معنای آیه «عرش خدا بر آب قرار دارد»

نسخهٔ تاریخ ‏۶ اکتبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۷:۴۷ توسط Mnazarzadeh (بحث | مشارکت‌ها) (تکمیل و بارگزاری)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
سؤال

منظور از اين آیه که «عرش خدا بر آب قرار داشته است»[۱] چيست؟


از کلمه عرش تعابیر مختلفی ارائه شده است که با بررسی روایات و بررسی لغتی این کلمه، به نوع کاملی از احاطه بر دیگران که از علم و قدرت ناشی شده است بر می خوریم، همانطور که در زبان فارسی هم وقتی تعبیر می شود که فلانی بر تخت نشست، به معنای این که به قدرت رسید. کلمه ماء نیز به دو معنای ماده اولیه همه چیز، یا اینکه حیات همه چیز به آن وابسطه است گرفته اند، بنابر این معنای آیه اینطور می شود که خداوند با علم و قدرت خویش به وسیله ماء تمام عالم را خلق و آماده زیستن کرده است، یا اینکه با علم و قدرت خویش ماء را عامل حیات عالم قرار داده است.

معنای کلمه عرش

از کلمه عرش تعابير مختلفي ارائه شده است. با تأمل در احاديث و روايات وارده از ائمه اطهار (ع) به دو تعبير علم و قدرت بر مي خوريم که به نوع کاملي از احاطه بر بندگان و مخلوقات اشاره دارد.[۲] عرش در اصل به معني سقف يا شیئی سقف دار است و به تخت هاي بلند همانند تخت هاي سلاطين گذشته نيز عرش گفته مي شود. اما اين کلمه بعدها به معني قدرت نيز به کار رفته است.

همان گونه که واژه تخت در فارسي نيز به همين معني استعمال مي شود. وقتي مي گويند فلان کس بر تخت نشست يا تختش فرو ريخت کنايه از اين است که به قدرت رسيد و يا قدرتش نابود شد. هم چنين وقتي مي گويند پادشاهي بر تخت شاهي نشست يعني علاوه بر اينکه بر زيردستان خود قدرت دارد، داراي علم نيز هست و به کم و زياد امور جامعه و مردم آگاه است. پس هنگامي که حق تعالي مي فرمايد: ﴿الرحمن علي العرش استوي (طه / ۵.) منظور آن است که بر تخت قدرت و علم بر مخلوقات نشست. بنابراين عرش هم به معناي علم است و هم به معناي قدرت، کنايه از اينکه به همه مخلوقات احاطه دارد آن هم احاطه همراه با علم و قدرت.

معنای کلمه ماء در آیه

اما کلمه ماء که در آيه مورد بحث است بعضي از مفسران گفته اند ماء براي چيزي که مايع و مذاب باشد به کار مي رود مثلا قرآن در سوره مرسلات آيه ۲۰ راجع به خلقت انسان مي فرمايد: ﴿الم نخلقکم من ماء مهين آيا ما شما را از آب بي ارزش نيافريديم؟ از اين آيه به خوبي استفاده مي شود کلمه ماء براي غير از آب معمولي هم به کار مي رود، بر همین اساس مي توان، نظريه آن دسته از مفسراني که گفته اند منظور از کلمه ماء مواد اوليه موجودات باشد که به صورت مايع و مذاب بوده است را به اين صورت تفسير کرد که علم و قدرت خدا مافوق و محيط ماده مذاب اوليه موجودات بود که آنها را به اين صورت آفريده که مشاهده مي شوند (يعني خداوند از چنان علم و قدرتي برخوردار است که توانست از چنين مايعي، جهاني اين چنيني خلق کند) آيه ۳۰ سوره انبياء هم اين معنا را تأييد مي کند و مي فرمايد: ﴿أَوَلَمْ يَرَ الَّذِينَ کفَرُوا أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ کانَتَا رَتْقًا فَفَتَقْنَاهُمَا وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاء کلَّ شَيْءٍ حَيٍّ أَفَلَا يُؤْمِنُونَ يعني آيا آن افرادي که کافر شدند نديدند (و نمي بينند) که آسمان ها و زمين، به يکديگر پيوسته بودند بعداً ما آنها را گشوديم و از يکديگر جدا کرديم.[۳]

برخي ديگر از مفسرين مانند علامه طباطبائي ماء در آيه مذکور را عبارت از همين آب معمولي گرفته اند که حيات همه موجودات به آن وابسته است. ايشان مي فرمايند: آنچه ما از موجودات زنده مي بينيم از آب آفريده شده اند پس ماده آب، ماده حيات هر جنبنده است پس بر آب بودن عرش کنايه است از اينکه مالکيت خداي تعالي در آن روز (خلقت آسمان ها و زمين) مستقر بر اين آب بود که گفتيم مايع حيات و زندگي است.[۴]

معنا و مفهوم آیه

از مطالب سابق نتايج زير حاصل مي شود:

۱. در آيه ۷ سوره هود از آيه ﴿و کان عرشه علي الماء مي فهميم که معناي عرش، علم و قدرت است و وقتي مي گوييم خداوند بر عرش قرار گرفت يعني بر مخلوقات خود احاطه علمي و قدرت دارد مثل کسي که از بالا به منطقه اي نگاه کند.

۲. منظور از ماء، يا مواد اوليه عالم است که خداوند از روي علم و قدرت خود آن را تبديل به جهاني به اين عظمت و قابل زندگي براي ما نمود و يا مايع حيات و آب است که قسمت اعظم اجزاي صاحبان روح را تأمين مي کند، در هر صورت معلوم مي شود اصل حيات عالم از ماء است و هم چنين اصل زندگي و حيات در جهان به آن وابسته است. به عبارت ديگر اگر منظور از ماء، مايع اوليه باشد، به اين معناست که اصل حيات و شروع آن از اين ماده مذاب بوده است و اگر منظور از ماء آب معمولي و مايع حيات باشد به اين معناست که اصل حيات موجودات عالم به آن وابسته است. و البته اين هم نشاني از علم و قدرت خداست.


معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:

۱ـ تفسير منهج الصادقين، ملا فتح الله کاشاني، کتاب فروشي اسلاميه، ۱۳۴۴ش، ج۴، ص۴۰۲.

۲ـ تفسير الميزان و تفسير نمونه، ذيل آيه ۷ سوره هود.

۳ـ تفسير ملا شريف لاهيجي، موسسه مطبوعات علمي، ۱۳۶۳ش، ج۲، ص۴۱۲.


منابع

  1. سوره هود، آیه 7
  2. ر.ک: کليني، محمد بن يعقوب، کافي، تهران، دارالکتب اسلاميه، ۱۳۶۵ش، ج۱، ص۱۳۱.
  3. نجفي، محمد جواد، تفسير آسان، کتابفروشي اسلاميه، ۱۳۶۴ش، ج۷، ص۲۲۷.
  4. طباطبايي، سيد محمد حسين، الميزان، ترجمه موسوي همداني، سيد محمد باقر، دفتر انتشارات اسلامي، ۱۳۷۴ش، ج۱۰، ص۲۲۴.