مصادیق عفاف در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۸: خط ۸:


==عفاف در فقر==
==عفاف در فقر==
افراد فقیر که ایمان‌شان به خدا قوی‌تر است، به گونه‌ای حفظ ظاهر کرده و زندگی می‌کنند که از شدت خويشتنداري و عفاف، افراد بي‌اطلاع، آنها را غني مي‌پندارند. آنها رنج‌هاي دروني خود را كاملا حفظ مي‌كنند و زبان به شكوه نمي‌گشايند و در عين نيازمندي شديد، همچون بي نيازان گام بر مي‌دارند، ولي بر آگاهان رنگ رخساره آنها از سرّ درون‌شان خبر مي‌دهد.<ref>طباطبايي، محمد حسين، الميزان فی تفسیر القرآن، ترجمه: محمد باقر موسوي همداني، تهران، دارالکتب الاسلاميه، ج۲، ص۶۱۲.</ref>
افراد فقیر که ایمان‌شان به خدا قوی‌تر است، به گونه‌ای حفظ ظاهر کرده و زندگی می‌کنند که از شدت خويشتنداري و عفاف، افراد بي‌اطلاع، آنها را غني مي‌پندارند. آنها زبان به شكوه نمي‌گشايند و در عين نيازمندي شديد، همچون بي‌نيازان گام بر مي‌دارند، ولي بر آگاهان رنگ رخساره آنها از سرّ درون‌شان خبر مي‌دهد.<ref>طباطبايي، محمد حسين، الميزان فی تفسیر القرآن، ترجمه: محمد باقر موسوي همداني، تهران، دارالکتب الاسلاميه، ج۲، ص۶۱۲.</ref>


در نگاه [[قرآن]] این افراد عفیف هستند و باید [[انفاق در قرآن|انفاق]] مومنان به این افراد در اولویت باشد.
در نگاه [[قرآن]] این افراد عفیف هستند و باید [[انفاق در قرآن|انفاق]] مومنان به این افراد در اولویت باشد.


{{قرآن| لِلْفُقَراءِ الَّذينَ أُحْصِرُوا في‏ سَبيلِ اللَّهِ لا يَسْتَطيعُونَ ضَرْباً فِي الْأَرْضِ يَحْسَبُهُمُ الْجاهِلُ أَغْنِياءَ مِنَ التَّعَفُّفِ تَعْرِفُهُمْ بِسيماهُمْ لا يَسْئَلُونَ النَّاسَ إِلْحافاً وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ خَيْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَليمٌ|ترجمه=(انفاق) براى نيازمندانى باشد كه در راه خدا، در تنگنا قرار گرفته‌‏اند؛ نمى‏‌توانند مسافرتى كنند و از شدّت خويشتن‏دارى، افراد ناآگاه آنها را بى‏نياز مى‏‌پندارند؛ امّا آنها را از چهره‏‌هاي‌شان مى‏‌شناسى؛ و هرگز با اصرار چيزى از مردم نمى‏‌خواهند. و هر چيز خوبى در راه خدا انفاق كنيد، خداوند از آن آگاه است.|سوره= بقره|آیه=۲۷۳}}
{{قرآن|لِلْفُقَراءِ الَّذينَ أُحْصِرُوا في‏ سَبيلِ اللَّهِ لا يَسْتَطيعُونَ ضَرْباً فِي الْأَرْضِ يَحْسَبُهُمُ الْجاهِلُ أَغْنِياءَ مِنَ التَّعَفُّفِ تَعْرِفُهُمْ بِسيماهُمْ لا يَسْئَلُونَ النَّاسَ إِلْحافاً وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ خَيْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَليمٌ|ترجمه=(انفاق) براى نيازمندانى باشد كه در راه خدا، در تنگنا قرار گرفته‌‏اند؛ نمى‏‌توانند مسافرتى كنند و از شدّت خويشتن‏دارى، افراد ناآگاه آنها را بى‏نياز مى‏‌پندارند؛ امّا آنها را از چهره‏‌هاي‌شان مى‏‌شناسى؛ و هرگز با اصرار چيزى از مردم نمى‏‌خواهند. و هر چيز خوبى در راه خدا انفاق كنيد، خداوند از آن آگاه است.|سوره= بقره|آیه=۲۷۳}}


'''عفت''' در آيه ياد شده به معني خويشتن داري در مسائل مالي است نه امور جنسي، جمعي از مفسران شأن نزول آن را [[اصحاب صفه]] دانسته‌اند، آنها يك گروهی از مسلمانان مكه و اطراف مدينه بودند كه نه خانه‌اي در مدينه داشتند و نه خويشاونداني كه به منزل آنها بروند، ولي در عين حال، در نهايت تعفّف در محلي كه به صورت سكوي بزرگي در كنار مسجد بزرگ پيامبر(ص)، زندگي مي‌كردند. آنها مجاهداني بودند كه به فرمان رسول الله(ص) به ميدان جنگ حركت مي‌كردند و در عين گرسنگي و نيازمندي شديد، به عزت نفس و خويشتن داري، عفت خويش را حفظ مي‌كردند.<ref>مكارم شيرازي، ناصر، اخلاق در قرآن، انتشارات مدرسه الامام علي بن ابيطالب(ع)، ج ۲، ص۳۰۷. </ref>
جمعي از مفسران شأن نزول آن را [[اصحاب صفه]] دانسته‌اند، آنها گروهی از مسلمانان مكه و اطراف مدينه بودند كه نه خانه‌اي در مدينه داشتند و نه خويشاونداني كه به منزل آنها بروند، ولي در عين حال، در نهايت عفت‌ورزی در محلي كه به صورت سكوي بزرگي در كنار [[مسجد النبی(ص)]]، زندگي مي‌كردند. آنها مجاهداني بودند كه به فرمان [[رسول الله(ص)]] به ميدان جنگ حركت مي‌كردند و در عين گرسنگي و نيازمندي شديد، به عزت نفس و خويشتن داري، عفت خويش را حفظ مي‌كردند.<ref>مكارم شيرازي، ناصر، اخلاق در قرآن، انتشارات مدرسه الامام علي بن ابيطالب(ع)، ج ۲، ص۳۰۷. </ref>


==عفاف در امور مالي (امانت داري)==
==عفاف در امور مالي (امانت داري)==
در نگاه قرآن هر سرپرستي كه خود بي‌نياز است؛ در زندگيش حاجتي به گرفتن مال يتيم ندارد. طريق عفت را پيش می‌گيرد و ملازم آن می‌شود و از مال يتيم چيزي را نگيرد و اگر فقير است به طور شايسته از مال يتيم بخورد و يا به عنوان قرض بردارد، و يا به عنوان حق الزحمه نگهداري يتيم و اموال او به طور متعارف استفاده كند.
در نگاه قرآن هر کسی که سرپرستي یتیمی را به عهده گیرد و در زندگيش حاجتي به گرفتن مال يتيم نداشته باشد، طريق عفت را پيش گيرد و محافظ مال یتیم شود و از مال يتيم چيزي را نگيرد و اگر فقير است به طور شايسته از مال يتيم بخورد و يا به عنوان قرض بردارد، و يا به عنوان حق الزحمه نگهداري يتيم و اموال او، به طور متعارف استفاده كند.


{{قرآن|وَ ابْتَلُوا الْيَتامى‏ حَتَّى إِذا بَلَغُوا النِّكاحَ فَإِنْ آنَسْتُمْ مِنْهُمْ رُشْداً فَادْفَعُوا إِلَيْهِمْ أَمْوالَهُمْ وَ لا تَأْكُلُوها إِسْرافاً وَ بِداراً أَنْ يَكْبَرُوا وَ مَنْ كانَ غَنِيًّا فَلْيَسْتَعْفِفْ وَ مَنْ كانَ فَقيراً فَلْيَأْكُلْ بِالْمَعْرُوفِ فَإِذا دَفَعْتُمْ إِلَيْهِمْ أَمْوالَهُمْ فَأَشْهِدُوا عَلَيْهِمْ وَ كَفى‏ بِاللَّهِ حَسيباً|ترجمه=و يتيمان را چون به حد بلوغ برسند، بيازماييد! اگر در آنها رشد (كافى) يافتيد، اموالشان را به آنها بدهيد! و پيش از آنكه بزرگ شوند، اموالشان را از روى اسراف نخوريد! هر كس كه بى‏نياز است، (از برداشت حق الزحمه) خوددارى كند؛ و آن كس كه نيازمند است، به طور شايسته (و مطابق زحمتى كه مى‏كشد،) از آن بخورد. و هنگامى كه اموالشان را به آنها بازمى‏گردانيد، شاهد بگيريد! اگر چه خداوند براى محاسبه كافى است.|سوره=نساء|آیه=۶}}
{{قرآن|وَ ابْتَلُوا الْيَتامى‏ حَتَّى إِذا بَلَغُوا النِّكاحَ فَإِنْ آنَسْتُمْ مِنْهُمْ رُشْداً فَادْفَعُوا إِلَيْهِمْ أَمْوالَهُمْ وَ لا تَأْكُلُوها إِسْرافاً وَ بِداراً أَنْ يَكْبَرُوا وَ مَنْ كانَ غَنِيًّا فَلْيَسْتَعْفِفْ وَ مَنْ كانَ فَقيراً فَلْيَأْكُلْ بِالْمَعْرُوفِ فَإِذا دَفَعْتُمْ إِلَيْهِمْ أَمْوالَهُمْ فَأَشْهِدُوا عَلَيْهِمْ وَ كَفى‏ بِاللَّهِ حَسيباً|ترجمه=و يتيمان را چون به حد بلوغ برسند، بيازماييد! اگر در آنها رشد (كافى) يافتيد، اموال‌شان را به آنها بدهيد! و پيش از آنكه بزرگ شوند، اموال‌شان را از روى اسراف نخوريد! هر كس كه بى‏‌نياز است، عفت‌ورزد(از برداشت حق الزحمه خوددارى كند)؛ و آن كس كه نيازمند است، به طور شايسته (و مطابق زحمتى كه مى‏‌كشد،) از آن بخورد. و هنگامى كه اموال‌شان را به آنها بازمى‌‏گردانيد، شاهد بگيريد! اگر چه خداوند براى محاسبه كافى است.|سوره=نساء|آیه=۶}}


==عفاف در مسائل شهواني جنسي==
==عفاف در مسائل شهواني جنسي==
[[حضرت يوسف(ع)]] در سخت‌ترين شرايط كه تمام اسباب گناه در آن آماده بود، خود را حفظ كرد. به خداوند خويش پناهنده شد و از كورة يك امتحان بزرگ الهي، آبرومندانه بيرون آمد.
[[حضرت يوسف(ع)]] در سخت‌ترين شرايط كه تمام اسباب گناه در آن آماده بود، خود را حفظ كرد. به خداوند خويش پناهنده شد و از امتحان بزرگ الهي، آبرومندانه بيرون آمد.


{{قرآن|وَ راوَدَتْهُ الَّتي‏ هُوَ في‏ بَيْتِها عَنْ نَفْسِهِ وَ غَلَّقَتِ الْأَبْوابَ وَ قالَتْ هَيْتَ لَكَ قالَ مَعاذَ اللَّهِ إِنَّهُ رَبِّي أَحْسَنَ مَثْوايَ إِنَّهُ لا يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ |ترجمه=و آن زن كه يوسف در خانه او بود، از او تمنّاى كامجويى كرد؛ درها را بست و گفت: بيا (بسوى آنچه براى تو مهياست!) گفت: پناه مى‌‏برم به خدا! او [عزيز مصر] صاحب نعمت من است؛ مقام مرا گرامى داشته است؛ مسلّماً ظالمان رستگار نمى‏‌شوند!|سوره=یوسف|آیه=۲۳}}
{{قرآن|وَ راوَدَتْهُ الَّتي‏ هُوَ في‏ بَيْتِها عَنْ نَفْسِهِ وَ غَلَّقَتِ الْأَبْوابَ وَ قالَتْ هَيْتَ لَكَ قالَ مَعاذَ اللَّهِ إِنَّهُ رَبِّي أَحْسَنَ مَثْوايَ إِنَّهُ لا يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ |ترجمه=و آن زن كه يوسف در خانه او بود، از او تمنّاى كامجويى كرد؛ درها را بست و گفت: بيا (بسوى آنچه براى تو مهياست!) گفت: پناه مى‌‏برم به خدا! او [عزيز مصر] صاحب نعمت من است؛ مقام مرا گرامى داشته است؛ مسلّماً ظالمان رستگار نمى‏‌شوند!|سوره=یوسف|آیه=۲۳}}


قرآن در آيات ۳۲ تا ۳۴ سوره يوسف ادامة شرح زندگي حضرت يوسف(ع) و بيان مقام والاي عفت و پارسايي او، ضمن اشاره به آزمون ديگري كه يا خود را تسليم كند و يا راهي زندان شود، بدون لحظه‌اي ترديد، راه خود را انتخاب كرد به درگاه خداوند متعال رو آورد و گفت: {{قرآن||ترجمه=پروردگارا! زندان با آن همه مشكلات و رنج‌هايش. نزد من، محبوبتر از اين كار زشتي است كه زنان از من تقاضا دارند و من براي اطاعت فرمان تو و حفظ پاكي و تقوا و پارسايي و عفت خويش حاضرم روانة زندان وحشتناك گردم، امّا آلودة خواست شوم آنها نشوم.}}
قرآن در آيات ۳۲ تا ۳۴ سوره يوسف ادامة شرح زندگي حضرت يوسف(ع) و بيان مقام والاي عفت و پارسايي او، ضمن اشاره به آزمون ديگري كه يا خود را تسليم كند و يا راهي زندان شود، بدون لحظه‌اي ترديد، راه خود را انتخاب كرد به درگاه خداوند متعال رو آورد: {{قرآن||ترجمه=پروردگارا! زندان با آن همه مشكلات و رنج‌هايش. نزد من، محبوبتر از اين كار زشتي است كه زنان از من تقاضا دارند و من براي اطاعت فرمان تو و حفظ پاكي و تقوا و پارسايي و عفت خويش حاضرم روانة زندان وحشتناك گردم، امّا آلوده خواست شوم آنها نشوم.}}


در ادامه همين آيات آمده است كه خداوند، اين زندان را نردبان ترقي حضرت يوسف(ع) قرار داد. سرانجام به خواست خداوند، بر تخت قدرت عزيز مصر تكيه زد و با حفظ آبرو وتقوا، به همه چيز رسيد، در حالي كه همة آلودگان رسوا شده و كنار رفتند. اين پاداشي بود كه خداوند دردنيا به اين سلاله نيكان و پاكان عنايت كرد.<ref>مكارم شيرازي، ناصر، كتاب اخلاق در قرآن، انتشارات ‌مدرسه الامام علي بن ابيطالب(ع)، ج۲، مبحث عفت. </ref>
در ادامه همين آيات آمده است كه خداوند، اين زندان را نردبان ترقي حضرت يوسف(ع) قرار داد. سرانجام به خواست خداوند، بر تخت قدرت عزيز مصر تكيه زد و با حفظ آبرو وتقوا، به همه چيز رسيد، در حالي كه همه آلودگان رسوا شده و كنار رفتند. اين پاداشي بود كه خداوند دردنيا به اين سلاله نيكان و پاكان عنايت كرد.<ref>مكارم شيرازي، ناصر، كتاب اخلاق در قرآن، انتشارات ‌مدرسه الامام علي بن ابيطالب(ع)، ج۲، مبحث عفت. </ref>


خداوند وعده داده است کسانی را که توان ازدواج ندارند و عفت ورزند، غنی کند: {{قرآن|وَ لْيَسْتَعْفِفِ الَّذينَ لا يَجِدُونَ نِكاحاً حَتَّى يُغْنِيَهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ|ترجمه=و كسانى كه امكانى براى ازدواج نمى‏يابند، بايد پاكدامنى پيشه كنند تا خداوند از فضل خود آنان را بى‏نياز گرداند!|سوره=نور|آیه=۳۳}}
خداوند وعده داده است کسانی را که توان [[اهمیت ازدواج از دیدگاه اسلام|ازدواج]] ندارند و عفت ورزند، غنی کند: {{قرآن|وَ لْيَسْتَعْفِفِ الَّذينَ لا يَجِدُونَ نِكاحاً حَتَّى يُغْنِيَهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ|ترجمه=و كسانى كه امكانى براى ازدواج نمى‏يابند، بايد پاكدامنى پيشه كنند تا خداوند از فضل خود آنان را بى‏نياز گرداند!|سوره=نور|آیه=۳۳}}


كساني كه قدرت بر ازدواج ندارند از زنا احتراز بجويند و عفت نفس پيشه كنند تا خداوند ايشان را از فضل خود بي‌نياز كند و مسائل ازدواج‌شان را فراهم نمايد.<ref>ترجمه تفسير الميزان، ج ۱۶.</ref>
كساني كه قدرت بر ازدواج ندارند از زنا احتراز بجويند و عفت نفس پيشه كنند تا خداوند ايشان را از فضل خود بي‌نياز كند و مسائل ازدواج‌شان را فراهم نمايد.<ref>ترجمه تفسير الميزان، ج ۱۶.</ref>


==عفاف در سخن گفتن==
==عفاف در سخن گفتن==
زنان نباید در برابر مردان آهنگ سخن گفتن را نازك و لطيف كنند تا دل او را دچار خيال‌هاى شيطانى نموده، شهوتش را بر انگيزانند و در نتيجه آن مردى كه در دل نیروی ایمانی ندارد، به طمع بيفتد.آن نيرويى كه آدمى را از ميل به سوى شهوات باز مى‏دارد.<ref>طباطبايى، محمدحسين، الميزان فی تفسیر القرآن، ترجمه: محمد باقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامى، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ ه.ش، ج۱۶، ص۴۶۱.</ref>
زنان نباید در برابر مردان آهنگ سخن گفتن را نازك و لطيف كنند تا شهوتش بیماردلان را بر انگيزانند و در نتيجه آن مردى كه در دل نیروی ایمانی ندارد، به طمع بيفتد.آن نيرويى كه آدمى را از ميل به سوى شهوات باز مى‌‏دارد، نیروی ایمان است.<ref>طباطبايى، محمدحسين، الميزان فی تفسیر القرآن، ترجمه: محمد باقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامى، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ ه.ش، ج۱۶، ص۴۶۱.</ref>


قرآن برای اهمیت دادن به این نگرش، زنان رسول خدا(ص) را مورد خطاب قرار می‌دهد: {{قرآن|يا نِساءَ النَّبِيِّ لَسْتُنَّ كَأَحَدٍ مِنَ النِّساءِ إِنِ اتَّقَيْتُنَّ فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذي في‏ قَلْبِهِ مَرَضٌ وَ قُلْنَ قَوْلاً مَعْرُوفاً|ترجمه=اى همسران پيامبر! شما همچون يكى از آنان معمولى نيستيد اگر تقوا پيشه كنيد؛ پس به گونه‏اى هوس‏انگيز سخن نگوييد كه بيماردلان در شما طمع كنند، و سخن شايسته بگوييد! احزاب|سوره=آیه۳۲}}
قرآن برای اهمیت دادن به این نگرش، زنان رسول خدا(ص) را مورد خطاب قرار می‌دهد: {{قرآن|يا نِساءَ النَّبِيِّ لَسْتُنَّ كَأَحَدٍ مِنَ النِّساءِ إِنِ اتَّقَيْتُنَّ فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذي في‏ قَلْبِهِ مَرَضٌ وَ قُلْنَ قَوْلاً مَعْرُوفاً|ترجمه=اى همسران پيامبر! شما همچون يكى از آنان معمولى نيستيد اگر تقوا پيشه كنيد؛ پس به گونه‏اى هوس‏انگيز سخن نگوييد كه بيماردلان در شما طمع كنند، و سخن شايسته بگوييد! احزاب|سوره=آیه۳۲}}


== عفاف در وضع ظاهر==
== عفاف در وضع ظاهر==
خداوند در حفظ ظاهر جامعه، شخص رسول خدا(ص) را مورد خطاب قرار می‌دهد: {{قرآن|يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْواجِكَ وَ بَناتِكَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنينَ يُدْنينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلاَبِيبِهِنَّ ذلِكَ أَدْنى‏ أَنْ يُعْرَفْنَ فَلا يُؤْذَيْنَ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحيماً|ترجمه=اى پيامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: «جلباب‌ها (روسرى‏‌هاى بلند) خود را بر خويش فروافكنند، اين كار براى اينكه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگيرند بهتر است؛ (و اگر تا كنون خطا و كوتاهى از آنها سر زده توبه كنند) خداوند همواره آمرزنده رحيم است|سوره=احزاب|آیه=۵۹}}
خداوند در حفظ ظاهر جامعه و اهمیت [[مفهوم و ابعاد حجاب|حجاب]]، شخص رسول خدا(ص) را مورد خطاب قرار می‌دهد: {{قرآن|يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْواجِكَ وَ بَناتِكَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنينَ يُدْنينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلاَبِيبِهِنَّ ذلِكَ أَدْنى‏ أَنْ يُعْرَفْنَ فَلا يُؤْذَيْنَ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحيماً|ترجمه=اى پيامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: «جلباب‌ها (روسرى‏‌هاى بلند) خود را بر خويش فروافكنند، اين كار براى اينكه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگيرند بهتر است؛ (و اگر تا كنون خطا و كوتاهى از آنها سر زده توبه كنند) خداوند همواره آمرزنده رحيم است|سوره=احزاب|آیه=۵۹}}


==مطالعه بيشتر==
==مطالعه بيشتر==
۲٬۱۵۱

ویرایش