

در باب امکان همراهی مؤمنان و شیعیان با پیامبر و ائمه(ع) در سرای آخرت نیز روایاتی وجود دارد. از رسول خدا روایت شده است: «... کسی که به شما (حسنین) و ائمه از ذریه شما تمسک کند در قیامت همراه ما بوده و کنار ما در بهشت و در مرتبه ما خواهد بود.»[۸]

مطالعه بیشتر

  • شفاء الصدور فی شرح زیارت العاشور، میرزا ابوالفضل تهرانی، ص۳۲۸–۳۳۴.
  • مقاله شب زنده داری راه رسیدن به مقام محمود، علی جواهردهی، روزنامه کیهان، شماره ۱۹۷۱۹ به تاریخ ۲۶/۵/۱۳۸۹.


منابع

  1. راغب اصفهانی، حسین، مفردات الفاظ القرآن، بیروت، دارالعلم، اول، ۱۴۱۲ق، ص۲۵۶.
  2. طباطبایی، محمد حسین، ‏المیزان فی تفسیر القرآن، ‏ قم‏، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ‏۱۴۱۷ ق، ج‏۱۳، ص۱۷۶؛ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ اول، ۱۳۷۴، ج‏۱۲، ص۲۲۵؛ طبرسی، فضل، مجمع البیان، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش، ج۶، ص۶۷۱. جهت اطلاع بیشتر از روایات پیرامون این موضوع به تفسیر نورالثقلین، جلد۳، صفحه ۲۰۴ به بعد مراجعه نمایید.
  3. طوسی، محمد، الأمالی، قم، دارالثقافه، چاپ اول، ۱۴۱۴ق، ص۲۹۸.
  4. كامل الزيارات، النص، ص ۱۷۷.
  5. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، قم، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، چاپ دوم، ۱۴۱۳ق، ج‏۲، ص۶۱۶.
  6. طهرانی، ابوالفضل، شفاء الصدور فی شرح زیاره العاشور، قم، اسوه، چاپ دوم، ۱۳۸۷ش، ص۳۳۳.
  7. طهرانی، ابوالفضل، شفاء الصدور فی شرح زیارت العاشور، قم، اسوه، چاپ دوم، ۱۳۸۷ش، ص۳۳۲.
  8. خزاز رازی، علی، کفایه الأثر فی النصّ علی الأئمه الإثنی عشر، قم، بیدار، ۱۴۰۱ ق، ص۹۶.