مراد از اولی در زیارت جامعه: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(ابرابزار)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}منظور از «الاولی» در زیارت جامعه: «حجج الله علی اهل الدنیا و الاخره و الاولی و رحمه الله و برکاته» چیست؟{{پایان سوال}}
{{سوال}}منظور از «الاولی» در این فراز از زیارت جامعه چیست: «حُجَجِ اللهِ عَلَى أَهْلِ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ وَ الْأُولَى»{{پایان سوال}}


{{پاسخ}}
{{پاسخ}}


«حجج» جمع حجّت، از ریشهٔ «حجّ» به معنای دلیل و برهان است که هر یک از دو طرف دعوا برای اثبات مدّعای خویش، بدان احتجاج می‌کند.
'''مراد از اُولیٰ''' در فراز «حُجَجِ اللهِ عَلَى أَهْلِ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ وَ الْأُولَى» از زیارت جامعه کبیره، دنیا یا [[برزخ]] یا [[عالم ذر|عالم ذَرّ]] و یا [[رجعت|زمان رجعت]] است.


حجّت واقعی، همراه با حق و صدق است و هرگز دروغگو، حجّت نخواهد داشت؛ چنان‌که امیرمؤمنان(ع) فرمودند:
واژه اولی از نظر لغت، به معنای آغاز، نخستین و پیشین است<ref>محمدی ری‌شهری، محمد، [http://lib.eshia.ir/27308 تفسیر قرآن ناطق]، ص۱۹۱.</ref> که درباره مراد آن در زیارت جامعه اختلاف‌نظر وجود دارد.<ref>محمدی ری‌شهری، محمد، [http://lib.eshia.ir/27308 تفسیر قرآن ناطق]، ص۱۹۵.</ref>


«وای به حال کسی که آفریننده را انکار، و تدبیر کننده را باور نداشته باشد. … اینان برای مدّعای باطل خود دلیلی ندارند».<ref>نهج البلاغه صبحی صالح، خطبهٔ ۱۸۵- ترجمه انصاریان</ref>
عالم ذر: برخی اولی را در برابر دنیا و به معنای عالم ذر گرفته‌اند؛ زیرا بر اساس روایت،<ref>کافی، ج۱، ص۴۳۶- ترجمه مصطفوی</ref> خدا در عالم ذر از شیعیان نسبت به پیروی از اهل بیت پیمان گرفته است.


و اگر چیزی به گمان تبهکاران، حجّت تلقّی شود، بطلان آن سرانجام در صحنهٔ حقیقت آشکار خواهد شد:
عالم برزخ: برخی اولی را در برابر قیامت و به معنای عالم برزخ گرفته‌اند. در روایات نیز آمده که شب اول قبر از انسان درباره امامان سؤال می‌شود.


«پس چه بسیار حجّت و دلیلی که آن روز باطل و نادرست گردد».<ref>نهج البلاغه ترجمه فیض، خطبهٔ ۲۱۴</ref>
دنیا: محمدتقی مجلسی احتمال داده است اولی به معنای دنیا است و برای تأکید «الدنیا» یا رعایت سجع ذکر شده است.<ref name=":0">مجلسی، محمدتقی، روضة المتقین فی شرح من لا یحضره الفقیه، قم، مؤسسه فرهنگی اسلامی کوشانبور، ۱۴۰۶ق، ج۵، ص۴۶۳.</ref>


گاهی چیز باطل و کذب نیز مصداق عنوان حجّت قرار می‌گیرد و منشأ آن، دستاویز واقع شدن آن چیز برای گروه باطل و کاذب است:
صفت برای حجج الله: بر اساس احتمال دیگری که محمدتقی مجلسی ذکر کرده، اولی صفت برای حجج‌ الله است و معنای آن نخستین حجت‌های خدا یا کامل‌ترین حجت‌های خدا است.<ref name=":0" />


«و کسانی که دربارهٔ خدا پس از اجابت [دعوت‏] او به مجادله می‌پردازند، حجّتشان نزد پروردگارشان باطل، و خشمی [از خدا] برایشان است و برای آنان عذابی سخت خواهد بود».<ref>شوری/ ۱۶.</ref>
برخی نیز اولی را به معنای امت‌های گذشته دانسته‌اند. محمد محمدی ری‌شهری عالم و حدیث‌پژوه شیعه،
 
خداوند برای هر مکلّفی حجّتی در باطن او قرار داده که از آن تعبیر به عقل می‌شود؛ اگر حجّت باطن یعنی عقل در انسان نباشد حجّت ظاهر شناخته نمی‌شود و به همین دلیل بر شخص دیوانه تکلیفی نیست.
 
امام کاظم سلام الله علیه به هشام بن حکم فرمودند:
 
«ای هشام! خدا بر مردم دو حجّت دارد: حجّت آشکار و حجّت پنهان؛ حجّت آشکار رسولان و پیغمبران و امامانند و حجّت پنهان همان عقل هاست».<ref>کافی، ج۱، ص۱۶- ترجمه مصطفوی</ref>
 
«دنیا» اسم تفضیل و مؤنّث «ادنی» از ریشهٔ «دنو» به معنای قرب و نزدیکی بوده و به قولی دربرگیرنده معنای پستی نیز هست.
 
لذا این عالمی که در آن زندگی می‌کنیم را به جهت نزدیکی به آخرت «دنیا» نامیدند.
 
مقصود از دنیا می‌تواند ولایت و سرپرستی دشمنان اهل بیت علیهم السّلام باشد:
 
امام صادق(ع) راجع به آیهٔ: «بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَیاه الدُّنْیا وَ الْآخِرَه خَیْرٌ وَ أَبْقی‏: بلکه زندگی دنیا را برگزیدند؛ ولی آخرت بهتر و پایدارتر است».
 
فرمودند:
 
«الحیاه الدّنیا، ولایت آن‌ها (پیشوایان باطل) و الآخره، ولایت امیرالمؤمنین(ع) است».<ref>کافی، ج‏۱، ص: ۴۱۸؛ آیات سوره أعلی: ۱۶ و ۱۷</ref>
 
پس ائمّه علیهم السّلام حجّت خدایند هم برای دوستان شان و هم برای دشمنان شان.
 
«آخره» مؤنّث «آخر» از ریشهٔ «أخَرَ» در مقابل تقدّم به کار می‌رود. از آنجا که عالم قیامت، بعد از عالم دنیا بوده و نسبت به آن تأخّر دارد، بدان «آخرت» می‌گویند.
 
«اُولی» مؤنّث «اوّل» است و اوّل به معنای آغاز امر می‌آید و به عدد آغازین یک مجموعه گفته می‌شود.
 
در اینکه مراد از أولی در این فراز چیست، چند احتمال داده‌اند. از جمله:
 
۱- أولی نسبت به دنیا که در این صورت اشاره به عالم ذرّ یا سایر عوالم قبل از دنیا دارد.
 
چرا که خداوند در عالم ذر، عهد و میثاقی از مردم در رابطه با ولایت اهل بیت علیهم السّلام گرفته است؛ لذا ائمّه علیهم السّلام حجّت خداوند متعال بر اهل آن عالم بوده‌اند.
 
امام باقر علیه السّلام فرمودند:
 
«خداوند در همان روزی که از ذرّه‌ها (عالم ذرّ) پیمان گرفت و برای خود به ربوبیّت و برای محمّد(ص) به نبوّت اقرار گرفت، از شیعیان ما نیز در حالی که ذرّاتی بودند، پیمان ولایت را گرفت».<ref>کافی، ج۱، ص۴۳۶- ترجمه مصطفوی</ref>
 
۲- أولی نسبت قیامت که در این صورت به عالم برزخ اشاره می‌کند. در احادیث فراوانی آمده که شب اوّل قبر از امام سؤال خواهد شد.
 
با توجّه به حجّت بودن انبیا و اوصیا، انسان عاصی و گمراه در قیامت هیچ عذری نخواهد داشت و نمی‌تواند بگوید خدایا من نمی‌دانستم زیرا به او می‌گویند باید می‌پرسیدی، ما برای شما راهنمایانی را معیّن نموده و در اختیار شما گذاشتیم تا شما را به راه راست دلالت کنند تا امروز عذری نداشته باشید.
 
خداوند متعال می‌فرماید:
 
«پیامبرانی که بشارتگر و هشداردهنده بودند، تا برای مردم، پس از [فرستادن‏] پیامبران، در مقابل خدا [بهانه و] حجّتی نباشد، و خدا توانا و حکیم است».<ref>نساء/ ۱۶۵</ref>
 
بدین ترتیب فرستادگان الهی هم در این دنیا و هم در سرای آخرت حجّت هستند؛ در این دنیا مأمور هدایت و ارشاد و امر به نیکی و بازداشت از بدی‌ها و در آخرت ناظر و گواه بر پاداش و کیفر اعمال بندگانند.<ref>ر. ک. کافی، ج۱، ص۱۹۰. ورک: و رک: گروه زیارت جامعه سایت ابوتراب؛ برگرفته از کتاب ادب فنای مقربان، جوادی آملی؛ ج۲، ص۱۲۳–۱۳۱.</ref><ref>تفسیرالإمام العسکری - علیه السلام -، ص۳۰۹، ح ۱۵۴.</ref>


{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}
automoderated
۶٬۳۴۱

ویرایش