مفاهیم حقوق بشر و استنباط آن از کتاب و سنت: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(یک نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۱۸: خط ۱۸:


=== حق حیات ===
=== حق حیات ===
اسلام اهمیت خاصی برای حق حیات انسان قائل شده و آن را در رأس همهٔ حقوق قرار داده است. در اسلام، کشتار انسان‌ها به شدت مذمت شده است؛ به‌طوری که کشتن یک انسان برابر با کشتن همه انسان‌ها شمرده شده و پاداش کسی که فردی را از خطر مرگ نجات دهد همانند حفظ جان همهٔ انسان‌ها دانسته شده است: {{قرآن|مَن قَتَلَ نَفْسًا بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِي الْأَرْضِ فَكَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِيعًا وَمَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعًا|ترجمه=هر كس كسى را- جز به قصاص قتل، يا [به كيفر] فسادى در زمين- بكشد، چنان است كه گويى همه مردم را كشته باشد. و هر كس كسى را زنده بدارد، چنان است كه گويى تمام مردم را زنده داشته است‏.|سوره=مائده|آیه=۳۲}} نیز حرمت خودکشی و سقط جنین و تشریع حکم قصاص در اسلام به منظور حفظ حق حیات بشر است.<ref>جعفری، محمدتقی، کتاب حقوق جهانی بشر (مقایسه و تطبیق دو نظام اسلام و غرب)، تهران، مؤسسهٔ تدوین و نشر آثار علامه جعفری، ص ۲۶۴–۲۳۹ ؛ نیز: منصوری لاریجانی، سیر تحول حقوق بشر و بررسی تطبیقی آن با اصول تفسیری حقوق بشر در اسلام، ص ۳۱۰–۳۰۸.</ref>
اسلام اهمیت خاصی برای [[حق حیات]] انسان قائل شده و آن را در رأس همهٔ حقوق قرار داده است. در اسلام، کشتار انسان‌ها به شدت مذمت شده است؛ به‌طوری که کشتن یک انسان برابر با کشتن همه انسان‌ها شمرده شده و پاداش کسی که فردی را از خطر مرگ نجات دهد همانند حفظ جان همهٔ انسان‌ها دانسته شده است: {{قرآن|مَن قَتَلَ نَفْسًا بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِي الْأَرْضِ فَكَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِيعًا وَمَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعًا|ترجمه=هر كس كسى را- جز به قصاص قتل، يا [به كيفر] فسادى در زمين- بكشد، چنان است كه گويى همه مردم را كشته باشد. و هر كس كسى را زنده بدارد، چنان است كه گويى تمام مردم را زنده داشته است‏.|سوره=مائده|آیه=۳۲}} نیز حرمت [[خودکشی]] و [[سقط جنین]] و تشریع حکم [[قصاص]] در اسلام به منظور حفظ حق حیات بشر است.<ref>جعفری، محمدتقی، کتاب حقوق جهانی بشر (مقایسه و تطبیق دو نظام اسلام و غرب)، تهران، مؤسسهٔ تدوین و نشر آثار علامه جعفری، ص ۲۶۴–۲۳۹ ؛ نیز: منصوری لاریجانی، سیر تحول حقوق بشر و بررسی تطبیقی آن با اصول تفسیری حقوق بشر در اسلام، ص ۳۱۰–۳۰۸.</ref>


=== آزادی ===
=== آزادی ===
از دیدگاه اسلام، آزادی یک حق و ناشی از استعدادها و تمایلات عالی انسانی است. آزادی در اسلام نخست از درون انسان آغاز می‌شود. تا انسان از قید اسارت‌های درونی آزاد نشود از اسارت طاغوت‌ها و عوامل بیرونی رها نمی‌شود.<ref>مطهری، مرتضی، آزادی معنوی، تهران، انتشارات صدرا، ۱۳۸۷، ص ۱۷-۱۸.</ref> اسلام در عین اینکه با بیان اصل {{قرآن|لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ|ترجمه=در دين هيچ اجبارى نيست‏.|سوره=بقره|آیه=۲۵۶}} احترام به آزادی عقیده را بیان می‌کند، عقایدی را که از راه تقلید کورکورانه و غیر عقلانی بر انسان‌ها تحمیل می‌شود را تأیید نمی‌کند. در اثر همین آزادی بود که علمای مذاهب اسلامی و دانشمندان مادی می‌توانستند آزادانه و بدون ترس با پیشوایان دینی و عالمان سایر مذاهب به مناظره بپردازند.{{مدرک}}
از دیدگاه اسلام، [[آزادی]] یک حق و ناشی از استعدادها و تمایلات عالی انسانی است. آزادی در اسلام نخست از درون انسان آغاز می‌شود. تا انسان از قید اسارت‌های درونی آزاد نشود از اسارت طاغوت‌ها و عوامل بیرونی رها نمی‌شود.<ref>مطهری، مرتضی، آزادی معنوی، تهران، انتشارات صدرا، ۱۳۸۷، ص ۱۷-۱۸.</ref> اسلام در عین اینکه با بیان اصل {{قرآن|لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ|ترجمه=در دين هيچ اجبارى نيست‏.|سوره=بقره|آیه=۲۵۶}} احترام به [[آزادی عقیده]] را بیان می‌کند، عقایدی را که از راه تقلید کورکورانه و غیر عقلانی بر انسان‌ها تحمیل می‌شود تأیید نمی‌کند. در اثر همین آزادی بود که علمای مذاهب اسلامی و دانشمندان مادی می‌توانستند آزادانه و بدون ترس با پیشوایان دینی و عالمان سایر مذاهب به مناظره بپردازند.{{مدرک}}


اسلام تفتیش عقاید را منع می‌کند. اگر فردی زبانی اقرار به اسلام نماید پذیرفته است و سوءظن و تفتیش در این زمینه مجاز نیست: {{قرآن|و لاتَقُولُوا لِمَنْ أَلْقی إِلَیْکُمُ السَّلامَ لَسْتَ مُؤْمِناً|ترجمه=به كسى كه نزد شما [اظهارِ] اسلام می‌كند؛ مگوييد: «تو مؤمن نيستى‏.»|سوره=نساء|آیه=۹۴}} اسلام غیرمسلمانان ساکن در سرزمین اسلامی را تحت حمایت خویش می‌گیرد و آنها را به ترک عقایدشان وادار نمی‌کند. علت این که اسلام آزادی عقیده و بیان را برای همگان محترم می‌شمارد این است که از غنا و فراگیری خاصی برخوردار است. در اسلام، هر کسی می‌تواند آزادانه حرف بزند و ابراز عقیده نماید و در جریانات سیاسی و اجتماعی نقش فعال داشته باشد؛ تا زمانی که از آزادی خود سوء استفاده نکند.<ref>منصوری لاریجانی، سیر تحول حقوق بشر و بررسی تطبیقی آن با اصول تفسیری حقوق بشر در اسلام، ص ۳۵۷–۳۱۵.</ref>
اسلام [[تفتیش عقاید]] را منع می‌کند. همین‌که فردی اقرار به اسلام نماید، برای مسلمان تلقی شدن او کافی است و سوءظن و تفتیش در این زمینه مجاز نیست: {{قرآن|و لاتَقُولُوا لِمَنْ أَلْقی إِلَیْکُمُ السَّلامَ لَسْتَ مُؤْمِناً|ترجمه=به كسى كه نزد شما [اظهارِ] اسلام می‌كند؛ مگوييد: «تو مؤمن نيستى‏.»|سوره=نساء|آیه=۹۴}} اسلام غیرمسلمانان ساکن در سرزمین اسلامی را تحت حمایت خویش می‌گیرد و آنها را به ترک عقایدشان وادار نمی‌کند. علت این که اسلام آزادی عقیده و بیان را برای همگان محترم می‌شمارد این است که از غنا و فراگیری خاصی برخوردار است. در اسلام، هر کسی می‌تواند آزادانه حرف بزند و ابراز عقیده نماید و در جریانات سیاسی و اجتماعی نقش فعال داشته باشد؛ تا زمانی که از آزادی خود سوء استفاده نکند.<ref>منصوری لاریجانی، سیر تحول حقوق بشر و بررسی تطبیقی آن با اصول تفسیری حقوق بشر در اسلام، ص ۳۵۷–۳۱۵.</ref>


=== مساوات ===
=== مساوات ===
اصل مساوات نخستین پایهٔ نظام اجتماعی اسلام است. هیچ‌یک از ادیان و مکتب‌های فلسفی دیگر در این حدّ برای برابری انسان ارزش قائل نشده‌اند و این نوع تفاوت، از اختلاف بینش در شناخت شخصیت و ارزش‌های والای انسان ناشی می‌شود. از دیدگاه اسلام، هیچ‌گونه تفاوتی جز تقوا نمی‌تواند معیار تبعیض تلّقی شود و تمایز بر اساس تقوا نیز معیاری در تقسیم وظایف و وسیله‌ای برای نیل به اهداف عالیه انسانی است: {{متن عربی|یا اَیُّهَا النّاسُ اِنَّ رَبَّکُم واحِدٌ وَ اِنَّ اَباکُم واحَدٌ کُلُّکُم لِادَمَ وَ ادَمُ مِن تُرابٍ|ترجمه=ای مردم بدانید و آگاه باشید پروردگار همهٔ شما یکی است و همگان از یک پدر و مادر به دنیا آمده‌اید و فرزندان آدمید و آدم نیز از خاک آفریده شده است.}}<ref>نهج الفصاحه.</ref> اسلام امتیاز طلبی‌های مبتنی بر ثروت و قدرت را محکوم می‌کند و برای خصوصیات نژادی نقشی در تقسیم عادلانهٔ حقوق مردم قائل نمی‌شود و همه را در برابر قانون یکسان می‌شمارد.{{مدرک}}
اصل مساوات نخستین پایهٔ نظام اجتماعی اسلام است. هیچ‌یک از ادیان و مکتب‌های فلسفی دیگر در این حدّ برای برابری انسان ارزش قائل نشده‌اند و این نوع تفاوت، از اختلاف بینش در شناخت شخصیت و ارزش‌های والای انسان ناشی می‌شود. از دیدگاه اسلام، هیچ‌گونه تفاوتی جز [[تقوا]] نمی‌تواند معیار تبعیض تلّقی شود و تمایز بر اساس تقوا نیز معیاری در تقسیم وظایف و وسیله‌ای برای نیل به اهداف عالیه انسانی است: {{متن عربی|یا اَیُّهَا النّاسُ اِنَّ رَبَّکُم واحِدٌ وَ اِنَّ اَباکُم واحَدٌ کُلُّکُم لِادَمَ وَ ادَمُ مِن تُرابٍ|ترجمه=ای مردم بدانید و آگاه باشید پروردگار همهٔ شما یکی است و همگان از یک پدر و مادر به دنیا آمده‌اید و فرزندان آدمید و آدم نیز از خاک آفریده شده است.}}<ref>نهج الفصاحه.</ref> اسلام امتیاز طلبی‌های مبتنی بر ثروت و قدرت را محکوم می‌کند و برای خصوصیات نژادی نقشی در تقسیم عادلانهٔ حقوق مردم قائل نمی‌شود و همه را در برابر قانون یکسان می‌شمارد.{{مدرک}}


== مطالعه بیشتر ==
== مطالعه بیشتر ==
۴۶۵

ویرایش