مفهوم ظن و گمان به خدا در دعای کمیل: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(ابرابزار)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|کاربر=Rahmani }}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
امام علی ـ (ع) ـ در دعای کمیل می‌فرماید (ماذالک الظن) ای خدا چنین گمانی بر تو نیست و قبل از این اشاره دارد به فرد مسلمان گناهکار و می‌گوید چنین گمانی بر تو نیست که او را در آتش جهنم بیندازی منظور از این سخن چیست؟
امام علی(ع) در دعای کمیل می‌فرماید {{متن عربی|ما ذٰلِكَ الظَّنُ بِكَ|ترجمه=ای خدا چنین گمانی بر تو نیست}} و قبل از این اشاره دارد به فرد مسلمان گناه‌کار و می‌گوید «چنین گمانی بر تو نیست که او را در آتش جهنم بیندازی» منظور از این سخن چیست؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
دعای کمیل راز و نیازی است عاشقانه با خدای بی همتا که می‌توان معارف والا را از آن بیرون آورد و زندگی را با راه کارهایی که در این دعا ارائه شد، به کمال و سعادت رسانید. راهکارهایی چون نزول برکات الهی، رمز پیروزی دردنیا و آخرت، آرامش روحی و… می‌توانند یک زندگی ایده‌آل و جامعه ای دینی بسازند و بایستی به خواندن تنهای دعای کمیل کفایت نکرده بلکه در آن تدبر نمود، پیام‌هایش را گرفت و در زندگی خویشتن جاری ساخت و یکی از معارف والا که در این دعا آمده‌است امیدواری به رحمت بی منتهای الهی است که نباید با کوتاهی‌های زندگی از رحمت و فضل خداوندی ناامید شد و باید یقین پیدا کرد که رحمت خدا وسیع تر از آن است که بندگان با اخلاصش را بر اثر کوتاهی‌های کوچک به حال خود رها سازد و توبه اش را نپذیرد.
'''ظن در دعای کمیل''' در دوجا بیان شده و مراد از ظن را می‌توان به دوگونه تعبیر نمود، یکی به معنای شک و دیگری علم با تدبر و تحقیق است. در [[آموزه‌هایی از دعای کمیل|دعای کمیل]] ظن را باید با توجه به سایر متن‌های موجود در دعا مشاهده و بررسی کرد. این اشاره به ظن به معنای این است که با توجه به امید به فضل و رحمت الهی یقین به بخشیده شدن بندگان در صورت توبه کردن دارد.


در دعای کمیل امیر مؤمنان ـ (ع) ـ در دو جا عرضه می‌دارد خدایا یقین من به تو این نیست: «ما ذلک الظن بک» و «ما هکذا الظن بک» بنابر این درمرحله اول باید دید ظن یعنی چه.
==جایگاه دعای کمیل==
دعای کمیل راز و نیازی است عاشقانه با خدای بی‌همتا که می‌توان معارف بالایی را از آن بیرون آورد و زندگی را با راه‌کارهایی که در این [[دعا]] ارائه شده، به کمال و سعادت رسانید. راه‌کارهایی چون نزول [[برکات الهی]]، رمز پیروزی در [[دنیا]] و [[آخرت]]، [[آرامش روحی]] و … می‌توانند یک زندگی ایده‌آل و جامعه‌ای دینی بسازند هرچند به صرف خواندن دعای کمیل این امور به دست نیامده، بلکه باید در آن تدبر نمود، پیام‌های آن را گرفت و در زندگی جاری ساخت.  


ظن در لغت گاهی به معنی گمان و شک آمده و گاهی به معنی علمی که هیچ شک و شبهه ای در آن نباشد و گاهی نیز فرقش با علم در عین است که علم آشکار است ولی ظن، یقینی است که بعد از تدبر و تعقل بدست آید.<ref>ر. ک. کتاب العین، ج۸، ص۱۵۱، ذیل کلمه ظن، و رک:ابن منظور، لسان العرب، ج۳، ص۲۷۲، ذیل کلمه ظن، و رک: مجمع البحرین، ج۶، ص۲۷۹، ذیل کلمه ظن.</ref>
یکی از معارف ارزشمند که در این دعا آمده‌ است امیدواری به [[رحمت الهی]] است که نباید با کوتاهی‌های زندگی از رحمت و فضل خداوند ناامید شد و باید یقین پیدا کرد که رحمت خدا وسیع‌تر از آن است که بندگان با اخلاص را بر اثر کوتاهی‌های کوچک به حال خود رها سازد و توبه را نپذیرد.


در قرآن کریم نیز ظن گاهی به گمان و پندار و برداشت شخصی اشاره دارد که این گونه ظن را باطل، گناه، بی فایده و… دانسته شده‌است.<ref>ر. ک. بقره / ۷۸ و ۲۳۰؛ آل عمران / ۱۵۴؛ نساء / ۱۵۷؛ انعام / ۱۱۶ و ۱۴۸؛ یونس / ۳۶ و ….</ref>
==معنای ظن==
در دعای کمیل در دو جا چنین می‌گوید: خدایا [[یقین]] من به تو این نیست: {{متن عربی|ما ذٰلِكَ الظَّنُ بِكَ}} و {{متن عربی|مَا هَكَذَا الظَّنُّ بِكَ}} در مرحله اول باید دید ظن به چه معنا است.


گاهی نیز ظن به معنای علم و یقین به کار می‌رود که مؤمنان و مخلصان درگاه الهی به این یقین می‌رسند و شاید خداوند به این گونه یقین‌ها علم گفته، به خاطر این باشد که چنین یقین‌ها بعد از تدبر و تفکر و تعقل بدست می‌آید.<ref>ر. ک. بقره / ۴۶ و ۲۴۹؛ توبه / ۱۱۸؛ کهف / ۵۳؛ ص/ ۲۴؛ حاقه / ۲۰؛ جن / ۱۲ و ….</ref>
ظن در لغت گاهی به معنی گمان و شک آمده و گاهی به معنی علمی که هیچ شک و شبهه‌ای در آن نباشد و گاهی نیز تفاوت آن با علم در این است که علم آشکار است ولی ظن، یقینی است که بعد از تدبر و تعقل به دست آید.<ref>کتاب العین، ج۸، ص۱۵۱، ذیل کلمه ظن؛ ابن منظور، لسان العرب، ج۳، ص۲۷۲، ذیل کلمه ظن؛ مجمع البحرین، ج۶، ص۲۷۹، ذیل کلمه ظن.</ref>


که برای توضیح بیشتر باید به ما قبل این جمله نگاه کرد که امیر المؤمنین ـ (ع) ـ در یک قسمت عرض می‌کند که خدای من:
در قرآن نیز ظن گاهی به گمان و پندار و برداشت شخصی اشاره دارد که این‌گونه ظن، باطل، گناه، بی‌فایده دانسته شده‌ است.<ref>بقره / ۷۸ و ۲۳۰؛ آل عمران / ۱۵۴؛ نساء / ۱۵۷؛ انعام / ۱۱۶ و ۱۴۸؛ یونس / ۳۶</ref> گاهی نیز ظن به معنای علم و یقین به کار رفته که مؤمنان و مخلصان درگاه الهی به این یقین می‌رسند و این‌که خداوند به این‌گونه یقین‌ها علم گفته، به این دلیل است که چنین یقین‌هایی بعد از تدبر و تفکر و تعقل بدست می‌آید.<ref>بقره / ۴۶ و ۲۴۹؛ توبه / ۱۱۸؛ کهف / ۵۳؛ ص/ ۲۴؛ حاقه / ۲۰؛ جن / ۱۲ و ….</ref>


سید من! مولای من:
==انسان و گناه و توبه==
برای توضیح بیشتر باید به جمله قبل از بیان ظن در دعای کمیل توجه نمود که [[امام علی(ع)]] در قسمتی می‌فرماید:


آیا صورت‌هایی که برای سجده بر تو خود را به خاک انداخته‌اند وارد آتش می‌کنی؟ آیا زبان‌هایی که از روی صداقت شهادت به یگانگی تو داده‌اند، و تو را سپاس گفته‌اند می‌خواهی عذاب کنی و قلب‌هایی که به اهلیت تو اعتراف کرده‌اند و ضمایر (و جان‌هایی) که با علم به حقانیت تو خاشع گردیده‌اند و جوارحی که در اطاعت تو تلاش کرده‌اند و به استغفار تو اشاره کرده‌اند را (عذاب می‌کنی).
«سید من! مولای من؛ آیا صورت‌هایی که برای [[سجده]] بر تو خود را به خاک انداخته‌اند وارد آتش می‌کنی؟ آیا زبان‌هایی که از روی صداقت شهادت به یگانگی تو داده‌اند، و تو را سپاس گفته‌اند می‌خواهی عذاب کنی و قلب‌هایی که به اهلیت تو اعتراف کرده‌اند و ضمایر (و جان‌هایی) که با علم به حقانیت تو خاشع گردیده‌اند و جوارحی که در اطاعت تو تلاش کرده‌اند و به [[استغفار]] تو اشاره کرده‌اند را (عذاب می‌کنی).»


بعد از این عرضه می‌دارد «ما هکذا الظن بک» یعنی نه خدایا، هرگز چنین اعتقادی ندارم و بلکه یقینم این است که تو این‌ها را عذاب نخواهی کرد و علتش را چنین می‌گوید: «و لا اخبرنا بفضلک عنک» یعنی به خاطر آنچه از فضل تو به ما خبر داده‌اند به چنین یقینی رسیده‌ام. بنابر این حضرت می‌خواهد برساند که خداوندی که ضعف ما را می‌داند و حیله‌های شیطانی و نفسانی در دنیا را هم می‌داند، ممکن نیست توبه این شخص را نپذیرد و با آن همه عبادت‌ها، باز به خاطر کوتاهی‌های کوچک عذاب کند و این نه این که خداوند چنین حقی نداشته باشد، بلکه چون فضل خداوند بیشتر از این است که توبه بنده اش را نپذیرد. البته بدون توبه را حضرت نمی‌گوید چون قبل از جمله «ما هکذا الظن بک» عرضه می‌دارد اعضا و جوارحی که از تو طلب مغفرت دارند (و اشارت باستغفارک مذعنه).
بعد از این بیان می‌کند {{متن عربی|مَا هَكَذَا الظَّنُّ بِكَ|ترجمه=نه خدایا، هرگز چنین اعتقادی ندارم و بلکه یقینم این است که تو این‌ها را عذاب نخواهی کرد.}} و علتش را چنین می‌گوید: {{متن عربی|وَ لَا أُخْبِرْنا بِفَضْلِكَ عَنْكَ|ترجمه=به خاطر آنچه از فضل تو به ما خبر داده‌اند به چنین یقینی رسیده‌ام.}} بنابر این امام می‌خواهد برساند که خداوندی که ضعف ما را می‌داند و حیله‌های شیطانی و نفسانی در دنیا را هم می‌داند، ممکن نیست [[توبه]] این شخص را نپذیرد و با آن همه عبادت‌ها، باز به خاطر کوتاهی‌های کوچک عذاب کند و این نه این که خداوند چنین حقی نداشته باشد، بلکه چون فضل خداوند بیشتر از این است که توبه بنده را نپذیرد. البته بدون توبه را حضرت نمی‌گوید چون قبل از جمله {{متن عربی|مَا هَكَذَا الظَّنُّ بِكَ}} می‌فرماید اعضا و جوارحی که از تو طلب مغفرت دارند {{متن عربی|وَ أَشارَتْ بِاسْتِغْفارِكَ مُذْعِنَةً}}.


امیر المؤمنین ـ (ع) ـ در جای دیگر دعای کمیل عرضه می‌دارد «ما ذلک الظن بک» یعنی خدایا یقین من به تو این نیست و در این‌جا دلایل این یقین به فضل و احسان الهی را چنین بیان داشته‌اند:
امام علی(ع) در جای دیگر دعای کمیل عرضه می‌دارد {{متن عربی|ما ذٰلِكَ الظَّنُ بِكَ|ترجمه=خدایا یقین من به تو این نیست}} دلایل این یقین به فضل و احسان الهی را چنین بیان می‌کند: «ای سرپرست مؤمنان؛ ای غایت آرزوهای [[عارفان]]! ای فریادرس فریادخواهان! ای دوست دل‌های صادق و ای خدای جهانیان! آیا من بپذیرم که تو صدای بنده‌ات را در آتش به خاطر جرمش بشنوی که با امیدواری تو را صدا می‌زند و امید به رحمت تو دارد و با زبان [[اهل توحید]] تو را ندا می‌کند و به پروردگاری تو متوسل شده‌ است؟ خدایا بنده‌ات چگونه در عذاب بماند در حالی که امید حلم تو را داشت؟ یا چگونه آتش را تحمل کند در حالی که امیدوار به [[فضل و رحمت]] توست …» تا به این فراز می‌رسد: {{متن عربی|هَيْهاتَ ما ذٰلِكَ الظَّنُ بِكَ|ترجمه=خدا یقین من به تو غیر این است؛}} یعنی من یقین دارم، تو کسی را که امیدوار به بخشش، فضل، رحمت، عفو و [[حلم]] تو بود و از روی صداقت چنین امیدی را داشت، عذاب نمی‌کنی.


ای سرپرست مؤمنان: ای غایت آرزوهای عارفان! ای فریاد رس فریاد خواهان! ای دوست دل‌های صادق و ای خدای جهانیان! آیا من بپذیرم که تو صدای بنده ات را در آتش به خاطر جرمش بشنوی که با امیدواری تو را صدا می‌زند و امید به رحمت تو دارد و با زبان اهل توحید تو را ندا می‌کند و به پروردگاری تو متوسل شده‌است؟
سپس می‌فرماید: «خدایا آنچه من از فضل تو می‌شناسم، این نیست. و آنچه تو با [[یکتا پرستان]] می‌کنی، این نیست.» علت این که ظن به یقین معنا شده است ادامه مناجات آن حضرت در دعای کمیل است که پس از جمله {{متن عربی|هَيْهاتَ ما ذٰلِكَ الظَّنُ بِكَ}} می‌گوید: من با یقین قاطع می‌دانم {{متن عربی|فَبِالْيَقِينِ أَقْطَعُ}} اگر حکمت تو این نبود که بنده‌ات را به خاطر انکار تو و عناد کردنشان در آتش عذاب کنی، البته به آتش فرمان می‌دادی تا سرد و سلامت باشد و هیچ‌کس را در آن، جا نمی‌دادی.


خدایا بنده ات چگونه در عذاب بماند در حالی که امید حلم تو را داشت؟ یا چگونه آتش را تحمل کند در حالی که امیدوار به فضل و رحمت توست… تا این که عرض می‌کند: «هیهات ما ذلک الظن بک» خدا یقین من به تو غیر این است؛ یعنی من یقین دارم که تو کسی را امیدوار به بخشش، فضل، رحمت، عفو و حلم تو بود و از روی صداقت چنین امیدی را داشت، عذاب نمی‌کنی.
این یعنی امام گنه‌کاری را که توبه کند، [[اهل بهشت]] می‌داند و یقینش این است که خداوند فقط کسانی را به [[جهنم]] می‌برد که خدا را انکار کنند و با او دشمنی کنند وگرنه موحدانی که گاهی بر اثر ضعف دچار لغزش شده‌اند و پشیمان گشته و توبه کنند، به طور قطع خواهد بخشید. چرا که خداوند بخشنده، مهربان، اهل فضل و کرم و رحمت، حلیم و دوستدار بندگان توبه کننده است و از این استفاده می‌شود که بندگان شایسته همواره دو چیز را باید مد نظر قرار می‌دهند:


سپس می‌فرماید: خدایا آنچه من از فضل تو می‌شناسم، این نیست. و آنچه تو با یکتا پرستان می‌کنی، این نیست.
* امید به رحمت وسیع خداوند؛


علت این که ما ظن را به یقین معنا کرده‌ایم دنباله مناجات آن حضرت در دعای کمیل است که پس از جمله «هیهات ما ذلک الظن بک» می‌گوید:
* توبه و طلب مغفرت از درگاه خداوند.
 
من با یقین قاطع می‌دانم «فبالیقین اقطع» اگر حکمت تو این نبود که بنده ات را به خاطر انکار تو و عناد کردنشان در آتش عذاب کنی، البته به آتش فرمان می‌دادی تا سرد و سلامت باشد و هیچ‌کس را در آن جا نمی‌دادی.
 
این یعنی امیر المؤمنین ـ (ع) ـ گنهکاری را که توبه کند، اهل بهشت می‌داند و یقینش این است که خداوند متعال فقط کسانی را به جهنم می‌برد که خدا را انکار کنند و با او دشمنی کنند و گرنه موحدانی که گاهی بر اثر ضعف دچار لغزش شده‌اند و پشیمان گشته و توبه کنند، قطعاً خواهد بخشید. چرا که خداوند بخشنده، مهربان، اهل فضل و کرم و رحمت، حلیم و دوستدار بندگان توبه کننده می‌باشد و از این استفاده می‌شود که بندگان شایسته همواره دو چیز را باید مدّ نظر قرار دهند:
 
۱ـ امید به رحمت وسیع خداوندی.
 
۲ـ توبه و طلب مغفرت از درگاه خداوندی.
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}


خط ۵۱: خط ۴۵:
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =
  | شناسه =شد
  | تیترها =
  | تیترها =شد
  | ویرایش =
  | ویرایش =شد
  | لینک‌دهی =
  | لینک‌دهی =شد
  | ناوبری =
  | ناوبری =
  | نمایه =
  | نمایه =
خط ۶۱: خط ۵۵:
  | بازبینی =
  | بازبینی =
  | تکمیل =
  | تکمیل =
  | اولویت =
  | اولویت =ج
  | کیفیت =
  | کیفیت =ج
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}
۲٬۱۵۱

ویرایش