مفاهیم حقوق بشر و استنباط آن از کتاب و سنت: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۳: خط ۲۳:
از دیدگاه اسلام، آزادی یک حق و ناشی از استعدادها و تمایلات عالی انسانی است. آزادی در اسلام نخست از درون انسان آغاز می‌شود. تا انسان از قید اسارت‌های درونی آزاد نشود از اسارت طاغوت‌ها و عوامل بیرونی رها نمی‌شود.<ref>مطهری، مرتضی، آزادی معنوی، تهران، انتشارات صدرا، ۱۳۸۷، ص ۱۷-۱۸.</ref> اسلام در عین اینکه با بیان اصل {{قرآن|لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ|ترجمه=در دين هيچ اجبارى نيست‏.|سوره=بقره|آیه=۲۵۶}} احترام به آزادی عقیده را بیان می‌کند، عقایدی را که از راه تقلید کورکورانه و غیر عقلانی بر انسان‌ها تحمیل می‌شود را تأیید نمی‌کند. در اثر همین آزادی بود که علمای مذاهب اسلامی و دانشمندان مادی می‌توانستند آزادانه و بدون ترس با پیشوایان دینی و عالمان سایر مذاهب به مناظره بپردازند.{{مدرک}}
از دیدگاه اسلام، آزادی یک حق و ناشی از استعدادها و تمایلات عالی انسانی است. آزادی در اسلام نخست از درون انسان آغاز می‌شود. تا انسان از قید اسارت‌های درونی آزاد نشود از اسارت طاغوت‌ها و عوامل بیرونی رها نمی‌شود.<ref>مطهری، مرتضی، آزادی معنوی، تهران، انتشارات صدرا، ۱۳۸۷، ص ۱۷-۱۸.</ref> اسلام در عین اینکه با بیان اصل {{قرآن|لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ|ترجمه=در دين هيچ اجبارى نيست‏.|سوره=بقره|آیه=۲۵۶}} احترام به آزادی عقیده را بیان می‌کند، عقایدی را که از راه تقلید کورکورانه و غیر عقلانی بر انسان‌ها تحمیل می‌شود را تأیید نمی‌کند. در اثر همین آزادی بود که علمای مذاهب اسلامی و دانشمندان مادی می‌توانستند آزادانه و بدون ترس با پیشوایان دینی و عالمان سایر مذاهب به مناظره بپردازند.{{مدرک}}


همچنین اسلام، تفتیش عقاید را منع می‌کند و اگر فردی، زبانی اقرار به قبول دین اسلام نماید، می‌پذیرد و سوءظن و تفتیش را در این زمینه مجاز نمی‌داند، {{قرآن|و لاتَقُولُوا لِمَنْ أَلْقی إِلَیْکُمُ السَّلامَ لَسْتَ مُؤْمِناً|ترجمه=به كسى كه نزد شما [اظهارِ] اسلام میكند؛ مگوييد: «تو مؤمن نيستى‏.»|سوره=نساء|آیه=۹۴}} اسلام حتی کسانی که اسلام را نپذیرند ولی طبق شرایطی حاضرند در کشور اسلامی زندگی کنند را تحت حمایت خویش می‌گیرد و آن‌ها را به ترک عقایدشان وادار نمی‌کند. علت این که اسلام آزادی عقیده و بیان را برای همگان محترم می‌شمارد و از طرفداران جدی تبادل افکار و اندیشه به شمار می‌رود این است که از غنا و فراگیری خاصی برخوردار است و در تأمین نیازهای متعدد افراد، ضعف و کمبودی در خود احساس نمی‌کند؛ بنابراین در اسلام، هر کسی می‌تواند آزادانه حرف بزند و ابراز عقیده نماید و در جریانات سیاسی و اجتماعی نقش فعال داشته باشد، تا زمانی که از آزادی سوء استفاده نکند و هرج و مرج را دامن نزند.<ref>منصوری لاریجانی، اسماعیل، همان، صص ۳۵۷–۳۱۵.</ref>
اسلام تفتیش عقاید را منع می‌کند. اگر فردی زبانی اقرار به اسلام نماید پذیرفته است و سوءظن و تفتیش در این زمینه مجاز نیست: {{قرآن|و لاتَقُولُوا لِمَنْ أَلْقی إِلَیْکُمُ السَّلامَ لَسْتَ مُؤْمِناً|ترجمه=به كسى كه نزد شما [اظهارِ] اسلام می‌كند؛ مگوييد: «تو مؤمن نيستى‏.»|سوره=نساء|آیه=۹۴}} اسلام غیرمسلمانان ساکن در سرزمین اسلامی را تحت حمایت خویش می‌گیرد و آنها را به ترک عقایدشان وادار نمی‌کند. علت این که اسلام آزادی عقیده و بیان را برای همگان محترم می‌شمارد این است که از غنا و فراگیری خاصی برخوردار است. در اسلام، هر کسی می‌تواند آزادانه حرف بزند و ابراز عقیده نماید و در جریانات سیاسی و اجتماعی نقش فعال داشته باشد؛ تا زمانی که از آزادی خود سوء استفاده نکند.<ref>منصوری لاریجانی، اسماعیل، همان، صص ۳۵۷–۳۱۵.</ref>


=== مساوات ===
=== مساوات ===
اصل مساوات و برابری نخستین پایه نظام اجتماعی اسلام است و هیچ‌یک از ادیان و مکتب‌های فلسفی دیگر، در این حدّ برای برابری انسان ارزش قائل نشده‌اند و این نوع تفاوت، از اختلاف بینش در شناخت شخصیت و ارزش‌های والای انسان ناشی می‌شود. از دیدگاه اسلام، هیچ‌گونه تفاوتی جز تقوا نمی‌تواند معیار تبعیض و نابرابری تلّقی شود و تمایز بر اساس تقوا نیز معیاری در تقسیم وظایف و وسیله‌ای برای نیل به اهداف عالیه انسانی است، {{متن عربی|یا اَیُّهَا النّاسُ اِنَّ رَبَّکُم واحِدٌ وَ اِنَّ اَباکُم واحَدٌ کُلُّکُم لِادَمَ وَ ادَمُ مِن تُرابٍ|ترجمه=ای مردم بدانید و آگاه باشید پروردگار همه شما یکی است و همگان از یک پدر و مادر به دنیا آمده اید و فرزندان آدمید و آدم نیز از خاک آفریده شده است.}}<ref>نهج الفصاحه</ref> اسلام امتیاز طلبی‌های مبتنی بر ثروت و قدرت را محکوم می‌کند و برای خصائص نژادی، نقشی در تقسیم عادلانه حقوق مردم قائل نمی‌شود و همه را در برابر قانون یکسان می‌شمارد.
اصل مساوات نخستین پایهٔ نظام اجتماعی اسلام است. هیچ‌یک از ادیان و مکتب‌های فلسفی دیگر در این حدّ برای برابری انسان ارزش قائل نشده‌اند و این نوع تفاوت، از اختلاف بینش در شناخت شخصیت و ارزش‌های والای انسان ناشی می‌شود. از دیدگاه اسلام، هیچ‌گونه تفاوتی جز تقوا نمی‌تواند معیار تبعیض تلّقی شود و تمایز بر اساس تقوا نیز معیاری در تقسیم وظایف و وسیله‌ای برای نیل به اهداف عالیه انسانی است: {{متن عربی|یا اَیُّهَا النّاسُ اِنَّ رَبَّکُم واحِدٌ وَ اِنَّ اَباکُم واحَدٌ کُلُّکُم لِادَمَ وَ ادَمُ مِن تُرابٍ|ترجمه=ای مردم بدانید و آگاه باشید پروردگار همهٔ شما یکی است و همگان از یک پدر و مادر به دنیا آمده‌اید و فرزندان آدمید و آدم نیز از خاک آفریده شده است.}}<ref>نهج الفصاحه</ref> اسلام امتیاز طلبی‌های مبتنی بر ثروت و قدرت را محکوم می‌کند و برای خصوصیات نژادی نقشی در تقسیم عادلانهٔ حقوق مردم قائل نمی‌شود و همه را در برابر قانون یکسان می‌شمارد.
 
<span></span>
{{مطالعه بیشتر}}


== مطالعه بیشتر ==
== مطالعه بیشتر ==
۶٬۸۱۴

ویرایش