معیارهای تفسیر علمی تفسیر قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۸: خط ۱۸:
قرآن خطاب به پیامبر(ص) پنج هدف را بیان می‌کند: {{قرآن|یا أَیُّهَا النَّبِیُّ إِنَّا أَرْسَلْناکَ شاهِداً وَ مُبَشِّراً وَ نَذِیراً وَ داعِیاً إِلَی اللَّهِ بِإِذْنِهِ وَ سِراجاً مُنِیراً|سوره=احزاب|آیه=۴۶–۴۷}} «ای پیامبر! ما تو را گواه و بشارت دهنده و انذار کننده و تو را دعوت کنندهٔ به سوی خدا، به فرمان او و چراغ روشنی بخش فرستادیم.»
قرآن خطاب به پیامبر(ص) پنج هدف را بیان می‌کند: {{قرآن|یا أَیُّهَا النَّبِیُّ إِنَّا أَرْسَلْناکَ شاهِداً وَ مُبَشِّراً وَ نَذِیراً وَ داعِیاً إِلَی اللَّهِ بِإِذْنِهِ وَ سِراجاً مُنِیراً|سوره=احزاب|آیه=۴۶–۴۷}} «ای پیامبر! ما تو را گواه و بشارت دهنده و انذار کننده و تو را دعوت کنندهٔ به سوی خدا، به فرمان او و چراغ روشنی بخش فرستادیم.»


بنابراین اشارهٔ علمی در آیات، هدف اصلی نبوده، بلکه بیان آن به دلیل شأن هدایتی بوده است. زمانی که قرآن ۱۴ قرن پیش به  می‌فرماید: {{قرآن|وَ الشَّمْسُ تَجْرِی لِمُسْتَقَرٍّ لَها|سوره=یس|آیه=۳۸}} این آیه اشارهٔ علمی دارد، اما هدف از آن هدایت است؛ مراد این است که از «وَ الشَّمْسُ تَجْرِی» پی به خالق یا به توحید برده شود؛ اغلب آیات علمی قرآن به مسئلهٔ توحید، معاد و هدف‌دار بودن خلقت اشاره دارند؛ مثلاً در معرفی کافر می‌گوید: «کافر مثل کسی است که از جو بیرون رود و نتواند نفس بکشد.»<ref>سورهٔ انعام، آیهٔ ۱۲۵.</ref> این یک بیان علمی است که خارج از جَو، اکسیژن نیست، اما در واقع این آیه در مقابل آیهٔ {{قرآن|أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ|سوره=رعد|آیه=۲۸}} و دلالت بر نداشتن حیات معنوی کافر است.
بنابراین اشارهٔ علمی در آیات، هدف اصلی نبوده، بلکه بیان آن به دلیل شأن هدایتی بوده است. زمانی که قرآن ۱۴ قرن پیش به  می‌فرماید: {{قرآن|وَ الشَّمْسُ تَجْرِی لِمُسْتَقَرٍّ لَها|سوره=یس|آیه=۳۸}} این آیه اشارهٔ علمی دارد، اما هدف از آن هدایت است؛ مراد این است که از «وَ الشَّمْسُ تَجْرِی» پی به خالق یا به توحید برده شود؛ اغلب آیات علمی قرآن به مسئلهٔ توحید، معاد و هدف‌دار بودن خلقت اشاره دارند؛ مثلاً در معرفی کافر می‌گوید: «کافر مثل کسی است که از جو بیرون رود و نتواند نفس بکشد.»<ref>سورهٔ انعام، آیهٔ ۱۲۵.</ref> این یک بیان علمی است که خارج از جَو، اکسیژن نیست، اما در واقع این آیه در مقابل آیهٔ {{قرآن|أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ|سوره=رعد|آیه=۲۸}} و دلالت بر نداشتن حیات معنوی کافر دارد.


معیار سوم، تکیه بر قوانین علمی قطعی است نه بر فرضیه‌ها و نظریه‌های حدسی؛ حال اگر مفسری به صرف احتمال دادن حیات در کرات دیگر، از آیهٔ «یُرْسَلُ عَلَیْکُما شُواظٌ مِنْ نارٍ وَ نُحاسٌ<ref>سورهٔ رحمن، آیهٔ ۳۵.</ref> (خدا بر سر شما شراره‌های آتش و مس گداخته فرود می‌آورد تا هیچ نصرت و نجاتی نیابید) استفادهٔ حیات نماید و آن را کنایه از این بداند که در میان ساکنان کرات دیگر و کرهٔ زمین در آینده جنگی درمی‌گیرد و آنها آتش بر سر زمینیان می‌ریزند و این‌ها دفاع می‌کنند، این یک فرضیه یا نظریه است؛ یا مثلاً به بمب اتم یا ماهواره‌ها تعبیر کند، همان بحث افراطی است که لطمه می‌زند؛ لذا معیار سوم، تکیه بر قوانین علمیِ قطعی و پرهیز از فرضیه‌ها و نظریه‌هاست.
'''سوم'''
تکیه بر قوانین علمی قطعی است نه بر فرضیه‌ها و نظریه‌های حدسی؛ اگر مفسری به صرف احتمال دادن حیات در کرات دیگر، از آیهٔ {{قرآن|یُرْسَلُ عَلَیْکُما شُواظٌ مِنْ نارٍ وَ نُحاسٌ|سوره=رحمن|آیه=۳۵}} «خدا بر سر شما شراره‌های آتش و مس گداخته فرود می‌آورد تا هیچ نصرت و نجاتی نیابید» استفادهٔ حیات نماید و آن را کنایه از این بداند که در میان ساکنان سیاره‌های دیگر و کرهٔ زمین در آینده جنگی درمی‌گیرد و آنها آتش بر سر زمینیان می‌ریزند؛ این یک فرضیه یا نظریه است؛ یا برخی به بمب اتم یا ماهواره‌ها تعبیر کرده‌اند، این تفسیر علمی افراطی است که به دلیل تطبیق و تحمیل ایات قرآن و علم بایکدیگر به مضمون و شان نزول برخی آیات  لطمه می‌زند.


معیار چهارم، ارتباط بین قانون علمی و آیهٔ مورد نظر است؛ مثلاً می‌گوید آب «H2o» است و این مسلم است؛ اما از هر آیه‌ای می‌توان به عنوان پشتوانه برای این قانون علمی استفاده نمود؟ پس باید بین قانون علمی و آیه ارتباط باشد.
'''چهارم'''
ارتباط بین قانون علمی و آیهٔ مورد نظر؛ مثلاً می‌گوید آب «H2o» است و این مسلم است؛ اما از هر آیه‌ای می‌توان به عنوان پشتوانه برای این قانون علمی استفاده نمود؟ پس باید بین قانون علمی و آیه ارتباط باشد.


معیار پنجم، تعارضی بین تفسیر علمی و حقایق و مضامین قطعی شرعی نباشد.
معیار پنجم، تعارضی بین تفسیر علمی و حقایق و مضامین قطعی شرعی نباشد.
۱٬۴۰۷

ویرایش