معیارهای تفسیر علمی تفسیر قرآن

نسخهٔ تاریخ ‏۲۲ نوامبر ۲۰۲۰، ساعت ۲۲:۵۱ توسط Rezapour (بحث | مشارکت‌ها)
سؤال

معیارهای روش تفسیر علمی قرآن چیست؟


برای تفسیر علمی قرآن معیارهایی بیان شده است:[۱]

بیان نکات علمی در قرآن وسیله‌ای برای هدایت

در ابتدا باید مقام قرآن و جایگاه شارع در تبیین قرآن آشکار گردد. آیا جایگاه قرآن، هدایت و رهاندن بشر از ضلالت و گمراهی است، یا تبیین مباحث فلسفی و علمی؟ قرآن خود را برای هدایت معرفی می‌کند: ﴿هُدیً للمتّقین؛ هدايت پرهيزكاران است.(بقره:۲) ﴿یَهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَمُ؛ اين قرآن، به راهى كه استوارترين راه‏‌هاست، هدايت می‌کند.(اسراء:۹) اشاره علمی در آیات، هدف اصلی نبوده، بلکه بیان آن به دلیل شأن هدایتی بوده است.

قرآن ۱۴ قرن پیش می‌فرماید: ﴿وَ الشَّمْسُ تَجْرِی لِمُسْتَقَرٍّ لَها(یس:۳۸) این آیه اشاره به مطلبی علمی دارد، اما هدف از آن هدایت است؛ مراد این است که پی به خالق یا به توحید ببریم. اغلب آیات علمی قرآن به مسئلهٔ توحید، معاد و هدف‌دار بودن خلقت اشاره دارند. قرآن در معرفی کافر می‌گوید: «کافر مثل کسی است که از جو بیرون رود و نتواند نفس بکشد.»[۲] این یک بیان علمی است که خارج از جَو، اکسیژن نیست، اما در واقع این آیه دلالت برنداشتن حیات معنوی کافر دارد.


تکیه بر قوانین علمی قطعی

تکیه بر قوانین علمی باید بر قوانینی باشد که قطعی است نه بر فرضیه‌ها و نظریه‌های حدسی. اگر مفسر به صرف احتمال دادن حیات در سیاره‌های دیگر، از آیهٔ ﴿یُرْسَلُ عَلَیْکُما شُواظٌ مِنْ نارٍ وَ نُحاسٌ(رحمن:۳۵) «خدا بر سر شما شراره‌های آتش و مس گداخته فرود می‌آورد تا هیچ نصرت و نجاتی نیابید» استفاده حیات نماید و آن را کنایه از این بداند که در میان ساکنان سیاره‌های دیگر و کره زمین در آینده جنگی درمی‌گیرد. این یک فرضیه حدسی است و نمی‌توان برای اثبات آن به قران استناد کرد. این تفسیر علمی افراطی است که به دلیل تطبیق و تحمیل آیات قرآن و علم با یکدیگر به مضمون و شأن نزول برخی آیات لطمه می‌زند.

لزوم ارتباط منسجم

ارتباط بین قانون علمی و آیهٔ مورد نظر؛ مثلاً می‌گوید آب «H2o» است و این مسلم است؛ اما از هر آیه‌ای می‌توان به عنوان پشتوانه برای این قانون علمی استفاده نمود؟ پس باید بین قانون علمی و آیه ارتباط باشد.

تعارض نداشتن با مضامین قطعی شرعی

تعارضی بین تفسیر علمی و حقایق و مضامین قطعی شرعی نباشد. «پوپر» از متفکران غربی می‌گوید که چیزی به عنوان «قانون» در علم وجود ندارد و برخی نیز معتقدند که چیزی به عنوان «قطعیت» هم وجود ندارد.[۳] این نظریه‌ها، ابطال‌پذیرند نه اثبات‌پذیر. به عبارت دیگر، این مطالب ممکن است هیچ وقت اثبات نشوند، بلکه مورد نقض قرار گیرند، ولی در عین حال تا وقتی که مفید و کارساز هستند از آن استفاده می‌کنیم و با کشف نظریهٔ جدید، آن را جایگزین می‌کنیم.[۴]

رعایت قوانین تفسیر

برخی قوانین تفسیر به مفسر و برخی دیگر به متن برمی‌گردد. سیوطی[۵] برای مفسر قرآن پانزده شرط و علمای الازهر در اطلاعیه‌ای و زرقانی در کتاب مناهل العرفان یازده شرط ذکر نموده‌اند. شاید نتوان این معیار را به عنوان معیار مستقیم تفسیر علمی قرار داد؛ اما زمانی که برای نمونه یک دانشمند زیست‌شناس که اطلاعاتی از لغت عرب، ادبیات عرب یا فصاحت و بلاغت ندارد و قصد تفسیر علمی قرآن را دارد، این معیار مورد استفاده قرار می‌گیرد.

منابع

  1. ر. ک. ناصر رفیعی محمدی، تفسیر علمی قرآن، ج۲، ص۲۰۹–۲۳۸.
  2. سورهٔ انعام، آیهٔ ۱۲۵.
  3. ر. ک. محمد علی رضایی اصفهانی، درآمدی بر تفسیر علمی قرآن، بحث قطعیت علوم بشری و قانون.
  4. محمد علی رضایی اصفهانی، پژوهشی در اعجاز علمی قرآن.
  5. جلال‌الدین سیوطی، الاتقان، ج۲، ص۳۹۷.