مفهوم و اقسام تفسیر علمی قرآن


سؤال

لطفاً معنای تفسیر علمی قرآن و اقسام آن را بیان فرمایید؟


تفسیر علمی قرآن یکی از روش‌ها تفسیری است که در میان مفسران رواج دارد. این روش به دو شکل اعتدالی و افراطی تقسیم‌بندی شده است. در روش اعتدالی تأیید محتوای آیات از برخی یافته‌ها و نظریات علمی انجام می‌شود. اما در روش افراطی آیات قرآن بر نظریات علمی منطبق می‌شود. در این راستا سه رویکرد برای تفسیر علمی بیان شده است: استخراج علوم از قرآن؛ تحمیل و تطبیق بر قرآن؛ استخدام علوم در فهم قرآن؛ دو رویکرد اول مورد نقد بوده و به عنوان روش غیرصحیح بیان شده و روش سوم مورد تأیید اکثر مفسران است.

اقسام تفسیر علمی

علوم تجربی از ابزار تفسیر علمی قرآن است. استخدام علوم تجربی برای فهم آیات قرآن نتایج مشخصی را به دنبال دارد. تفسیر علمی گاه برای تأیید محتوای آیات است که به آن تفسیر «علمی اعتدالی» گفته می‌شود. در این روش با استفاده از برخی علوم روز، به تبیین آیاتی که متضمن مباحث علمی است پرداخته می‌شود. زمانی که قرآن می‌فرماید: ﴿رَبُّ الْمَشْرِقَیْنِ وَ رَبُّ الْمَغْرِبَیْنِ؛ او پروردگار دو مشرق و پروردگار دو مغرب است!(الرحمن:۱۷) مطابق تفسیر علمی، بحث مشرق‌ها و مغرب‌های متعدد در این آیه با کروی بودن زمین مرتبط است.

شکل دوم، شکل افراطی است که برخی تفسیرهای علمی از این روش بهره برده‌اند؛ در این روش تطبیق آیات قرآن با یافته‌ها یا حتی فرضیه‌های علمی است. می‌توان تفسیر طنطاوی،[۱] فکری[۲] را یکی از نمونه‌های این روش دانست.

مرحوم علامه طباطبایی (ره) معتقد است در این روش نتایج بحث‌های علمی یا فلسفی و غیر آن از خارج گرفته شده و بر مضمون آیات تحمیل می‌شود. در این روش بسیاری از حقایق قرآن مَجاز جلوه داده شده و آیات تأویل می‌شود.[۳]

رویکردهای تفسیر علمی

رویکردها به تفسیر علمی،[۴] سه نوع است:

استخراج علوم از قرآن[۵]

در حقیقت، نظر این افراد توجه به آیاتی مانند ﴿تِبْیاناً لِکُلِّ شَیْءٍ؛ بيانگر همه چیز(نحل:۸۹) بوده است؛ چون قرآن بیان‌کنندهٔ همه چیز است، پس همهٔ مطالب باید در ظواهر قرآن وجود داشته باشد.

زرکشی در تفسیر «البرهان» آورده است که برخی از آیهٔ شریفهٔ ﴿إِذا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزالَها(زلزال:۱) بر اساس حروف ابجد پیش‌بینی نموده‌اند که در سال ۷۰۲ زلزله‌ای صورت می‌گیرد و این اتفاق رخ داده است. همچنین آن‌جا که خداوند از قول حضرت ابراهیم(ع) نقل می‌کند: ﴿إِذا مَرِضْتُ فَهُوَ یَشْفِینِ؛ و هنگامى كه بيمار شوم مرا شفا می‌دهد.(شعرا:۸۰) علم پزشکی را از آن استخراج کرده‌اند[۶] و از حروف مقطعهٔ اوایل سوره‌ها علم جبر را استفاده کرده‌اند.[۷] این روش، از نگاه برخی مفسران، روش صحیحی نیست؛ زیرا علوم، ریزه‌کاری‌ها، ظرافت‌ها، فرمول‌های فیزیک، شیمی و غیره در ظواهر قرآن وجود ندارد و استخراج آنها از قرآن کاری بی‌ثمر و بی‌معنا است.

تطبیق نظریه‌های علمی بر قرآن

برخی مفسران سعی کرده‌اند نظریه‌های اثبات شده علوم را بر آیات قرآن تطبیق دهند. برای نمونه عبدالرزاق نوفل، نویسنده مصری، درباره آیه شریفه ﴿هُوَ الَّذِی خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَه وَ جَعَلَ مِنْها زَوْجَها لِیَسْکُنَ إِلَیْها؛ اوست خدایی که همهٔ شما را از یک تن آفریده و از او نیز جفتش را مقدر داشت، تا به او انس و آرام گیرد.(اعراف:۱۸۹)؛ می‌گوید: «انفسکم»، یعنی پروتون، و «زوجها»، یعنی الکترون و «لیسکن الیها»، یعنی حالت آرامشی که بین این الکترون و پروتون برقرار شده و در نتیجه، این اتم از هم نمی‌پاشد و الکترون به‌طور مرتب به دور مرکز اتم که پروتون و الکترون است می‌چرخد.[۸]

این سخن با ظاهر آیه و با معنای لغوی و اصطلاحی آیه سازگاری ندارد. روشن است که این روش صحیحی نیست. علامه طباطبایی (ره) در مقدمهٔ المیزان به مسئلهٔ تطبیق می‌پردازد و آن را رد می‌کند؛ و می‌فرماید: این‌گونه تفسیر علمی در یک قرن اخیر در مصر و ایران رایج شد و موجب بدبینی بعضی دانشمندان مسلمان نسبت به مطلق تفسیر علمی گردید.[۹]

استفاده از علوم برای فهم بهتر آیات قرآن

علوم برای فهم بهتر آیات قرآن، روشن کردن و کشف معانی و مقصود خداوند استفاده شود. هرچه علم بشر پیشرفت کند، موجب فهم بهتر برخی آیات قرآن می‌شود. آیه شریفه:﴿إِنَّما حَرَّمَ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَه وَ الدَّمَ وَ لَحْمَ الْخِنْزِیر؛ همانا خداوند، خون، میته و گوشت خوک را بر شما حرام کرده است.(بقره:۱۷۳) که چندین بار در قرآن آمده است با پیشرفت علوم بشری روشن می‌شود که خوردن خون، مردار، خوک و شراب چه ضررهایی برای بشر دارد. این پیشرفت‌های علمی، موجب روشن‌تر شدن معنای این آیات و فلسفهٔ حرمت می‌شود.[۱۰]

قرآن در جایی دیگر می‌فرماید: ﴿وَ أَرْسَلْنَا الرِّیاحَ لَواقِحَ؛ ما بادها را براى بارور ساختن فرستاديم(حجر:۲۲) در این آیه بارور ساختن گیاهان به وسیلهٔ باد به روشنی بیان شده است و حال آن‌که بعد از قرن‌ها، علم بشر کشف کرده است که ابرها با بار مثبت و منفی در اثر برخورد با هم بارور می‌شوند؛[۱۱] بنابراین، این اشارهٔ علمی قرآن، ما را به این‌جا می‌رساند که نازل‌کنندهٔ قرآن از همهٔ اسرار جهان اطلاع داشته است؛ و کشف‌های علمی، مثل نیروی جاذبه، توسط نیوتون و دیگران، مفادی از این آیات را برای ما روشن‌تر می‌کند، بدون این‌که نظریه‌ای بر قرآن تحمیل یا مطلبی خلاف واقع از قرآن استخراج شود.

منابع

  1. ر. ک. الطنطاوی جوهری، الجواهر فی تفسیر القرآن.
  2. ر. ک. علی فکری، القرآن ینیوع العلوم و الفرقان.
  3. محمدحسین طباطبایی، تفسیر المیزان، ج۱، ص۷.
  4. ر.ک. محمدعلي رضايي اصفهاني، درآمدي بر تفسير علمي قرآن، ص۳۷۴–۳۸۰.
  5. غزالی، جواهر القرآن، ص۳۷، فصل خامس.
  6. غزالی، جواهر القرآن، ص۲۷.
  7. ذهبی، التفسیر و المفسرون، ج۲، ص۴۸۱.
  8. عبدالرزاق نوفل، قرآن و العلم الحدیث، ص۱۵۶.
  9. محمد حسین طباطبایی، تفسیر المیزان، ج۱، ص۶.
  10. محمد حسین طباطبایی، تفسیر المیزان، ج۱۱، ص۲۸۶، بحث روایی.
  11. عباسعلی سرفرازی، رابطهٔ علم و دین، ص۳۶.